واکنشها به اشتباه داوری خانه سینما در معرفی نامزدهای بهترین فیلم و در نتیجه حذف فیلمهای «نفس» و «برادرم خسرو» از جرگه داوری این دوره از جشن خانه سینما ما را بر آن داشت که موضوع را پیگیری کنیم.
به گزارش شرق، تورج منصوری، دبیر هیئترئیسه «انجمن عالی هنرها و فنون سینمای ایران»، گفت: «قبل از هر چیز من باید مختصر به تاریخچه تغییرشکل این جشن اشاره کنم. سه سال پیش از تعطیلی موقت «خانه سینما»، از سوی رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل وقت «خانه سینما» از ما خواسته شد کمیتهای تشکیل دهیم با این هدف که اساسنامه آکادمی سینما را به تصویب برسانیم.
این کمیته متشکل از آقایان ابوالحسن داوودی، عبدالله اسکندری، کتایون شهابی، نظامالدین کیایی، حسن حسندوست، احمد امینی و خود بنده بودند که قصد این بود که برای برگزاری جشن خانه سینما، دبیرخانه دائمی راهاندازی شود و دیگر ناچار نباشیم هر سال آییننامهای مستقل برای هر دوره جشن بنویسیم.
در کمرکش ماجرا بودیم که اعضای هیئترئیسه آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا (اسکار) به ایران دعوت شدند و شخصا از این فرصت استفاده کردم و با وجود برنامههای فشردهشان با آنها مفصل صحبت کردم و اطلاعات و مدارکی درباره آییننامه و اساسنامه اسکار به دست آوردم، بهویژه آقای سیدگینس، رئیس وقت آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا، اطلاعات و مدارک خوبی در اختیارم گذاشت. حدود سه سال روی این موضوع کار کردیم تا اینکه تعطیلی موقت خانه سینما پیش آمد».
او ادامه داد: «بعد از گشایش «خانه سینما»، برگزارکنندگان دوره هجدهم جشن از آنجایی که سابقه ذهنی زیادی درباره کمیته نداشتند، پس از گفتوگو قرار شد بعد از جشن هجدهم دبیرخانه دائمی جشن تشکیل شود. خب طبیعتا این اتفاق افتاد و چون دورنمای این کارگروه این بود که به نگاه آکادمی برسیم و از آن پیروی کنیم و تعبیرمان هم این بود که کشتی در حال حرکت را نمیشود متوقف و تعمیر کرد و هرکاری را که میخواهیم انجام دهیم باید در حال حرکت به سرانجام برسانیم.
نتیجه این شد که در کنار کار صنفی، «شاخه»های حرفهای سینمایی را تشکیل دهیم؛ بهطورمثال آقایان داریوش عیاری و محمد داووی، هردو فیلمبرداران خوب سینما هستند، اما خود تمایلی به عضویت در صنف فیلمبرداران نداشتهاند، اما حتما جزء شاخه فیلمبرداران محسوب میشوند.
طبق پیشنویس اساسنامه «انجمن عالی هنرها و فنون سینمای ایران» به این نتیجه رسیدیم که ١٥ شاخه حرفهای سینما در ایران وجود دارد که کارشان قابل داوری است. با این نگاه در جلسات شورای سیاستگذاری نوزدهمین جشن خانه سینما، هیئتی ١٥نفره از نمایندگان هر شاخه حضور داشتند که صاحب رأی بودند و در کنارشان یک نفر نماینده هیئتمدیره و یک نفر هم مدیرعامل خانه سینما هم بدون حق رأی شرکت کردند و درنهایت بعد از گفتوگوها و بحثهای فراوان، آییننامه جشن نوزدهم تدوین و تأیید شد. در نهایت هم مقرر شد که در سه سال آینده اساسنامه «انجمن عالی هنرها و فنون سینمای ایران» بهتدریج جایگزین آییننامههای متداول جشن خانه سینما شود».
منصوری در پایان درباره حذف دو فیلم توضیح داد: «بنابراین بعد از جلسه مشورتی به این نتیجه رسیدیم که طبق آییننامه جشن نوزدهم، این دو فیلم باارزش نمیتوانند بهعنوان کاندیدای جایزه بهترین فیلم در رقابت حضور داشته باشند و گفتیم بهتر آن است که به قانون پایبند باشیم.
بههرحالت همین اتفاق (تفاوت قرائت از آییننامه جشن) یکی از نقایص کار ماست. همینجا هم از طرف هیئترئیسه «انجمن عالی هنرها و فنون سینمای ایران» اعلام میکنم که تمام سعی خودمان را خواهیم کرد تا با بهکارگیری تمام انتقادات سازنده همکاران، مطبوعات و صاحبنظران سینما نقایص کار را برطرف و به یاری حق بعد از سه سال «انجمن عالی هنرها و فنون سینمای ایران» را تأسیس کنیم».
البته تورج منصوری بعد از مشخصشدن این اشتباه بلافاصله نامهای خطاب به سیدغلامرضا موسوی، نماینده شاخه تهیهکنندگان در هیئت مؤسس «انجمن عالی هنرها و فنون سینمای ایران» نوشت و خواستار حذف دو فیلم «نفس» و «برادرم خسرو» شد.
متن نامه به این شرح است: «با سپاس فراوان از تلاش صمیمانه و بیوقفه شما و همکارانتان در شاخه تهیهکنندگان و با اذعان به کیفیت دو فیلم «نفس» و «برادرم خسرو»، بر اساس بند پنج ماده پنج آئیننامه جشن نوزدهم مبنیبر نظارت بر اجرای دقیق آئیننامه، این هیئت ناگزیر است با استناد به بند یک از ماده هشت، دو فیلم یادشده را از انتخاب تهیهکنندگان جهت داوری در بخش بهترین فیلم حذف نماید.
بدیهیست تلاش محمدحسین قاسمی و سعید ملکان بهعنوان تهیهکنندگان این دو فیلم باارزش هرگز از نظر اعضای هیئت مؤسس دور نمانده و این تصمیم صرفا به منظور تطبیق داوری با آییننامه جشن نوزدهم اتخاذ گردیده است».
محمدحسین قاسمی، تهیهکننده فیلم «نفس»، درباره حذفکردن دو فیلم از میان نامزدهای بخش بهترین فیلم جشن خانه سینما، یادداشتی نوشت و نسبت به حواشی آن واکنش نشان داد که به این شرح است: «به نام خدا/ خبر کوتاه بود: فیلمهای «نفس» و «برادرم خسرو» از رقابت در بخش بهترین فیلم جشن خانه سینما حذف شدند.
چرا؟ چون هیچکدام از این دو فیلم، کاندید بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه نشدهاند و این در حالی است که بهعنوان نامزد بهترین فیلم از سوی صنف محترم تهیهکنندگان سینما انتخاب شدهاند. اتفاقا این نکتهای بود که مدام از سوی اهالی سینما و منتقدان فهیم از من پرسیده میشد که فیلم «نفس» در ١٠ بخش این جشن کاندید است ولی چرا در رشتههای کارگردانی و فیلمنامه کاندیدا نیست؟ و مگر کارگردانی همین خروجی خوب بخشهای مختلف فیلم نیست؟ ... اما گویی تعریف کارگردانی در حال دگرگونشدن است!!! نمیتوانم از یاد ببرم که نظیر همین ماجرا برای فیلم «شیار١٤٣» هم رخ داد و... به نظر میرسد این دیدهنشدن اتفاقی است که برای اکثر زنان ایرانی در اغلب کسوتها از سوی همصنفهایشان رخ میدهد؛ آنان زنان را نمیبینند یا دقیقتر بگویم: نمیخواهند ببینند.
سینما هم گویا از این ماجرا مستثنی نیست. نرگس آبیار برای فیلمهایش و بهویژه فیلم سومش «نفس» از جشنوارههای مهم بینالمللی، جایزه کارگردانی میگیرد اما در کشورش برای این فیلمها حتی در این رشته کاندید هم نمیشود و کارگردانی فیلم «نفس» که به زعم بسیاری از منتقدان درخشان و خلاقانه است نادیده گرفته میشود.
بیتوجهی به فیلم ویلاییها ساخته منیر قیدی نیز مصداقی از این ماجراست. در دو سال گذشته با دو فیلمساز زن کار کردهام که هر دو بهعنوان خالق اثر در جشنوارههای خارجی مورد اقبال بودند اما در جشنوارههای داخلی خیر (نرگس آبیار و مرجان اشرفیزاده).
من بهعنوان یک تهیهکننده از حذف فیلم «نفس» از بخش رقابت بهترین فیلم بینهایت گلهمندم اما پیش از آن اجازه بدهید بهعنوان یک مرد و یک ایرانی و یک انسان از این اجحاف مکرر در حق زنان شکوه کنم. به زعم بنده مشکل این است. جالبتر آنجاست، یک خبرگزاری خاص نیز که احتمالا با خانه سینما و نگاه مستقل بنده مشکل داشته به همصنفهایم تهمت «لابیپذیری» و «رانت» زده است.
این خبرگزاری بداند و به زعم من هم خوب میداند که نه من به خود اجازه چنین کاری را میدهم و نه در مورد همصنفهایم چنین تصوری میتوان داشت... و توصیه برادرانه من به آن خبرگزاری و امثال آنها این است که شما اگر برای آثار انقلابی و جنگ و خانواده با نگاه مستقل، رویه حمایتی ندارید پس حداقل اخلاق را رعایت کنید... مرا خوب میشناسید و میدانید که در مقابل موضوعاتی مشابه این، منفعل نمیمانم اما اینبار، به دلیل احترام به خانه خانوادهام سینما و جشن آن، منتظر تدبیر مناسب دبیر آن میشوم.
در پایان هم متذکر میشوم که اولا به آییننامه جشن خانه سینما احترام میگذارم و ثانیا همه اعضا و عوامل «نفس» عضو یک خانواده هستند و هرکدام دیده شوند فیلم نفس دیده شده است. برای خانواده سینمای ایران بهترینها را از خداوند متعال خواستارم».
احسان بیگلری، کارگردان فیلم «برادرم خسرو»، هم در برابر این سؤال که «پاسخ شما به حذف فیلم از داوری جشن چیست» پاسخ داد: «ترجیح میدهم به دلیل احترامی که برای «خانه سینما» قائلم، سکوت کنم».
اما بااینحال ماجرا زمانی پیچیده شد که غلامرضا موسوی در اظهارات خود به واژگان نقطه و ویرگول اشاره کرد! او در گفتوگو با ایلنا عنوان کرد: «ظاهرا در جلسهای که برای تدوین آیین نامه باید نتیجهگیری میشد؛ قرار بود این «یا» در متن وجود داشته باشد اما «یا» وجود نداشت و دوستان شاخه تهیهکنندگی نیز بر همین مبنا آرای خود را اعلام کردند و فیلم «نفس» و «برادرم خسرو» هر دو فیلمهای ارزشمندی بودند که اگرچه نامزد فیلمنامه یا کارگردانی نبودند، اما در سایر بخشها نامزد شده بودند».
موسوی ادامه داد: «در آییننامهای که توزیع شده به جای کلمه «یا» از «ویرگول» استفاده شده است یعنی به جای جمله «الزاما در شاخه بهترین کارگردانی یا فیلمنامهنویسی و نیز دستکم در دو شاخه از سه شاخه فیلمبرداری یا بازیگری یا تدوین نامزد شده باشد» باید ازجمله «الزاما در شاخه بهترین کارگردانی، فیلمنامهنویسی یا دستکم در دو شاخه از سه شاخه فیلمبرداری، بازیگری، تدوین نامزد شده باشد» استفاده میشد و همین اشتباه مشکل ایجاد کرده بود»!
حالا این سؤال همچنان باقی است اگر به جای فیلمهای دو کارگردان جوان سینما، دو فیلم ِ کارگردان مشهور سینمای ایران در فرایند رقابت حضور داشتند، آیا رؤسای آکادمی تصمیم به حذف آن فیلمها میگرفتند؟ با این حال بد نیست برای تکمیل اساسنامه وجود چنین احتمالاتی لحاظ شود.
معیار داوری ها چیست؟
کيومرث پوراحمد با اشاره به شکل برگزاري آکادمي جشن خانه سينما گفت: «براي من بهعنوان فردي از اعضاي آکادمي کارگرداني مهم بود و از ميان فيلمهايي که توجهم را جلب کرد، برادرم خسرو کارگرداني بسيار ويژهاي داشت و رأي من هم بود که ظاهرا آراي لازم را کسب نکرد».
او ادامه داد: «تصور ميکنم براي رسيدن به شيوه آکادمي در جشن خانه سينما فاصله بسياري است. آکادمي اسکار کلي اگر و مگر دارد و گاهی به شدت سیاسی است و گاهی به شدت نا عادلانه و غیر حرفه ای است؛ تازه ما ميخواهيم از دست آنها نگاه کنيم؟ اما نکتهاي که حائز اهميت است، وجود فيلمهايي در اين رأيگيري است که به نظرم توازن را برهم ميزند.
فيلم فروشنده از نظر من فيلم مهمي است که موفق به دريافت جايزه اسکار شده است و کارگردانش درحالحاضر مشغول ساخت فيلم در اسپانيا و با بازيگران مطرح دنياست. بنابراين تصور ميکنم جايگاه اين فيلم فراتر از چيزي است که آن را در کنار ساير فيلمها قرار دهیم يا با فيلماوليها در يک رده قياس شود. بنابراين اين مفهوم را خيلي متوجه نميشوم که معيار داوريها از اين جهت چيست؟»