bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۳۷۶۲۲
امیرعلی ابوالفتح در گفت و گو با فرارو بررسی کرد

جنگ روانی آمریکا برای معرفی ایران به عنوان "آشوبگر"

«این زمینه چینی می تواند برای ایران خطرناک باشد، اما اینکه دائم علیه ایران تبلیغ شود، دائم در صدر تهدید ها باشد باور پذیری آن را در افکار عمومی دشوار می کند. تردیدی که خود رسانه ها مطرح می کنند هم موثر است. مثلا گزارشگر فلان رسانه ای که با حکومت ایران هم همراهی ندارد، در تحلیل اینگونه اخبار و اتهامات علیه ایران پایه و اساس آن را زیر وسال می برد. این اتفاق در مورد اسناد منتشرشده علیه ایران درباره ارتباط با القاعده هم وجود داشت، در واقع خیلی به لحاظ تحلیلی باور پذیر نیست.»

تاریخ انتشار: ۱۲:۱۳ - ۰۲ آذر ۱۳۹۶
فرارو- در ماه های اخیر فعالیت های رسانه ای گسترده ای علیه ایران از سوی دولت آمریکا صورت گرفته است. هر روز خبری مخرب علیه دولت، نهاد های نظامی ایران و یا یک شخص ایرانی منتشر می شود. برخی ناظران از یک جنگ روانی بزرگ میان دو کشور خبر می دهند.
 جنگ روانی آمریکا برای معرفی ایران به عنوان
به گزارش فرارو، وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا «بهزاد مصری»، تبعه ایران را به اتهام هک و انتشار قسمت‌های منتشر نشده سریال «بازی تاج و تخ» تحت تعقیب قرار داده است.
 
براساس گزارش دفتر دادستانی فدرال منهتن، که اسناد این اتهام را ارائه کرده، عامل اصلی این حمله سایبری بهزاد مصری، تبعه و ساکن ایران است.
 
تابستان امسال، مسئولان شبکه "اچ‌بی‌او"  مدعی شدند که هکرها توانستند در جریان یک حمله سایبری بیش از ۱.۵ تترابایت از اطلاعات این شبکه از جمله قسمت‌های منتشر نشده سریال بازی تاج و تخت را سرقت کنند.
 
گویا این هکر درخواست دریافت شش میلیون دلار از شبکه "اچ‌بی‌او"  کرده بود اما از آنجا که مسئولان شرکت با پرداخت این مبلغ موافقت نکردند، او اطلاعات سرقتی را در اینترنت منتشر کرد.
 
دادستانی او را متهم کرده که پیشتر به هکرهای دستگاه‌های نظامی ایران برای هک کردن سامانه‌های هسته‌ای اسرائیل کمک کرده بود. پیشتر روزنامه واشنگتن پست گزارشی منتشر کرده و نوشته بود مخفی نگه داشتن پرونده‌هایی از این دست برای این است که متهم فرار نکند و مقام‌های امنیتی بتوانند او را در موقع لزوم بازداشت کنند. اما حالا این روزنامه نوشته است که دولت دونالد ترامپ برای مقاصد سیاسی فشار آورده که این پرونده، نام متهم و ملیت او برملا شود.
 
این روزنامه نوشته است که فشار بر وزارت دادگستری آمریکا برای علنی کردن پرونده‌های مربوط به ایران با مخالفت‌هایی در داخل این وزارتخانه روبرو شده است. بنا براین گزارش، گروهی از منتقدان نگران آن هستند که این فشار منشاء سیاسی داشته باشد و کابینه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در پی آن باشد که با علنی کردن این پرونده‌ها فشار به کنگره برای اعمال تحریم‌های تازه علیه ایران را افزایش دهد.
 
پیش از این نیز آمریکا اتهامات سایبری دیگری علیه ایران یا شهروندان ایرانی مطرح کرده بود. برخی ناظران معتقدند که دولت ترامپ به دنبال گسترش حوزه جنگ روانی با ایران است.
 
دو روز پیش وزارت دارایی آمریکا شبکه‌ای از افراد و شرکت‌ها را تحریم کرده است که ادعا می کند برای نیروی قدس سپاه پاسداران ریال یمنی به ارزش بالقوه صدها میلیون دلار جعل می‌کردند.
 
این تحریم ها چهار شرکت و دو شخص "مسئول چاپ پول جعلی" را در بر می گیرد. نام این افراد رضا حیدری و محمود سیف اعلام شده است.
 
پس از اعلام استراتژی تازه ترامپ علیه ایران جنگ روانی بین دو کشور افزایش یافته است.

در همین راستا دهم آبان ماه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، آرشیو بزرگی که شش سال پیش در جریان یورش به محل اختفای اسامه بن لادن، رهبر القاعده، در ابت آباد پاکستان به دست آمده بود را منتشر کرد.
 
این آرشیو شامل عکس هایی از صفحات یادداشت های روزانه بن لادن و ویدئوی عروسی پسر کوچکش، حمزه، است. این اسناد همچنین جزییات تازه ای از روابط مبهم القاعده با ایران ارائه می کند.

تحلیلگران انتشار این اسناد را نیز در راستای گسترش جنگ روانی علیه ایران می دانند. اما ابعاد این جنگ روانی و هدف از ان چیست؟ برخی آن را خطرناک تحلیل می کند و در راستای تقابل جدی با ایرن می دانند.
جنگ روانی آمریکا برای معرفی ایران به عنوان
امیر علی ابوالفتح تحلیلگر مسائل آمریکا در این باره به فرارو گفت: «از زمانی که ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد، قابل انتظار بود که فشار ها به ایران در همه ابعاد گسترش پیدا کند. ایران بولد شد و به عنوان یک مسئله مهم و فوری معرفی می شود.  هدف اصلی دولت ترامپ این است برجام به کلی از بین برود، اگر این اتفاق نیافتد به دنبال آن است که در زمینه های غیر هسته ای فشار وارد کند.»

او افزود: «در این مدت 10 ماهی که از دولت آقای ترامپ می گذرد، به بهانه های مختلف از جمله فعالیت های موشکی ایران، ادعای این که ایران بر هم زننده نظم و ثبات در غرب آسیاست و... ایران از سوی آمریکا متهم شده است. در همین فضای جنگ روانی، دائم تبلیغ می شود که ایران یک بازیگر آشوبگر و بر هم زنننده قواعد بین المللی است.»

این تحلیل گر مسائل آمریکا درباره اخباری که اخیرا در آمریکا علیه ایران و فعالیت های ایران منتشر می شود، گفت: «در چند مورد اخیر یک مقدار باورپذیری  اتهامات سخت شده است، مثلا در مورد بهزاد مصری در رسانه های آمریکا ادعا شده است او با سپاه پاسداران ارتباط داشته است، اما گزارشی که واشنگتن پست منتشر کرده، نشان می دهد این فرد به خاطر باج خواهی و کسب درآمد شخصی و بدون اینکه سازماندهی در میان باشد شبکه اچ پی او را هک کرده و وقتی به هدفش نرسیده اطلاعات آن را منتشر کرده است.»

ابوالفتح افزود: «البته ممکن است افراد غیر متخصص بعد از این که دائما نام ایران را در اتهام های مختلف می شنوند، تحت تاثیر قرار گیرند، اما در بین نخبگان این گونه اخبار نمی تواند خیلی اثر گذار باشد. با اینحال طراحان و بازیگران این موضوع تمام تلاش خود را می کنند که ایران را بازیگری آشوبگر  معرفی کنند.»

او معتقد است: «اگر ایران رفتارش به گونه ای باشد که به این فضا سازی ها دامن زند می تواند، خطرناک و مخرب تلقی شود، اما اگر رفتار ایران متین و منطقی باشد خیلی از اتهامات را می تواند رفع کند»

این تحلیلگر مسائل بین الملل درباره این اظهارت که برخی معتقدند این اخبار زمینه چینی برای اقناع افکار عمومی برای برخورد تند تر با ایران است، گفت: «این زمینه چینی می تواند برای ایران خطرناک باشد، اما اینکه دائم علیه ایران تبلیغ شود، دائم در صدر تهدید ها باشد باور پذیری آن را در افکار عمومی دشوار می کند. تردیدی که خود رسانه ها مطرح می کنند هم موثر است. مثلا گزارشگر فلان رسانه ای که با حکومت ایران هم همراهی ندارد، در تحلیل اینگونه اخبار و اتهامات علیه ایران پایه و اساس آن را زیر سوال می برد. این اتفاق در مورد اسناد منتشرشده علیه ایران درباره ارتباط با القاعده هم وجود داشت، در واقع خیلی به لحاظ تحلیلی باور پذیر نیست.»

ابوالفتح در ادامه افزود: «ما باید در نظر داشته باشیم که کار بزرگتری در پس ماجرا در حال انجام است و آن هم این است که می خواهند ایران را به عنوان خطر فوری برای امنیت غرب آسیا معرفی کنند. اگر ایران در این حوزه  به گونه ای رفتار کند که این باور در جامعه بین الملل ایجاد نشود، اتهاماتی مثل اتهام به بهزاد مصری یا رابطه ایران با القاعده نمی تواند خطرناک باشد. ما باید مراقب باشیم که در دوران پسا داعش نقش و عملکرمان به گونه ای نباشد که جامعه جهانی یا بزرگان جامعه جهانی نتوانند القا کند که ایران به دنبال سلطه در منطقه است.»

او با اشاره به واکنش سید حسن نصرالله بعد از ماجرای استعفای سعد حریری در عربستان، اظهار کرد: «نصرالله در اولین سخنرانی بعد از ماجرا بسیار مسئولانه و مبتنی بر شرایط روز سخن گفت. او سناریویی که می توانست علیه ایران و حزب الله شکل بگیرد را خنثی کرد. در این فضا خبرسازی رسانه ها نباید خیلی نگران کننده باشد. به هر حال ما در جنگ تبلیغاتی با طرف مقابل هستیم و هر دو طرف از همه ابزارهایش استفاده می کند. جمهوری اسلامی هم بیکار ننشسته است و در این جنگ تبلیغاتی و اطلاعاتی فعال است.»

این تحلیلگر مسائل آمریکا تاکید کرد: «ما دوران مدیریت تنش که در زمان آقای اوباما بود را پشت سر گذاشته ایم و حالا وارد عصر جدیدی در تنش با آمریکا شده ایم،  سطح مناقشه ما افزایش یافته است نه فقط در موضوعات غیر هسته ای در موضوع هسته ای نیز این مناقشه بالاگرفته است. در این فضا دائم علیه ایران تبلیغات می شود. خیلی از آنها واهی و بی پایه و اساس است، اما این فضا سازی صورت می گیرد. آنها انواع اقسام بهانه ها را پیدا می کنند تا نهایتا جهان ادعای "آشوبگری" ایران را بپذیرد. بخش عمده به نتیجه رسیدن این نقشه به عملکرد ایران بر می گردد.»

ابوالفتح با اشاره به فضای سازی که چند سال پیش علیه ایران صورت گرفت مبنی بر اینکه ایران به دنبال ترور سفیر وقت عربستان سعودی، عادل جبیر در آمریکا بوده است، گفت: «این فضاسازی تا مدتی ادامه داشت اما پس از مدتی مشخص شد که پایه و اساس ندارد، در آمریکا ماجرا را فراموش کردند و پس از مصالحه بزرگ ایران و گروه 1+5 بر سر پرونده هسته ای آن ماجرا کلا از یاد رفت. حالا هم اگر ایران در مسائل مختلف وارد گفت و گو های تازه شود این بحث ها همگی فروکش می کند و فراموش می شود.  مگر اینکه این پرونده ها به مرحله دادگاه برسد و احکام قضایی برای آن صادر شود، در آنصورت کار دشوار تر می شود.»

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی معتقد است: «جمهوری اسلامی ایران چند سالی است که به بازیگر بزرگ منطقه تبدیل شده است. بازگر بزرگ بودن الزاماتی دارد که باید رعایت شود. ایران باید در نظر داشته باشد که اقداماتش نباید منافع حیاتی دیگران را به خطر بیاندازد. یعنی ما نباید حرف از در دست گرفتن کل خاورمیانه بزنیم، ظرافت سیاست اقتضا می کند که برخی حرف ها به زبان نیاید. به آن عمل شود ولی حرفی درباره اش زده نشود.»