سالها از آن دوران گذشته است اما این روزها احمدینژاد به معمایی سیاسی
برای اصحاب سیاست بدل شده و رازآلودگی این چهره سیاسی نهتنها فروکش نکرده
بلکه به پیچیدگیهای آن نیز افزوده شده است.
به گزارش شهروند، محمود احمدینژاد در همان بدو ورودش به سیاست، به فراخور نوع سیاستورزیاش جمع اضداد بود؛ از نردبان اصولگرایی بالا رفت اما اعتنایی و اتکایی به آن نداشت، در برخی مواقع نیز مواضعی اصلاحطلبانه اتخاذ میکرد اما قرابت فکری با آن نداشت.
سالها از آن دوران گذشته است اما این روزها احمدینژاد به معمایی سیاسی برای اصحاب سیاست بدل شده و رازآلودگی این چهره سیاسی نهتنها فروکش نکرده بلکه به پیچیدگیهای آن نیز افزوده شده است. چندبار به دادگاه احضار شده اما هر بار از رفتن سرباز زده و همچنان نزدیکانش ازجمله حمیدرضا بقایی، اسفندیار رحیممشایی و جوانفکر (که همگی دارای پرونده قضائی هستند) را خط قرمزش میداند و در مقام دفاع از آنان از هیچ تلاشی دریغ نکرده است؛ پیوستن به حلقه بستنشینان در حرم حضرت عبدالعظیم نشان از این دارد که او از مواضع پیشین خود در دفاع از نزدیکان خود نیز عدول نکرده است.
اما این تمام ماجرا نیست؛ اکنون بحث بر سر این است که با این مسأله چگونه باید برخورد کرد و مدیریت این فضا متاثر از چه مکانیسمهایی است؟ آیا باید او را نادیده گرفت یا او را بیشتر از هر زمان دیگری به بوته نقد کشید و اظهارنظر درباره او و یارانش را رسانهای کرد؟
استدلال سخنگوی قوه قضائیه در «صبر» داشتن این قوه به عنوان یک «حکمت» در قبال احمدینژاد چه میتواند باشد. آیا همه این مسائل به رفتار شخص احمدینژاد و تحرکات آینده او وابسته است؟
بگذاریم قانون کارش را انجام دهد
از همان زمانی که حمیدرضا بقایی بعد از بازداشتش تهدید به افشاگری علیه قوه قضائیه کرد تا همین یکی دو ماه اخیر که به همراه رئیس دولت نهم و دهم تحرکات زیادی را علیه این قوه به راه انداختند، چهرههای گوناگون سیاسی درباره این گروه اظهارنظر کردند؛ از مجلسیها گرفته تا چهرههای وابسته به هر دو جناح سیاسی کشور.
اما در این میان چهرههایی هستند که پرداختن به موضوع احمدینژاد و رسانهایکردن آن را مناسب نمیدانند. جدیدترین این اظهارات از سوی محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام صورت گرفته است. او دیروز در نشست خبری خود در پاسخ به این پرسش که چرا واکنشی به رفتارها و مواضع احمدینژاد انجام نمیشود، گفت: «بحث آقای احمدینژاد با قوه قضائیه است و در چارچوب قانون باید پیگیری شود.
معلوم نیست که ورود گسترده همه مسئولان به این موضوع نتیجه درستی داشته باشد؛ بنابراین تا زمانی که راه قانون باز است، بهتر است بگذاریم قانون کار خود را انجام دهد.» رضایی ادامه داد: «ما هیچ برنامهای برای بررسی ادعاهای احمدینژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام نداریم و باید کارها قانونی طی شود.»
مخالف رسانهایشدن این تیپ مسائل هستیم
هر چند رسانههای اصلاحطلب از همان شروع هایوهوی کردن احمدینژادیها وارد این موضوع شدند و رسانههای اصولگرا سیاست سکوت اتخاذ کردند، اما این محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس بود که در نشست خبری اخیر خود در پاسخ به سوال «شهروند» مبنی بر اقدامات اخیر احمدینژاد و اتهاماتش به قوه قضائیه گفت که «در مورد این مسأله مخالف رسانهایشدن این تیپ مسائل است؛ چون این مسائل با امنیت ملی در تعارض است.»
او را علنی محاکمه کنید
اما دیگر چهره اصلاحطلب مجلس یعنی علی مطهری، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی که بخشی از انتقادات اخیر احمدینژاد علیه قوه قضائیه را وارد میداند، موافق علنی شدن اتهامات احمدینژاد است؛ او که معتقد است مسئولان دستگاه قضا در برخورد با منتقدان «کمتحمل» هستند، درعینحال میگوید رئیس دولتهای نهم و دهم هم مرتکب تخلفاتی شده که باید در همان زمان در دادگاه علنی به این اتهامات پاسخ میداد.
مطهری در پاسخ به این سوال که آیا انتقادهای این روزهای احمدینژاد و مشخصا بستنشینی که انجام دادند، مغایر با قانون است، گفته است: «خیر! این کار مغایرتی با قانون ندارد. همه شهروندان حق اعتراض دارند و میتوانند حرفشان را بزنند. درواقع بنابر قانون اساسی، همه شهروندان مادام که دست به شورش و آشوب نزنند، میتوانند اعتراض کنند.
شهروندان حتی میتوانند راهپیمایی کنند، به شرط اینکه این راهپیمایی مسلحانه و مخل مبانی اسلام نباشد. به بیان دیگر به لحاظ قانونی و منطبق بر اصول قانون اساسی، اشکالی به کار احمدینژاد وارد نیست؛ باید به این انتقادها پاسخ داده شود.»
مناظره بگذارید
در این میان، این تنها چهرههای اصلاحطلب نیستند که خواهان علنی برگزار شدن دادگاه احمدینژاد هستند؛ حسن بیادی، دبیرکل جمعیت اصولگرای آبادگران در اینباره گفته: «پشت پرده بعضی از جریانات باندهای اقتصادی است که بهموقع کار خود را انجام میدهند. یعنی مردم را سرگرم حاشیه میکنند تا به اهداف شوم خود برسند.» او ادامه داده: «حالا احمدینژاد اعتراض دارد، مگر ما تلویزیون ملی نداریم، از چه چیزی میترسند، مناظره بگذارند. چرا دادگاهها را علنی نمیکنند.»
ما خودمان هم دولت قبلی را نقد کردیم
در این میان، اما مواضع احزاب و گروههای حامی احمدینژاد بالاخص در ماجرای اخیر، خود تبدیل به یک مسأله جدی شده است. جبهه پایداری ازجمله این دستهجات سیاسی بود که زمانی در راه حمایت از او کانونهای مختلفی را انتخاب میکرد؛ چه پارلمانتاریستهای آنها و چه رسانهها و اظهارنظرهای شخصی این جریان.
آنها ازجمله طرفداران قدیمی احمدینژاد هستند که گرچه مانند پدر معنویشان یعنی آیتالله مصباح یزدی دیگر این روزها او را چندان تأیید نمیکنند، اما چندان هم از او روگردان نیستند و نمیخواهند هیاهوی احمدینژادیها را علنی کنند. سخنان اخیر مجید متقیفر، سخنگوی این جبهه در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» میتواند از آخرین مواضع این جبهه در قبال احمدینژاد باشد.
متقیفر در جایی میگوید: «ما خودمان هم دولت قبلی را نقد کردیم.» این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که شما زمانی دولت قبلی را نقد کردید که مقابل رهبری ایستاد، اما تا قبل از آن حاضر نشدید هیچکدام از مشکلاتی که آقای احمدینژاد به وجود آورده بود را نقد کنید، میگوید: «بله، چون به جز آن مشکلی نداشت. اما اینها (دولت روحانی) نه عرضه دارند و نه برنامهریزی.»
آنها میگویند بیایید ما را بگیرید
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین هم جزو معدود چهرههای سیاسی جدی جریان اصولگرایی است که به موضوع احمدینژاد پرداخته است. محمدرضا باهنر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آقای احمدینژاد اظهاراتی را در مورد رئیس قوه قضائیه دارند و بستنشینی هم کردند، درحالیکه رئیس دولت اصلاحات نیز با محدودیت هستند.
آیا این مسأله خلاف امنیت ملی هست یا خیر؟ گفته است: «بعضی از رفتارهایی که این آقایان که سه نفر هستند، دارند مطالبهشان این است که بیایید من را بگیرید تا هزینه دیگری بر نظام تحمیل کنند. شما مطمئن باشید که این مسامحه و تعامل به هیچوجه معنای آن عدم توانایی نیست و اگر کسی قرار باشد محاکمه شود باید منطقی و عاقلانه این حرکت انجام شود. این آقایان یک رفتاری میکنند و مطالبهشان این است که بیایید ما را بگیرید.»
طرح احمدینژاد در رسانهها به مصلحت نظام نیست
حمیدرضا ترقی، معاون بینالملل حزب موتلفه اسلامی یکی از چهرههای اصولگرایی است که در گفتوگو با «شهروند» در پاسخ به این سوال که آیا طرح و بررسی این موضوع را در فضایی رسانهای میپسندید، میگوید: «این مسأله در وضع کنونی تبدیل به سناریویی برای منحرف کردن افکار عمومی شده است. به نظر طرح این موضوع نه به مصلحت مردم است و نه به مصلحت نظام.»
حمیدرضا ترقی در این مورد به برخی از رسانهها انتقاد کرد و گفت: «رسانههایی که دایم این موضوع را پوشش خبری میدهند درواقع در داخل پازل احمدینژاد بازی میکنند.» این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که نظر شخصی خودتان در مورد این مسأله چیست و فرجام این اتفاق را چگونه ارزیابی میکنید، اظهار کرد: «صحبت کردن در مورد این مسأله را به مصلحت نمیدانم.»
مسأله احمدینژاد تبدیل به مسأله نظام خواهد شد
یک تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب نیز اتفاقات اخیر حول محور احمدینژاد و یاران او را به مسأله حل پرونده هستهای تشبیه کرد و در این مورد به «شهروند» گفت: «در جریان پرونده هستهای ایران هر دولتی به فراخور استقرارش در مقتضیات زمانی با آن برخورد داشت. با این تفاوت که در دوره احمدینژاد پرونده هستهای به مسأله نظام تبدیل شد.» محمدصادق جوادیحصار در ادامه گفت: «در دوره دولت روحانی پرونده هستهای بهعنوان مسألهای که تبدیل به مسأله نظام شد، باید به حل آن میپرداختند.»
این فعال سیاسی به تشابه مسأله پرونده هستهای با مسأله اکنون احمدینژاد پرداخت و افزود: «مسأله احمدینژاد و جریان حامی او نیز در آینده تبدیل به مسأله نظام خواهد شد. یعنی همچنان که برای حل پرونده هستهای، نظام به یک اجماع رسید، برای حل مسأله احمدینژاد نیز نیاز به اجماع مسئولان و نهادهاست. این مسأله در سخنان اخیر سخنگوی قوه قضائیه نیز هویدا بود.»
عدالت باید شامل همه شود.