bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۳۹۶۶۷
بهروز نعمتی از ناگفته‌هایش می‌گوید

سانتافه دارم/ هشت میلیون حقوق می‌گیرم/ کارت بانکی در اختيار همسرم است

لابي‌هاي بهروز نعمتي در روز رأي اعتماد محمدجواد جهرمي در ذهن هر خبرنگار پارلماني حک شده، جهرمي با تلاش او و برخي ديگر از نمايندگان وزير شد و در فاصله کمي برادرش (حسين نعمتي) معاون وزير ارتباطات شد. با‌اين‌حال، نعمتي هرگونه لابي براي معاون وزير شدن برادرش را رد مي‌کند.

تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ - ۱۹ آذر ۱۳۹۶
 گفتگوی بی‌پرده با مرد جنجالی مجلس
بهروز نعمتي اتوکشيده وارد اتاق مصاحبه مي‌شود. از همان ابتدا به کنايه سخناني مي‌گويد، از برخي توييت‌ها گله دارد. شايد بخشي از کنايه‌ها به تویيت خبرنگاران پارلماني شرق پس از معاون وزير شدن برادرش بازمي‌گردد. ماجرا با خنده و چاي و شيريني حل مي‌شود. او از مرداني است که با لیست اميد به مجلس راه يافت؛ اما خيلي رک و راست خودش را اصلاح‌طلب نمي‌داند.
 
به گزارش شرق، مي‌گويد «اصولگراي ميانه‌ام، هميشه همين بوده‌ام». جايي گفته بود: ما نبوديم، ليست اميدي هم نبود؛ در اين مصاحبه هم ابايي ندارد از اينکه بخواهد همان موضع را تکرار کند و بگويد تا پيش از انتخابات تنها يک بار اعضاي ليست اميد را ديده بود.
 
تازه او هيچ ميثاق‌نامه‌اي براي ورود به اين فهرست امضا نکرده است. دست راست علي لاريجاني است. در ميان دولتي‌ها با محمود واعظي رابطه حسنه‌اي دارد؛ آن‌هم در شرايطي که خيلي‌ها در فراکسيون اميد از دست واعظي شاکي‌اند.
 
به‌عنوان عضو کميته تفحص از تأمين اجتماعي، از تبرئه‌شدن سعيد مرتضوي شوکه شده، تفحص از بنياد شهيد را مسئله شخصي ميان مسعود زريبافان و امير خجسته مي‌داند و معتقد است دو طرف دعوي بايد بروند خودشان ماجرا را حل کنند و گزارش جمع‌بندي شود.
 
البته در پاسخ به اينکه اگر موج «تکرار» نبود، تکليف رأي‌آوردن شما در مجلس چه مي‌شد؟ مي‌گويد: «اگر نعمتي به حساب خودش روي سيستم مي‌آمد، حتما رأي نمي‌آورد». درباره احتمال حضور علي لاريجاني در انتخابات آينده نيز مي‌گويد: «ايشان ممكن است به‌عنوان گزينه بيايد؛ اما چندباری كه با ايشان صحبت كرديم، يك كلمه از ايشان نشنيده‌ايم».
 
لابي‌هاي بهروز نعمتي در روز رأي اعتماد محمدجواد جهرمي در ذهن هر خبرنگار پارلماني حک شده، جهرمي با تلاش او و برخي ديگر از نمايندگان وزير شد و در فاصله کمي برادرش (حسين نعمتي) معاون وزير ارتباطات شد. با‌اين‌حال، نعمتي هرگونه لابي براي معاون وزير شدن برادرش را رد مي‌کند.
 
بهروز نعمتي ماهي هشت ميليون حقوق مي‌گيرد، سانتافه سوار مي‌شود و به گفته خودش عضو هيئت‌مديره هيچ شرکتي نيست. تمام دريافتي‌اش هشت ميليون حقوق مجلس است. کارت حقوق هم در اختيار همسرش است. مي‌گويد با ناهاري که در مجلس مي‌خورم، هزينه ديگري ندارم. از مجلس هم خانه‌اي نگرفته و مي‌گويد پيش‌تر در تهران صاحبخانه بوده است.
 
‌با تسنيم گفت‌وگو كرده بوديد كه اگر ما نبوديم، ليست اميدي وجود نداشت. اگر ليست اميد يا پايه رأي اميدي‌ها و در رأس آن تكرار نبود هم شما { به‌عنوان نماينده مجلس} وجود نداشتيد. آيا قبول داريد؟
چند اتفاق افتاده است؛ انتخاب آقاي روحاني، انتخاب نمايندگان مجلس و انتخاب مجدد آقاي روحاني؛ اين را به صورت يك تفكر مي‌دانم. اگر در فضايي كه در كشور وجود دارد، مجموعه‌هاي اعتدالي، معتدل و اصلاح‌طلبان كنار هم نباشند، در هيچ زمينه‌ای موفق نمي‌شديم. اعتقادم بر اين است كه در اين تفكر و فهرستی كه تشكيل شد، من به‌عنوان بهروز نعمتي يك قدم برنداشتم كه در ليست باشم. من سازوكار اصلاح‌طلبانه را ترجيح مي‌دهم به افراد اصلاح‌طلب. اگر مجموعه برايند گروه‌هاي سياسي باعث رئيس‌جمهورشدن حسن روحاني شده، او نمي‌تواند به مطالبات اصلاح‌طلبانه جامعه كه بخش بزرگي از رأي ايشان را تشكيل مي‌دهد، بي‌تفاوت باشد.

‌يعني شما اصلا نمي‌خواستيد و آمدند از شما دعوت کردند؟

آقاي واعظي به‌عنوان متولي موضوع از من خواسته بودند.
 
‌با آقاي واعظي چطور آشنا شديد؟
در مجلس نهم با هم بوديم. ايشان وزير بودند. ايشان مدير سياسي حزب اعتدال و توسعه است.
 
‌اما حزب اعتدال و توسعه نسبت به اصولگرايان و اصلاح‌طلبان - تا قبل از آقاي روحاني - حزبي كم‌رونق بود؛ در مقايسه با ديگر احزاب اصلاح‌طلب آن زمان مي‌گويم.
بله؛ بالاخره از ما دعوت شد و قرار بر اين بود ليست ١٠-١٠-١٠ باشد. ١٠ اصلاح‌طلب، ١٠ مجموعه اصولگرايان معتدل و ١٠ صداي ملت.
 
‌بالاخره نام شما در ليست اميد بوده.
گفتم که ائتلاف اميد.
 
‌جلسه‌هاي متعدد پيش از انتخابات- ٦٠ جلسه معروف- كجاها برگزار مي‌شد؟
از سال ٩٢ اين جلسه‌ها برگزار مي‌شد. آقايان واعظي، جنتي، دكتر جلالي و آقاي بانك بودند.
 
‌در مركز پژوهش‌ها يا منازل بود؟
جاهاي مختلف. دفاتر شخصي مختلف بود.
ايده اين جلسه‌ها از كجا شروع شد؟
بيشتر دكتر جلالي و واعظي دنبال اين موضوع بودند. در آن ليست قرار بود آقاي رجايي و عوض حيدرپور باشند. حتي آقاي ابوترابي و مظفر باشند كه خودشان نيامدند. آن تركيب تشكيل نشد. آقاي رجايي (رئيس كميسيون كشاورزي) ردصلاحيت شد. آقاي ابوترابي ترجيح دادند در ليست اصولگراها باشد. بعدا كه اين اتفاقات افتاد، در نهايت به آن جمع‌بندي رسيديم.

‌شما دو نفر و آقاي مطهري بودند؛ در واقع آن ١٠-١٠ محقق نشدند.
دوستان ديگري كه در ليست هستند، خيلي اصلاح‌طلب نيستند.
 
‌بر چه اساسي مي‌فرماييد اصلاح‌طلب نيستند؟
سوابق و تجربيات.
 
‌يعني چه؟
منظورم سوابق سياسي است كه خيلي اصلاح‌طلبانه نبوده.
 
‌قبول داريد كارنامه خيلي از‌ آنها از نظر گفتماني اصلاح‌طلبانه‌تر از شما و آقاي جلالي است؟
خير؛ چون در خيلي از مواقع كه بايد تصميم گرفته شود، اتفاقي نمي‌افتد. شما به اصلاح‌طلب‌ها اين‌طور نگاه مي‌كنيد كه حتما بايد به يك مجموعه فحش بدهد. اين‌طور نيست. اثربخشي آدم‌ها خيلي مهم است.
 
‌براي اينکه اسمتان در لیست اميد بيايد، هيچ ميثاق‌نامه‌اي در کار نبود؟
اصلا بحثي از تعهد و امضا نبود. حتي زماني كه در دفتر دوستان بودم، گفتم من امضا نمي‌كنم. به آقاي واعظي گفتم اصلا تفاهم ما اين نبود و من امضا نمي‌کنم. والا تا روزي كه ليست بيرون آمد، فقط يك جلسه با دوستان مشترک در ليست اميد داشتيم.

‌جلسه‌هاي آقاي واعظي كماكان براي من شفاف نشده است. فرموديد آقاي كاظم جلالي و واعظي دنبال اين ايده بودند. چه چيز شما را به اين سمت برد كه با آقاي واعظي يا دوستان ديگر گعده سياسي داشته باشيد كه در نهايت به ائتلاف منجر شود؟
نخستين جلسه را مرداد ٩٣ گذاشتيم. برجام در كشور موضوع بسیار مهمي بود و اگر وفاق و همدلي بين مجموعه‌ها نبود، به ثمر نمي‌رسيد. آنجا مبنايي شد كه ارتباطات بيشتر شود و به نوعي كنار هم باشيم تا جلوي تندروي‌ها گرفته شود.

‌خب جايگاه شما به‌عنوان نماينده‌اي كه نامش در ليست اميد بوده، چيست؟ نمي‌توانيد که منكر تأثير «تكرار» شويد...
اگر نعمتي به حساب خودش روي سيستم مي‌آمد، حتما رأي نمي‌آورد. اينكه مجموعه‌اي با هم تشكيلاتي پايه‌گذاري مي‌کنند، خيلي فرق مي‌كند. در انتخابات رياست‌جمهوري نمي‌گويم شق‌القمر كردم؛ اما اگر ستاد اصولگرايان حامي روحاني نبود، قطعا آقاي رئيس‌جمهور هم نبود.

‌فکر نمي‌کنيد درباره نقشتان غلو مي‌کنيد؟
خير؛ اگر ما كنار هم باشيم، مجموعه معتدلان، مستقلان، اصولگراهاي معتدل و اصلاح‌طلب‌ها مي‌توانند بر جمعيت تندروها پيروز شوند. اگر كنار هم نباشند، اين اتفاق نمي‌افتد.

‌اما اين كار جبهه‌اي است نه حزبي.
زماني است كه ما مجموعه‌اي هستيم و توانمندي‌مان صد است و نيازي نداريم كنار كسي ديگر باشيم؛ اما اين‌طور نبود.

‌اينكه مي‌گوييد اگر اصولگرايان و معتدلان نبودند، لیست اميدي هم نبود، به نظرتان عجيب نيست؟
حتما اين‌طور است. هر دو موضوع مهم است. اگر در انتخابات سال ٩٢ پيروز شديم، ائتلاف نانوشته‌اي داشتيم كه موفق شديم. اگر در انتخابات ٩٤ كنار هم نبوديم، حتما آن اتفاق نمي‌افتاد. اگر براي انتخابات آينده مجلس و رياست‌جمهوري كنار هم نباشيم، حتما توفيقي نداريم.

‌آقاي لاريجاني برنامه‌اي براي رياست‌جمهوري دارند؟
فرقي نمي‌كند. يك عده تصور مي‌كنند تمام تفكر ما براي رياست‌جمهوري آينده آقاي لاريجاني است؛ اما اين‌طور نيست.

‌اما گويا همه تلاش‌ها به اين سمت است.
ايشان ممكن است به‌عنوان گزينه بيايد؛ اما چندباری كه با ايشان صحبت كرديم، يك كلمه از ايشان نشنيده‌ايم.

‌بالاخره آقاي لاريجاني براي انتخابات آينده رياست‌جمهوري برنامه‌اي دارد يا ندارد؟
 به گذشته و سبقه آقاي لاريجاني کاري ندارم، درباره شرايط كنوني صحبت مي‌كنم. آقاي لاريجاني هم مي‌تواند در دوره‌اي مطالبات اصلاح‌طلب‌ها را نمايندگي كند.

‌چطور به آقاي لاريجاني نزديك شديد؟
از قديم شناختي از هم داشتيم. از قبل از مجلس نهم يكديگر را مي‌شناختيم. هيچ‌گاه اين‌طور نبود كه اصولگراي تندرو باشم. در مجلس نهم بحث رياست دكتر لاريجاني و حداد بود. ديدم تفكر دکتر لاريجاني را بيشتر مي‌پسندم. بنابراين با آقاي لاريجاني هماهنگ كرديم و به‌عنوان نماينده دور اولي، بيش از صد نفر از نمايندگان را به منزلمان در تهران دعوت كرديم. يكي، دو نفر از دوستان كه دوست من بودند، راضي نبودند در جلسه باشند؛ اما بالاخره حضور يافتند و به خاطر من به آقاي لاريجاني رأي دادند. اين رابطه از قبل بود و ادامه داشت. آقاي لاريجاني معناي واقعي اعتدال را دارد. با گذشته ايشان كاري ندارم.
 
‌منظورتان لاريجاني دهه ٩٠ است؟
لاريجاني از ٩٠ به بعد فردي معتدل است. كسي كه واقعا دلسوز مملكت است و دوست دارد با همه تفكرها كار كند. شايد يكي از دلايلي كه ايشان را با مهر و لنگه‌كفش زده‌اند، به همين خاطر بوده است.

پس ماجراي برنامه هويت در دوره رياست صداوسيما و حالا چرخش‌هاي بعدي چه بود؟
بالاخره تجربه خيلي مهم است. ايشان تجربيات خوبي را كسب كردند و شايد يكي از نقاط ضعف كشور اين باشد كه نمي‌توانيم ازهمه توانمندي‌ها استفاده كنيم. ايشان به اين نتيجه رسيده كه بايد از پتانسيل‌هاي مختلف كشور استفاده كند.
 
‌چطور شد بين نمايندگاني كه به آقاي لاريجاني رأي دادند، شما اين‌قدر به ايشان نزديك شديد؟
قبلا هم با هم آشنايي داشتيم.
 
‌تلاشي كه براي رأي‌آوردن آقاي لاريجاني كرديد، باعث شد سخنگوي هيئت‌رئيسه شويد؟
در بحث انتخابات هيئت‌رئيسه، خودم تلاش كردم.
 
‌بر چه اساسي تلاش كرديد؟
هركسي در خودش پتانسيلي مي‌بيند كه براي جايگاهي تلاش كند و بعد از آن است كه نمايندگان رأي مي‌دهند.
 
‌اما لابي مهم است.
اصلا اين‌طور نيست. برداشت دوستان خبرنگار گاهي مناسب نيست. در موضوع انتخابات حتما و حتما بايد ارتباط دلي برقرار شود.
 
‌شما در تهران توانسته‌ايد با حوزه انتخابيه‌ خود ارتباط برقرار كنيد؟
من خيلي آدم راحتي هستم و به‌عنوان نماينده تهران با مردم ارتباط برقرار می‌كنم.
 
‌البته اين نقد به شما وارد است كه به‌عنوان نماينده خيلي در حوزه تهران كار نمي‌كنيد.
ملاقات‌هاي من با مردم به‌طورمنظم برقرار است. در اسلامشهر دفتر دارم. در شهر ري دفتر مشترك داريم و طبق فهرست ملاقات‌ها انجام مي‌شود. در شهر ري و اسلامشهر دفتر مستقل دارم.

‌در ماجراي رأي‌گيري وزير علوم آيا صداي منتقدان آقاي غلامي را شنيديد؟ اصلاح‌طلبان نقدهايي به ايشان داشتند.
در مجموعه وزارت‌علوم كسي مثل دكتر غلامي از سال‌هاي سال جزء بچه‌هاي اصلاح‌طلب بوده، اما دوستان به ايشان خيلي رغبت نداشتند.
به‌هرحال جامعه دانشگاهي و دانشجويان ‌به معرفي آقاي غلامي نقدهاي زيادي داشتند.
اشكالي ندارد كه انتقاد داشته باشند. اما وزارت علوم حساسيت‌هاي خاص خودش را دارد. دليلي ندارد دوستان با آقاي غلامي اين‌طور برخورد كنند.
فرق اصلاح‌طلبان در ليست و اصولگراياني مانند شما شايد پايبندي به اصولي است كه مدنظرشان است؛ اينكه وقتي هزاران دانشجو و صدها استاد دانشگاه به سيستم مديريتي آقاي غلامي نقد دارند و از اصولشان پايين نمي‌آيند، اما امثال شما به نقدها گوش نمي‌کنيد.
من در همدان از دكتر غلامي شناخت داشتم. ايشان در دانشگاه بوعلي واقعا زحمت كشيد و پتانسيل بالايي دارد. شايد ايشان سخنران خوبي نيست. اما از نظر مديريتي و برنامه‌ريزي واقعا توانمند است.
 
‌خيلي از دانشجويان با نمايندگان صحبت كردند و همه نقدهايشان را منتقل كردند. شما آن نقدها را شنيديد؟ چه تحليلي داشتيد؟
نقدها كه قبول است، اما در مورد وزارت علوم چندين گزينه مطرح شد و جمع‌بندي بر انتخاب آقاي غلامي بود. بايد براي رئيس‌جمهوري هم اختياري قائل باشيم كه نفر خودشان را معرفي كنند.

‌اما آقاي غلامي گزينه چندم معرفي‌شده ازسوي روحاني بود.
بالاخره ايشان به اين جمع‌بندي رسيدند که غلامي را به مجلس معرفي کنند. آقاي غلامي فردي اصلاح‌طلب است. مي‌توانيد از آقاي خاتمي بپرسيد چون در دوره ايشان هم رئيس دانشگاه بوعلي بود.

‌شما اصلاح‌طلب هستيد يا اصولگرا؟
من اصولگراي معتدل هستم.
 
‌گاهي گفته مي‌شود اصولگراهايي كه خودشان را ميانه معرفی مي‌كنند، شكل چندنبشي پيدا مي‌كنند و مي‌توانند به هر سمتي بچرخند.
اينها حرف‌هايي است كه شما در توييت‌ها و سايت‌هايتان مي‌گوييد. من بر يك‌سري اصول اعتقاد راسخ دارم؛ اينكه كشور نيازمند استفاده از همه تفكرات است.

‌اما قبول داريد اعتدالي‌بودن هم با چندنبش‌بودن فرق دارد؟
 هرگز به‌دنبال دو نبش و سه‌نبش نبوديم و نيستيم. هيچ‌وقت هم دنبال تحميل خودمان به كسي نبوده‌ايم. بنابراين در اين زمينه اعتقاد جدي داريم كه اگر دست‌به‌دست هم دهيم، قطعا موفق خواهيم بود. هرگاه به اين سمت رفتيم كه يك مجموعه، كشور را اداره كند، حتما با شكست مواجه شديم. آقاي احمدي‌نژاد همه طيف اصلاح‌طلب‌ها را كنار گذاشت و نتيجه‌اش خسراني بود كه عايد كشور شد. قبل از آن هم آقاي خاتمي در دولتش اصولگراها را داشت، اما باز هم همين است. همه مصيبت‌هاي ما از جايي شروع شده كه فقط و فقط دنبال يك تفكر هستيم. اشكالي ندارد كه تفكرهاي گوناگون وجود داشته باشد، اما اينكه بگوييم من خوبم و اصولگراها بد هستند، درست نيست.

‌بحث خوب‌بودن من و بدبودن ديگري نيست. مثلا براي آقاي مطهري كه شايد از خيلي از اصولگراها، اصولگراتر باشند، اين تعبير استفاده نمي‌شود چون ايشان در حركت‌هايش خيلي محكم هستند.
چون در فراكسيون اميد آمدند.
شما چرا نيامديد؟
نمي‌توانم برخلاف تفكرم حركت كنم.
 
‌اصلاح‌طلبي برخلاف تفكر شماست؟
روز اول به آقاي عارف گفتم فراكسيوني تشكيل دهيم كه ٢٤٠ نفري باشد، اما نشد.
 
گفتگوی بی‌پرده با مرد جنجالی مجلس 
 
‌شما در هيئت‌رئيسه سال دوم نتوانستيد با دوستان به ائتلاف برسيد كه همه نمايندگان فهرست اميد آمدند و گفتند بر يك‌سري اسامي توافق كرده بوديم و فراكسيون مستقلين داستان ديگري درست كردند.
والله چنين چيزي نبود.
 
‌اينكه خانم اولادقباد انتخاب نشدند. اينكه اكثريتي شكل گرفته بود و به فهرستي در جلسه مشتركي رسيده بوديد.
همه‌چيز را به هم ربط ندهيد. حدود ١٠ جلسه تشكيل شد؛ جلسه‌اي در دفتر دكتر جلالي تشكيل شد. بنده، آقايان جلالي، لاهوتي، جعفرزاده و طرف ديگر آقايان الياس حضرتي، حسين‌زاده، تابش و خانم سلحشوري بودند. آنجا گفتيم تركيب هيئت‌رئيسه خوب است. فرمول ٣-٣-٣ (از هر فراکسيون سه نفر)، دو نايب‌رئيس و آقاي لاريجاني. در آن جلسه بحث اين بود؛ آقاي تابش گفت ما قبول نداريم، گفتند جمعيت ما بيشتر است و ما بايد بيشتر باشيم. اين جلسه به جمع‌بندي نرسيد. جلسه بعدي در كميسيون فرعي بودجه گذاشته شد. محور صحبت‌هاي آقاي تابش اين بود كه گفت اولا دو نايب‌رئيس از ما باشد كه گفتيم ما بحث نداريم. شيطنتي هم شد كه اينها مي‌خواهند مطهري را حذف كنند و در اينستاگرام پستي گذاشتم كه آقاي مطهري گزينه اول ماست.
 
‌گفته مي‌شد آقاي محمود واعظي لابي مي‌كند و اسمي از شما برده نشد.
اصلا صحت نداشت.
شما به آقاي واعظي نزديك هستيد و ممکن است آنچه را که واقعيت دارد، نگوييد؛ چون همه دوستان گفتند.
اگر مطلبي را بدانم و نگويم، شرعا مسئول هستم و شما هم اگر تهمت بزنيد، مسئول هستيد. گفته شد دو نفر اهل سنت و يك نفر هم بايد خانم باشد. تا اينجا شد پنج نفر و دو نفر ديگر از ما باشد كه مي‌شود هفت نفر. آقاي لاريجاني هم كه مشترك بود و مي‌شد هشت نفر. آقاي تابش گفت معاونت اجرائي مجلس (به‌جاي آقاي افراشته) هم براي ما كه ما به توافق نرسيديم. دوستان اصولگرا (ولايي‌ها) هم خيلي دنبال صحبت با ما بودند. گفتند با احتساب آقاي لاريجاني، ٦-٦ مي‌شويم كه من جلسه را ترك كردم. نهايتا قرار شد هر فراكسيون ليست خودش را بدهد. بعد هم جلسه‌اي شامل آقايان عارف، لاريجاني، حاج‌بابايي و دوستان ديگر تشكيل شد و قرار بر اين شد كه همين تركيب كنوني حفظ شود.

‌قرار شد نماينده خانم اضافه شود؟
اصلا اين‌طور نبود. به جز دو نايب‌رئیس، قرار شد دوستان دكتر عارف، دو نايب‌رئيس معرفي كنند؛ از اين طرف هم يك نفر نايب فراكسيون مستقلان معرفي كند و يك نفر هم فراكسيون ولايي؛ كه اين توافق آنجا انجام شد. بنابراين باقی موضوعات همه حاشيه است.
 
‌بحث خانم اولادقباد خواست فراكسيون اميد بود و نه اصولگرايان.
اصلا چنين بحثي نبود.
 
‌چطور فراكسيون مستقلين براي حضور يك زن لابي نكرد؟
دكتر عارف، دكتر وكيلي و يكي از عزيزان ديگر از اميد در آن جلسه حضور داشتند؛ بنده،‌ آقايان جلالي و جعفرزاده از مستقلين بوديم، با آقايان حاج‌بابايي، قاضي‌زاده‌هاشمي و يك نفر ديگر از دوستان از ولايي‌ها، در آن جلسه با حضور دكتر لاريجاني بوديم. در آن مجموعه تصميم بر ٣-٣-٣ شد و قرار شد براي نواب هم يك نفر مستقلين، يك نفر ولايي و دو نفر هم ليست اميد معرفي كنند. آقاي لاريجاني هم به‌عنوان رئيس مورد توافق همه بود و اصلا اسمي از خانم اولادقباد يا نفر ديگري نبود.

‌در فراكسيون مستقلين صحبتي نشد كه خانمي باشد يا آقاي لاريجاني صحبتي كند؟
مبناي ما در فراكسيون واقعا رأي‌گيري بود.
 
‌به‌هر‌حال  كسي نگفت به حضور خانم‌ها اعتنا كنيم؟
در فراكسيون مستقلين افرادي كانديدا شدند و همان‌ها كه رأي آوردند، معرفي شدند.
 
‌گفته مي‌شود شما هيئت‌مديره يك‌سري شركت‌هاي زيرمجموعه وزارت كار در دوره آقاي احمدي‌نژاد و دوره‌اي از آقاي روحاني بوديد؛ درست است؟
هرگز در وزارت كار و شستا نبودم.
 
‌زماني كه نماينده بوديد، هيچ كاري به‌صورت موازي انجام نداديد؟
در زمان نمايندگي‌ام عضو هيچ هيئت‌مديره و مؤسسه‌اي نبودم. در فدراسيون كشتي هستم و نه جاي ديگري.
 
‌بحث ديگری كه مطرح مي‌شود، ماجراي برادرتان است. در زمان رأي اعتمادها، شما در صحن جنب‌و‌جوش زيادي براي رأي‌آوردن آقاي جهرمي داشتيد كه انكار‌شدنی نيست.
به آقاي جهرمي معتقد هستم.
خيلي‌ها هم نقد دارند. برادر شما معاون وزير شدند که باعث مي‌شود در افكار عمومي ماجراي ژن خوب مطرح شود. چه صحبتي در اين مورد داريد؟ نوابغ زيادي در ايران داريم كه به جايي نمي‌رسند؛ چطور برادر شمايي كه براي رأي‌آوري آقاي جهرمي خيلي تلاش كرديد، معاون همان وزير شدند؟
با اينكه برادرم مديرعامل پست شود، صددرصد مخالف بودم.
 
‌آقاي لاهوتي هم گفتند نمي‌خواستم پسرم شهردار شود؛ ولي شد.
من مستنداتم را نشان دادم كه مخالف بوده و هستم.
 
‌به برادر شما اصرار كردند؟
بيشترين تجربه را در هيئت‌مديره پست، برادر من دارد. ايشان قائم‌مقام آن مجموعه هم بوده و اين‌طور نبوده كه يكباره مديرعامل شود. پس ژن خوب هم مطرح نيست.
 
‌اما پدافند غيرعامل تا شرکت پست فاصله زيادي با هم دارند.
برادرم دكتراي پدافند غيرعامل دارند.
در ايلنا ذكر كارشناسي ارشد پدافند غيرعامل شده بود.
نمي‌دانم كارشناسي‌اش چيست اما مي‌‌دانم كه دانشجوي رشته دكترا هستند.

‌براي اينكه برادرتان معاون وزير شود، هيچ لابي‌اي نكرده‌ايد؟
براي هيچ‌كدام از برادرهايم لابي نكرده‌ام.

‌پس چطور شما را به‌عنوان چهره لابي‌گر در مجلس مي‌شناسند؟
اين برداشت شماهاست.
 
‌اما در صحن خيلي جنب‌وجوش داريد و انرژي زيادي داريد. روز قبل از رأي اعتماد با نمايندگان خوزستان گعده‌اي كرده بوديد و در اينستاگرام هم پست گذاشته بوديد. حالا به‌هر‌حال از برادرتان نخواستيد كه اين پست را قبول نكند؟
گفتم حسين جان حتما قبول نکن. ايشان گفتند من سرباز هستم، هر جا به من بگويند، مي‌روم. برادر من ژن خوب نيست. پدر من كشاورز است و مادرم خانه‌دار است.

‌اما برادرشان نماينده مجلس است.
حداقل سه سال قبل از اينكه بهروز نعمتي نماينده مجلس باشد، حسين نعمتي هيئت‌مديره پست بوده. ايشان ١١ سال سابقه مدیریت در آن مجموعه دارد. خواهش مي‌كنم از دوستانتان پرس‌و‌جو كنيد كه اين آقايي كه گفته مي‌شود يك‌شبه معاون وزير شد، توانمندي دارد يا نه.

‌اما توانمندي تا معاونت وزير شائبه ايجاد مي‌كند.
اينكه بنده يك قدم مثبت در انتخاب ايشان برداشته باشم؛ ولله اين كار را نكرده‌ام. اينكه مخالفت كرده باشم، ولله مخالفت كردم حتي با خودش و با وزير.

‌با اين روند كه در مجلس اتفاق افتاده كه مردم مي‌شنوند پسر يا برادر فلاني کاره‌اي شده، به نظرتان به اعتماد مردم لطمه نمي‌زند؟
به‌هرحال شما به عنوان خبرنگاران و آينه تمام‌نما بايد اين مسائل را منعكس كنيد.
 
 خب، برادر شما چرا بايد معاون وزير شود؛ آن هم با کارشناسي ارشد پدافند غيرعامل.
حسين نعمتي اگر اخوي من نبود، واقعا جايگاه بالاتري داشت.
بالاتر از اين يعني وزير مي‌شدند؟
توانمندي‌اش بسيار بالاتر است.

‌شما جلوي اين كار را گرفته‌ايد؟
هميشه خودم و اسمم مانع رشد ايشان شده است.

‌روايت غريبي است.
اصلا غريب نيست. آقاي كرباسيان وزير اقتصاد است و آقاي مهدي كرباسيان هم معاون وزيرند. جايگاه يکديگر را اشغال نكرده‌اند. هر دويشان افراد توانمندي هستند.

‌افراد توانمند در جامعه ما فراوان است اما گويي پست‌هاي مديريتي بناست بين تعدادي خواص بچرخد. بهتر نيست جا به بقيه هم برسد؟
خدا مي‌داند كه درباره برادرم اين‌طور نبودم. برادر ديگرم در وزارت بازرگاني است.

‌ايشان قرار است چه سمتي بگيرند؟
هيچ سمتي نمي‌گيرد. كارمند است اما اگر برادر من نبود حتما مسئوليت داشت.

‌نگاهتان نسبت به برادرانتان خيلي مثبت است.
پسر من در موضوع «آي‌تي» واقعا فرد توانمندي است اما هرگز اين اجازه را به خودم ندادم او را به يكي از دوستان كه جاي خالي داشته باشد معرفي كنم. الان در مغازه‌اي كارهاي آي‌تي انجام مي‌دهد. عروس من ليسانسيه است اما شاغل نيست به خودم اين اجازه را ندادم كه برايش كاري انجام دهم. فاطمه دخترم هم همين‌طور. شماها گاهي بهتر است سوزن را به خودتان بزنيد تا بيدار شويد.

‌سوزني به خودمان بزنيم كه پست و مقام نگيريم يا لابي نكنيم؟
اين حرف‌ها از طرف شما خوب نيست. خودتان بهتر مي‌دانيد كه لابي در مملكت ما معني بدي مي‌دهد.

‌روز رأي‌گيري آقاي جهرمي شما ازجمله نمايندگاني بوديد که در لابي براي ايشان سنگ‌تمام گذاشتيد. اين‌طور روايت شده كه رأي چند نفر را به‌زور برگردانديد. واقعا چقدر به آقاي جهرمي اعتقاد داريد که اين ميزان براي ايشان لابي مي‌کنيد؟
ايشان را مديري توانمند مي‌دانم.

‌با ايشان همكار بوديد؟
سابقه همكاري نداشتيم. چون من در دوره قبل در كميسيون صنايع بودم، ايشان معاونت زيرساخت بود و واقعا در كارهايش بابرنامه و خوش‌فكر است.

‌اينكه جواني در اين سن به سمت وزارت برسد خوب است، اما نقدهايي به پيشينه ايشان بود.
اينكه كسي در وزارت اطلاعات بوده يعني پيشينه‌اش خوب نيست؟ مورد ديگر اينكه محال ممكن است كسي بتواند از نماينده‌اي يك رأي را به‌زور بگيرد.

‌اما وقتي گفت‌وگو كنيد تحت تأثير قرار مي‌گيرند.
بله گفت‌وگو حتما انجام مي‌شود.

‌آن روز با گفت‌وگو توانستيد رأي چند نفر را جلب كنيد؟
نمي‌دانم چند نفر اما گفت‌وگو حتما اثرگذار است اما اينكه بخواهيم به‌زور رأي كسي را برگردانيم اين‌طور نيست.

‌اسم همين كار لابي نيست؟
لابي به معناي بد نه.

‌هرچه كه شما نامش را مي‌گذاريد.
من مي‌گويم گفت‌وگو، مذاكره كه مثبت است.

‌آقاي بيطرف هم خيلي مؤثر بود؟
ايشان نمي‌خواست وزير شود.

‌شما در جلسه دفتر آقاي تاجگردون بوديد؟
بله.

‌چه اتفاقي افتاد؟
از آقاي بيطرف در آن جلسه دعوت شد و بنا بود به ايشان کمک کنيم. آقاي بيطرف چند موضوع را مطرح كردند؛ اول اينكه مي‌گفت از من خواسته‌اند و من بايد با همسرم و دكترم مشورت كنم. من به ايشان گفتم اگر مي‌خواهيد رأي بياوريد با نمايندگان صحبت كنيد. بالاخره بحث آب در خوزستان و كهگيلويه‌وبويراحمد و چهارمحال و بختياري وجود داشت و همه اينها دست‌به‌دست هم داد و اينكه آقاي بيطرف نيامده بود وزير شود. در آن جلسه گفتم اگر با اين تفكر مي‌خواهيد وزير شويد حتما رأي نمي‌آوريد.

‌براي آقاي بيطرف سعي نكرديد رأي جمع كنيد؟
گفتم حاضرم آقاي بيطرف به استاديوم آزادي بيايد، همه چراغ‌ها را هم روشن كنيم و در حضور همه با هم مناظره كنيم كه بگويم من چه خدمتي به آقاي بيطرف كردم.

‌شنبه‌اي كه با نمايندگان خوزستان كنار در ورودي صحن گعده كرده بوديد، ماجرا براي رأي جمع‌كردن براي آقاي بيطرف بود؟ {خنده به‌کنايه}
 اصلا براي اين كار نبود.
 
براي رأي‌نياوردن ايشان ‌تلاشي نكرديد؟
براي رأي‌آوردنش خيلي تلاش كردم. آقاي بيطرف بايد باشد با هم مناظره كنيم.

‌در دفتر آقاي تاجگردون چه كساني سهم‌خواهي مي‌كردند؟
هيچ‌كس از ايشان سهم‌خواهي نكرد.

‌بعد از آن جلسه به چه نتيجه‌اي رسيديد؟ از فراكسيون اميد هم در آن جلسه بودند؟
آنجا خيلي‌ها بودند، آقاي تاجگردون، حسنوند، دكتر نوريان، آقاي هاشمي و خيلي‌هاي ديگر. بعد گفتند سه نفر بودند كه اين‌طور نبوده. شايد بيشتر از ١٠، ١٢ نفر بودند.

‌در مصاحبه‌اي كه با آقاي نوريان در روزنامه «شرق» منتشر كرديم و اشاره به همان جلسه بود، اسامي شما را گفتند.
خب جلسه پنهاني نبود.
گفته مي‌شود آن جلسه در رأي‌نياوردنشان خيلي تأثيرگذار بوده.
اصلا آن جلسه براي كمك به آقاي بيطرف تشكيل شد. هرچه ايشان در اين مورد بگويد، من قبول مي‌كنم.

‌يکي از نزديکان آقاي بيطرف كه با ما در تماس بودند، گفتند در آن جلسه يك‌سري خواسته‌ها مطرح شد.
آقاي بيطرف هيچ همراهي نداشتند. هيچ خواسته‌اي هم از ايشان و اينكه كسي سهمي بخواهد، نبود.

‌خب پس ماجراي آن جلسه چه بود؟
در مجلس وضعيت وزرا سنجيده مي‌شود. آقاي بيطرف واقعا وضعيت خوبي نداشت. همه تلاش ما براي اين بود كه براي رأي‌آوردن به ايشان كمك كنيم. اما در آن جلسه متوجه شديم خودش هم به دنبال رأي‌آوردن نيست.

‌اخيرا آقاي احمدي‌نژاد و دوستانشان موجي از انتقادها را به خانواده آقاي علي لاريجاني مطرح كرده و ايشان خيلي سكوت كرده‌اند. دليل اين سكوت چيست؟ بنايي دارند كه صحبت كنند.
دكتر لاريجاني فردي بسيار سليم‌النفس است و در خيلي از جاها سكوت كرده‌اند. زماني در مورد ايشان حرف‌هاي خوبي نمي‌زدند. اينجا هم مثل قبل سكوت كرده‌اند. ايشان بيشتر دنبال ايجاد آرامش در كشور است تا اينكه يك موضوع دوقطبي جديدي ايجاد شود. آدم‌ها هرچه بزرگ‌تر مي‌شوند صبر و تحلمشان هم بيشتر مي‌شود.

‌كارهاي آقاي احمدي‌نژاد را در مجلس نهم از نزديك مي‌ديديد. به ويژه روزي كه به يكشنبه سياه معروف شد و گفته مي‌شد اين سناريو از قبل چيده شده بود. خاطره شما از آن روز چيست و اينكه انگار احمدي‌نژاد تصوير ديگري از خودش رو كرد. چنين پيش‌بيني‌اي از ايشان داشتيد؟
اطلاع داشتيم كه ايشان مي‌خواست آن فيلم را بگذارد.

‌قبلا فيلم را نشان داده بود؟
خير. فيلم را به روابط عمومي داده بودند كه پخش شود. آقاي لاريجاني هم از اين اتفاق خبر داشت.

‌آقاي لاريجاني نمي‌توانست جلوي پخش فيلم را بگيرد؟
رئيس‌جمهور وقتي خواسته‌اي داشته باشد، بايد انجام شود.

‌قبلا پيغامي داده بود كه مي‌خواهد اين كار را بكند؟
نمي‌دانم اما از قبل اطلاع داشتيم كه قرار است فيلم پخش شود.

‌جمع‌بندي شما از آن روز و كار آقاي احمدي‌نژاد و ادامه كارهايش در حال حاضر چيست؟
آقاي احمدي‌نژاد يك‌سري كارهاي تكراري را انجام مي‌دهد و به نظرم اشاره آقاي اژه‌اي خيلي خوب بوده كه ايشان بيشتر دنبال ديده‌شدن است.

‌آن زمان كه رئيس‌جمهوري بود، به اندازه كافي ديده مي‌شد. آن موقع دنبال چه چيزي بود؟
ايشان مي‌خواهد خودش را به نوعي قطب بداند و هيچ‌گاه اين اتفاق نخواهد افتاد.

‌زماني كه به مجلس مي‌آمد اغلب پوشه‌هايي همراهش بود و گفته مي‌شد تهديد مي‌كند كه پوشه‌ها حاوي اطلاعاتي است. به ويژه زماني كه آقاي رحيمي با ايشان مي‌آمدند. از اين پوشه‌هاي نمادين اطلاعات صحبتي شنيده بوديد؟
خير. از اين صحبت‌ها بي‌اطلاعم.

‌با توجه به اينكه شما از نمايندگان نزديك به آقاي لاريجاني بوديد، حال و هواي ايشان آن روز چطور بود؟

آقاي لاريجاني واقعا روحي بزرگي دارد. شايد باور نكنيد؛ در همين ايام يكي، دو بار با ايشان صحبت كردم كه آقاي احمدي‌نژاد در حق شما بد مي‌كند؛ واقعا آدمي نيست كه اهل انتقام‌گرفتن باشد. آدم بزرگي است. دغدغه ايشان اين است كه در فضاي كنوني كشور كه اين همه مشكلات وجود دارد، ورود به اين مسائل حاشيه‌اي براي كشور آفت است.

‌انتقادي كه به آقاي لاريجاني مي‌شود، اين است كه تخلفاتي كه آقاي احمدي‌نژاد قبلا داشتند، در همين برهه به صورت قطره‌چكاني گفته مي‌شود كه مثلا سال ٨٨ فلان قدر تخلف بوده كه ديوان محاسبات گزارش مي‌دهد. بالاخره هيئت رئيسه مي‌توانسته به قوه قضائيه بفرستد.
اصلا اين‌طور نيست.

‌گزارش ديوان محاسبات مربوط به زمان آقاي رحماني‌فضلي است.
هيچ ارتباطي بين دو گزارش ديوان محاسبات يا هيئت رئيسه وجود ندارد.

‌چرا الان مطرح مي‌شود؟
ديوان محاسبات مجموعه مستقل حقوقي است كه بايد خودش كارش را انجام دهد و ربطي به آقاي لاريجاني ندارد.

‌نكته اينجاست كه در دوره آقاي احمدي‌نژاد تخلفاتي بوده كه آن زمان به ديوان و دستگاه قوه قضائيه گزارش مي‌شد. الان با وضعيت تيم آقاي احمدي‌نژاد، پرونده تخلفات رو مي‌شود، آقاي قاضي‌پور به سكه‌هاي بقايي اشاره مي‌كند، آقاي پورمختار به جنبش عدم تعهد و فلان قدر ميليون يورويي كه مفقود شده، اشاره مي‌كند. اگر اين اطلاعات در اختيار نمايندگان مجلس بوده كه بيشتر هم طيف نزديك به آقاي لاريجاني هستند، چرا تا الان گفته نشده و اگر نبوده در اين بازه زماني كه با احمدي‌نژاد ضعيف مواجه هستيم، چرا اين اطلاعات گفته مي‌شود؟
اينكه چرا اطلاعات رو مي‌شود، شايد نمايندگان تازه دسترسي به اطلاعات پيدا كرده‌اند.

‌چطور دسترسي پيدا مي‌كنند؟

اطلاع ندارم.

‌مثلا آقاي قاضي‌پور چطور از سكه‌هاي داخل منزل بقايي اطلاع دارند؟
بايد با آقاي قاضي‌پور مصاحبه كنيد. در بحث ديوان محاسبات، نه گزارشي به هيئت‌رئيسه منعكس شده و نه هيئت‌رئيسه پيگير موضوع بوده.

‌يعني مجلس در جريان اين پرونده‌هاي احمدي‌نژاد نبود؟
ديوان محاسبات سازماني است كه مستقل است و بررسي‌هايش را انجام مي‌دهد. بالاخره موضوعات خاص خودش را دارد. اين را بايد از آقاي عادل‌آذر بپرسيد كه چرا اين‌طور شده. اگر حرف من را قبول نداريد، از آقاي وكيلي در هيئت‌رئيسه يا پزشكيان و مطهري بپرسيد كه حرفشان را قبول داريد. اصلا گزارشي در اين زمينه‌ها به هيئت‌رئيسه نيامده بود.

‌منظور من مجلس نهم است.
فرقي نمي‌كند. ديوان محاسبات اساسنامه دارد و بايد براساس آن كار كند. گاهي يك مستشار يا دادستان، مي‌خواهد به دادگاه معرفي كند يا خودش حكم صادر كند؛ اگر مبالغي جابه‌جا شده، جابه‌جايي‌ها را تنظيم كند. اين مسائل تا حدي قاطي شده.

‌اما همان زماني كه آقاي احمدي‌نژاد حرف‌هايي را مي‌زند، تخلفاتش هم رو مي‌شود.
بعيد مي‌دانم هم‌زماني باشد و ارتباطي داشته باشد.

‌وقتي نزد آقاي لاريجاني بوديد و صحبت از رياست‌جمهوري ١٤٠٠ شد، واكنش ايشان چه بود؟
تا آن زمان وقت زيادي مانده.

‌به‌هرحال كم‌كم كارهايي انجام مي‌شود. حزبي درست مي‌شود.
به نظرم حزب كه يك ضرورت است. واقعا نيازمنديم كشور را با تحزب اداره كنيم.

‌زماني كه آقاي ناطق‌نوري آمدند، قرار بود حزب رهروان ولايت ايجاد شود.
اشكالي ندارد؛ آن زمان انجام نشد و الان مي‌شود.

‌سؤالم به طور مشخص اين بود كه آيا بهروز نعمتي در جمعي بود كه صحبتي از رياست‌جمهوري شود؟ و پاسخ آقاي لاريجاني چه بوده؟
هيچ صحبتي با آقاي لاريجاني دراين‌باره نداشته‌ام.
اينكه در جمعي باشيد و بحث شود چطور؟
تابه‌حال پيش نيامده.
هرچه از تصميمات فراكسيون اميد گريختيد، اما در ديدار برخي نمايندگان با آقاي خاتمي حضور داشتيد. بعد از همان ديدار شكايتي شد و گفتند چرا با آقاي خاتمي ديدار شده. به‌عنوان كسي كه خودش را نماينده اصولگراي ميانه مي‌داند و به ديدار آقاي خاتمي رفته‌است، پاسختان به كساني كه اين سؤال را مطرح كردند، چيست؟
بعضي‌ها كه با آقاي تتلو ديدار مي‌كنند، بايد جواب بدهند. چرا ما بايد جواب بدهيم؟ آقاي خاتمي در گذشته رئيس‌جمهور كشور بوده و فرد بزرگي است. هر وقت ديگري هم كه مايل باشم، با ايشان ديدار خواهم كرد.

‌شما جزءكساني بوديد كه بحث سؤال از آقاي احمدي‌نژاد را در مجلس نهم آغاز كرديد. چرا آن بحث جدي نشد؟ اگر سؤال از ايشان را جدي‌تر مي‌كرديد، به نظرتان برخي اتفاقات نمي‌افتاد و نام خودتان هم ماندگارتر مي‌شد؟
من دنبال ماندگاري اسمم نيستم.

‌به‌عنوان نماينده نام نيكي از شما باقي مي‌ماند.
انما الاعمال بالنيات ان‌شاءالله.

‌چطور شد سراغ بحث سؤال رفتيد؟
چند موضوع دست به دست هم داد. اول بحث خانه‌نشنيي آقاي احمدي‌نژاد بود، بحث آقاي مشايي و يكي، دو موضوع ديگر كه بعد دوستان بر آن شدند تا اين سؤال‌ها انجام شود. تا جايي هم پيش رفت؛ اما گفتند با توجه به اينكه آخر دوره ايشان است، اين كار انجام نشود، بهتر است. آقاي مطهري هم بود.

‌از جايي به شما پيغام دادند كه سؤال را متوقف كنيد؟
اصلا. در هفت، هشت ماه آخر دوره آقاي احمدي‌نژاد بود كه گفتند بهتر است اين كار انجام نشود تا التهابي ايجاد نشود.

‌ پشيمان نيستيد كه چرا آن زمان اين روند را بيشتر پيگيري نكرديد؟
اين‌طور نيست كه پشيمان باشم يا نباشم؛ اما هميشه بايد منافع ملي بر همه‌چيز ترجيح داده شود.

 منافع ملي؟ پس مسئوليت يک نماينده چه مي‌شود؟
در آن فضا تصور مي‌كردم اگر اين كار نشود، دست‌کم التهاب‌آفريني نمي‌شود.

‌ماجراي چشمك‌زدن شما به آقاي ظريف در قضيه برجام چه بود كه آقاي جليلي و ظريف آمدند؟ آن چشمك سياسي بود يا عادتتان است؟
مگر چشمك بد است؟ واقعيت اين است كه در برجام خيلي سختي‌ها كشيديم. در آن ايام عده‌اي دنبال اين بودند كه مسير عوض شود و اگر اين اتفاق مي‌افتاد، اداره كشور خيلي سخت بود. به جايي رسيده بوديم كه در روز ٧٠٠ هزار بشكه نفت مي‌فروختيم و امکان ادامه وضعيت به آن شيوه وجود نداشت. دوستان آنجا خيلي تند برخورد مي‌كردند. قبل جلسه مي‌دانستيم چه مسائلي قرار است رخ دهد. تصميم بر اين شد كه جلسه تمام شود. بعد از اينكه موضوع تقريبا جمع‌بندي شد دوربين روبه‌روي من بود و ديدم با هيچ روشي نمي‌توانستم موضوع را به آقاي ظريف منتقل كنم. دوربين روبه‌روي آقاي ظريف بود و نمي‌توانستم ايشان را ببينم. با هماهنگي‌هايي كه انجام شده بود، به آقاي ظريف با زبان بدن (Body language) {چشمک} اشاره كردم كه موضوع تمام شده.

‌تفحص‌ها در مجلس ختم به خير نمي‌شوند، نمونه‌اش تفحص از تأمين اجتماعي. نام مرتضوي و بابک زنجاني در آن پرونده تفحص در ميان بود. شما که خودتان عضو کميته تفحص از تأمين اجتماعي بوديد، حالا با شنيدن خبر تبرئه آقاي مرتضوي چه حسي داريد؟
شوكه شدم، چون در بحث تفحص تأمين اجتماعي خيلي تلاش كرديم و خيلي از موارد كه وجود دارد بحث ١٢٤ شركت كه به طور صوري معامله شد و اسنادش در اختيار وزارت نفت است، خب يك پاي كار آقاي مرتضوي بود. تصور نمي‌كردم سعيد مرتضوي تبرئه شود.

‌در مورد بنياد شهيد هم كه اين‌همه زحمت كشيده شد و حتي گزارش آن قرائت نشد، جلوي اين كار را گرفتند؟
موضوع بنياد شهيد به نظرم متفاوت است.

‌از چه نظر؟
خب من عضو کميته تفحص از بنياد شهيد بودم. تقريبا تمام موارد بندبه‌بند مورد بررسي قرار گرفت. مستنداتي كه دوستان آوردند واقعا چيزي نبود كه مطرح مي‌شد؛ اينكه فلان آقا چند ميليارد تومان پول برده. براساس حرف‌ها كه نمي‌شود تصميم‌گيري كرد.

‌در مورد بانك دي و امارات و دوبي هيچ سندي نبود؟
واقعا نبود. به نظرم بنياد شهيد كمي شخصي شده و آقاي زريبافان و خجسته بايد اين موضوع را بين خودشان حل مي‌كردند. البته تخلفات وجود داشت. اينكه قرائت نشود، به آقاي لاريجاني ارتباط ندارد.

‌اين تصميم كه گزارش بنياد شهيد قرائت نشود، از كجا آمده؟ آيا مجلس از جايي تحت فشار بود؟  
در جلسه‌ آخر قرار شد جمع‌بندي انجام شود. گفتيم نبايد صرفا حرف باشد، بايد مستندات آورده شود. از ٥٠٠ صفحه، يك صفحه جمع‌بندي كرديم. قرار شد در جلسه‌هاي بعدي كار را ادامه دهيم كه به پايان مجلس نهم رسيديم. اين‌طور نبود كه كسي نخواهد كار انجام شود.
جمع‌بندي شما از پرونده.
تخلفات وجود دارد، اما نه به آن صورت كه دوستان مطرح كردند.

‌به آن تخلفات رسيدگي مي‌شود يا نه؟
تخلفات خيلي جزئي است.

‌آقاي خجسته مي‌گفت هزاران صفحه سند دارد و شما مي‌گوييد تخلف جزئي؟  
من از دوستان خواهش كردم يکي از اين هزاران صفحه سند را به ما بدهند!

‌ تفحص مختومه خواهد شد؟
بايد جمع‌بندي شود. اين تفحص شائبه بزرگي در جامعه ايجاد كرد. مردم بايد بدانند چه خبر بوده.

‌تلخ‌ترين روز مجلس براي شما چه روزي بود؟
حادثه حمله تروريستي. اتفاقا در صحن بودم.  

‌دشوارترين روزهاي کاري در مجلس؟
روزهاي قبل از تصويب برجام.

‌منزلي كه در تهران در اختيار شما گذاشته شده يا خودرويي كه داريد متعلق به مجلس است؟

قبل از اينكه در مجلس باشم، منزلي شخصي در تهران داشتم. قبل از اينكه نماينده مجلس باشم، خودروي خوب داشتم.

‌چه خودرويي داشتيد؟
سانتافه داشتم و دارم.

‌حقوقتان از محل نمايندگي چقدر است؟
حقوق نمايندگي هشت ميليون تومان است.

‌اين حقوق كفاف زندگي در تهران را مي‌دهد؟
خدا را شكر.

‌از محل ديگري درآمد ديگري نداريد؟
خير.

‌يعني ماهانه هشت ميليون تومان به كارت شما واريز مي‌شود و با آن ميزان زندگي مي‌كنيد؟
كارت حقوقم دست همسرم است. زندگي‌ام را همسرم اداره مي‌كند.

‌يعني همسرتان به شما پول مي‌دهند؟
ناهارم را در مجلس هستم و شب هم خانه شام مي‌خورم.

‌در كارهاي خانه به همسرتان كمك مي‌كنيد؟
با خانواده خيلي رفيقم، اما اين‌طور نيست كه ادا دربياورم و كمك كنم. واقعا در منزل كار خانه انجام نمي‌دهم.

‌نوه هم داريد؟
 يک نوه دوساله دارم به نام «سِتيا».

‌حرفي ديگري هم مانده؟
اعتدال و ميانه‌روي به نفع آينده کشور است.