bato-adv
کد خبر: ۳۷۲۹۰۴

بروجردی: استفاده از تلگرام طلایی و هاتگرام بدون مانع است

تصور برخی آن است که زندگی مسولان همچون دوران شاه است و آن ها مشغول تاراج و چپاول هستند/ فیلتر تلگرام تصمیم ملی بود البته از آن طرف تلگرام طلایی و هاتگرام را جایگزین کردند که ۲۰ میلیون عضو دارد/ تعرض به سفارت انگلیس و عربستان خطا بود/ هیچ گاه از حق حداکثری‌مان در دریای خزر کوتاه نخواهیم آمد/ حق دریافت غرامت از عراق برای ایران برای گرفتن خسارت محفوظ است
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۷
بروجردی: استفاده از تلگرام طلایی و هاتگرام بدون مانع است
 
علاالدین بروجردی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تعرض به سفارتخانه‌های انگلیس و عربستان را غیرعادی و خطا دانست و تاکید کرد: مسوولان امنیتی باید امنیت سفارت‌خانه‌ها را تامین کنند. نباید اجازه داد امنیت کشورمان به دلیل تصمیم عده‌ای و بدون نظر حاکمیت در عرصه بین المللی و جهانی زیر سوال رود.

به گزارش ایسنا، وی همچنین با دادن این اطمینان به مردم که تحریم‌های این دوره آمریکا متفاوت با تحریم‌های قبلی است گفت که سیاست نظام خروج از برجام نیست، باید با اقتدار از منافع ملی دفاع کرده و کارمان را با دنیا ادامه دهیم.

این نماینده اصولگرای مجلس با انتقاد از وضعیت مدیریت اقتصادی درکشور اظهار کرد: ۷۰ درصد مشکلات اقتصادی به تصمیمات داخلی و نحوه رفتار مردم بر می‌گردد. باید فرهنگ سازی شود.

بروجردی نماینده بروجرد، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجالس هفتم، هشتم، نهم و دو ساله اول دوره دهم بود، او ۱۴ سال بر یکی صندلی ریاست یکی از مهمترین کمیسیون‌های پارلمان تکیه زد و تبدیل به سیاستمداری با سابقه در این عرصه شد.
 
بروجردی به ارزیابی درباره وضعیت فعلی اقتصاد کشور و نحوه مدیریت آن، دلایل فیلتر تلگرام، پیامد‌های بعد از تعرض به سفارت خانه‌ها، وضعیت ایران در دریای خزر و آینده برجام پرداخت.

در شرایط فعلی جامعه حفظ اتحاد و انسجام بین مردم را چقدر ضروی می‌دانید؟
همواره امام (ره) و مقام معظم رهبری بر اتحاد مردم و انسجام جامعه تاکید داشتند. امام (ره) می‌فرمود: هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید این یعنی دشمن ما شناخته شده است و باید متمرکز آن باشیم. منتها برخی به دعوا‌های داخلی پرداخته که تضعیف کننده است و بدبینی ایجاد می‌کند؛ امروز قضاوت کف جامعه نسبت به همه بد است که اشکال اساسی ایجاد می‌کند.
امروز قضاوت کف جامعه نسبت به همه بد است، تصور برخی آن است که زندگی مسولان همچون دوران شاه است و آن‌ها مشغول تارج و چپاول هستند.

به عنوان نمونه اخیرا برای خرید به میوه فروشی رفتم، خانمی با تعجب پرسید مگه خودتان خرید می‌کنید؟ حتی می‌پرسید مگه خریدهایتان را به خانه‌تان نمی‌آورند؟ این یعنی برخی فکر می‌کنند زندگی مسئولان همچون دوران شاه است که این طور نیست. تصور برخی از مردم این است که همه با هم مشغول تاراج و چپاول هستند که واقعیت ندارد. اکثر زندگی مسئولان متوسط رو به پایین است. کم نیستند کسانی که مسئولیت ۲۰ یا ۳۰ ساله در ایران دارند، اما هنوز خانه ندارند. البته استثناء‌هایی هم مثل هر قشری وجود دارد، پزشکانی هستند که علیرغم داشتن تخصص با ساخت‌وساز و برج‌سازی از رسالت اصلی‌شان فاصله گرفته اند یا در مقابل پزشکان ماهری داریم که زندگی خیلی عادی دارند.

بر این اساس معتقدم در مجموعه مدیریت جامعه حفظ و افزایش اعتماد مردم بسیار مهم است گرچه برخورد‌های تند با مفسدان هم زیاد شده است. در زمان امام (ره) قائم مقام امام عزل شد و اگر بنی‌صدر فرار نمی‌کرد، دستگیر می‌شد. پس این طور نیست که افکار عمومی تصور می‌کند با دانه درشت‌ها برخورد نشده و مماشات می‌کنند؛ البته که نباید برخورد با برخی دانه درشت‌ها مثل جزایری تبدیل به سریال شده و مردم احساس کنند برخورد جدی نیست و الا برخورد‌های جدی زیادی صورت گرفته و قضات و مسئولان رده بالا در زندان کم نداریم.

به نظر شما اگر برخورد با متخلفان و مفسدان اقتصادی جدی‌تر شده و به مردم اطلاع داده شود، اعتماد مردم بیشتر جلب نخواهد شد؟
مقداری پروسه رسیدگی به جرائم در کشور ما طولانی است. مثلا با درگیری فردی در یکی از خیابان‌ها و به دنبال آن کشته شدن فردی دیگر انتظار مردم آن است که ضارب ۴۸ ساعته اعدام شود، اما وقتی پروسه رسیدگی به پرونده چند ماه طول می‌کشد، هم مردم فراموش می‌کنند و هم در زمان اجرای حکم اعدام ابراز نارحتی می‌کنند، چون تحولات زیاد است، شاید هم ایراد از نقص قانون است، اما جرم‌های اینگونه که قصاص را می‌طلبد و نمی‌تواند به هنگام باشد حتی در احساس امنیت هم اثرگذار است که در جامعه احساس امنیت از خود امنیت مهمتر است.

در هر صورت این ذهنیت که با دانه درشت‌های مفاسد اقتصادی مماشت می‌شود، درست نیست. البته از آن طرف هم طولانی‌شدن برخورد‌ها در تمامی جرائم از قتل تا مواد مخدر و سایر جرایم هم به صلاح نیست و باید این روند اصلاح شود.

ما در مجلس هشتم به زندانی در زاهدان رفتیم، گفتند ۳۰۰ نفر محکوم به اعدام وجود دارد که محکومان چنین باوری نداشتند. این‌ها به درست اجرا نشدن قانون بر می‌گردد. وقتی قانون داریم باید اجرا شود تا سوداگری از آن بترسند نه اینکه آمار معتادان میلیونی شده و سوداگری هزینه نداشته باشد حتی زندان برای آن‌ها صرف هم دارد، چون بعد از دستگیری در هتل مجانی به نام زندان می‌روند و احساس نمی‌کنند برایشان ارتکاب جرم هزینه دارد.

با توجه به این صحبت‌ها برخورد قاطع با مجرمان به خصوص قاچاقچیان کالا را چقدر ضروری می‌دانید؟ آن هم در شرایطی که مقام معظم رهبری همواره در این موضوع تاکیداتی داشتند.
مقام معظم رهبری چند بار فرمودند: کالا‌های قاچاق به آتش کشیده شود، اما نه تنها این کار صورت نمی‌گیرد که کالا‌های قاچاق را در انبار گذاشته و بعد از یکسال با متروکه شدن کالا آن را به مزایده می‌گذارند و دوباره به بازار بر می‌گردد. حال اینکه همین کالای قاچاق اثرات تخریبی بر کارخانجات نساجی و منسوجات دارد؛ باید بلافاصله آتش بزنند تا کسانی که دنبال این کار‌ها می‌روند، بدانند سود چندانی ندارد.

آیا بهتر نیست به جای آتش زدن این کالا‌ها را به نیازمندان و یا نهاد‌هایی همچون کمیته امداد داد؟
فرض بر آن است که کمیته امداد برای تامین مایحتاجش از کالا‌های داخلی استفاده کند تا کارخانه‌ها فعال شده و جوانان سر کار روند؛ طبیعتا اگر کالای قاچاق به کمیته امداد داده شود این چرخه دچار اخلال می‌شود، ولی به طور کلی باید منطقی بر اقتصاد حاکم باشد که فکر می‌کنم این منطق بر چرخه اقتصاد ما حاکم نیست، نتیجه آن می‌شود که قیمت‌ها افسار گسیخته بالا می‌رود.

نمونه نبود منطق بر اقتصاد را می‌توان بر نحوه عرضه سکه با هدف کاهش قیمت‌ها دید وقتی ۳۰ هزار سکه به یک نفر فروخته می‌شود یعنی اختیار به او دادید تا در فرصت دیگری دوباره سکه را به بازار تزریق کند و با قیمت بیشتری بفروشد، اما اگر قرار بر توزیع باشد باید به همه و به صورت عامه داده شود تا در سبد خانواده‌ها قرار گیرد و همه به قیمت بانک مرکزی و نه قیمت بالاتری بخرند. اشکالات این چنینی مشخص در کشور زیاد است.

صحبت‌های شما در حالی مطرح می‌شود که مسئولان به این نقایص و مشکلات اذعان دارند، اما سوال این است برای حل آن باید چه کرد؟ اجناس گران شده، اما تغییری در دریافتی کارمندان و کارگران به وجود نیامده است. مردم نگران هستند، چون تغییری در بهبود وضعیت اقتصادی نمی‌بینند. این تصور ایجاد شده اولویت مسئولان چیز‌های دیگری جز پرداختن به مشکلات مردم است. می‌پرسند وقتی مسائل اقتصادی دچار بحران است چرا مجلس موضوعات دیگری را در دستور کار دارد؟
فرض اولیه در مجلس آن است که دولت برای حل مشکلات لایحه ارائه کند؛ چون اگر ما بخواهیم طرحی ارائه دهیم در خاکریز بار مالی شورای نگهبان می‌ماند.

به هر حال باید در شرایط فعلی همه به این اتفاق‌نظر برسیم که سهم آمریکا در بروز مشکلات حداکثر ۲۰ تا ۳۰ درصد است و۷۰ درصد آن به تصمیمات داخلی بر می‌گردد؛ این یعنی دو سوم ایراد‌ها به مسئولان بر می‌گردد. سوال ما از اقتصاددانان مجلس و دولت آن است که چرا وضعیت اقتصادی به اینجا کشید؟ البته بعد دیگر به خود مردم بر می‌گردد مثلا در ترکیه با پایین آمدن ارزش لیر مردم دلار‌ها را آتش زدند. این حرکت نمادین نشان می‌دهد آن‌ها پشت دولت و حیثیت ملی شان ایستاده و برای تقویت پول ملی‌شان حتی دلاررا آتش می‌زنند، اما در اینجا با افزایش قیمت دلار وانت‌هایی به صورت فروشگاه سیار گاوصندوق می‌فروختند یعنی فرض را بر آن گذاشتند که مردم دلار خریده و در گاوصندوق می‌گذارند تا دو برابر شود، معامله‌ای مبهم که حتی امکان ضرر آن هم وجود دارد.

آیا منشا ایجاد چنین تفکری در مردم بررسی شده است؟ برای مسئولان این سوال به وجود نیامده که چرا مردم ایران چنین رفتاری نداشته اند؟
قطعا باید در این رابطه مسئولان به سمت فرهنگ‌سازی بروند که صداوسیما در آن نقش مهمی دارد. با هجوم مردم به سمت ذخیره دلار نه تنها ریسک بالایی متوجه شان خواهد شد که در نهایت منجر به افزایش قیمت‌ها می‌شود وضرر جامعه می‌شود لذا نقش رسانه به خصوص رسانه ملی در توجیه افکار عمومی بسیار کلیدی و اساسی است.

شما در حالی از نقش رسانه ملی صحبت می‌کنید که سال‌هاست بخشی از جامعه و برخی از مسوولان آن را به عنوان رسانه ملی نمی‌شناسند. از طرف دیگر تلگرام با تمامی آثار مخرب‌اش توانست تاثیرگذاری در جامعه داشته باشد، اما به هر دلیلی فیلتر و بنا به دستور رسانه‌های رسمی از آن خارج شد، خروجی این اقدام خودسانسوری رسانه‌های داخلی و باز گذاشتن فضا برای معاندان و دشمنان و تاثیرگذاری بر مردمی است که هنوز در تلگرام هستند. آیا با این اوصاف فیلتر تلگرام را کاری سنجیده و پخته می‌دانید؟
بر اساس وجود این واقعیت مورد تاکید مسئولان مربوطه تلگرام به دنبال طراحی ارز مجازی بود که خرید و فروش آن هم شروع شد؛ این باعث انتقال ده‌ها میلیارد از ثروت ملی ما می‌شد و امکان راه افتادن سونامی موسسات اعتباری وجود داشت، قطعا در این شرایط مردم از ما دلیل عدم مقابله با این اتفاق را می‌پرسیدند همان طور که درباره موسسات اعتباری پرسیدند؛ موسساتی که همچون قارچ روییده و زیرش عنوان با مجوز بانک مرکزی آمده بود. البته بعد‌ها آقایان گفتند این موسسات به آن‌ها ارتباطی نداشته و مجوز وزارت تعاون را دارد که خیلی عجیب و غریب است. در همین رابطه رییس بانک مرکزی و معاونانش در کمیسیون امنیت ملی توضیحاتی را مطرح کردند. حرفشان این بود که مردم در صورت داشتن آگاهی و دریافت هشدار‌های لازم سراغ این موسسات حتی در صورت دادن سود بیشتر نمی‌رفتند که امروز صد‌ها هزار نفرا حساس کنند مال باخته اند، البته با ترفندی پول هایشان پرداخت می‌شود، ولی خبری از آن سود‌ها نیست.
 
موضوع ارز مجازی تلگرام هم از این جنس بود که آقای فیروزآبادی رییس شورای عالی فضای مجازی آن را تشریح کردند پس فرض بر آن است که دفع دخل مقدر کنیم تا مقابله شود. از آن طرف هم تلگرام طلایی و هاتگرام را جایگزین کردند که ۲۰ میلیون عضو دارد و مسوولان اعلام کردند تلگرام طلایی و هاتگرام بدون مانع است.

فیلتر تلگرام تصمیم ملی بود. البته زمانی که تلگرام چهار میلیون کاربر در ایران داشت قوه قضاییه بر فیلتر تلگرام مصر بود و هشدار داد که روزی می‌رسد که نمی‌توان جلوی این سیر را گرفت اینکه سرنوشت و مقدرات کشور را به دست بیگانه بدهیم قطعا نادرست است.

با فیلتر تلگرام نه تنها بازار فیلترشکن‌ها گرم شد که ارز مجازی هم همچنان وجود دارد آیا باز هم در این شرایط شما فکر می‌کنید فیلتر تلگرام تصمیم منطقی و سنجیده و عاقلانه بود؟
یکی از دلایل فیلتر تلگرام جلوگیری از خرید و فروش ارز مجازی بود البته مسائل امنیتی و متعدد دیگر هم دخالت داشت.

البته برای پاسخ به این سوال باید بررسی کنیم چرا ما به دنبال حمایت تولید ایرانی رفتیم؟ تقریبا در آغاز پیروزی انقلاب صدرصد تسلیحات ما برون مرزی با محوریت آمریکا و حضور کشور‌های دیگر همچون روسیه بود؛ بعد از آن با آغاز تحریم‌ها ما به دنبال ساخت موشک رفتیم و اکنون جزو چند کشور برجسته دنیا در تولید موشک هستم که اگر تحریم نمی‌شدیم نه تنها به این توانمندی نمی‌رسیدیم که آن‌ها هم در هر مقطعی که می‌خواستند می‌توانستند ما را زمین بزنند؛ اکنون به دلیل همین توانمندی آمریکا و دیگر کشور‌ها ترسیده و برای آن به ما فشار وارد می‌کنند.

از طرف دیگر این یک واقعیت است که در بستر فضای مجازی و اطلاع‌رسانی ملی ضعیف هستیم و باید آن را تقویت کنیم. راه تقویت هم الزام و اجبار برای رسیدن به موفقیت است کما این‌که در بسیاری از مسائل ضعیف بوده و امروز به پیشرفت رسیده‌ایم. فکر می‌کنم در این مدت هم بستر‌های فضای مجازی داخلی نسبت به ۶ ماه قبل تقویت شده است.

بعد دیگر آن است که افکار عمومی معتقدند به دلیل وجود سرو‌های تلگرام در خارج کشوربا کار کردن با تلگرام هیچ مشکلی برای آن‌ها به وجود نمی‌آید و بگیر و ببند و احضار ندارند، اما این شامل پیام رسان‌های داخلی نمی‌شود.

به نظر شما چرا برخی مردم دراستفاده از پیام رسان‌های داخلی چنین تفکری دارند وفکر می‌کنند نمی‌توان به پیام رسان داخلی اعتماد کرد و در مقابل چنین اعتمادی به پیام رسان خارجی وجود دارد؟
طبیعتا باید این موضوع آسیب شناسی شود، ولی به هر حال تلگرام متعرض به شخصیت و زندگی خصوصی افراد شده و آفت امروز جامعه را به وجود آورد که خلاف همه موازین است. در عین حال، چون تلگرام قابل کنترل نیست قابل پیگیری شکایت نیست و حتی می‌تواند یک خانواده را از هم بپاشد بدون آن که قوه فضاییه و نظام از آن حمایت کند. این فرقی با چاقو زدن و شاهرگ بریدن ندارد، چون باعث خارج کردن افراد از سیکل طبیعی زندگی شان می‌شود.

کاملا قبول دارم که باید این موضوع در نشست‌های متعدد مورد بررسی همه جانبه جامعه‌شناسانه، روان‌شناسانه و امنیتی شود. مهم آن است که مردم احساس کنند این کار به نفعشان هست، چون نظام نمی‌تواند از افراد مورد تعرض حمایت کند و حقوق آن‌ها را بگیرد. این به زمان و بحث‌های متعدد نیاز دارد.

به نظر شما تلاشی صورت گرفته تا مردم نسبت به خطرات تلگرام قانع شوند؟
در هر صورت اینکه به سمت توانمند کردن ساختار‌های داخلی برویم کاملا منطقی است و اینکه افکار عمومی در این راه به ما اعتماد کنند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ چون شالوده نظام ما بر پایه اعتماد ملت به دولت است. مردم بدانند با این کار دیگر اتکای ما به خارج از کشور نیست و به دنبال دفاع از منافع مردم هستیم؛ به همین دلیل اگر متعرض به فردی شدند و آبرویش را برده و دروغی را نسبت دادند برخود می‌شود. این‌ها به فرهنگ سازی گسترده نیاز دارد که به نظرم کم کاری شده است.

در فضای فعلی شاهد بروز اتفاقاتی همچون تجمع جمعی از روحانیون در قم و در دست داشتن پلاکارد‌هایی تهدیدآمیز به رییس جمهور هستیم. با این اتفاق این سوال پیش می‌آید اگر با توهین کنندگان به رییس مجلس با پرتاب مهر و یا توهین به برخی نمایندگان در سخنرانی هایشان برخورد می‌شد دیگر شاهد تکرار این اتفاقات در قم نبودیم. نظر شما در این باره چیست؟
زمانی که توهین به رییس مجلس شد تیمی از کمیسیون امنیت ملی این موضوع را پیگیری کرد و به دنبال آن افراد خاطی احضار شدند، فکر می‌کنم احکامی هم صادر شد. در این بین مهم آن است که این کار‌ها صورت نگیرد که نمونه دیگر آن را در تعرض به برخی از سفارت خانه‌ها دیدیم.

طبق کنوانسیون اگر به سفارتخانه‌ای در کشورمان امنیت داده می‌شود نباید اقداماتی همچون آتش زدن آن رخ دهد. این حتی شامل سفارت انگلیس هم می‌شود. در آن دروران مقام معظم رهبری که همواره با ادبیاتی آکنده از نفرت از انگلیس صحبت کرده و آن را انگلیس خبیث خطاب می‌کند، این کار را نادرست خواندند. اولین اشکال این اقدامات آن است که امنیت کل سفارتخانه‌ها زیرسوال می‌رود و کشور ما ناامن تلقی می‌شود که سیاست نظام این نیست. این موضوع شامل سفارتخانه عربستان هم می‌شود و کاری که درباره این سفارتخانه رخ داد هم خطا بود و نباید صورت می‌گرفت.

به نظر شما چطور تعرض به سفارت خانه در کشور ما رخ می‌دهد که از لحاظ امنیتی در بالاترین سطح قرار داریم؟ چرا از انجام این کار‌ها ممانعت نشده و یا برخوردی با عوامل آن نمی‌شود؟ آیا برنامه‌ریزی خاصی پشت این اقدامات وجود دارد تا کشور را به سمت شرایط خاصی ببرند؟
در هر صورت این موضوع عادی نیست؛ چون مثلا در موضوع سفارت عربستان تا ساعت ۱۲ شب اتفاقی رخ نداد و پلیس احساس کرد خبری نیست به همین دلیل تعداد نیرو‌ها را متناسب با وضعیت آرایش داد. بعد از نقطه‌ای تعدادی کوکتول مولوتوف آماده پرتاب و حمله شد که این همان غافلگیری است و به دنبالش همه جا پر از دود آتش شد. این دو مورد یعنی تعرض به سفارتخانه‌های انگلس و عربستان هشدار دهنده است. اگر احتمال تعرض به سفارتخانه‌ای وجود دارد باید اقداماتی همچون بستن خیابان انجام شود تا امنیت باقی بماند، مسئولان امنیتی هم مشخصند. نباید اجازه دهیم امنیت کشورمان در عرصه بین المللی و جهانی زیر سوال رود؛ آن هم به دلیل تصمیمی که بدون نظر حاکمیت و از سوی افراد و گروه‌هایی گرفته می‌شود.

شما در حالی صحبت از پرهیز از هرگونه اقدام و اظهارات خلاف امنیت ملی کشور می‌کنید که صحبت‌های برخی نمایندگان باعث ایجاد فضای منفی علیه کشورمان می‌شود. نمونه آن طرح موضوع اعطای ۲۵۰۰ گرین‌کارت به فرزندان مقامات کشورمان است، نظرتان در این باره چیست؟
در این باره از وزیر اطلاعات در کمیسیون امنیت ملی سوال شد و ایشان آن را نفی کردند. البته در همان جلسه آقای ذوالنور تاکید داشت مستندات لازم را دارد. البته اگر چنین موضوعی وجود داشته باشد انتظار افکار عمومی دانستن ماجراست تا افراد از ابهام و شبهه خارج شوند. معتقدم اگر این گونه مطالب واقعیت داشته باشد باید به صورت مستند به دبیر شورای امنیت ملی و یا نهاد‌ها مسوول ارائه شود تا موضوع از طریق مجاری زیربط و در بالاترین سطح دنبال شود.

یکی دیگر از موضوعاتی که سوالات و ابهامات زیادی در جامعه ایجاد کرده کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر است، آیا امضای این کنوانسیون به معنای ایجاد خللی در سهم ایران است؟
از لحاظ سابقه تاریخی، در زمان اتحاد جماهیر شوروی، دو کشور ایران و شوروی مرز آبی در دریای خزر داشتند که به شهادت ده‌ها پرونده موجود در وزارت خارجه هر شناور ایرانی که خط وهمی حسینقلی – آستارا را که ۱۱ درصد بود را عبور می‌کرد، مورد هدف قرار می‌گرفت و زیر آب می‌رفت یعنی عملا علی رغم اینکه فرض بر سهم ۵۰، ۵۰ بود، اما در صحنه عمل حق بیشتر از ۱۱درصد قائل نبودند.

بعد از فروپاشی شوروی و تقسیم به چند کشور عملا ۵ کشور در دریای خزر سهیم شدند. ما همچنان برحفظ حداکثری حقوق‌مان متناسب با جایگاه‌مان در دریای خزر تاکید داریم و به همین دلیل هم علی رغم ده‌ها جلسه برگزار شده حتی در کنوانسیون اخیر در اجلاس سران قزاقستان هم این بخش جز بخش‌های تصمیم گیری نشده باقی ماند یعنی خط مبدا و بستر و زیربستر جز مسائلی است که همچنان باید مذاکره درباره آن ادامه پیدا کند تا به توافق نهایی برسد لذا آنچه در افکار عمومی مطرح است با واقعیت متفاوت است. ما در این دوران هیچ گاه از حق حداکثری خودمان کوتاه نیامده و به همین دلیل هم مذاکرات ادامه دارد و به نتیجه نهایی نرسیده است.

آیا موضوع سهم ایران در دریای خزر ارتباطی با موضوع برجام و کمک‌های روسیه به ایران دارد؟
هبچ ارتباطی ندارد، چون این بحث جدید نیست و به ۲۰ ساله گذشته بر می‌گردد و ارتباطی به برجام ندارد. تاریخ تولد آن خیلی قبلتر از برجام است.

این کنوانسیون ابعاد متعدد حقوقی شامل مسائل امنیتی، عدم اجازه به کشور‌های خارجی خارج از این محدوده برای حضور در دریای خزر، مسائل زیست محیطی، آبزیان و تروریسم و مبارزه باآن را در بر می‌گیرد که تنها میزان درصد آن باقی مانده است.

با توجه به اینکه حدود دو ماه تا آغاز تحریم‌های دور دوم آمریکا در آبان‌ماه باقی‌مانده است به نظر شما آینده برجام چه خواهد شد. عملکرد اروپایی‌ها چقدر تاثیر خواهد داشت؟
وضعیت فعلی اینگونه است که کشور‌های امضاکننده برجام به عنوان جبهه متعهد معتقد به ضرورت امضای برجام یک طرف و آمریکا طرف دیگر است. آمریکا به دلیل تخلف آشکار در خروج از برجام و عدم احترام به مقررات بین‌المللی مورد اعتراض اکثریت کشور‌های جهان قرار گرفته و هیچ کشوری غیر از رژیم صهیونیستی و یا عربستان در منطقه مهر تاییدی بر عملکرد آمریکا نزد.

از طرف دیگر تحریم‌های این دوره با گذشته تفاوت دارد که علیه ما شش قطعنامه در شورای امنیت صادر شد، تحریم‌های این دوره آمریکایی و نه سازمان مللی است لذا این بار بقیه کشور‌ها با ما کار می‌کنند؛ نمونه آن حمایت روسیه و چین از ایران است. اروپایی‌ها هم علی رغم تاثیرپذیری از فشار‌های آمریکا معتقد به ادامه راه هستند و به میزانی که بتوانند مقابل زیادی‌خواهی‌های آمریکا مقاومت کنند.

روی دوم سکه هم خواست آمریکاست، آن‌ها دنبال خارج کردن ما از برجام بودند تا صورت حساب خروج را به نام جمهوری اسلامی ایران بنویسند در صورتی که از ابتدا اعلام کردیم سیاست‌مان خروج نیست مگر آن که بخواهند حق مان را تضییع کنند و بقای در برجام سودی برای کشورمان نداشته باشد.

آیا اقدمات اروپایی‌ها می‌تواند با تحریم‌ها دور دوم آمریکا مقابله کند؟
سیاست ایران خروج از برجام نیست مگر آن که بخواهند حق‌مان را تضییع کنند؛ البته انتظار داریم اروپایی‌ها در مقابل فشار‌ها و زیاده خواهی‌های آمریکا بایستند.

تحریم‌های آبان هم همچون تحریم‌های مرداد آمریکاست که کشور‌ها ملزم به رعایت آن نیستند به خصوص در شرایط فعلی که عرصه درگیری آمریکا خیلی فراتر از جمهوری اسلامی ایران شده و با اروپا، چین و روسیه درگیر است لذا شرایط کاملا متفاوت با دفعه قبل شده. انتظار ایران آن است که اروپایی‌ها با اقتدار در جهت حفظ منافع خود و منافع متقابل مشترک در مقابل فشار‌ها و زیاده‌خواهی‌های آمریکا بایستد و کار ایران را در چارچوب برجام ادامه دهد.

ایا این صحبت‌ها بدان معناست که چین و روسیه کاملا از ما حمایت می‌کنند؟
چین و روسیه رسما حمایتشان را از ما اعلام کردند. وضعیتشان به گونه‌ای است که آمریکا حداقل تاثیرگذاری را بر آن‌ها دارد. ما نیز تجربه دوره قبل تحریم‌ها را داریم. در آن زمان هم به میزان عقب نشینی شرکت‌های اروپایی ظرفیت کار تجاری و اقتصادی ما با چین بیشتر شد به همین دلیل همکاری ما با چینی‌ها به ۵۰ میلیارد یورو رسید. در این دوره هم فکر می‌کنم چین و روسیه به راحتی جایگزین مناسبی برای تحریم‌ها باشد.

با توجه به اینکه مردم از دور دوم تحریم‌ها نگران هستند آیا راهکاری برای رفع نگرانی آن‌ها اندیشیده اید؟
مردم مطلع باشند این تحریم‌های یک کشور یعنی آمریکا علیه جمهوری اسلامی است و تحریم همه کشور‌ها نیست. یک کشورما را تهدید کرده و دیگران هم معترضند و با آمریکا هم داستان نیستند لذا شرایط خیلی متفاوت است. باید با اقتدار از منافع ملی دفاع کرده و کارمان را با دنیا ادامه دهیم.

یکی دیگر از اتفاقات اخیر در منطقه صحبت‌های نخست وزیر عراق درباره‌ی همراهی با آمریکا در تحریم علیه ایران است، آیا این را باید به معنای تغییر مناسبات عراق و ایران تلقی کرد؟
بعد از صحبت‌های حیدرالعبادی اعتراضات داخل عراق نسبت به این موضع‌گیری بسیار گسترده بود یعنی نمایندگان مجلس و دولتمردان عراق نپسندیدند؛ این صحبت‌ها متناسب با سطح رابطه عراق و ایران نبود لذا باید از این سخن سریع بگذریم، حتما این موضوع مبنای رابطه دو کشور نیست. عراق برای ما بسیار حائز اهمیت است به همین دلیل ایران در عراق سرمایه‌گذاری کرد که اگر نمی‌شد شاید در مقطعی وضعیت جغرافیایی سیاسی منطقه به گونه‌ای دیگر بود.

در شرایط فعلی و با توجه به مناسبات ایران و عراق آیا ایران نمی‌خواهد موضوع اخذ غرامت جنگی از عراق را دنبال کند؟
عراق هم در سال‌های قبل دچار جنگ و تلاطم بود، ولی باز هم این حق برای ایران برای گرفتن خسارت محفوظ است گرچه امروز صدام از بین رفته، اما جزو حقوق مسلمی است که ملت ما باید به آن برسند.

در شرایط فعلی مهم‌ترین رکن کاری یک رسانه برای جلب اعتماد مخاطبانش را چه می‌دانید؟
مهم‌ترین محور در یک رسانه و تشکیلات اطلاع‌رسانی آن است که بتواند با انتشار اخبار واقعی اعتماد مخاطبان را جذب کند. نمونه انتشار اخبار کذب و خلاف واقعیت مربوط به بازداشت بنده بود. معمولا این نوع خبرسازی‌ها به دلیل بالارفتن آمار بازدید سایت یا صفحه توییتر انجام می‌شود. از این لحاظ باید به ایسنا برای تلاش جهت انتشار اخبار واقعی و جلب نظر مخاطب تبریک گفت. امیدوارم ایسنا همچنان منشا جلب اعتماد بیشتر افکار عمومی باشد و بتواند کار را با صلابت بیشتری به خصوص در مصاف بی‌رحمانه خبری با دنیا پیش ببرد، چون دنیا به دنبال خبرسازی علیه ما است. در این شرایط باید با تخصص بالا و تشخیص درست اقدامات آن‌ها را خنثی کرد.

bato-adv
مجله خواندنی ها