bato-adv
bato-adv

راز قتل ماساژور جوان در ابهام ماند

سال ٩٢ زنی جوان به مأموران پلیس خبر داد برادر جوانش جان خود را از دست داده‌ است.

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۷

سال ٩٢ زنی جوان به مأموران پلیس خبر داد برادر جوانش جان خود را از دست داده‌ است.

به گزارش شرق، زمانی که مأموران به خانه مقتول جوان رفتند، خواهر او در‌حالی‌که به‌شدت گریه می‌کرد، گفت: برادرم تنها زندگی می‌کرد و من گاهی به او سر می‌زدم و ما ارتباط خوبی با هم داشتیم. ساعاتی قبل از حادثه با برادرم تماس گرفتم، خیلی ترسیده‌ بود و با اضطراب شدید صحبت می‌کرد. از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده، گفت مهمان دارد و حالا نمی‌تواند صحبت کند.

بعد هم تلفن را قطع کرد. وضعیت برادرم طوری بود که نگران شدم. او هیچ‌وقت این‌طور با من صحبت نمی‌کرد. بلافاصله به سمت خانه برادرم حرکت کردم و وقتی رسیدم دیدم در خانه باز است و وسایل به‌هم‌ریخته و بعد هم جنازه برادرم را دیدم.

این زن گفت: برادرم ماساژور بود و درآمد خوبی هم داشت؛ او مشتریان زیادی داشت و مرد معتمدی بود و با هیچ‌کس مشکلی نداشت.

به دنبال اظهارات خواهر قربانی، تلاش برای ردیابی عامل یا عاملان جنایت آغاز شد و چند مظنون بازداشت شدند، اما مدرکی علیه آنها به دست نیامد.

یک ماه از جنایت گذشته بود که پلیس به بررسی تماس‌های تلفنی قربانی پرداخت و رد یک مرد ٣٠ ساله به نام مهرداد را یافت. شواهد نشان می‌داد این مرد روز حادثه بارها با مقتول تماس گرفته و از ساعت ١٣ تا ١٨ همان روز تلفن او در خانه مقتول آنتن‌دهی داشت. این سرنخ تحقیقات پلیس را وارد مرحله تازه‌ای کرد و مهرداد در اربیل عراق ردیابی و بازداشت شد. مهرداد پس از انتقال به ایران مورد بازجویی قرار گرفت اما منکر دست‌داشتن در جنایت شد و گفت چند ماه قبل قربانی را برای اولین‌بار در مترو دیده، اما بعد از آن هرگز با او ملاقات نداشته است.

با وجود انکارهای متهم و با توجه به مدرک‌های ارائه‌شده از مخابرات، برای او کیفرخواست صادر شد و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. متهم در جلسه رسیدگی یک‌بار دیگر قتل را انکار کرد اما با توجه به مدارک موجود قضات دادگاه او را به قصاص محکوم کردند.

حکم صادره مورد ‌اعتراض متهم قرار گرفت و در دیوان عالی کشور تحت‌رسیدگی قرار گرفت و قضات دیوان، اعتراض مهرداد را قبول کردند و دلایل را برای محکوم‌کردن او کافی ندانستند. به‌این‌ترتیب، پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم‌عرض فرستاده شد و مهرداد این‌بار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران بار دیگر محاکمه شد و اتهام قتل را انکار کرد.

او گفت: چون به ترکیه و عراق سفر می‌کردم و از آنجا کفش می‌آوردم، از محل زندگی‌ام در سلماس به تهران ‌آمده بودم تا از مغازه‌های کفش‌فروشی سفارش بگیرم. در ایستگاه مترو با مقتول روبه‌رو شدم. او سر صحبت را باز کرد و گفت ماساژور است. او شماره تلفنم را گرفت و گفت از دوستانش برایم سفارش می‌گیرد. من از او جدا شدم اما چند دقیقه بعد با من تماس گرفت و من را به خانه‌اش دعوت کرد اما من به ترمینال رفتم و به سلماس برگشتم. نمی‌دانم چه کسی او را کشته است. من بی‌دلیل در زندانم و از همسر و فرزندم دور مانده‌ام.

هیئت قضائی در پایان جلسه دادگاه وارد شور شد و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، حکم تبرئه این متهم را صادر کرد.

حکم این‌بار در دیوان عالی کشور ‌تأیید شد. درحالی‌که با گذشت چندسال از این قتل، متهم دیگری بازداشت نشده و پلیس سرنخ جدیدی به‌دست نیاورده بود. اولیای‌دم در دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند و درخواست کردند تا دیه قربانی از صندوق بیت‌المال پرداخت شود.

قضات دادگاه درخواست اولیای‌دم را پذیرفتند و حکم به پرداخت دیه از صندوق بیت‌المال صادر کردند.

برچسب ها: قتل ماساژور ابهام