مردان افغانستانی که متهم به ربودن و آزارواذیت پسربچهای شدهاند، از سوی دادگاه به حبس محکوم شدند. خرداد سال جاری خانواده پسری ۹ ساله به مأموران مراجعه کردند و مدعی شدند فرزندشان از سوی دو مرد افغانستانی مورد آزارواذیت قرار گرفته است. آنها به پلیس گفتند فرزندشان برای رفتن به خانه یکی از اقوام از خانوادهاش جدا شده بود، اما وقتی به خانه برگشت متوجه شدند او مورد آزار قرار گرفته است.
به گزارش شرق، ابتدا مادر کودک مورد پرسش مأموران قرار گرفت؛ او گفت: پسرم برای دیدار یکی از اقوام که دو کوچه با ما فاصله دارد، از خانه خارج شد. یک ساعت بعد، وقتی برگشت متوجه شدم که حالش خیلی بد است. او به شدت ترسیده بود. پرسیدم چه اتفاقی افتاده، گفت: توسط سه مرد افغانستانی مورد آزار قرار گرفته است. پسربچه نیز گفتههای مادرش را تأیید کرد و گفت: مردان افغانستانی او را در یک ساختمان نیمهکاره مورد آزار قرار دادهاند. با توجه به این گفتهها پسر جوان به پزشکی قانونی فرستاده شد و پروندهاش با توجه به حساسیت موضوع در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. به دستور قضات سه مرد افغانستانی بازداشت شدند.
آنها در بازجوییها مدعی شدند نمیدانند پسرک درباره چه چیزی صحبت میکند، اما در نهایت به جرمشان اعتراف و قبول کردند پسربچه را مورد آزار قرار دادهاند. آنها گفتند ما فکر نمیکردیم این بچه به خانوادهاش چیزی بگوید و از کرده خود پشیمان هستیم. زمانی که سه متهم در برابر قضات قرار گرفتند گفتههای خود را انکار کردند و اینبار گفتند ما در ربایش و تجاوز نقشی نداشتیم.
بعد از تکمیل تحقیقات و اعلام نظر پزشکی قانونی جلسه رسیدگی به این پرونده تشکیل شد. در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد؛ چراکه آنها علاوه بر اتهام ربایش و تجاوز به بچه ۹ ساله اتهام ورود غیرمجاز نیز داشتند. بعد از قرائت کیفرخواست شاکی پرونده در جایگاه حاضر شد. پدر و مادر پسربچه از دادگاه درخواست اشد مجازات را برای متهمان کردند. قضات اینبار پسربچه را مورد پرسش قرار دادند. او گفت: من داشتم به خانه فامیلمان میرفتم؛ یکی از متهمان که حالا هم در دادگاه حاضر است، به من گفت: در ساختمان نیمهکارهای که کار میکند، یک حیوان عجیب دارد و میتواند آن را به من نشان دهد؛ من هم فکر کردم حرفش واقعی است و همراهش رفتم. وقتی داخل ساختمان شدم دو مرد دیگر هم بودند و هر سه من را مورد آزار و اذیت قرار دادند. بعد هم تهدید کردند اگر دراینباره به کسی چیزی بگویم من را میکشند.
در ادامه نوبت به متهم ردیف اول رسید. او همه اتهاماتش را رد کرد و گفت: این بچه دروغ میگوید؛ ما اصلا او را ندیدیم و نمیدانیم چه کسی است و حرفی هم با هم نزدیم. اینکه در چندساعتی که نبوده کجا بوده است من خبر ندارم و پدر و مادرش باید بفهمند فرزندشان کجا بوده؛ من اصلا این بچه را ندیدهام.
متهم ردیف دوم نیز گفت: من این بچه را میشناسم؛ در همسایگی ساختمانی که ما در آن سکونت داشتیم و کار میکردیم زندگی میکرد؛ اما اصلا نمیدانم درباره چه چیزی حرف میزند و چرا ما را متهم میکند؛ ما هیچ کاری با او نداشتیم.
گاهی خودش میآمد و به ما سر میزد، ولی این سرزدنها هم جلوی در ساختمان بود. او در پاسخ به این سؤال که چرا پیش از این گفته بود مرتکب تعرض به پسربچه شده است، گفت: من این کار را نکردم؛ گفتههای قبلیام درست نیست؛ وقتی ما بازداشت شدیم ترسیده بودیم و هرچیزی که میگفتند قبول میکردیم؛ این حرفها درست نیست و من قبول ندارم.
بعد از پایان گفتههای این متهم و متهم ردیف سوم، وکیل آنها در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: پزشکی قانونی تعرض به پسربچه را تأیید نکرده و موکلان من هم بهجز در مرحله اولیه دیگر چنین چیزی را اعتراف نکردهاند؛ اعتراف آنها در مرحله اول هم به دلیل ناآگاهی آنها بوده؛ ضمن اینکه هر سه نفر کارگر افغانستانی غیرمجاز هستند و به همین دلیل هم بسیار وحشت کرده بودند.
با پایان گفتههای وکیل سه متهم بار دیگر درباره اتهاماتی که به آنها وارد شده بود، مورد پرسش قرار گرفتند؛ آنها همه اتهامات بهجز ورود غیرمجاز به ایران را رد کردند و مدعی شدند گفتوگوی آنها با پسربچه یک گفتوگوی ساده بود و آنها کاری نکردهاند؛ همچنین درباره گفتههای شاکی درخصوص ضربوجرح نیز ادعا کردند با بچه شوخی کردهاند و اصلا او را نزدهاند.
در پایان هیئت قضات با توجه به اینکه پزشکی قانونی نیز تعرض به پسربچه را رد کرده بود و متهمان نیز این اتهام را رد کردند، آنها را به خاطر اذیت پسربچه و همچنین ورود غیرمجاز به خاک ایران به چهارسالونیم حبس محکوم کرد؛ ضمن اینکه متهمان بعد از گذراندن دوران حبس از خاک ایران اخراج میشوند و باید به کشور خود بازگردند.