bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۲۶۳۷۵

پیامدهای «انتخاب رشته» نادرست

یک جامعه شناس با اشاره به اهمیت تعامل خانواده‌ها، آموزش و پرورش و مشاوره‌های تحصیلی در انتخاب رشته دانش‌آموزان گفت: مشاوران تحصیلی باید با دریافت اطلاعات لازم از خانواده‌ها و همچنین دانش‌آموزان امر هدایت تحصیلی را انجام دهند.

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۱ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۶
 هر شغل یا مهارتی که بتواند همخوانی بیشتری با علایق و استعدادهای افراد داشته باشد ، برای فرد و جامعه مطلوب تر خواهد بود. مساله اساسی در این زمینه امنیت، شان و منزلت شغلی است.
 
به گزارش ایسنا، یک جامعه شناس با اشاره به اهمیت تعامل خانواده‌ها، آموزش و پرورش و مشاوره‌های تحصیلی در انتخاب رشته دانش‌آموزان گفت: مشاوران تحصیلی باید با دریافت اطلاعات لازم از خانواده‌ها و همچنین دانش‌آموزان امر هدایت تحصیلی را انجام دهند.
 
مرضیه ابراهیمی با انتقاد از اینکه در کشور ما انتخاب رشته از ابتدای دوره تحصیلی به صورت نظام مند، اِقناعی و مبتنی بر نیاز بازارکار دنبال نمی شود  ادامه داد: این مشکل حتی به دانشگاه هم انتقال می‌یابد؛ یعنی زمانی که دانشجویان وارد دانشگاه می‌شوند، به جای آنکه سریع تر خودشان را پیدا کنند و حوزه تخصصی که می‌خواهند روی آن کار کنند را مشخص کنند، همچنان دچار سردرگمی هستند. در کشور ما ممکن است آموزش و پرورش و خانواده چیزی بگوید، مشاوران تحصیلی حرف دیگری بزنند و جامعه نیز توقع دیگری از دانش‌آموزان داشته باشد، بدین ترتیب افراد دچار تعارض می‌شوند.
 
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شهیدبهشتی با تأکید بر این که تا زمانی که خواسته‌های متفاوت خانواده و جامعه، به شکل مناسب و روشمند هدایت نشود، مشکلات نیز حل نخواهند شد ادامه داد: در صورتی که فعالیت اقناعی درستی برای دانش‌آموزان انجام نشود و آنها تنها در یک سال محدود مجبور به انتخاب رشته شوند، نتیجه مطلوبی نخواهند گرفت؛ اما اگر دانش‌آموزان بدانند جامعه‌ چه نیازهایی دارد و آنها چه کاری می‌توانند انجام دهند، می‌توانند به حل این تعارضات کمک کنند.
 
ابراهیمی با بیان این پرسش که چرا باید در جامعه ما بیشتر دانش‌آموزان برای انتخاب رشته تنها به دنبال یافتن شغل باشند؟ تصریح کرد: این مساله اگرچه خوب است اما جوانان می‌بایست ابتدا دنبال علایق و استعدادهایشان باشند.
 
هر شغل یا مهارتی که بتواند همخوانی بیشتری با علایق و استعدادهای افراد داشته باشد ، برای فرد و جامعه مطلوب تر خواهد بود. مساله اساسی در این زمینه امنیت، شان و منزلت شغلی است. این مسائل به ساختارهای جامعه برمی‌گردند. یعنی باید ببینیم در جامعه چه اتفاقی می‌افتد که افراد احساس می‌کنند باید در شغل خاصی علی‌رغم وجود نیازهای متفاوت اجتماعی مشغول به کار شوند؟.
 
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شهیدبهشتی با اشاره به اینکه در همه اقشار جامعه گرایش به سمت انتخاب رشته‌های تجربی و خصوصا پزشکی بالاست تصریح کرد: خانواده‌ها در دوران جامعه‌پذیری کودکان آنان را به گونه‌ای پرورش می‌دهند که اگر بگویند در آینده می‌خواهم پزشک شوم، عکس‌العمل مثبتی دریافت کرده و همه آنها را تشویق خواهند کرد اما اگر کودک از شغل دیگری اسم ببرد که متناسب با الگوهای اجتماعی موردنظر اولیای دانش آموز یا الگوهای رایج اجتماعی نباشد، ممکن است به او ایراد بگیرند و  سرزنشش کنند. ما در دوران جامعه‌پذیری به دانش‌آموزان آموزش می‌دهیم که افرادی که  شایستگی و لیاقت بیشتری دارند رشته‌های خاصی را انتخاب می‌کنند.
 
رشته پزشکی تأمین کننده همه نیاز های جامعه نیست
ابراهمی با بیان اینکه رشته پزشکی و سایر رشته‌های علوم تجربی نیز رشته‌های مهمی هستند، اما تنها بخشی از نیازهای جامعه را تامین می‌کنند، اظهار کرد: جامعه نیازهای متفاوتی دارد، ولی متاسفانه سیستم آموزشی در کشور ما تلاش نکرده است  تا این نگرش را در یک فرایند اقناعی همه جانبه نگر به افراد بدهد که برای مشاغل دیگر نیز شأن اجتماعی مطلوب قائل شوند. ما باید برای انواع صاحبان شغل های مفید و موثر جامعه ، مانند معلمان و افراد دیگری که در حوزه‌های دیگر جامعه فعالیت می‌کنند شان بالایی قائل شویم تا همه بتوانند متناسب با علائق و استعدادهایشان وارد عرصه‌های مختلف شوند.
 
وی با هشدار نسبت به اینکه اگر افراد متناسب با علایقشان انتخاب رشته نکنند جامعه با بحران های زیادی رو به رو خواهد شد تأکید کرد: ورود به رشته ای مانند پزشکی به گونه ای است که باید توأم با علاقه مندی باشد چراکه ورود به این رشته بدون انگیزه، استعداد و علاقه تاوان زیادی خواهد داشت و تاوان آن هم جان انسان‌هاست.مسئولیتهای شغلی و اخلاقی در این رشته ، چنان بالاست که جامعه از کوچک ترین خطاهای دست اندرکاران این رشته نمی گذرد.
 
بی حوصلگی شغلی، پیامد بی‌توجهی به علایق و استعدادهاست
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شهیدبهشتی در پاسخ به این سوال که گرایش گسترده به سمت رشته پزشکی با چه تبعات اجتماعی همراه خواهد بود؟ تصریح کرد: جامعه از مجموعه‌ای از نیازها تشکیل شده که به تناسب این نیازها، نهادها و مشاغلی ایجاد شده است. اگر همه افراد بخواهند به سمت یک شغل و رشته خاص گرایش داشته باشند، بخشی از نیازهای جامعه روی زمین می‌ماند و یا اینکه افرادی که از روی بی‌علاقگی وارد شغلی شده‌اند آن را با بی‌حوصلگی و حداقل رغبت و توجه انجام خواهند داد.
 
ابراهیمی با انتقاد از اینکه در حال حاضر با این بحران در جامعه روبه‌رو هستیم که در هرجایی که آسیب‌های اجتماعی دیده می‌شود، خانواده و آموزش و پرورش به عنوان پای ثابت در آن هستند اضافه کرد:در حال حاضر اگر به فردی بگویید که می‌خواهم معلم شوم با این عکس‌العمل روبه‌رو می‌شوید که در این شغل مشکل مالی خواهید داشت، این در حالی است که یکی از مهم‌ترین نیازهای جامعه آموزش دادن به شیوه مطلوب و توأم با تخصص و تعهد است.
 
عضو هیات علمی دانشکده علوم دانشگاه شهیدبهشتی  با بیان ایکه در جامعه ما خلاءهای زیادی وجود دارد که نسبت به آنها توجه کافی وجود ندارد تصریح کرد: همه افراد جامعه نمی‌توانند بیمار باشند و به پزشکان مراجعه کنند. پر نشدن خلاءهای دیگر جامعه بر اساس تمام تئوری‌شناسی‌های جامعه شناسی موجب برهم خوردن تعادل آن می‌شود. ممکن است برای همه این سوال پیش آمده باشد که چرا در جامعه ما آسیب‌ها زیاد هستند؟و یا اینکه چرا افراد زیادی به افسردگی مبتلا می‌شوند؟ چرا جوانان مدت زیادی پشت کنکور می‌مانند، صرفا به این دلیل که می‌خواهند پزشک شوند؟ این فشاری است که جامعه روی این قشر وارد می‌کند و این احساس را در آنها ایجاد می‌کند.باید پذیرفت که جامعه یک کلیت به هم پیوسته است که مشکل در یک بخش به تمام بخش‌های دیگر آسیب می‌زند. در نهایت شما با جامعه بیماری روبه‌رو می‌شوید که نیازمند درمان است.
 
ابراهمی با بیان این نکته که درمان‌ مشکلات اجتماعی در دست دانش‌آموختگان علوم انسانی است گفت: حوزه علوم انسانی حوزه‌ای است که اگرچه در سال‌های اخیر نگاه مثبت‌تری به آن ایجاد شده است، اما با این وجود زمانی که دانش‌آموزان می‌خواهند آن را انتخاب کنند، خانواه‌ها با شک و تردید نسبت به آن نگاه می‌کنند. چراکه فکر می‌کنند این رشته بازار کار، آینده شغلی و وجهه منزلتیخوبی ندارد. بدین ترتیب شاهد مشکل در بخش اجتماعی و فرهنگی جامعه خواهیم بود. در اینجا آسیب‌هایی تولید شده است که راه‌حل آن در دست پزشکان نیست.
 
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شهیدبهشتی با تأکید بر اینکه در کشورهای توسعه یافته این نگاه وجود دارد که علوم انسانی، علوم پیشرفته و دانش های سازنده، پایه و اساس جامعه هستند اظهار کرد: این علوم مشخص می‌کنند که جامعه نیاز به چه مشاغل و رشته‌هایی دارد. در این کشورها به کودکان این فضا داده می‌شود که خودشان انتخاب کنند که چه چیزی را دوست دارند، به همین دلیل زمانی که کنار دیگر مشاغل قرار می‌گیرند دیگر احساس بدی نخواهند داشت.
 
ایجاد بحران‌ برای جوانان به دلیل نگاه نادرست به انتخاب رشته
 
افسردگی و آسیبهای اجتماعی دانشجویان پزشکی تامل برانگیز است
 
ابراهیمی با انتقاد از اینکه همزمان با ایام کنکور و انتخاب رشته، مسائل و بحران‌های زیادی  برای دانش‌آموزان ایجاد می‌شود ادامه داد: بحران‌هایی نظیر فشارهای آسیب زای روانی،خودکشی، افسردگی، تضادها و تعارضات خانوادگی بخشی از این بحران‌ها هستند. اگر به افراد القا کنیم که تنها زمانی که وارد شغل خاصی می‌شود موفق خواهند بود، شاهد شهروندانی خواهیم بود که ممکن است از 8 ساعت کار مفید تنها یک ساعت کارآمد و نسبت به کارشان تعهدی نداشته باشند.
 
وی با بیان اینکه دانش‌آموزانی که به رشته پزشکی وارد می‌شوند، به دلیل دوران طولانی تحصیل باید سرشار از انگیزه و علاقه باشند تصریح کرد: اگر دانش آموزی صرفا براثر فشارهای خانوادگی و اجتماعی به این رشته وارد شده باشد، پس از مدتی از رشته و به طور کلی از ادامه تحصیل سرخورده خواهد شد. همچنان که با بررسی‌ها و پژوهش‌های انجام شده متوجه می‌شویم که افسردگی و آسیب‌های اجتماعی در بین محصلان رشته پزشکی قابل تأمل است.
 
ابراهیمی در پایان با بیان اینکه پزشکی رشته‌ای است که مجموعه‌ای از انگیزه‌های مالی، شان اجتماعی و آینده شغلی را تامین می‌کند گفت:متأسفانه افرادی که به دلیل فشارهای خانوادگی و اجتماعی وارد این رشته می‌شوند تنها به دنبال پاسخ به نگاه اطرافیان هستند. یعنی می‌خواهند مورد تحسین جامعه و خانواده قرار بگیرند. به همین دلیل این افراد معمولا در سال‌های بعدی تحصیلشان تلاشی برای موفقیت بیشتر تحصیلی نمی‌کنند و صرفا در خوشبینانه‌ترین حالت واحدهای تحصیلی‌شان را می‌گذرانند.