bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۲۶۹۶۶
حجت‌الاسلام مبلغی گفت:

اعتدال دینی به همزیستی انسانی منجر می‌شود

حجت‌الاسلام مبلغی گفت: اعتدال دینی محصول خود ادیان بوده و منجر به همزیستی انسانی می‌شود اما افراط‌گرایی دینی محصول عوامل بیرون از یک دین است.

تاریخ انتشار: ۱۶:۰۲ - ۰۱ شهريور ۱۳۹۶
ایکنا نوشت: 

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد ملغی و سیمونه سی، عضو شورای جهانی کلیسا‌ها، امروز ۳۱ مرداد، در دومین روز نشست نقش تفسیری متون مقدس برای ایجاد جهان عاری از خشونت از نهمین دور گفت‌وگوی دینی مرکز گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌های و شورای جهانی کلیسا، در حوزه ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات سخنرانی کردند.

افراط محصول بیرون ادیان است
مبلغی در آغاز سخنانش گفت: تعریف اعتدال دینی و روش دست یافتن به آن از این جهت مهم است که اگر به نحو خاصی به انجام برسد، می‌تواند خود اعتدال دینی، به دلیل ابهام متوجه آن و خواستگاهی برای نوعی نااعتدال‌‌گرایی باشد. اعتدال دینی عبارت است از این که یک دیندار نسبت به یک دین و بر پایه استنباط از آن بینش، منش و روشی را شکل دهد که ظلمی به دیگران صورت نگیرد و همزیستی با معتقدان به ادیان دیگر اقدام کند و تعاون به خیر را نیز با آنان برقرار کند.

وی افزود: بر اساس تعریف یاد شده، رعایت حقوق غیر، اخلاق و کرامت انسانی نسبت به غیر، همزیستی با غیر و تعاون با غیر در بسط و نشر، خیر چهار مولفه برای اعتدال دینی است.

عضو مجلس خبرگان با بیان اینکه اعتدال پویا تحقق چهار مولفه بالاست، گفت: دلیل آن این است که نه‌تنها حقوق اتباع ادیان دیگر را رعایت می‌کنیم و نه‌تنها اخلاقی عمل می‌کنیم که حتی زندگی انسانی را ایجاد می‌کنیم و مشکلات مشترک فراروی انسان را از رهگذر تعاون با دیگران حل می‌کنیم اما اگر صرفا یکی یا چند شرط تحقق یابد، کوشش برای همزیستی نهفته نیست.

وی ادامه داد: اعتدال از خارج دینی به دین تزریق نمی‌شود. دین خنثی نیست و این ما نیستیم که اعتدال را باید به آن تزریق کنیم. خدای رحمان و رحیم و معتدل خدای انسان‌ها  و پیامبران است و این ما هستیم که به خاطر علل بیرون دینی افراطی‌گری را به دین تحمیل می‌کنیم.

مبلغی افزود: در این زمینه دلایل فراوان است. در ارتباط با لزوم ظلم به غیر و ضرورت رفتار انسانی با غیر، دلایل دینی بسی فراوان است. در آیه «تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ؛ با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست می‌دارد»(ممتحنه، ۸) قرآن به صراحت از عمل نیکوکارانه، اخلاقی و انسانی در قبال خارجان از دین مطبوع سخن می‌گوید. در این آیه هم «بر» و هم اخلاق و هم قسط و عدالت مورد توجه قرآن قرار گرفته است و این تنها آیه در این زمینه نیست.

وی تصریح کرد: در ارتباط با رفتن به زندگی همزیستانه انسانی، قرآن می‌فرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ: و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مى‌‏رسيد پس [ساكنانش] نعمت‌هاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‌دادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد»(نحل، ۱۱۲)، پیداست که آمدن رزق از یک مکان در یک چارچوب تعاملی فراهم می‌شود و در غیر این صورت چگونه رزق از کشورهای دیگر می‌تواند وارد شود. بنابراین این آیه به «تعایش» به عنوان یک پیش فرض غیر قابل انکار توجه رده است.

عضو مجلس خبرگان تصریح کرد: در ارتباط با تعاون با غیر برای نشر خیر، قرآن تصریحات صریح داد. از نظر قرآن ادیان مختلف نباید با هم درگیر شوند، بلکه برای ایجاد خیرات و توسعه خیر با یکدیگر به مسابقه بپردازند و ظرفیت خود را برای اقامه خیر به‌کار گیرند.

وی ادامه داد: با چه روشی می‌توان اعتدال دینی را در یک جامعه مستقر کرد. این روش انجام همزمان سه تلاش کلان است. یک باید محیط تاریخی از رسوبات افراط‌گری تصفیه شود. تاریخ هر جامعه دینی دارای دو بخش مثبت و منفی است و تجربه‌ها اندیشه و گرایش‌هایی از اعتدال و افراط در هر دین نهفته است و گاه بخش منفی و گاه به دلایلی بخش مثبت یعنی بخش اعتدال ذهنیت‌ها را تسخیر می‌کند و باید دو پوشش علمی همزمان صورت گیرد تا بخش مثبت که گاه در لابلای تاریخ گم می‌شود، اعتدال فعال شود و بخش منفی قدرت مانور خود را از دست بدهد. دو باید محیط اجتماعی از تعصب تصفیه شود. آموزش و تقنینی باید به کمک آن بشتابد. اگر جوامع دینی مختلف و مذاهب مختلف مانند شیعه و سنتی بتوانند نوعی نهضت هم‌افزا را با هم در جهت زدودن تعصبات خشک و اضطراب آور در صحنه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی می‌توانند به زدودن تعصبات از منطقه و فضای بین‌المللی کمک کنند.

مبلغی در پایان گفت: عالمان دینی روش استنباط را باید تصحیح کنند، برآمدن از فطرت انسان به سمت فهم متون دینی، توجه به رحمانیت خداوند در استنباط از دین، توجه به خاستگاه‌های مشترک ادیان، توجه به مشترکات ادیان در اهداف و آموزه‌ها، می‌تواند مولفه‌های تاثیر گذار در یک روش قوی استنباط اعتدال دینی از نصوص باشد و مشکل این است که ما این مولفه‌ها یکسره از فهم استنباطی خود نسبت به دین دوره کرده و به ورطه‌های از افراط ،خشک مغزی، خشونت‌گرایی و نا اعتدال‌گری دینی دست یافته‌ایم.

صدای خداوند را در تفسیر قرآن بشنویم
در ادامه این نشست سیمونه سی، عضو شورای جهانی کلیسا‌ها، گفت: تم این گفت‌وگو تفسیر متون مقدس است. یک دیدگاه وجود دارد که ادیان مانعی برای صلح هستند و این به خاطر قدرت ادیان است که می‌توانند خشونت ایجاد کنند. یان آسمن، مفهوم انقلاب توحیدی را مطرح کرده است و از نظر او توحید عدم شمول و دیگری‌سازی و در نتیجه خشونت را ایجاد می‌کند. برای آسمن توحید خشونت است و اساسا و ذاتا خشن است. البته دیدگاهی در خصوص سنت‌های غیرتوحیدی وجود دارد که این‌ها هم عدم شمول و خشونت را ایجاد می‌کنند. بنابراین این توحید نیست و بلکه تقدس است که خشونت ایجاد می‌کند.

وی افزود: معتقدم آسمن متخصصین الهیات ادیان توحیدی را به پیش برد که نشان دهند ارتباطی بین توحید و خشونت وجود ندارد. چالش اصلی بحث‌های تئولوژیک است. ما در قرن ۲۱ باید بتوانیم مطالب خود را اثبات کنیم. ما باید دوباره سنت موسی را بررسی کنیم و بخش‌هایی از متون مقدس ما اطاعت از خدا به معنای خشونت است. مسیحیت از آغاز تاریخ به این سوال پرداخته است و در شکل‌گیری انجیل نقش داشته است.

سی تصریح کرد: تجربه خشونت باعث شده است که الهی‌دانان مسیحی را به این سمت ببرد که شر مانند خدا وجود دارد و یا بخش تاریخی در درون خدا وجود دارد. نظریه اول توسط مارسیون بیان شده است که معتقد بود که عهد قدیم نشان دهنده خدای تاریکی است و عهد جدید نشان‌دهنده خدای روشنایی، عمده الهی‌دانان مسیحی این نظریه را رد کرده‌اند و هر دو عهد عتیق و جدیدی الهی دانسته می‌شود. ما در کتاب آفرینش داستان ابراهیم و قربانی شدن اسحاق را داریم. او فرزند خود را به هیزم می‌بندد و داستانی نفس‌گیر شکل می‌گیرد. برای هر پدر و مادری مشکل است که خداوند انسان را به کشتن فرزند خود دستور دهد. این آزمونی برای ابراهیم است.

این کشیش مسیحی تصریح کرد: دستور خدا به ابراهیم یک چالش تئولوژی و اخلاقی ایجاد می‌کند. ابراهیم پیروی از دستورات می‌کند و با اسحاق به محل قربانی می‌رود. ابراهیم می‌خواهد قربانی کند و اسحاق فکر می‌کند می‌خواهند بروند و گوسفندی را قربانی کنند، اسحاق می‌پرسد گوسفند کجاست و ابراهیم به خدا اشاره می‌کند. در قسمت پایانی متوجه می‌شویم فرشته‌ای ابراهیم را متوقف می‌کند و او قوچی را می‌بیند و ابراهیم به خاطر ایمانش تشویق می‌شود.

وی تصریح کرد: کانت می‌گوید درخواست خدا برای کشتن اسحاق غیراخلاقی است و مطمئن نیست که این دستور از جانب خدا باشد و او می‌گوید فرد وقتی می‌تواند مطمئن باشد که صدا صدای خداست که خلاف قوانین اخلاقی نباشد.

سیمون سی ادامه داد: جالب است که در سنتی دیگر این داستان به گونه‌ای دیگر بازگو شده، در نسخه‌ای اصلاح شده ابراهیم به اسحاق می‌گوید باید اسحاق قربانی شود و او قبول می‌کند، بنابراین داستان از قرآنی‌شدن به خود قربانی کردن تغییر می‌کند که قرآن نیز چنین برداشتی داشته است.

تیم کشیش مسیحی افزود: این رضایت اسحاق بار دوش ابراهیم را کاهش می‌دهد. بر اساس سنت مسیحی این داستان طنینی در مرگ مسیح ایجاد می‌کند، به نام خود قربانی کردن و پیچیدگی تئولوژیک، رنج را به تصویر می‌کشد تا چرخه خشونت را در هم بشکند. اینجا اطاعت از خداوند به چه معناست؟ برخی این را اطاعت کورکورانه تبیین می‌کنند.

سی در پایان گفت: شما می‌بیند ابراهیم در طول سفر به لحاظ معنوی کاملا آگاه است و نمی‌توان کار او را تبعیت کورکورانه دانست. برخی می‌گویند قلب و ذهن ابراهیم صدای فرشته را شنیده و قوچ را می‌بیند، بنابراین ابراهیم حضوری با توجه داشته است تا پیام جدیدی از خدا بشنود. ابراهیم در این داستان سه بار از جمله «من اینجا هستم» استفاده می‌کند که نشان از هوشیاری اوست. او متعصب نبود و گوش و چشمش باز بود و این نشان‌دهنده مداخله خداوند است. ما در قرن بیست و یکم با چشم و گوش باز صدای زنده خداوند را شنیده و متن را ترجمه کنیم و پیام خدا را مبنی بر توقف خشونت بشنویم. تفسیر عاری از خشونت تنها زبانی نیست بلکه ما باید رابطه زنده‌ای با خداوند داشته باشیم.
bato-adv
bato-adv
bato-adv