فرارو- وزارت خارجه آمریکا، بخصوص پس از ورود مایک پومپئو به آن، به محفلی برای نظریهپردازی علیه ایران تبدیل شده است. پومپئو که در رأس این وزارتخانه قرار دارد، نه تنها در پیشبرد اقدامات عملی دولت دونالد ترامپ علیه ایران ایفا میکند بلکه برای پیریزی یک چارچوب نظری برای دولت ترامپ هم تلاش میکند. او اخیرا طی مقالهای استراتژی و دکترین کاخ سفید در برابر ایران را تشریح کرد.
به گزارش فرارو، از زمانی که مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا شد، تمرکز این وزارتخانه بر ایران دوچندان شده است. حسابهای کاربری وابسته به وزارت خارجه تقریبا هر شبانهروز درباره ایران مطالب یا گزارشهایی منتشر میکنند. "گروه اقدام ایران"، که توسط پومپئو تاسیس شده، گزارشهای مفصلی در وبگاه وزارت خارجه آمریکا منتشر میکند. علاوه بر این، پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای، مقامات آمریکایی کارزار گستردهای برای اعمال فشار بر کشورهای گوناگون جهت متوقف کردن خرید نفت از ایران به راه انداختهاند. همه این اقدامات براساس یک دکترین مشخصی صورت میگیرد که آمریکاییها آن را برای تغییر محاسبات نظام ایران طراحی کردهاند.
اما این دکترین چیست؟
چندی پیش فرارو در
گزارشی به کتابی تحت عنوان "پیروزی: استراتژی سری دولت ریگان که فروپاشی اتحاد شوروی را تسریع کرد" اثر پیتر شوایتزر اشاره کرد که گفته میشود استراتژی دولت ترامپ از آن الهام گرفته است. اطلاع از این کتاب اگر چه مهم است، اما برای شناخت بهتر رویکرد دولت ترامپ در برابر ایران، مطالعه مقاله اخیر مایک پومپئو در مجله فارینآفرز، که در وبگاه وزارت خارجه آمریکا بازنشر شده، مهمتر است.
پومپئو در مقاله "مقابله با ایران: استراتژی دولت ترامپ"، بر چند نکته تاکید میکند: نخست آنکه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نتوانست برنامه هستهای ایران را محدود کند. دوم؛ آمریکاییها درباره "تعهد نظامی کشیافته" به نام مقابله با تسلیحات کشتار جمعی مردد هستند. چرا که دشواریهای عراق هنوز در اذهان آمریکاییها زنده است. به گفته پومپئو، موارد مزبور نشان میدهد که پارادایم دیپلماتیک جدیدی لازم است. او سپس "دکترین ترامپ" را تشریح میکند.
اولین خصیصه دکترین ترامپ این است که دوران "رهبری از پشتصحنه" دولت باراک اوباما را کنار میگذارد و بر رهبری علنی آمریکا تاکید میکند. بر همین اساس آمریکا به ایران و کره شمالی اخطار داده است که فعالتیتهایشان - که آمریکاییها آنها را بیثباتکننده میدانند- بدون پاسخ نخواهد بود.
ویژگی دیگر این دکترین، تهدید به استفاده از زور است. از دیدگاه پومپئو، فشار تهاجمی و چند جانبه ترامپ در کنار تهدید صریح به استفاده از زور در صورت ضرورت، باعث فراهم شدن شرایط مناسب برای متعهد شدن کیم جونگ اون به هستهایزدایی "نهایی و کاملا قابلتایید" شد.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه تصریح کرد دولت ترامپ در برابر ایران هم کارزار "فشار حداکثری" مشابهی را دنبال میکند که برای قطع درآمدهای نظام ایران طراحی شده است.
به نوشته پومپئو، علیرغم تهدید به استفاده از زور، اما ترامپ مایل نیست برای قطع درآمدهای ایران، به یک درگیری نظامی بلندمدت دیگری در خاورمیانه - یا منطقه دیگری- وارد شود. ترامپ علنا درباره تبعات هولناک حمله سال ۲۰۰۳ به عراق و مداخله ۲۰۱۱ در لیبی صحبت کرده است. کارشناسان ممکن است نگرانیهایی درباره احتمال ورود آمریکا به جنگ برانگیزند، اما به گفته پومپئو، آمریکاییها رئیسجمهوری دارند که در عین عدم نگرانی از استفاده از قدرت نظامی، برای استفاده از آن هم اشتیاقی ندارد.
ویژگی بعدی دکترین ترامپ، استفاده از دیپلماسی است. از دیدگاه پومپئو، ترامپ مایل است حتی با سرسختترین دشمنان آمریکا هم گفتگو کند. در این زمینه، او به دیپلماسی ترامپ با کیم جونگ اون اشاره میکند. با این حال، ترامپ از توافقات بد هم متنفر است و در خروج از توافقاتی که منافع آمریکا را بیشتر نمیکنند، تردیدی به خود راه نمیدهد.
اما علاوه بر دیپلماسی، دولت ترامپ یک کارزار چندوجهی فشار علیه ایران هم آغاز کرده است. اولین بخش این کارزار، تحریمهای اقتصادی است. بنا به گفته پومپئو، در دولت ترامپ، آمریکا ۱۷ دور تحریم علیه ایران اعمال کرده که ۱۴۷ نهاد و شخص را هدف قرار میدهد. هدف این تحریمها این است که این به اتخاذ یک تصمیم مجبور شود. یعنی سیاستهایی که در وهله اول باعث اعمال تحریمها شده را متوقف کند یا ادامه دهد.
بخش دیگر این کارزار، تهدید به استفاده از قدرت نظامی است. تهدیدی که در توئیت ترامپ خطاب به حسن روحانی تجلی یافت. پومپئو گفته این توئیت حاصل یک محاسبه استراتژیک - ترس نظام ایران از قدرت نظامی آمریکا-، است.
پومپئو نوشت: "ما دنبال جنگ نیستیم. اما باید به طرز دردناکی نشان دهیم که تشدید تنش، برای ایران یک امر زیانبار است."
در کنار سایر عناصر استراتژی آمریکا، بخش دیگری نیز وجود دارد که پومپئو آن را "افشاگری" مینامد. از دیدگاه وزیر خارجه آمریکا، دولت ترامپ باید آنچه او "سرکوبگری و فساد" مقامات ایران نامیده، را افشا کند. پومپئو در مقالهای طولانیاش از عنصر افشاگری استفاده کرده و به ثروت ادعایی چندین روحانی بلندپایه ایران اشاره کرده است.
جالب آنکه پومپئو هنگام صحبت از عنصر افشاگری در دکترین دولت ترامپ در برابر ایران، به افشاگریهای رونالد ریگان علیه "سوء استفاده رژیم" شوروی اشاره میکند. به گفته پومپئو، ریگان قدرت تاثیرگذاری افشاگری را میدانست. در ادامه، پومپئو تصریح میکند، دولت ترامپ هم باید مانند ریگان، افشاگری کند.
برخی ناظران معتقدند دکترینی که پومپئو برای مهار ایران تشریح میکند، برگرفته از استراتژی رونالد ریگان در برابر اتحاد جماهیر شوروی است. برخی گزارشها حاکی از آن است که پومپئو چه زمانی که در سازمان سیا بود و چه زمانی که به وزارت خارجه رفت، کتاب شوایتزر را به مسئولان پرونده ایران داده است. او خود ظاهرا به میراث ریگان و دوران تقابل آمریکا و شوروی سخت علاقمند است و حتی زمانی که در میان برخی از ایرانیان مقیم آمریکا سخرانی کرد، کتابخانه ریگان را محل سخنرانی قرار داد. امری که میتواند علاقه او به استراتژی ریگان را نشان دهد.
پومپئو در مقاله خود حتی ایران را با شوروی هم مقایسه کرده است. او پس از ذکر چند نمونه از مقامات بلندپایه ایرانی که در آمریکا تحصیل کردهاند، مدعی شد که آنها در غرب زندگی کردهاند، اما بر علیه آمریکا شعار میدهند. بنا به ادعای پومپئو، این پدیده در دو دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در شوروی هم وجود داشت. در آن دههها، روح انقلاب سال ۱۹۷۱ کمونیستی کمرنگ شده بود.
علاوه بر این، او چندین بار به هنگام اشاره به بخشهای استراتژی دولت ترامپ در برابر ایران به نقلوقولهایی از ریگان استناد کرده است.
پومپئو نحوه الگوگیری دولت ترامپ از استراتژی دولت ریگان را نشان داد، اما نگفت که آیا اهداف دولت ترامپ با دولت ریگان متفاوت است یا خیر. البته او در مقالهاش به طور مبهم گفته هدف کاخ سفید این است که ایران به تغییر تصمیماتش مجبور شود. برخی مورخان و کارشناسان معتقدند که استراتژی چندوجهی ریگان - استفاده همزمان از دیپلماسی، تعامل و تهدید به زور- به سقوط اتحاد جماهیر شوروی منجر شد. حتی خود پومپئو هم تصریح میکند که سیاستهای ریگان باعث فروپاشی شوروی شد. حال پرسش این است که آیا پومپئو هم همین هدف را دنبال میکند؟