روز گذشته در حاشیه سیصدوشصت وسومین جلسه شورای شهر تهران عباس جدیدی در اعتراض به واگذاری نوبت تذکرش به ناصر امانی خواست جلسه را ترک کند که به اصرار چمران در صحن باقی ماند.
به گزارش ایلنا، سیصدوشصت‌وسومین جلسه شورای شهر تهران در حالی آغاز به کار کرد که تا ساعت 11 به حد نصاب نرسید و بدون حضور مهدی چمران؛ رئیس شورای شهر تهران با ریاست نائب رئیس مرتضی طلایی کار خود را آغاز کرد.
پس از اتمام تذکرات پیش از دستور، امانی؛ معاون توسعه، عمران و برنامه‌ریزی شهرداری خطاب به عباس جدیدی و باقی کسانی که تذکر داده بودند، گفت: چرا در تمام این چهار سال ساکت بودید و الان که کار به پایان رسیده، تذکر می‌دهید و بعد رو به عباس جدیدی کرد و گفت: اگر پروژه‌ای را مشاهده کردید که فاقد برنامه است به ما نامه دهید.
جدیدی در واکنش به اظهارات امانی با صدای بلندی گفت: اگر می‌توانید جواب نامه ما را بدهید.
درگیری مختصر لفظی میان ناصر امانی و عباس جدیدی موجب شد؛ طلایی به جدیدی تذکر داده و از او بخواهد شان جلسه را رعایت کند.
در ادامه و پس از گزارش کمیسیون بودجه اعضای شورا تذکرات خود را نسبت به ان گزارش بیان کردند. اما پس از انتقادات تند سالاری و تندگویان زمانی که نوبت به عباس جدیدی رسید، رئیس شورای شهر زمان او را به ناصر امانی معاونت توسعه برنامه‌ریزی شورای شهر داد که موجب شد جدیدی اعتراض کرده و از جای خود بلند شود تا از جلسه بیرون برود. با این حال جدیدی با اصرار چمران و حقانی به سر جای خود برگشت و چمران خطاب به او گفت: عباس جان برگرد، وقت زیاد است در جلسه بعد صحبت خواهی کرد و جدیدی پاسخ داد: اما الان موضوع داغ است و تذکرات من فایده دارد.
اما از لحاظ عقل،شعور،اخلاق و رفتار درست مثل بچه هاست
ایا نباید روز قیامت به این کارم پاسخ بدهم که چرا چنین ادم های بی پشتوانه علمی و بدون تجربه و بی خاصیتی را که جز های و هوی و عربده کشی و لابی گری و رانت خواهی چیزی بلد نبودند به این شورا فرستادیم. البته این سوال هم هست که اقایان شورای نگهبان که مدعی هستند و اشخاصی مانند هاشمی را رد کردند چرا این افراد را تایید میکنند. انها که مدعی هستند وظیفه دارند مردم را بزور به بهشت ببرند و کاربلد هستند چرا این کار را کردند. البته به نظر من اینها هم فقط حرف میزنند و نه این کاره هستند و نه حق دارند برای مردم تعیین تکلیف کنند کما اینکه خداوند بشر را ازاد افرید و پیامبران هم میگویند لا اکراه فی الدین البته اقایان بخاطر حفظ پست و منصب و خودخواهی این حرف را قبول ندارند و مدعی هستند از خدا و پیامبر هم بهتر میفهمند