bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۶۲۲۷۳
جوادی حصار در گفتگو با فرارو

نمی‌خواهند به این فکر کنند که ماجرای جایگزین چیست؟

گروهی که در خیابان‌ها شعار می‌دادند با گروه اوپوزیسیون برانداز متفاوت است. آن‌هایی که شعار می‌دادند معترض وضع موجودند و می‌خواهند فضا عوض شود. کسی که می‌گوید حقوق مرا رعایت کنید، نمی‌گوید جمهوری اسلامی را عوض کنید. او فقط معترض حقوق خود است. هرکدام از این‌ها یک معنا دارد.

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۳ - ۱۷ خرداد ۱۳۹۷
فرارو- در همان روز‌های ناآرامی‌های بعضی شهر‌های ایران، بسیاری از کارشناسان در تحلیل اعتراضات خیابانی می‌گفتند، معترضین فقط می‌دانند چه نمی‌خواهند. نقطه شروع این اعتراضات در مشهد بود. مخالفین سیاسی دولت تجمعی برپا کرده بودند که به زبان بسیار ساده کنترل تجمع ضددولتی از دست آن‌ها خارج شد و در چند روز تجمعاتی در بعضی شهر‌ها به همراه داشت که رفتار‌ها و شعار‌های ساختارشکنانه در آن سر داده می‌شد.

همه تحلیلگران اتفاق نظر داشتند که اعتراضات سازماندهی و انسجام نداشت؛ بنابراین نمی‌شد به آن‌ها یک جنبش اطلاق کرد، بلکه بیشتر یک شورش بودند. بعضی تحلیل گران به زبان بسیار ساده می‌گفتند معترضین بغض فروخورده‌ای داشته اند که حالا مانند یک زخم سر باز کرده است. برخی تحلیل گران نیز با زبان آکادمیک خود، ناآرامی‌ها را محصول دیگری سازی‌های حکومت دانستند.

قبل از این اعتراضات نیز بعضی سلبریتی‌ها، در فضای مجازی می‌گفتند از رایی که به حسن روحانی داده اند پشیمانند. حامیان دولت این اظهار پشیمانی‌ها را یک بازی در زمین جریان مخالف خود می‌دانستند و میگفتند مخالفان سعی در ناامید کردن جامعه از دولت دارند. همه این اتفاقات با فاصله چند ماه از انتخابات ریاست جمهوری رخ داد. اکنون هم که یک سال از انتخابات گذشته است، اعتراض‌ها و واکنش‌ها به دولت حسن روحانی دیده می‌شود. با همه این‌ها فقط اعتراضات و واکنش‌های جریان سیاسی اصولگراست که برای پیشمانی‌ها آلترناتیو دارد و بخشی از مخالفان دولت اوپوزیسیون محسوب می‌شوند.

عبدی: برانداز اصلاح طلبان را خطرناک می‌داند
عباس عبدی، روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در این باره به روزنامه اعتماد گفته: اپوزیسیون برانداز به این دلیل حمله به اصلاح‌طلبان به‌ویژه در توییتر را در دستور کار خود قرار داده‌اند که تصور می‌کنند، اصلاح‌طلبان می‌توانند در مردم امید به اصلاحات و بهبود را زنده نگه دارند. بهترین راهی که اپوزیسیون خارج از کشور پیش پای خود می‌بیند این است که این امید را از بین ببرد و با از بین رفتن امید تمام نیرو‌ها متوجه براندازان خواهند شد. دلیل دیگر این است که آن‌ها از کل سیستم عبور کرده‌اند و امکان بقایی برای آن تصور نمی‌کنند. فکر می‌کنند به دلیل فشار خارجی یا انواع دیگر فشار‌ها می‌توانند به هدف‌شان برسند. تنها مانع پیش‌روی خود را بخش قابل‌توجهی از اصلاح‌طلبان می‌بینند که با وجود نقد‌های جدی به نظام، اما موافق این نوع رفتار‌های براندازان نیستند. آن‌ها اصلاح‌طلبان را خطرناک می‌دانند.

او ادامه می‌دهد: اوپوزیسیون برانداز در شرایط کنونی اهمیتی ندارد. اگر اصلاح‌طلبان خط مشی روشنی برای برون‌رفت از بحران داشته باشند، این جریانات هیچ اهمیتی ندارند. اگر مهم بودند، سعی نمی‌کردند با همین کار‌های فیک و توییتر‌بازی اصلاحات را تخریب کنند.

فرضا تمومه ماجرا؛ شما چه چیزی برای گفتن دارید؟
عبدی در ادامه این گفتگو هم به شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» که در برخی تجمعات دی ماه سر داده می‌شد اشاره می‌کند و می‌گوید: این شعار نیز به خودی خود خیلی مهم نیست بلکه فراگیری و پذیرش آن در جامعه باید بررسی بشود. این شعار کاملا سلبی است و خب فرضا تمومه ماجرا؛ شما چه چیزی برای گفتن دارید؟ نباید قضیه را از طریق شعار جدی گرفت. بلکه باید به مسائل اساسی‌تری پرداخت که مسائلی جدی است و زمینه‌های این شعار‌ها را تشکیل می‌دهد.

ماجرا دقیقا چیست؟
محمدصادق جوادی حصار، اما معتقد است که کسانی  معترضین حوادث دی ماه را نباید جزء برانداز حساب کرد. او به فرارو می‌گوید: من از کسانی که می‌گویند: «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» می‌پرسم این ماجرا دقیقا کدام است؟ ماجرای حمایت از اصلاح طلبان؟ ماجرای حمایت از اصولگرایان؟ ماجرای هم اندیشی اصلاح طلبان و اصولگرایان برای تعالی کشور؟ مخالف مشترک اصلاح طلبان و اصولگرایان با هرج و مرج؟ اول باید «ماجرا» تعریف شود که ما بدانیم چه چیزی تمام شده است. بعد از آنکه مشخص شود کدام ماجرا تمام شده، باید بپرسیم این ماجرا از نگاه چه کسانی تمام شده است. آیا افرادی که می‌گویند «دیگه تمومه ماجرا»، ظرفیت و استعداد ماجرای جدیدی که بتواند جایگزین ماجرای تمام شده باشد را دارند یا ندارند؟

این فعال سیاسی ادامه می‌دهد: اگر منظور از ماجرا، حاکمیت جمهوری اسلامی است پس الان چه چیزی بر سر کار است؟ اگر از نظر تئوریک چیزی به پایان می‌رسد در عمل هم باید شاهد پایان آن باشیم. ما می‌گوییم از نظر ذهنی بین دو پیوند یک متارکه به وجود آمده است. این متراکه ذهنی تا به مرحله عملیات برسد، مقدماتی لازم دارد. اما بعد از مرحله تصمیم تا اجرا ما باید به این فکر کنیم که چه جایگزینی داریم؟ افرادی که می‌گویند ماجرا تمام شده است، نمی‌خواهند به این فکر کنند که ماجرای جایگزین چیست؟
 
جوادی حصار همچنین می‌گوید: چه تضمینی وجود دارد ماجرایی که در ذهن آنهاست با ماجرای موجود تفاوتی نداشته باشد؟ افرادی که چنینی شعار‌هایی می‌دهند، پدرانشان در ۴۰ سال قبل هم از همین حرف‌ها می‌زدند. می‌گفتند تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود. اما از نگاه خود این منتقدان، آیا وطن وطن شد؟

معترضین برانداز نبودند
این تحلیل‌گر مسائل سیاسی با بیا اینکه هیچ جریان اجتماعی و سیاسی منتقد را نباید نادیده گرفت و همه آن‌ها را باید به رسمیت شناخت می‌گوید: گروهی که در خیابان‌ها شعار می‌دادند با گروه اوپوزیسیون برانداز متفاوت است. آن‌هایی که شعار می‌دادند معترض وضع موجودند و می‌خواهند فضا عوض شود. کسی که می‌گوید حقوق مرا رعایت کنید، نمی‌گوید جمهوری اسلامی را عوض کنید. او فقط معترض حقوق خود است. هرکدام از این‌ها یک معنا دارد.

به اعتقاد جوادی حصار، معترضین می‌گویند اگر می‌گوید در جمهوری اسلامی استقلال باشد، آزادی باشد، امنیت اجتماعی و رفاه اجتماعی باشد با جمهوری اسلامی مشکلی نداریم. همین افراد چند ماه قبل از اعتراض‌های خیابانی پای صندوق‌های رای رفتند و به روحانی و رئیسی رای دادند. بالاخره رای دهندگان انتخابات ۹۶ در همین جامعه زندگی می‌کند و از جای دیگر نیامده اند.

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی می‌گوید: اوپوزیسیون برانداز با گفتن اینکه معترضین نیرو‌های او بوده اند می‌خواهد برای خود سرمایه اجتماعی درست کند. در حالی که این نیرو‌ها برانداز نبودند. در مقابل هم همه کسانی که ۲۲ بهمن به خیابان‌ها می‌روند را نمی‌شود اصولگرا یا اصلاح طلب نامید. آن‌ها افراد مختلفی هستند که طرفدران جمهوری اسلامی‌اند که البته ممکن است همپوشانی‌هایی هم با اصلاح طلبان یا اصولگرایان داشته باشند.
 
هیچ حاکمیتی خوب نیست مگر آنکه شهروندانش خوب فکر و عمل کنند
او می‌پرسد: کسانی که می‌گویند ماجرا تمام شد اولا باید بگویند کدام ماجرا؟ برای چه کسانی تمام شده است؟ چقدر از ماجرا تمام شده؟ آیا این ماجرا قابل اصلاح و ترمیم هست؟ جوادی حصار در ادامه می‌گوید: هیچ حاکمیتی خوب نیست مگر آنکه شهروندانش خوب فکر و عمل کنند. اگر ما ذهنیت تغییر را در ذهن خود و اطرافیان مان ایجاد نکنیم، تغییر سیستم هیچ کمکی به ما نمی‌کند. اولین تغییرات باید از حوزه فرد و اجتماعات کوچک شروع شود. مثلا اگر در گذشته تحصنی صورت می‌گرفت کلی پروپاگاندا صورت می‌گرفت. اما امروز تلویزیون جمهوری اسلامی هم تحصن کامیون داران را پخش می‌کند. این مسائل در جامعه به صورت تدریجی نهادینه می‌شود.

او با بیان اینکه مردم حق دارند مسالمت آمیز اعتراض کنند و فریاد بکشند می‌گوید: آن‌هایی که مسلمانند باید این آموزه‌های قرآنی را در ذهن خودشان داشته باشند. آموزه قرآنی به ما می‌گوید کسی نمی‌تواند صدایش را بلند کند و پرخاشگری کند، مگر آنکه به او ظلم شده باشد. به کسی که به خیابان می‌رود و اعتراض می‌کند ظلم شده است. او بی عدالتی، رانت، اختلاس و تضییع حقوق می‌بیند؛ بنابراین ما نباید بگوییم چرا اعتراض می‌کنی. اتفاقا باید بگوییم کاملا حق اعتراض داری و ما هم در انتقال این اعتراض به تو کمک می‌کنیم. اما اعتراض را باید مدیریت شده پیش برد. من حق اعتراض دارم، اما حق شیشه شکستن نه.

این فعال سیاسی در پایان می‌گوید: هم جمهوری اسلامی باید ظرفیت خود را بالا ببرد و صدای مخالفین را بشنود و هم مردم سعه صدرشان را بالا ببرند. به هرحال حتی اگر به زعم آن‌ها تغییر سیستم و حاکمیت صورت بگیرد تا زمانی که تغییر نگاه در روابط فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وجود نیاید ما فقط پوسته را عوض کرده ایم و محتوا همان محتواست.
bato-adv
bato-adv
bato-adv