bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۴۵۹۰۰

نامه دانش‌آموز زلزله‌زده روی صفحه اول یک روزنامه

با گذشت بیش از دو ماه از زلزله مهیب کرمانشاه و سرپل ذهاب هنوز نیاز‌های مردم این شهر مرتفع نشده و بسیاری از خانواده‌ها بدون سرپناه و کانکس مانده‌اند.

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۲ - ۰۴ بهمن ۱۳۹۶
کودکان زلزله‌زده هنوز می‌لرزند
 
با گذشت بیش از دو ماه از زلزله مهیب کرمانشاه و سرپل ذهاب هنوز نیاز‌های مردم این شهر مرتفع نشده و بسیاری از خانواده‌ها بدون سرپناه و کانکس مانده‌اند.
 
با اینکه کمک‌های مردمی و سازمانی بسیاری به منطقه اعزام شد، اما خبر‌ها نشان می‌دهد مردم به شدت نیازمند کمک هستند.
 
در همین رابطه روزنامه "همدلی" گزارشی تازه از وضعیت مردم در این منطقه تهیه کرده است در این گزارش آمده:

نبود کانکس بزرگترین مشکل زلزله زده‌ها
وضعیت در سرپل ذهاب مختل شده است. خیابان‌های شهر پر از آب و گل و لای باران چند شب پیش است که میان چادر‌های مردم نفوإ کرده روز‌های اول بعد از حادثه کمک‌های مدرمی به داد مردم منطقه رسید و آن‌ها را تا حدودی نجات داد، اما حالا این روز‌ها مردم سرپل ذهاب مانده ند و دست‌هایی که نمی‌تواند یاریگر آن‌ها باشد.. قرار بود به تعداد کافی به آنان کانکس داده شود، قرار بود هر چه زودتر ساخت‌وساز خانه‌ها را شروع کنند تا هر چه زودتر از این وضعیت نجات پیدا کنند، اما هنوز عده زیادی کانکس ندارند و در چادر زندگی می‌کنند. وقتی باران و برف می‌بارد، زندگی برای‌شان متوقف می‌شود و سرما بر جان‌شان غلبه می‌کند.
 
یکی از ساکنان سرپل ذهاب که هنوز در چادر زندگی می‌کند، می‌گوید: چادر‌های ما هر وقت باران می‌بارد، پر از آب و گل ولای می‌شود. انگار که چادر را روی چشمه‌ای پر از آب و گل بنا کرده‌اند. روی این سیل چطور می‌توان زندگی کرد. شب‌ها آن‌قدر سرد می‌شود که هر چقدر هم پتو دور خودمان بپیچیم، باز هم گرم نمی‌شویم. سرما به استخوان‌های‌مان نفوذ می‌کند. اینجا هیچ کاری از ما بر نمی‌آید. هر مسئولی می‌آید فقط به ما وعده می‌دهد، اما کسی عمل نمی‌کند.

در ادامه این گزارش آمده
هنگام گشت زدن در شهر با کسی برخورد نمی‌کنید که چندتن از یستگان یا اعضای خانواده خود را در زلزله از دست نداده باشد. همه داغدارند و هنوز غم از دست دادن عرزیزانشان روی دلهایشان سنگینی می‌کند به همین خاطر اوضاع روحی بیشتر مدرم هم نا به سامان است. مردمانش این غم را بار‌ها و بار‌ها برای همدیگر بازگو می‌کنند با وجود اینکه یادآوری آن شب دهشتناک روحشان را خراش می‌دهد و کامشان را تلخ، اما از بازگو کردنش امتناع نمی‌کنند و به هر تازه واردی نیز گوشه‌ای از آن تلخی‌ها را می‌چشانند.
 
در پایان این گزارش آمده
در مدت کوتاهی در میان شهرک صدرا با حجم انبوهی از نامه و شماره تلفن مواجه می‌شوم که پشت هر کدام از آن اعداد بی‌روح داستانی اندوهناک از غم و رنج مردم فراموش شده‌ای که هنوز زخم جنگ هشت ساله بر تن آنان التیام نیافته است، زلزله نیز بر سرشان آوار شد. آن‌ها ناامید از وعده‌های مسئولین به عریضه‌نویسی رو آورده و هر تازه واردی را واسطه کرده‌اند که ناله‌هایشان را به گوش کسی که دستش می‌رسد برسانند، شاید کاری کرد. نامه‌های فراوانی که در دفتر روزنامه موجود است. هر نامه داستان بلندی از زندگی پرسوز و گداز.

رونامه"همدلی" در صفحه اول خود نامه‌ای از کودکی زلزله زده منتشر کرده که درخواست کمک از مردم دارد. این نامه با اجازه پدر او منتشر شده و شماره تماس برای دریافت کمک‌ها در نامه آمده است.