bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۵۰۶۸۷

سواحل مكران را تبديل به قطب اقتصادی كنيم

واقعيت اين است كه در سیاست توسعه اقتصادی ايران همواره به دو مسأله مهم كم‌توجهي كرده‌ايم؛ به راه‌آهن و دريا.

تاریخ انتشار: ۰۰:۴۵ - ۰۹ اسفند ۱۳۹۶

به گزارش شهروند، واقعيت اين است كه در سیاست توسعه اقتصادی ايران همواره به دو مسأله مهم كم‌توجهي كرده‌ايم؛ به راه‌آهن و دريا.

اگر نسبت وضعيت توسعه خطوط راه‌آهن كشور را با خطوط جاده‌ای و حتي هوايي در نيم‌قرن اخير مقايسه كنيم، روشن مي‌شود كه خطوط راه‌آهن به لحاظ كمّي و كيفي توسعه جدي پيدا نكرده‌اند.

در حالي كه وضعيت جغرافيايي ايران به گونه‌اي است كه خطوط راه‌آهن براي آن امري ضروري است. كافي است به هزينه‌هاي حمل‌ونقل جاده‌ای و خودرويي و تصادفات بسيار بالاي آن توجه كنيم تا متوجه عمق ماجرا شويم؛ ولي مهمتر از آن بي‌توجهي ما به دريا است. ايران ٢٧٠٠ كيلومتر مرز آبي دارد ولي مهمترين استفاده ما از آن براي حمل‌ونقل بين‌المللي است.

بندرهاي مهم ايران بيش از آنكه مناطق صنعتي و نمادی از زندگي صنعتی و پيشرفته باشند، حالت بارانداز دارند و مبادي ورود كالا هستند. در حالي كه در همه كشورهاي جهان قطب‌هاي صنعتي خود را به علل گوناگون به سوي بنادر و درياها سوق مي‌‌دهند. حتي مي‌توان گفت كه مجتمع عظيم عسلويه كه قطب اقتصادي كشور است، به اين علت در كنار دريا احداث شده كه توليد و اكتشافات گاز آن از منبع پارس جنوبي در خليج‌فارس است والا به احتمال زياد آن را هم در مناطق مركزي احداث مي‌كردند.

حتی عسلویه نیز به یک شهر مدرن تبدیل نشده است تا مردم در آن‌جا زندگی کنند بلکه مجتمع صنعتی بزرگی است که به صورت ترددی در آن‌جا کار می‌کنند و این عوارض بسیار زیادی دارد. بدترين نمونه اين نوع تصميمات در احداث مجتمع فولاد مباركه است كه از اساس بايد در كناره‌هاي درياي عمان و خليج‌فارس احداث مي‌شد ولي به استان اصفهان منتقل شد و سالانه ميليون‌ها مترمكعب از آب درجه يك شرب كوه‌هاي زاگرس را صرف اين صنعت مي‌كنند، در حالي كه اين صنعت را در كنار دريا احداث مي‌كنند و نه در مناطق خشك كويري و با استفاده از بهترين آب آشامیدنی!

خطرات امنيتي اين سياست نيز بسيار زياد است. جمعيت اندك كشور در كناره‌هاي درياي عمان و خليج‌فارس مي‌تواند براي كشور خطرناك باشد. شايد برخي گمان كنند كه اين مناطق خشك و بدون آب است، ولي مگر حاشيه جنوبي خليج‌فارس كه مجهزترين مناطق قابل سكونت را ساخته‌اند، وضع آب‌و‌هوایی بهتري از سواحل ايران دارند؟ اگر فقط قشم را در نظر بگيريم ظرفيت توليد آن مي‌تواند از بسياري از كشورهاي با وسعت مشابه بالاتر رود ولي چرا اين منطقه به كلي دچار غربت و حاشيه شده است؟

خوشبختانه مقام معظم رهبري در موضوع سياست‌هاي كلي جمعيت به اين نكته اشاره و در بند ١٠ آن ابلاغ كرده‌اند: «حفظ و جذب جمعیت در روستاها و مناطق مرزی و کم تراکم و ایجاد مراکز جدید جمعیتی به‌ویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان از طریق توسعه شبکه‌های زیربنایی، حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری و ایجاد فضای کسب‌و‌کار با درآمد کافی.»

اگرچه اين بند درباره ايجاد مراكز جديد جمعيتي در جزاير و سواحل خليج‌فارس و درياي عمان است، ولي لازمه رسیدن به چنين هدفي، توسعه اقتصادي و سرمايه‌گذاري‌هاي مناسب است والا هيچ دليلي ندارد كه مردم به صرف بودن ساختمان و راه به آن مكان‌ها مهاجرت كرده و در آن‌جا ساكن شوند.

اين مناطق بايد تبديل به شهرهايي مدرن با امكانات كافي و كارآفرين شوند. از اين نظر سفرهاي پیاپی آقاي روحاني به مناطق جنوبي كشور مي‌تواند طليعه سياستگذاري موثري در اين زمينه باشد. فراموش نكنيم كه فقيرترين مناطق كشور نيز نزديك به همين سواحل هستند. با توسعه مناطق ساحلي در جنوب کشور مي‌توان جوانان روستاهاي كم‌آب و يا فقير را آموزش داد و آنان را در اين مناطق شاغل كرد.

بايد يك اتوبان و خط آهن ساحلي از آبادان تا شرقي‌ترين نقطه ساحلي كشور و بندر جاسك و چابهار كشيده شود. بندر چابهار ظرفيت آن را دارد كه نقطه ورود و خروج كالا براي افغانستان و نيز تركمنستان و شمال شرق ايران شود ولي مهمتر از اين توسعه صنعت، بويژه صنايع مدرن و ایجاد مناطق آزاد است که مي‌توانند در اين نقاط ساحلي شكل بگيرند.

مسأله آب و استفاده از امكانات آب‌شيرين‌كن براي مناطق مركزي كشور ظرفيت مهم ديگر اين سواحل است؛ امكاني كه با وضعيت كنوني آب در كشور بشدت نيازمند آن هستيم. به نظر مي‌رسد كه دولت مي‌تواند يك دفتر يا معاونت ويژه خاص توسعه سواحل خليج‌فارس و مكران تأسيس كند و فعاليت‌هاي مهمي را براي تمامي صنايعي كه در اين مناطق احداث مي‌شوند، ايجاد كند. ما بايد از گرايش افراطي به مركز كشور دست برداريم.

سرمايه‌ها بايد از مناطق مركزي به ساحلي كشور كوچ كنند؛ اتفاقا مناطق ساحلي به علت بكر‌بودن امكان بيشتري براي جذب نيروهاي جوان و جديد دارند. اين مناطق مي‌توانند مثل تهران تبديل به الگوي همزیستی چند فرهنگي از اقوام و گروه‌هاي موجود كشور شوند و همه آنها در كنار يكديگر به كار و كوشش و سازندگي كشور مشغول شوند. تا هنگامي كه توليد و صنعت در اين سواحل ايجاد نشود و زندگي خلاقانه در آن‌جا شكل نگيرد، بايد درگير مفهوم قاچاق و اين مشاغل دردسرآفرين باشيم.