آیا اگر این اظهارات دستیار کیروش از جانب علی کریمی یا یک منتقد داخلی فدراسیون و علیه شخص رییس فدراسیون فوتبال صورت میگرفت بازهم کمیته اخلاق و رییس فدراسیون موضوع را رها میکردند؟
اختلاف بین تیمملی بزرگسالان و امید و توهین آشکار دستیار کیروش به حمید استیلی موضوعی است که اگر به آن رسیدگی فوری نشود، تبعات جبران ناپذیری برای فوتبال ملی ایران به همراه خواهد داشت.
به گزارش ایسنا، ماجرای استفاده یا عدم استفاده تیمملی امید از امکانات مجموعه PEC در هفتهای که گذشت باعث شد تا کادرفنی دو تیم بارها با اظهارنظرهایشان از خجالت یکدیگر دربیایند. با این حال پس از صحبتهای روز شنبه کارلوس کیروش مبنی بر اینکه تمام تیمهای ملی میتوانند از مجموعه مرکز ملی فوتبال استفاده کنند و مصاحبه استیلی با سایت فدراسیون فوتبال مبنی بر اینکه تیمملی بزرگسالان و امید باهم تعامل دارند، به نظر میرسید که این غائله ختم به خیر شده اما به یکباره "میک مکدرموت" دستیار کیروش در کانال رسمی تیم ملی فوتبال صحبتهایی تند و بیادبانهای را علیه حمید استیلی بازیکن سابق تیم ملی و مدیر تیم امید انجام داد که دوباره آتش زیر خاکستر را برانگیخت.
به نظر میرسد فدراسیون فوتبال باتوجه به رقابتهای مهمی که هم تیمملی امید – رقابتهای انتخابی المپیک ۲۰۲۰- و هم تیمملی بزرگسالان – جامملتهای آسیا - در پیش دارند و امکانات محدودی که در اختیار دارند، نتوانسته با برنامهریزی درست، بستر را برای استفاده هر دو تیم از امکانات موجود فراهم کند و این یک ایراد بزرگ است که اکنون اختلاف نظرهای افراد اجرایی و فنی در این دو تیم را علنی کرده است.
صحبتهای دستیار کیروش درباره مدیر تیمملی امید به وضوح نشان میدهد خلاء مدیریت کلان و دلسوز در فوتبال و برنامهریزی در تیمهای ملی توسط فدراسیون فوتبال، جدی است و همین مساله باعث شده که هر بخش از مجموعه این فدراسیون حرف خودش را بزند و نگاهی به منافع کلی فوتبال ملی ایران وجود نداشته باشد، این در حالی است که در زمان ریاست محمد دادگان و محسن صفایی فراهانی، همواره تصمیمات رئیس فدراسیون فوتبال فصلالخطاب همگان بود.
مهمتر از همه اینکه اکنون این ضرورت احساس میشود که در مجموعه فدراسیون فوتبال یک بار برای همیشه یک نفر اعلام کند که خط قرمز اظهارنظرهای توهینآمیز کادر فنی تیم ملی کجاست؟
مسوولان فدراسیون باید به این پرسش پاسخ دهند که تا کی باید با این نوع دیالوگهای توهینآمیز از جانب کیروش و دستیاران خارجیاش کنار آمد؟
آیا عدم مدیریت رفتارهای گذشته کیروش زمینه ساز این موضوع نبوده که امروز دستیار خارجی او هم این جسارت را به خود میدهد که به یک بازیکن پرافتخار، مربی فوتبال و مدیر تیم ملی امید اینگونه حمله کند و پا را از دایره اختیارات و مسوولیتش فراتر بگذارد و در نهایت هم به هیچ کس پاسخگو نباشد؟
آیا اگر این اظهارات دستیار کیروش از جانب علی کریمی یا یک منتقد داخلی فدراسیون و علیه شخص رییس فدراسیون فوتبال صورت میگرفت بازهم کمیته اخلاق و رییس فدراسیون موضوع را رها میکردند؟
بنظر فصل الخطاب بودن یک نظر، مهره گمشدهی مدیریتی است که سالهاست فوتبال ملی ایران را رنج میدهد و همین نقص نیز باعث شده به قول وزیر سابق ورزش، جای کارگر و کارفرما در تیم ملی فوتبال تغییر کند.
امید است که فدراسیون فوتبال حداقل در موضوع توهین و رفتارهای خلاف اخلاق و انسانی مربیان شاغل در تیم ملی فوتبال ایران حساسیت بیشتری به خرج دهد و نگذارد در یک موضوع اختلافی که هر دو طرف درگیرش از مسوولان تیمهای تحت مدیریت خودش است، اینگونه توهین آمیز به یک فرد با سابقه "افتخار فوتبال ملی ایران" در خاک کشور توهین شود.
گله از دشمن نامرئی
کیروش مدام در مورد کسانی حرف میزند که چوب لای چرخ تیم ملی میگذارند. او گاهی به وضوح از مخالفانش نام میبرد و بهطور مثال رسما به برانکو هشدار میدهد که ایران را ترک کند، اما اغلب اوقات بدون اشاره صریح، صرفا دشمنان نامرئی را هدف میگیرد. خیلی اوقات نمیشود فهمید منظور او کیست؛ مثل یکی از بیانیههای اخیرش که گفته بود: «برخی نمیخواهند تیم ملی نتیجه بگیرد.» کدام برخی؟ چرا؟ واضح است که سرمربیان قبلی تیم ملی هم در دوران کارشان با مخالفتهایی روبهرو بودهاند، اما انصافا کیروش از روز اول با حمایت حداکثری مواجه بود و دستکم تا زمانی که خودش رویارویی مستقیم با باشگاهها را انتخاب نکرد، کسی کاری با او نداشت. بهنظر میسد هیچ روزی برای کیروش شب نخواهد شد، مگر اینکه او حداقل یکبار در مورد دشمنان کمینکرده و بدخواهان خودش حرف نزند.
امکانات نیست
مدام، مدام و مدام میشود در حرفهای کیروش گله از کمبود امکانات را دید. او 8سال است به شکل مستمر در این مورد حرف میزند و البته 8 سال است قراردادهای کارش را در این کشور کمامکانات تمدید میکند! واضح است که داشتههای سختافزاری ما در ایران چندان چشمگیر نیست، اما اولا بیشترین موجودی ممکن در اختیار تیم ملی قرار گرفته و ثانیا به هر حال بضاعت ما همین است و طبعا اگر کیروش امکان کار با این ابزار را نداشته باشد، میتواند تصمیم دیگری بگیرد. همچنین کیروش همیشه از فقدان توجه و همکاری مسئولان هم گله کرده، درحالیکه واقعا اینطور نبوده. معمولا با اردوهای درخواستی او موافقت شده، لیگ را با صلاحدید او 16تیمی کردند و حتی نزدیک بود جام حذفی را هم با دستورش کلا ملغی کنند! الان قانون جدید سربازی در فوتبال ایران بیشتر بهخاطر رعایت حال کیروش تصویب شده و کلا همه، همهجوره هوای او را داشتهاند. کیروش اما بیخیال نمیشود. کسی به یاد نمیآورد که او یکبار از یک نفر بهخاطر کمک به تیم ملی تشکر کرده باشد، اما زخمزبان زدنها همچنان و تا همیشه ادامه دارد.
بزرگنمایی رقبا
سومین اصل اساسی کیروش هم بزرگنمایی قدرت تمام رقباست. او به وقتش پز اول بودن ایران در رنکینگ آسیایی فیفا را میدهد و به وقتش هم در مورد قدرت ژاپن، کره، استرالیا و... حرف میزند. کیروش حتی پیش از بازی با امثال هند و مالدیو هم در مورد قدرت و پیشرفت آنها صحبت میکند که واقعا عالی است! فدراسیون فوتبال عربستان چندماه پیش از جامجهانی در اقدامی مضحک و کاریکاتورگونه تعدادی از بازیکنانش را با پرداخت پول به لیگ اسپانیا ترانسفر کرد تا تجربه بهدست بیاورند. همان زمان دستیار پرتغالی کیروش از این اقدام سعودیها تمجید کرد و گفت آینده روشنی در انتظار آنها خواهد بود. حالا بماند که چقدر منت تعامل باشگاههای عربستانی با تیم ملی را بر سر باشگاههای ایرانی گذاشته بود. بعد از چند هفته اما تمامی لژیونرهای زورکی عربستان دیپورت شدند و البته تیم ملی این کشور هم جامجهانی را آباد کرد. البته که باید به قدرت رقبا احترام گذاشت، اما غلو در مورد امکانات و آمادهسازی آنها به قصد تحقیر تیم خودی و کاهش توقع هواداران، اصلا جالب نیست.
ما پشتیبان تیم ملی و مربیش هستیم بزارید کارش رو بکنه انقدر سنگ نندازید جلو پای کیروش