معضلات شهرسازی و شهرفروشی در تهران را نتیجهی اقتصاد وابسته به فروش نفت و سود نجومی ساختوساز دانسته و میگوید: بالاخره یک روز مجبور هستیم تهران را خالی کنیم.
به گزارش ایلنا، تورج فرهادی (قائممقام معاونت معماری و شهرسازی شهرداری تهران) در گفتگویی تفصیلی، در رابطه با شهرفروشی و چشم بستن روی تخلفات چند هزار متری در شهرداری تهران با بیان اینکه برای تحلیل مسائل و معضلات تهران در زمینه شهرسازی باید به شرایط کلی کشور توجه کنیم، تصریح کرد: ما با شرایطی روبهرو هستیم که ۲۷ درصد جمعیت کل کشور در یک درصد از مساحت آن یعنی تهران متمرکز شده است. ۵۰ درصد بودجه عمومی، مراکز سیاسی، خدماتی، اجتماعی و فرهنگی هم این جا متمرکز شدهاند. تهران از لحاظ پدافند غیرعامل وضعیت مناسبی ندارد و جمع کردن این میزان جمعیت در یک نقطه، یعنی همه تخممرغها را در یک سبد جمع کردن و خود یک خطر بالقوه است.
پزشک، مغازهدار، مهندس و همه مشاغل در ساخت و ساز ورود میکنند
وی، بحران را در تجاری شدن صنعت ساختمان و در نتیجه سودآوری شهرفروشی دانسته و ادامه داد: رشد جمعیت در محدوده شهر تهران دو برابر داخل شهر است، روستاها یکی یکی در حال خالی شدن هستند و مردم از روستاها برای دریافت مطالبات اقتصادی به تهران میآیند تا حق خود را از پول نفت کشور بگیرند. چهل سال بعد از انقلاب، ۴۳ میلیون به جمعیت اضافه شده که ۳۳ میلیون نفر آن در سن جوانی هستند. این میزان جمعیت برای هر کشوری یک فرصت عالی است، اما در کشور ما تبدیل به یک تهدید شده و نتواستهایم برای اشتغالشان فکری کنیم. اما چون به سمت صنعتی شدن نرفتهایم، فرهنگمان همان فرهنگ کشاورزی است. از سوی دیگر در جای خالی صنعت تولیدی، صنعت ساختمان به یک تجارت تبدیل شده است، آن هم تجارتی که بهصورت ازهم گسیخته سود و منفعت تولید میکند.
یک روز مجبوریم تهران را خالی کنیم
فرهادی با بیان اینکه کمکاریها و عدم رویکرد دقیق و فنی باعث شده یکسری مسکن بیکیفیت تولید شود که ناپایداری شهر را توسعه داده است، افزود: در شرایطی که ساخت و ساز تبدیل به تجارت شده است، پول نفت به دست بعضی بیشتر میرسد و تجارت ساخت و ساز سود عظیمی را تولید میکند و همه سعی میکنند سبقت بگیرند. پزشک، مغازهدار، مهندس و همه مشاغل در ساخت و ساز ورود میکنند چون سود خوبی تولید میکند. در این شرایط افرادی که به کانون قدرت نزدیکتر هستند یا ثروت بیشتری دارند، قانون را راحتتر دور میزنند.
قائممقام معاونت معماری و شهرسازی شهرداری تهران ادامه داد: شهر تهران بدون برنامه به خصوص بعد از انقلاب به طرز وحشتناکی توسعه پیدا کرده است. از سوی دیگر مسئله زیست محیطی هم مطرح است، چهار سد به تهران آبرسانی میکنند و چاههای غیرمجازی که حفر کردهاند، باعث فرونشست زمین شده. این امر در آینده باعث میشود، دشتهای اطراف تهران و قزوین بیابان شود و بحران آب را بهصورت جدی خواهیم داشت و مجبور هستیم یک روز تهران را خالی کنیم.
ساختارشکنیها از دوران آقای کرباسچی آغاز شد
وی با اشاره به تاریخ مدیریت شهری آغاز روند شهرفروشی را از روزی دانست که شهرداری مجبور شد، خودش هزینههای اداره شهر را پرداخت کند و افزود: ساختارشکنیها از دوران آقای کرباسچی آغاز شد، او اولین شهرداری بود که در تهران گُل آورد، با وجود آنکه به او گفتند مردم گُلها را خواهند کند، گفت آنقدر گل بیاورید تا مردم دیگر گُلها را نچییند و از گُل چیدن خسته شوند. اما دولت به شهرداری ابلاغ کرد که باید شخصا خود را اداره کرده و از محل فروش تراکم هزینه اداره شهر را بپردازد، درنتیجه از دوره آقای کرباسچی فروش تراکم، نه البته به شدت امروز آغاز شد و تهران تبدیل به یک شهر کاملا اقتصادی شده و خود به خود به سمت تجاری شدن رفت.
روی کار آمدن داعیهداران سیاسی در شهرداری
فرهادی افزود: در ادامه افرادی روی کار آمدند که داعیه سیاسی پیدا کردند و سعی داشتند، افرادی که به لحاظ فکری و محرمیت نزدیکتر بودند را کنار خود جمع کنند. من قضاوت نمیکنم که این اقدام از لحاظ سیاسی درست یا غلط بود، اما این افراد سعی کردند، کلونیهای همسو در اطراف خود تشکیل دهند. پس میتوان گفت در برخی موقعیتها، سیاستهای کلان دچار مشکل بوده و برخی نقاط این اشتباهات ناشی از لغزش خود افراد بوده است.
همه به شهرداری به شکل خمره پول نگاه میکنند
وی با بیان اینکه به علت نبود سیستم پایش کننده قوی، احزاب مناسب، نهادهای اجتماعی قوی و عدم توجه به مردم این روند نامناسب ادامه یافته است، گفت: شهرهایی که تراکم میفروشند، صاحب مشارکت نخواهند شد، چراکه همه به شهرداری به شکل خمره پول نگاه میکنند. با خود میگویند در شهرداری پول زیاد است، میرویم و از شهرداری پول میگیرم در نتیجه مساجد، هیئتها و همه نهادها میآیند تا از شهرداری پول بگیرند، خوب این پول از کجا میآید، مشخص است از شهر فروشی! وقتی این نگاه وجود دارد، برخی از سنتهای خوب ما هم از بین میرود.
به گفته فرهادی، تا زمانی که شهرفروشی وجود دارد، مشارکت ایجاد نمیشود و با آنکه حدود ۲۷ سال است مدام از درآمدهای پایدار بهعنوان منبع درآمدی جایگزین حرف میزنیم، اما هیچ وقت بستهی پیشنهادی روی میز قرار نگرفته است.
تهران، بهشت پولدارهاست
قائممقام معاونت معماری و شهرسازی شهرداری تهران با بیان اینکه راهحل پرداخت عادلانه عوارض است، ادامه داد: با اینحال یکسری فشارهای اقتصادی به مردم وارد کردیم و نمیتوانیم تبعاتِ اجتماعی پرداختِ هزینهی ادارهی شهر توسط مردم را بپردازیم چراکه مردم تحت فشار اقتصادی هستند و ما نتوانستهایم عدالت اجتماعی و اقتصادی را ایجاد کنیم و تعداد قشر متوسط روز به روز کمتر و کمتر شده و یک عده مدام پولدارتر میشوند. جامعه در حال دوقطبی شدن است، اما قسمت عمدهی هزینهی ادارهی جامعه هم برعهده همین طبقهی ضعیف است. مالیات بهصورت روتین از حقوق کارمندان کم میشود، اما تاجران و ثروتمندان مالیات خود را به موقع پرداخت نکرده و مدام به دنبال راههایی برای فرار از آن هستند، درحقیقت تهران بهشت پولدارهاست.
مردم بیاعتماد هستند و در مقابل هر چیزی موضع منفی میگیرند
وی ادامه داد: منابع پایدار یعنی هزینه واقعی اداره شهر را از مردم بگیرید. یک آپارتمان در شمال تهران که ماهی ۳ میلیون شارژ ساختمان میدهد، اما فقط سالی ۴۰۰ هزار تومان عوارض شهر پرداخت میکند. با این عدد نمیشود شهر را اداره کرد، در واقعیت این واحد باید سالی ۴۰ میلیون عوارض پرداخت کند. اگر عادلانه تقسیم شود، قشرهای پایین و ضعیف مثلاً باید سالی یک میلیون تومان عوارض پرداخت کنند، اما مردم بیاعتماد هستند و در مقابل هر چیزی سعی میکنند، موضع منفی بگیرند.
پیش از سال ۸۶ و ابلاغ طرح جامع، تهران فقط با ۸۰۰۰ بخشنامه اداره میشد
فرهادی با بیان اینکه وقتی سیاستهای کلان اینقدر غلط باشد، نباید انتظار بیشتری داشته باشیم. پیش از سال ۸۶ و ابلاغ طرح جامع و تفصیلی، شهر تهران بهجای برنامهای دقیق و مدون فقط با ۸۰۰۰ بخشنامه اداره میشد، به نقش دولت در این آشفتگیها اشاره کرده و افزود: شهرداریها نهاد مجری و غیردولتی هستند، اما دولت، حاکمیت خود را از دست نمیدهد. دهدارِ لبِ مرز هم بهصورت سلسله مراتبی مستقیم به سطوح بالای حاکمیت متصل است. طرح جامع و تفصیلی از سال ۸۲ شروع شد و شهرداری هزینهی تهیه سند را داد. دولت هم مشارکت کرد و قرار بود نهادی پالایش و نحوهی اجرای طرح تفصیلی را انجام دهد اما دولت یک دفعه این نهاد را حذف کرد، انگار میخواست خود را کنار بکشد.
دولت از جایگاه نظارتی خود در شهر کنار کشید
فرهادی ادامه داد: من نمیخواهم اسم بیاورم اما قرار بود دولت سند راهبردی سیما و منظر شهر را شش ماهه به شهرداری تحویل دهد و فکری به حال سیما و منظر شهری بکند، اما نه دولت و نه شهرداری به سندهای خود وفادار نمادند. در اجرا هم به سندهای خود وفادار نبودند و جایی که باید نقش نظارتی دولت قوی میبود، خودش را کنار کشید و شهرداری ناظر و مجری شد. دولت هم فقط نشست و انتقاد کرد، البته یک درگیری سیاسی هم بین این دو طیف بود و هر که زورش بیشتر بود، اقدامی صورت میداد.
وی در رابطه با نقش شورای شهر در بده بستانها و سرنوشت شهر تهران هم تاکید کرد که شورای شهر فقط توانسته در این امورات بهصورت اقتضایی ورود کند و نیاز به برش و نظارت پررنگتر دارد.
این مدیر شهری در پاسخ به این سوال که چرا شهرداری پس از لغو مصوبه برج-باغ؛ مصوبهای که موجب نابودی بخش اعظم باغهای تهران شد؛ شورای پنجم آن را ابلاغ نکرد، گفت: وقتی مصوبه برج باغها توسط شورای شهر لغو شد آقای مهدی حجت (معاون قبلی شهرسازی و معماری شهرداری تهران) تصمیم گرفت با طمانینه بیشتری در مورد مصوبه عمل کند. نگاهش این بود که اجرای مصوبه دفعه در شهرداری یک شُک ایجاد میکند.
نجفی گرچه میخواست رویکرد انقباضی را پیشه کند اما با ۶۷ هزار نیرو و بحران پرداخت حقوق مواجه شد
فرهادی با اشاره به شرایطی که شهرداری در زمان روی کار آمدن نجفی با آن روبهرو بود، افزود: نجفی آمده بود تا کمی فضا را تلطیف کرده و هزینهها را کاهش دهد و الگوی مصرف بهتری را ترویج کنند. به هر حال نجفی؛ یک آدم بودجهای بود و پیش از این در سازمان برنامه و بودجه کار کرده بود و میخواست رویکرد انقباضی را پیشه کند اما وقتی به شهرداری آمد، یکدفعه با ۶۷ هزار نیرو مواجه شد و اینکه باید ماهانه ۵۰۰ میلیارد تومان به آنها حقوق دهد و همان ماههای اول با بحران پرداخت حقوق مواجه شد.
کل صنعت ما همان ساختوساز است که منافعش فقط به یک عده میرسد
وی افزود: هرچه شوک به بازار ساخت و ساز وارد شود، اداره دولت و شهر سختتر میشود. چراکه ما چیزی به اسم "صنعت" در کشورمان نداریم، کل صنعت ما همان ساختوساز است. این ساخت و ساز بین یک عده منافعی را تولید میکند و هزینههای اداره شهر هم متاسفانه توسط این یک عده تامین میشود. بنابراین مدیر شهری باید علیرغم میل باطنی خود بسیار با طمانینه عمل کند. گفتن و اعتراف این موضوع برای من بسیار سخت است، اما این اتفاق میافتاد.
درآمد پایدار که نداریم، کارهای عمرانی خوابیده، دولت و شهرداری هم پول ندارند
دولت همیشه کم میآورد
فرهادی به اشاره به تبعات مصوبه برج-باغ و اینکه از خیل باغهای تهران فقط ۵ الی ۶ هزار باغ باقیمانده است، ادامه داد: درآمد پایدار که نداریم، کارهای عمرانی هم خوابیده، دولت و شهرداری هم که پول ندارد، یک مقدار پول نفت است که به نحوی در دست مردم انباشته شده و باید با یک سیاستی از دست مردم خارج شود. توجه کنید که ۹۰ درصد از بودجه کشور صرف امور توزیعی (حقوق و مزایا) و ۱۰ درصد صرف امور عمرانی (ارزش افزوده) میشود و دولت همیشه کم میآورد و مجبور میشود از بودجه عمرانی به بودجه توزیعی تزریق کند. در کشورهای توسعهیافته این روند برعکس است و از آنجا که در کشور ما ارزشی تولید نمیشود، درنتیجه ارزش پول هم روز بهروز کاهش مییابد. دولت احمدینژاد هم تعداد زیادی پروژه را نیمهکاره رها کرده است، تعداد زیادی پیمانکار هم بدهکار هستند. سال گذشته دولت ۵ درصد از این ۱۰ درصد را بهجای بدهی به پیمانکاران پرداخت کرد و بقیه بودجه عمرانی دوباره به بودجه توزیعی تزریق شد.
پای سوداگران که به باغها باز شد، باغها را خراب کردند، شهرداری واداد و اتفاقات غیرقابل کنترلی افتاد
وی در پاسخ به این سوال که چرا زمان تصویب مصوبه برج باغ به آینده فکر نکردند و چرا چشم خود را روی هزینههایی که این مصوبه برای تهران خواهد داشت؛ بستند، گفت: شورای دوم مصوبه برج باغها را تصویب کرد، اما دولت احمدینژاد نباید در طرح تفضیلی روی آن تاکید میکرد. بند ۳_ ۱۴ هنوز در طرح تفضیلی وجود دارد، شورای عالی باید هرچه زودتر در مورد آن تصمیم بگیرد و نباید از اول این بند را اضافه میکرد. شورای شهر میخواست جلوی نابودی باغات را بگیرد و تصور میکرد با مصوبه میتواند ۳۰ درصد باغ را حفظ کند و ۷۰ درصد اجازه ساخت بدهد.
آدمهایی که دفاتر خدمات الکترونیک را اجرایی کردند به ایدههای اولیه آن وفادار نبودند
فرهادی افزود: وقتی پای سوداگران به باغها باز شد، باغها را صد در صد خراب کردند و شهرداری واداد و اتفاقات غیرقابل کنترل و بسیار عجیبی افتاد. از این دست اتفاقات بسیار است. برای مثال قالیباف فکر میکرد اگر دفتر خدمات الکترونیک را تولید کند، دیگر مردم به شهرداری و پشت درِ اتاقِ مسئولان نمیآیند و این دفاتر مثل دفاتر پلیس + 10 عمل میکند. اما دقیق فکر نکرد که "ساخت و ساز" تجارت و صنعت است و صدور "پروانه ساخت" شبیه پاسپورت دادن در پلیس+ ۱۰ نیست. آدمهایی که این دفاتر را اجرایی کردند، به ایدههای اولیه آن وفادار نبودند. فراموش نکنیم کسی نمیخواهد طرحش بد باشد و نتیجه منفی دهد اما گاهی اوقات کاهلی میکنیم و خیلی اوقات این اتفاق در کل کشور افتاده است.
چون بیاعتمادی به وجود آمده، مردم اگر اقدامی به ضررشان باشد هم گوش نمیکنند
وی ادامه داد: وقتی چندی پیش با جایکا (آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن) مشورت میکردیم، صمیمانه به ما گفتند که باید تحمل درد جراحی و آمپول را در کشورتان داشته باشید. ولی اول باید این درد را خودمان تحمل کنیم و بعد از مردم انتظار داشته باشیم این درد را بکشند. مردم تا به حال فقط دیدهاند که ما حرف زدهایم و در نتیجه اعتمادشان را به ما از دست دادهاند. در یک مقطعی آقای قالیباف کلی هزینه کرد تا بگوید «زمین پاک و آسمان آبی» ولی اگر مردم اعتماد داشتند٬ نیاز به این همه هزینه نبود. یک کلام میگفتند، آشغالهای خود را روی زمین نریزد، با ماشین شخصی بیرون نیایید و مردم گوش میکردند اما چون بیاعتمادی به وجود آمده، مردم حتی اگر اقدامی به ضررشان باشد هم گوش نمیکنند.
کار ما با حراست و سازمان بازرسی راه نمیافتد
قائممقام معاونت معماری و شهرسازی شهرداری تهران در واکنش به این سوال که چرا در شهرداری نه تنها قانون اجرا نمیشود، بلکه با قانونشکنان هم برخورد جدی صورت نمیگیرد و تا وقتی با آنها برخورد نشود، مردم هم به قانون پایبند نخواهد بود، گفت: کار ما با حراست و سازمان بازرسی راه نمیافتد. ما باید به یک انسجام اجتماعی برسیم که منافع عمومی به منافع شخصی ترجیح داده شود. این امر با آموزش، فضا دادن به اندیشههای نو و حزبها ممکن میشود و باید رویکردمان را تغییر دهیم و این تغییر رویکرد باید از بالا شروع شود. باید زیرساختهای حقوق شهروندی در جایگاه قانونگذاری تامین شده و همه به آن پایبند باشند. قانون باید با نظارت دقیق شورای شهر حاکم شود و تا زمانی که این امر حاکم نشود شاهد هیچ اتفاقی جدیدی نخواهیم بود. من اصلا در این رابطه رویکرد سیاسی ندارم و برایم مهم نیست.
بهترین قانونگذاری، برنامهریزی و طرح آنی است
فرهادی ادامه داد: همه مردم در این شهر هر حق دارند و بهترین قانونگذاری، برنامهریزی و طرح آنی است که بتواند مردم را به آنچه شأن واقعی آفرینششان است، برساند و به مردم این امکان را بدهد که مثل انسان زندگی کنند و فرصت اندیشه داشته باشند. آرزوی همه این است که فرزندانمان در آرامش و با کیفیت بهتر زندگی کنند، اما آیا به واقع این میراث را برای آیندگان باقی گذاشتیم؟ تا وقتی واقعیت را نپذیریم، تغییری رخ نخواهد داد و همه باید در چارچوب قانون حرکت کنیم و این شامل همه ما میشود. ما به قانون پایبند نیستم و درنتیجه به شیوهنامهها و آییننامهها و مقررات هم پایبند نخواهیم بود.
اینطور تصویر کردهاند که شهرداری فقط در راستای نابودی منافع عمومی حرکت میکند
وی با اشاره به معضلات تهران و تاکید برای استفاده از ظرفیتهای باقیمانده، افزود:. باید از روشهای TDR (انتقال حق توسعه) استفاده کنیم. ما به مردم میگوییم باغت را نساز و باید در عوض به او بگوییم که ما باغت را از تو میگیریم و این حق را به شما میدهیم که جای دیگر بسازی، باید یک جای دیگر شهر به او این حق توسعه را بدهیم و قانون باید پشتیبان آن شود. باید ظرفیتهای بهجا مانده را درست استفاده کنیم تا فشارهایی که به شهر آمده را کاهش دهیم.
وی در پاسخ به این سوال که باتوجه به شرایط و عدم پایبندی به قانون چه چیزی در شهرداری تغییر کرده است که موجب میشود همین فرصتهای باقیمانده نابود نخواهد شد؟ افزود: بعضی اوقات فکر میکنیم کاری که انجام دادهایم درست است و بعد وقتی به انتهای مسیر رسیدیم، متوجه میشویم که اشتباه کردهایم. برای مثال پادگان ۰۶ ظرفیتهای بالقوه فراوان دارد، اما من تا به حال مسولیتی نداشتم که تا این حد دخالت کنم اما همیشه از مواضعم دفاع کرده و حرفم را زدهام. از بیرون تصویر شکل عجیب غریبی از شهرداری درست کردهاند که انگار دارد فقط در راستای نابودی منافع عمومی حرکت میکند، همه در این شرایط سهمی دارند، نمیتوان گفت فقط یک ارگان کوتاهی کرده است.
مردم از یکسری رویهها خسته شدهاند و دیگر نمیکِشند
قائممقام معاونت معماری و شهرسازی شهرداری تهران ادامه داد: احساس میکنم غلبه رویکرد منطقی بیشتر شده است، این امر فارغ از هیجانات کاذبی است که برخی افراد و گروهها در سطح گفتگو ایجاد میکنند. شاید این امر به صلاح شهر نبوده و فرصت تفکر و تصمیم را هم از مدیر میگیرد. این تغییر نتیجه نگاه مردم است، وقتی یک میلیون نفر تا نصف شب در صف میایستند و به آقای هاشمی رأی میدهند، آنهم فردی که تا به حال رای نداده است، این نشان دهد که مردم از یکسری رویهها و روندها خسته شدهاند و دیگر نمیکِشند.
شورای شهر هنوز به شعارهای خود پایبند نیست
فرهادی با بیان اینکه ما از این ظرفیت مشارکت مردم استفاده نمیکنیم و به محض اینکه رای را گرفتیم، بهجای تقویت دیگر با مردم کار نداریم، افزود: اما اگر به مردم اجازه داده و آنها را تقویت کنیم تا در سیستم بمانند، هم سیستم، هم نماینده مجلس، هم من را خواهند پایید. گفتگوهایی که ایجاد شده است، نشان میدهد که شورای شهر هنوز به شعارهای خود پایبند نبوده و انتخاب اخیر هم همین را نشان دهد. انتخاب اخیر با وجود فشار زیادی که به شورا وارد شد منطقی بود، اینکه ۱۹ نفر رای دادند نشان داد به گذشته با دقت بیشتری نگاه کردند، در دوره اول شورا شاهد این اجماع نبود.
اصلاحطلبان میگفتند: ژنرال زیاد داریم، اصولگراها میگفتند: تو اصلاحطلبی
وی در انتها خاطرنشان کرد: من میخواستم در انتخابات شورای پنجم شرکت کنم، در انتخابات مستقل بودم اما هیچ گروهی ما را نپسندید، اصلاحطلبان گفتند ما ژنرال زیاد داریم و اصولگراها گفتند شما اصلاحطلب هستید. من در لیست امید و خدمت نبودم، من به عنوان یک فرد آزاد و مستقل دوست داشتم، به هر روشی شده وارد شورا شوم، اما دیدم که گروهها، روش و خط کشیهای خودشان را دارند و در این لابیها نتوانستم جای خود را بازکنم.
قائم مقام معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران با بیان اینکه تکلیف خود دانستم به عنوان یک شهروند در این انتخابات شرکت کنم، ادامه داد: هرچند شاید کلمه تکلیف اصطلاح درستی نباشد. بعضی از کلمات اینقدر استفاده شدهاند که مبتذل شده و معنای خود را از دست دادهاند. در هر حال فکر میکنم شرایط ما وقتی بهتر میشود که در چارچوبهای ساختاری خود پوستاندازی کنیم. یعنی هرچیز و هر کس سر جای خود قرار گیرد و رویکرد قانونیمان میتواند پشتوانه خوبی برای آن باشد و درنتیجه انسجام اجتماعی ایجاد شود، به غیر از این هر راه دیگری اشتباه خواهد بود و هزینه راه برگشت بسیار سنگین خواهد.