کمتر کسی در فضای بازار خدمات آنلاین سفر معتقد است اتفاقات رخ داده طی هفتههای اخیر باعث کندی حرکت این کسب وکارها میشود، چه شاهد آن هستیم حتی برخی برای معرفی کسب وکارهای آنلاین دیگری که در حوزههای جدید شروع به کار کردهاند مثالهایی از همین بازار تاکسی آنلاین میزنند. موضوع تجاوز یک راننده اسنپ به مسافر به بزرگترین جنجال کسب وکارهای اینترنتی طی چند سال اخیر تبدیل شد؛ ماجرایی که تا واکنش وزیر ارتباطات و دادستان تهران هم پیش رفت و البته باعث توقف مدل جذب راننده این شرکت (و البته رقبایش) از سطح خیابانها و تغییر در چارچوبهای به خدمت گرفتن رانندگان شد. همین موضوع البته رقبای سنتی کسب وکارهای اینترنتی را هم خوشحال کرد که با به دست آوردن این بهانه به ضعفهای این سیستم جدید تاختند. البته در این میان بودند تحلیلگرانی که معتقد بودند بیتوجهی برخی استارتآپها به این موضوع فرصت را برای برافراشته شدن پرچم انتقاد سنتیها فراهم کرد. خود وزیر ارتباطات نیز در پست اینستاگرامیاش درباره این موضوع، کسب و کارهای اینترنتی را به اهمیت بیشتر دادن به موضوع امنیت و حفظ اعتماد کاربران تشویق کرد.
روسهای تاکسی بلدماکسیم تازهترین فعال بازار تاکسی اینترنتی ایران است؛ شرکتی که میگوید با یک میلیون یورو (حدود ۵ میلیارد تومان) وارد بازار ایران شده و میخواهد برای درازمدت در این بازار بماند و راهاندازی کال سنتر و جذب ۱۵۰۰ نفر را دربرنامه خود دارد. کسانی که در فضای کسب وکارهای اینترنتی با عددهای سرمایهگذاری استارتهاپها آشنا هستند میدانند یک میلیون یورو عدد بسیار کوچکی برای این کار است. حتی در بازار استارتآپی ایران که هنوز نه جریان سرمایه سنتی و نه سرمایهگذاری خارجی بزرگی در آن دیده شده هم یک میلیون یورو عدد قابل توجهی نیست. نگاهی به بازار تاکسی اینترنتی روسیه نیز نشانگر آن است که بازیگر بزرگ روسها در این میدان شرکت یاندکس است؛ شرکتی که آن را گوگل روسیه مینامند و رقابتش با اوبر در روسیه به جایی کشید که اوبر در تابستان امسال در این شرکت تقریبا ادغام شد.
شبیه چنین مدل رفتاری را پیش از این در چین شاهد بودیم؛ جایی که شرکت چینی DIDI کار را بر اوبر چنان سخت کرد که این شرکت بازار چین را رها کرد، بخش تاکسی خود را به DIDI فروخت و از رقیب بزرگ به سهامدار اقلیت آن تبدیل شد. اما همین DIDI در چین یا یاندکس در روسیه شرکتهایی هستند که نمیتوان فقط آنها را چینی یا روسی نامید چراکه مثلا فقط اپل یک سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری روی DIDI انجام داده است. بازار تاکسیهای اینترنتی با توجه به مدل اقتصادی آن نیازمند سرمایهگذاری گزافی است.
در همین تهران کاهش قابل توجه هزینه سفر یکی از مهمترین دلایل استفاده از این سرویسهاست، با این حال این نقطهای است که هیچ شرکت اینترنتی فعال در این حوزه مایل نیست در آن محدوده رقابت کند، چراکه به سرعت باعث اتمام سرمایه استارتآپها میشود و از طرف دیگر ایجاد تعادل بین درآمد رانندگان و رضایت مسافران و همچنین تقاضای سفر یک چالش اصلی در این فضاست. بازیگران بازار تاکسی اینترنتی ایران به رغم رشد خیرهکننده و اضافه کردن تدریجی شهرهای دیگر هنوز نیاز به سرمایهگذاری قابل توجهی دارند. بیجهت نیست این شرکتها مرتبا در حال یافتن سرمایهگذار جدید هستند. از سوی دیگر اتفاقاتی مثل ماجرای اسنپ نشانگر این است که این بازار هنوز به بلوغ خدماتی و حتی مقرراتی نرسیده است.
بازار تاکسی اینترنتی روسیه اما بسیار بالغتر است چراکه هم شرکتهای چندملیتی تکنولوژی دنیا و هم شرکتهای سرمایهگذاری متعددی در آن حضور دارند و همین ادغام دو غول تاکسی آنلاین روسی و آمریکایی هم نمونهای از بلوغ این بازار است. ماکسیم اما در بازار روسیه چندان قوی نیست و حالا اگر واقعا با یک میلیون یورو قصد ورود به بازار ایران را داشته باشد و اگر آنچنانکه مدیرانش گفتهاند به دنبال شریک داخلی هم نباشد کار بسیار سختی پیش رو خواهد داشت. میزان سرمایهگذاری روی برخی استارتآپهای ایرانی در مراحل اولیه رشد بین ۴ تا ۵ میلیارد تومان است؛ سرمایهای که شاید همقیمت یک آپارتمان چند طبقه در وسط شهر تهران باشد.
سرمایه، سوخت اصلی استارتآپها
به نظر میرسد با پایان یافتن ماه عسل استارتآپها و آشنا شدن مردم با جذابیتها و مزیتها حالا زمان منحنیهای بعدی رشد است. این جهشهای بعدی به دست نمیآید مگر با تزریق جریان سرمایه مورد نیاز در این بخش. با توجه به کمبود نقدینگی در کشور و سرمایهگذاری بخش قابل توجه نهادهای صاحب سرمایه کشور روی بخشهای غیر تولیدی و عدم تمایل سرمایهگذاران سنتی در این بخش (حداقل تا الان) به نظر میرسد راهحل در سرمایهگذاری خارجی باشد. جریان استارتآپی ما به خصوص در همین بخش تاکسی با سرمایهگذاری خارجی بیگانه نیست. اسنپ برآمده از شرکت راکت اینترنت آلمانی است که گفته میشود هم اکنون بخشی از سهام این شرکت را در اختیار دارد (شرکتهای MTN و ایرانسل دیگر سرمایهگذاران اسنپ هستند). تپسی اما از سرمایهگذاران ایرانی تشکیل شده و کارپینو نیز نزدیک به شرکت تاکسیرانی تهران است. هر سه شرکت برای ادامه مسیر در این بازار نیاز به سرمایهگذاری هنگفتی دارند و بیسبب نیست که مرتبا به دنبال سرمایهگذار هستند.
حضور ماکسیم یا شرکت تاکسی اینترنتی کریم (شرکت اماراتی که مدتهاست در فکر حضور در بازار ایران است) با سرمایه اندک راهگشای این بازار نخواهد بود اما از طرف دیگر تجربه DIDI در چین و کنار کشیدن اوبر از بازار روسیه نشانگر این است که ترکیبی از جریان سرمایهگذاری خارجی روی کسب وکارهای داخلی میتواند مدل مناسبی برای گسترش بازار باشد. اوبر زمانی بازار را به رقیب محلیاش باخت که نه فقط سرمایهگذاران چینی بلکه سرمایهگذاران آمریکایی هم روی DIDI سرمایهگذاری کرده بودند.
سرمایهگذاری خارجی در حوزه استارتآپی اگر موجب توانمند شدن کسب وکارهای داخلی نشود صرفا خروج سرمایه از بازار کشور را به دنبال خواهد داشت. تجربه آمازون در هند و شکست رقیب محلی یعنی فلیپکارت نمونهای از این ماجراست. در ایران هنوز هیچ نوع مدل و قانونی برای سرمایهگذاری خارجی وجود ندارد. اینکه کسی به آن فکر نکرده شاید به این دلیل است که هنوز سرمایه خارجی قابل توجهی به ایران نیامده است. به همین دلیل مدیران شرکت ماکسیم هم در جلسه مطبوعاتیشان میگویند ما شرکتی را در ایران ثبت کردهایم و ایرانی هستیم. با همه این اوصاف به نظر میرسد بازار ایران با استقبال از رقبای کوچک خارجی هم میتواند مهیای ورود شرکتهای بزرگتر هم باشد به این امید که با خود تجربه و سرمایهگذار هم به همراه بیاورند.