مقامات پیشین و کنونی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همواره بر تحقق سند چشمانداز ۱۴۰۴ در حوزه گردشگری تاکید کردهاند و این در حالی است که مهمترین هدف پیشبینی شده در این سند برای صنعت گردشگری، دستیابی به رقم ۲۰ میلیون گردشگر ورودی است.
اما در حالی از دستیابی به رقم ۲۰میلیون گردشگر سخن به میان میآید که تنها ۷ سال فرصت تا رسیدن به چشمانداز باقی مانده و آمار منتشر شده از طرف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خبر از آن میدهد که در سال ۱۳۹۵ رقمی کمتر از ۵ میلیون گردشگر خارجی به کشور وارد شدهاند.
به گزارش دنیای اقتصاد، مقامات پیشین و کنونی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همواره بر تحقق سند چشمانداز ۱۴۰۴ در حوزه گردشگری تاکید کردهاند و این در حالی است که مهمترین هدف پیشبینی شده در این سند برای صنعت گردشگری، دستیابی به رقم ۲۰ میلیون گردشگر ورودی است.
اما با وجود تمام این وعدهها، صاحبنظران اعتقاد دارند دستیابی به چنین هدفی تا سال ۱۴۰۴ برای صنعت گردشگری ایران ممکن نیست و بهترین اقدام عملی در شرایط کنونی این است که اهداف جدید و منطبق با واقعیتی تعریف و برای دستیابی به آنها تلاش شود.
رشد نامتناسب با هدف
اما در حالی از دستیابی به رقم ۲۰میلیون گردشگر سخن به میان میآید که تنها ۷ سال فرصت تا رسیدن به چشمانداز باقی مانده و آمار منتشر شده از طرف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خبر از آن میدهد که در سال ۱۳۹۵ رقمی کمتر از ۵ میلیون گردشگر خارجی به کشور وارد شدهاند.
با تحلیل عملکرد کنونی مدیریت گردشگری کشور نیز نمیتوان چنین جهش عظیمی را ظرف مدت باقیمانده انتظار داشت. بنا بر آمارهای رسمی اعلام شده از طرف سازمان میراث فرهنگی، در سال ۱۳۹۲ تعداد گردشگران ورودی به ایران با افزایش قابلتوجهی همراه بود و در این سال با رشدی نزدیک به ۱۸ درصد، تعداد ۴ میلیون و ۸۰۱ هزار و ۸۲۶ گردشگر ورودی به ثبت رسید. تحلیلگران معتقدند علت این امر آغاز بهکار دولت یازدهم در کشور بوده که فعالیتهای آن با بازتر شدن فضای سیاسی در کشور و افزایش تعاملات جهانی همراه بوده است؛ مولفهای که نقشی مهم و پررنگ در سرعت گرفتن گردش چرخ صنعت گردشگری یک کشور ایفا میکند.
اما در آمار گردشگران ورودی به ایران یک رشد قابل توجه دیگر و تقریبا به همین ابعاد به ثبت رسیده و آن هم تعداد گردشگران ورودی در سال ۹۱ در مقایسه با سال پیش از آن است. بنا بر آمارهای منتشر شده رسمی، در سال ۹۰ تعداد گردشگران ورودی به ایران رقمی حدود ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده است و در سال ۹۱ با افزایشی ۸۰۰ هزار نفری، به رقم ۴ میلیون و ۷۰ هزار و ۴۱۵ نفر رسید.
کارشناسان باور دارند علت افزایش قابل توجه رخ داده در این بازه، نوسانات بازار ارز در ایران بوده که به موجب آن قیمت مبادله ارزهای عمده خارجی همچون دلار و یورو دچار افزایش بیسابقهای شد. بر اثر همین اتفاق و به ناگهان، سفر به ایران و دریافت خدمات گردشگری در کشور برای توریستهای خارجی به مراتب ارزانتر از گذشته شد و همین عامل افراد بیشتری را برای سفر به ایران ترغیب کرد.
پس از ثبت این دو جهش، گردشگری ایران روند توسعه خود را با سرعتی ملایم در سالهای ۹۳ و ۹۴ ادامه داد و تعداد گردشگران ورودی به کشور با رقم ۵ میلیون و ۱۸۱ هزار و ۱۸ نفر در سال ۹۴ به بیشترین مقدار سالانه خود رسید. اما این روند روبه جلو نیز دوام نیاورد و در سال ۹۵ با ثبت ۴/ ۵ درصد رشد منفی، تعداد گردشگران ورودی به رقم ۴ میلیون و ۹۰۱ هزار و ۸۳ نفر ریزش کرد.
مجمع تشخیص: ۲۰میلیون عملی نیست!
یک استاد دانشگاه و کارشناس مسائل گردشگری در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» اظهار میکند: «بحث بر سر ناممکن بودن عملی شدن این هدف در مدت زمان باقیمانده در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مطرح شده است و در این مجمع نیز تقریبا همه به این نتیجه رسیدهاند که این هدف تا سال 1404 قابل دستیابی نیست.»
محمدتقی رهنمایی میافزاید: «توسعه گردشگری و ایجاد رشد در تعداد گردشگران ورودی به کشور تابعی از روابط سیاسی با جهان و زیرساختهای موجود در کشور است؛ حال آنکه با توجه به شرایط کنونی کشور میتوان اظهار کرد افق زمانی ترسیم شده برای چنین جهش عظیمی دیگر منقضی شده است.» وی تصریح میکند: «مسائلی همچون نوسانات ارزی آرامش سفر به ایران را از گردشگر خارجی سلب کرده است.
همچنین طی این سالها کشورهای رقیب در منطقه توانستهاند به نحو چشمگیری صنعت گردشگری خود را توسعه دهند و سهم قابل توجهی از بازار جهانی گردشگری را به خود اختصاص دهند؛ امری که خود موجب شده بازار محدودتری در منطقه برای ایران باقی بماند.» این کارشناس گردشگری خاطرنشان میکند: «مهمترین اقدامی که لازم است انجام شود، هدفگذاری جدید و منطبق با واقعیتها و حرکت به سمت تحقق آن است.»
با اینهمه تجارب جهانی نشان میدهند ثبت چنین رشدی غیرممکن نیست. در ابتدای هزاره جدید میلادی ترکیه درگیر یکی از وخیمترین بحرانهای اقتصادی خود بود. با وجود آنکه روند توسعه گردشگری در این کشور از سالها پیش کلید خورده بود، اما در این نقطه از تاریخ بود که سیاستگذاران ترکیه به این نتیجه رسیدند که گردشگری میتواند نجاتبخش این کشور باشد، بنابراین بهمنظور ایجاد تحولی عظیم در گردشگری این کشور، ارادهای یکپارچه در سطوح بنگاهی، استانی و ملی در ترکیه شکل گرفت و دولت این کشور بهمنظور ارتقای نقش و سطح سیاستگذاریها در این صنعت، در سال ۲۰۰۳ اقدام به تاسیس «وزارت فرهنگ و گردشگری» کرد.
کارشناسان این تغییر ساختاری را یکی از مهمترین دلایل رشد محقق شده در گردشگری ترکیه میدانند. بر اثر همین اقدامات و برنامهریزیهای متمرکز بود که تعداد گردشگران ورودی به ترکیه که تا اواخر قرن بیستم و در سال ۲۰۰۰ حدود رقم سالانه ۸ میلیون نفر بود، در سال ۲۰۰۵ با افزایشی خیرهکننده به ۲۱ میلیون نفر رسید.
حتی پس از ثبت این جهش نیز ترکیه به توسعه گردشگری خود ادامه داد و دائما برنامهریزیهای کلان خود را برای توسعه این صنعت در کشور بهروز کرده و میکند. در ایران نیز به نظر میرسد باید با واقعبینی به راهکاری معقول برای توسعه این صنعت رسید. سیاستگذاران باید به این نتیجه برسند که کشور یا توانایی رسیدن به هدف پیشبینیشده در سند چشمانداز ۱۴۰۴ را دارد و همانند تجربه ترکیه با انسجام یکپارچه و تمام قوا بهمنظور دستیابی به این هدف تلاش کنند، یا با صراحت به عدم توانایی کشور در تحقق این امر اذعان کرده و بهمنظور ایجاد تحولی اساسی در گردشگری ایران برنامهریزی منطبق با واقعیتهای دیپلماتیک کشور و زیرساختهای موجود انجام دهند و در جهت تحقق آن گامهایی عملی بردارند.