اینستاگرام یک پدیده جهانی است. یک شبکه اجتماعی با شمار غیرقابل باور مخاطبان و کاربرانی تشنه دیده شدن. گستره نفوذ این شبکه هم روزبهروز فزونی گرفته و این با توجه به فضای این شبکه مجازی که بهترین فرصت را برای شهرت و معروفیت در اختیار کاربرانش قرار میدهد، ستارگان خاص خود را میسازد. ستارگانی با شمار مخاطبانی گاه غبطهبرانگیز برای ستارگان واقعی دنیای هنر و سرگرمی...
به گزارش شهروند، روزنامه ایندیپندنت در گزارشی از یکی از این ستارگان اینستاگرامی نوشته: چارلی پارکر؛ دانشجویی که در طوی یکسال و نیم حضور در اینستاگرام مجموع دنبالکنندگانش از مجموع تیراژ دو نشریه پرتیراژی چون اوکی و هلو! بیشتر شده است. او با عکسهای سادهای در این شبکه که روزانه چند بار با تیپ و ظاهری عجیب و غریب جلوی دوربین میایستاد، آغاز کرد وکمکم عدهای به این عکسها علاقهمند شدند و شمار مخاطبان او فزونی گرفت و این باعث شد چند طراح مد از او بخواهند تا در عکسهای روزانهاش از لباسهای آنها هم استفاده کند. پارکر در ازای لباس به اضافه ٥٠٠پوند این کار را پذیرفت؛ اما بعدتر قیمتها هم بالاتر رفت؛ تا این اواخر که مالک برند هلو کیتی بابت انجام یک تتو در کف دست چارلی با موضوع گربه آن برند مبلغ ٢٠٠هزار دلار به او پیشنهاد داد؛ که معامله هم به سرعت انجام شد...
چارلی پارکر تنها چهره از این نوع در اینستاگرام نیست. در حقیقت این روزها اینستاگرام به یک تجارت یا صنعت تبدیل شده و بنابراین رد و بدل شدن مبالغی هر چند هنگفت، اگر توجیه اقتصادی داشته باشد، چندان دور از ذهن نیست.در زمینه زیبایی و فیتنس نیز چهرههای اینستاگرامی درآمدهای شایانی دارند. بیزینس اینسایدر در گزارشی نوشته که اگر شما از ستارگان اینستاگرام باشید، راحت میتوانید برای هر پست ٢٠هزار پوند دریافتی داشته باشید.
ستارگان
فارغ از چهرههایی که در شبکههای مجازی و بهخصوص در اینستاگرام از طریق حضور و فعالیتهای شخصیشان چهره شدهاند، چهرهها و به اصطلاح سلبریتیها نیز حضوری پررنگ دارند .در فهرستی که در سایت نیویورکتایمز آمده؛ پررنگترین حضور اینستاگرامی را به سلنا گومز بازیگر و خواننده آمریکایی نسبت دادهاند که صد و سی و یکمیلیون فالوور دارد و بعد آریانا گرانده و بیانسه با صد و شانزده و صد و نهمیلیون فالوور. در رتبه بعد هم یک سلبریتی برآمده از ریالیتی شو به نام کیم کارداشیان ایستاده که صد و پنجمیلیون نفر دنبالش میکنند.
تیلور سویفت هم دیگر خوانندهای است که فالوورهایش از صدمیلیون نفر فراتر است...
به نسبت شمار دنبالکنندگان این چهرهها ارقام عجیب و غریبی نیز بابت تبلیغات به دست میآورند. بهعنوان مثال همین سلنا گومز برای یک پست کوچک بیش از نیممیلیون دلار میگیرد؛ و یا کیم کارداشیان که او هم دریافتیاش بابت یک پست در همین حدود است. کریستیانو رونالدو هم چهارصدهزار دلار میگیرد...
داستان شیوع و مرجعیت فضای مجازی و برخی از چهرههای غیرهنرمند در اینستاگرام یا دیگر شبکههای مجازی، موضوعی جدید است. به این معنا که چنین بحثی تا همین ٥سال پیش سایه خود را بر جامعه ایرانی نیفکنده بود. اکنون غیر از سلبریتیها که بیشتر آنها به دلیل حضور در سینما یا دیگر عرصههای هنری (که البته کمتر است) در شبکههای مجازی صفحات پرعضو دارند، برخی از افراد ناگاه در این فضاها، گل کرده که صفحات چند ١٠٠هزار تا چندمیلیون، بیننده دارند. این افراد درحالی از گمنامی به شهرت رسیدهاند که تا همین چندی پیش نام آنها را کسی نمیدانست. ظاهر امر این است که شبکههای مجازی ویژگی «شاهسازی» «king maker» که بیشتر شیوهای در فضای سیاسی بوده را در خود به صورت بالقوه دارد و در این مواقع به کار میآید و ناگاه به دلیل اقدام فردی که توجه بخشی از جامعه را به خود جلب میکند، او به چهرهای مرجع تبدیل میشود. چهرههایی که فقط در یک نمونه برای تبلیغات در صفحات خود، ارقام چندمیلیونی (نزدیک دورقمی) درخواست میکنند. حالا اینکه چنین موضوعی که از اساس فرهنگی- اجتماعی است، چقدر بر جامعه تأثیر دارد و حدود و ثغور آن چیست، مورد بحث قرار گرفته است:
فرصت و تهدید با هم
دکتر مجید ابهری، آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری در گفتوگو با «شهروند» درباره سربرآوردن گروه مرجع جدید در شبکههای مجازی گفته است: درباره کاربرد هر فناوری باید توجه داشت که قبل از ورود آن باید فرهنگ استفادهاش در جامعه گسترش پیدا کند، در غیر این صورت طبیعی است عوارض و آسیبهای ناشی از حضور آن فناوری، از فواید و محاسن آن بیشتر خواهد بود. یکی از این فناوریها که وسعت آن تقریبا تمام کشور را در برگرفته، اینترنت و کاربردهای مختلف آن ازجمله ایجاد گروهها و شبکههای اجتماعی است.
ابهری درباره تغییر کاربری برخی از شبکههای مجازی هم در ایران گفت: مثلا اینستاگرام که این روزها کاربردش در ایران، رو به افزایش است، در اصل برای عرضه آثار هنری و فرهنگی افراد ایجاد شده که در کشور ما (و در برخی دیگر از کشورها)، به نمایشگاه عکس و تبلیغات و در اصطلاح «شاهسازی» (king maker) تبدیل شده است. یوتیوپ و فیسبوک و دیگر شبکههای موجود هم همین وضع را دارد، بسته به شیوع استفاده از آن کاربردهایی پیدا کردهاند. متاسفانه به خاطر فقدان فرهنگ استفاده از این فضاها، برخی از شبکههای مجازی تبدیل به محل عرضه فریب و تبلیغات دروغ شده، چون خیلی راحت با پول و کمی هزینهکردن و دیگر راهکارها، میتوان فالوورهای تقلبی ایجاد کرد و تعداد آنها را به میلیونها نفر رساند.
او گفت: غیر از سلبریتیها، بقیه افرادی که طرفداران میلیونی جمع میکنند، قطعا به دلیل عکس و نوشتههایی است که جنبه تبلیغی و منفی دارد. برای جلوگیری از این امر ما هم باید مثل کشورهای چین، ژاپن، اندونزی مالزی، که اجازه نمیدهند بتهای پوشالی در جامعه ایجاد شود و رشد کند و هدایت فرزندان ما را برعهده بگیرند، قواعدی تعیین شود.
تبلیغات شاهانه
از زمانی که موضوع کاربران تلگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته، اعداد و ارقام مختلفی برای تعداد کاربران ایرانی طرح شده است. «پاول دورف» شخص اول پیامرسان تلگرام، در سال ١٣٩٤ در زمانی که تعداد کل کاربران این پیامرسان، حدود ٦٢میلیون نفر اعلام شد، به صورت رسمی از رقم ٣٨درصدی کاربران ایرانی صحبت به میان آورد. رقمی که حدود ٢٣میلیون نفر است و دورف هم بر رقم ٢٠میلیون نفری کاربران ایرانی صحه گذاشت. از آن به بعد درست زمانی که افزایش تصاعدی کاربران تلگرام را شاهد بودیم، که در سال ١٣٩٥ این رقم به ١٠٠میلیون نفر کاربر فعال بالغ شد. اعداد و رقمهای متفاوتی نیز اعلام شد. اعدادی که گاهی تا رقم غیرقابل باور ٧٠میلیون نفر هم برآورد شد. بر همین مبنا، محاسباتی که توسط برخی از منابع داخلی نزدیک به دستگاههای خاص انجام شده، بر این نکته تأکید دارد که ٤٥میلیون نفراز کاربران این پیامرسان را ایرانیان تشکیل میدهند. این درحالی است که در چهارسالگی پیامرسان تلگرام، مطابق گزارشی که منتشر شده است، کاربران ایرانی بیش از ٤٠میلیون نفراعلام شدهاند.
چنین فضایی، امکان تبلیغاتی نسبتا مناسب را به وجود آورده و برخی از کانالها با عضویت پرشمار، علاوه بر انتشار محتوای سرگرمکننده یا حتی محتوای خبری، بر تبلیغات نیز تمرکز دارند. بها و هزینه این تبلیغات هم بسته به تعداد اعضا و نوع مخاطبانش، تفاوتهای گاه معناداری نیز دارد. در این میان اینستاگرام هم یکی دو سالی است بهعنوان شبکه اجتماعی پرمخاطب (به دلیل عکسمحوری) به محل توجه و تمرکز ایرانیان تبدیل شده است. در این فضا مطابق آنچه مجید ابهری به عنوان «شاه» در شبکههای مجازی از آنها یاد کرده، چهرههای گمنامی دیده میشوند که بر چشم بر هم زدنی، به چهره مرجع تبدیل شدهاند و به دلیل حضور «فالوورهای» پرتعداد صفحاتشان به محل تبلیغات تبدیل شده است.
مطابق آنچه پیش از این بارها و بارها در فضای رسانهای مجازی منتشر شده «امیرحسین مقصودلو» یکی از صفحات پر تعداد را ایجاد کرده بود که به دلایلی مختلف تعداد زیادی از اعضای صفحهاش ریزش کرده است و از افرادی مانند او که چهرهای نسبتا جنجالی است، بگذریم، چهرههای دیگر «پیشتر گمنام» که حالا صفحاتشان به محلی برای تبلیغات تبدیل شده و ارقام عجیب و غریبی دریافت میکنند، نیز در این فضا حاضرند. یکی از این صفحات به فردی به نام «محمدامین . ک» تعلق دارد که از چهره هنری و به قولی سلبریتی نیست اما یکمیلیون و ٦٠٠ هزار نفر فالوور دارد. او برای هر پست تبلیغاتی رقم ٨میلیون تومان، درخواست میکند.
یکي از ورزشکاران کمتر شناختهشده در فضای عمومی به نام «پی. ام» صفحهای با ٢٢٦هزار فالوور دارد که او نیز همین مبلغ را برای هر پست تبلیغاتی دریافت میکند. «محسن. ا» با یکمیلیون و دویست هزار فالوور پست تبلیغاتی صفحهاش ٦میلیون تومان و «صبا. ص» با ١٩٨هزار فالوور، قیمت پستهای تبلیغاتیاش ٥میلیون تومان است.
مردم و چند نظر
رویکرد کاربری مردم به فضای مجازی با حدود و ثغوری که طرح شد، متفاوت است. این نکته طبیعی هم به نظر میرسد که بخش عام جامعه، بیش از اینکه به صفحههاي اینستاگرامی رجوع کنند، بیشتر در تلگرام حضور دارند. این گزاره هر چند به تحلیل آماری دقیقي نیاز دارد که بتواند جزییات این کلیت آماری را به دست دهد اما از روی مصاحبهها و جست و پرسهای حضوری و میزان فراوانی آنها میتوان کلیت فوق را تأیید کرد؛ هر چند آمار ٢٠میلیون کاربر ایرانی اینستاگرام (در مقایسه با بیش از ٤٥میلیون کاربر تلگرام) بر اساس گزارش «دیجی.رو» هم میتواند این کلیت را تأیید کند. مطابق دادههای میدانی در میان کاربران اینستاگرام جوانان و نوجوانان (آن طور که مجید ابهری هم تأیید کرده است) بیش از دیگران دیده میشوند.
یکی از اهالی این جامعه که سن و سالی حدود ٥٠ دارد و در مترو مشغول چککردن پیامهای تلگرام است، این را به «شهروند» گفت: راستش را بخواهید از اینستاگرام سر در نمیآورم و همکاران یا فامیلها هم در همین گروههای تلگرامی حضور دارند؛ بنابراین خیلی نیازی نداشتم که دنبال اینستاگرام بروم. او در پاسخ به این سوال که تبلیغات کانالها تلگرامی را میبیند و آیا تا حالا اتفاق افتاده که با استفاده از این تبلیغات، خرید کرده باشد، گفت: من خودم نه اما همسرم این کار را کرده است.
یک جوان دانشآموخته کارگردانی تئاتر از دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد هم با «شهروند» بحثهایی درباره این موضوع را به اشتراک گذاشت. او درباره اینکه از کدام شبکه اجتماعی استفاده و چه صفحاتی را «فالو» میکند، گفت: من از اینستاگرام استفاده میکنم و البته خیلی کم از تلگرام آن هم به این دلیل که دوستانم همه در این فضا هستند. درباره اینکه چه صفحاتی را فالو میکنم، خیلی مختلف است. برخی صفحات افراد، صفحات سرگرمی، صفحات هنری و بهویژه درباره تئاتر و راستش را بخواهید حتی به صفحات «خز و خیل» هم سر میزنم. او در پاسخ به این سوال که آیا صفحات افرادی را میشناسی که در جامعه معروفیتی ندارند، اما در فضای مجازی معروفند هم گفت: بله این افراد سلبریتیهای اینستاگرام هستند. یکی از آنها به نام «فرشید بیگ هد» است که نهتنها در اینستاگرام صفحه پرتعدادی دارد که حتی کارش به جایی رسیده که کمپانی سونی از او در بیلبوردهای سطح شهر تهران استفاده کرده است. یا یکی دیگر به نام «This is Soheyl» از صفحات پرفالوور است. او درباره تبلیغات این صفحات گفت: شرکتها برای تبلیغات کالای مصرفی خود، دنبال فضاهایی میگردند که افراد در آن حضور داشته باشند تا کالاهای خود را معرفی کنند.
من حتی صفحاتی را دیدهام که با ٣٠ -٢٠هزار فالورو تبلیغات میگیرند و درواقع این شرکتها هستند که خودشان به این افراد با توجه به فعالیتشان، مراجعه میکنند. او درباره نحوه کار این افراد گفت: معمولا هر کدام از این با حرکت خاصی معروف میشوند. مثلا سهیل با دابسمش معروف شده است. برخی هم با عکسها یا فیلمهایی که تولید میکنند. این افراد با هم نیزهمکاری دارند و یکدیگر را «پروموت» میکنند تا فالوورهایشان را به صفحات یکدیگر هدایت کنند. میخواهم این را بگویم که این افراد همینطور هم معروف نشدند یا توانایی خاصی در اجرا موضعی خاص را دارند یا مثلا درباره خانمها انتشار عکسهای خاص، باعث افزایش بازدیدکنندگانشان میشود. اکنون هم تب ایجاد این صفحات و درآمدزایی از آنها بشدت افزایش پیدا کرده است و تقریبا فضای رقابتی هم در این حوزه به وجود آمده است.
اینستاگرام البته فقط مختص چهرههای خلقالساعه اینستاگرامی نیست و ستارگان ایرانی نیز در این شبکه حضور پررنگی دارند. با این تفاوت که در این مرز و بوم برخلاف تمام دنیا حضور اینستاگرامی ستارگان نه با محوریت تبلیغات بلکه بیشتر به واسطه استفاده از قابلیت رسانهای این شبکه است- البته این ادعایی است که خود ستارگان دارند؛ و چه بسا در تحقیقی پردامنهتر بتوان به ستارگانی نیز برخورد که از این رسانه نیز درآمدهای آن چنانی کسب میکنند! اما حداقل در ظاهر ستارگان بر قابلیت رسانهای اینستاگرام تمرکز دارند؛ و با اشراف بر اینکه پستهایشان علاوه بر مردم عادی توسط رسانهها هم رصد میشود، حضور فعالتری در این شبکه اجتماعی دارند.
ستارگان در اینستاگرام در زمینههایی چون انتشار یا آپلود عکسهای جدید؛ واکنش به اتفاقهای روز؛ مرور خاطرات قدیم؛ نکتهها یا کامیون نوشتهای عاشقانه و شاعرانه؛ و به گفته شوخطبعانه نشریهای جوانپسند در زمینه آپلود عکسهای مارکوپولویی از سفرهای داخلی و خارجیشان فعالیت دارند.
در بین ستارگان بهنوش بختیاری، الناز شاکردوست، محمدرضا گلزار، بهاره رهنما، مهراب قاسمخانی، رضا عطاران، رامبد جوان، مهناز افشار، شهاب حسینی و حمید فرخ نژاد حضور پررنگتری دارند؛ و البته امیر تتلو که انگار نذر کرده هر چند وقت یک بار همه را عصبانی کند!
اما فارغ از دلایل و اهدافی که ستارگان برای خودشان در اینستاگرام در نظر گرفتهاند، حضور سوپراستارهای سینمایی در اینستاگرام و بهطورکلی در شبکههای مجازی منتقدانی هم دارد.
ازجمله ستاره اسکندری که درباره حضور بازیگران در شبکههای مجازی و جنجالهای اینستاگرامی میگوید: خیلی از بازیگران به دنیای مجازی تن داده و برای جذب مخاطب بیشتر هر کاری میکنند؛ ولی اینها یادشان میرود که همین فضای مجازی درعینحال میتواند از آنها پیش مخاطبانشان ضد قهرمان ساخته و علیهشان عمل کند. ببینید؛ وقتی بازیگر یا در کل هنرمندی همه جزییات زندگیاش را در فضای مجازی با همه به اشتراک میگذارد، چه انتظاری دارد که حریم خصوصیاش مورد احترام قرار گرفته؛ یا حداقل اینکه در همان فضای مجازی برخورد بدی با وی نشود.