bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۴۸۹۴۷

علیه هاشمی و ‌موسوی‌خوئینی‌ها

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۸ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۶

سرلشکر سيدحسن فيروزآبادي، رئيس سابق ستادکل نيروهاي مسلح گفت‌وگوي مفصلي با خبرگزاري فارس انجام داده و روايت‌هايي را از دهه ٦٠ تاکنون مطرح کرده که اهم آن در پي مي‌آيد:

‌رمز انحراف در همان مقطع بود؛ يعني وقتي آقاي هاشمي مرکز تحقيقات استراتژيک را درست کرد و آقاي موسوي‌خوئيني‌ها به عنوان رئيس آن منصوب شد.

‌براي اين مرکز يک ساختار با معاونت‌هاي سياسي، اقتصادي، دفاعي-امنيتي و... نوشته شد و اين ساختار را خدمت رهبري بردند. آقا هم گفته بودند يا معاونت دفاعي نداشته باشد يا اگر داشت، آقاي فيروزآبادي مسئول آن باشد... همان اوايل که هنوز کار خيلي پيش نرفته بود... گفتند يک پروژه در دستور کار قرار گرفته است. اين پروژه... همان دوم خرداد بود و مجري آن هم بهزاد نبوي و سعيد حجاريان بودند. وقتي اين موضوع در جلسه مطرح شد و مورد بحث قرار گرفت، من روي برخي نقاط اصلي آن انگشت گذاشتم و گفتم انقلاب در خط امام در حال حرکت است. اين حرف‌هاي عجيب چيست که شما مي‌زنيد و با استدلال آن را رد کردم. موسوي‌خوئيني‌ها که درمانده شده بود، گفت ايشان راست مي‌گويد و جلسه تعطيل شد، اما دو روز بعد فهميدم جلسه‌اي بدون حضور من تشکيل دادند و آن را تصويب کردند. سال ٧٠ يا ٧١، ٢٠ ميليون تومان پول نقد به بهزاد نبوي و سعيد حجاريان دادند تا بروند و اين پروژه را آماده کنند و هرگز هم راجع به آن گزارشي ارائه نشد و وقتي که اجرا شد ما متوجه آن شديم؛ يعني دوم خرداد.

‌ مسائل کوي دانشگاه از داخل شعار تغيير نظام درآمد... ‌آقاي روحاني با آقاي خاتمي تماس گرفت. آقاي خاتمي اول گفت اگر سپاه مي‌خواهد بيايد، لباس نظامي نپوشند. گفتم خيلي خب ولي بايد با اينها برخورد شود. آقاي خاتمي مجددا گفت حالا نمي‌شود که اين کار صورت نگيرد؟ گفتم نه. آقاي خاتمي باز هم تلاش کرد و بعد گفت بگوييد هر کار مي‌خواهند بکنند و جمعش کنند.

‌آقاي رحيم صفوي هم در اين جلسه محکم گفت ما دستور برخورد داده‌ايم. بعد از اين حرف‌ها، آقايان متوجه شدند که اوضاع از چه قرار است. هر کدام با موبايلي که دستشان بود با جريانات داخل خيابان ارتباط داشتند و همان جا در جلسه با گروه‌هايشان تماس گرفتند و گفتند تمام شد.

‌منوچهر محمدي با يک خانم دوست شده بود و آنها مثلا مي‌خواستند با هم مثل دو رهبر زن و مرد، اعضاي گروه‌ را جمع کرده و انقلاب کنند.آن زن يک رفيق ديگر هم داشت و اين نفر سوم، از روي حسادت به آنها، به ستاد کل آمد و گفت مي‌خواهم خبر مهمي بدهم. او گفت گروهي جمع شده‌اند و مي‌خواهند کودتا کنند و الان مشغول کارند.

‌اين موضوع گذشت تا در جلسه شوراي عالي امنيت ملي که نمي‌دانم تير ماه بود يا شهريور، طرفداران غائله مي‌گفتند اين برخوردها سياسي است... که من گفتم نه، دست خارجي در کار است و موضوع کودتا بوده و اين حرف‌ها... گفتم برايتان توضيح مي‌دهم و همين قضيه منوچهر محمدي را مطرح کردم. لذا در آن جلسه هم نتوانستند محکوميتي براي حزب‌اللهي‌ها درست کنند. اين رويه آنها بود.

‌وسط اين دفاع، فشار خون من رفت روي ٢٦، سياه شدم و به کف زمين افتادم... آقايان فرهادي و معين که پزشک بودند، به سراغ من آمدند و داروهايي دادند و من را با آمبولانس به بيمارستان بقيه‌الله(عج) بردند و ١٠روزي بستري شدم.

‌مي‌گويند مهندس موسوي گفته من از باطن احمدي‌نژاد خبر داشتم. ولي من از باطن او خبر نداشتم.. نمي‌توانستيم به احمدي‌نژاد شک کنيم. منتها به مشايي خيلي زود شک کرديم.

‌من البته هيچ وقت دسترسي به اطلاعاتي پيدا نکردم که شخص موسوي، کروبي يا خاتمي از جريان سازماندهي فتنه سبز مطلع بودند. جريان سازماندهي فتنه سبز چيزي غير از اخلاق و اعتقادات اين آقايان بود.

‌اتفاق بعدي اين بود که بعد از اعلام نتايج، آقاي احمدي‌نژاد اجتماع ميدان وليعصر را تشکيل داد و... حرف‌هاي بدي زد و جمله‌ «خس و خاشاک» را گفت. در جلسه شوراي عالي امنيت ملي من محکم به آقاي احمدي‌نژاد اعتراض کردم که چرا شما رفتيد و اجتماع ميدان وليعصر را تشکيل داديد و آن حرف‌ها را زديد؟

‌من به لحاظ سياسي حدس مي‌زنم که اگر آنها پيروز مي‌شدند، نه مهندس موسوي زنده مي‌ماند نه خاتمي و نه کروبي. جرياني که شعار مي‌داد و فتنه مي‌کرد، از جنس موسوي و خاتمي و کروبي نبود و آنهايي که ناتو و سران آمريکا، انگليس و فرانسه مستقيم ازشان حمايت مي‌کردند، مي‌دانستند که فتنه خودشان دارد دنبال مي‌شود و به دنبال براندازي نظام جمهوري اسلامي بودند.

‌در مورد سران فتنه هر حرفي بزنيم، خودش به فتنه کمک مي‌کند. الان وقت صحبت از سران فتنه نيست. آن جلسه هم جلسه شوراي عالي امنيت ملي بود و اعضايش هم مشخص است و راجع به حصر هم رأي گرفته شد و افراد صحبت کردند و نوارش هم موجود است که به‌موقع به تاريخ عرضه مي‌شود و ثوابش هم پيش خداست. ما نبايد احمدي‌نژاد را از فعاليت سياسي منع کنيم. البته اين جريان تمام نشده و به نظر من بايد مراقبت کرد تا دوباره به صحنه مديريت کشور وارد نشوند.