از ابتدای خیابان ردیف شدهاند؛ نه دقیقاً کنار هم، اما با کوتاهترین فاصله. تابلوی عطاری را میتوان به وفور در این خیابان دید؛ یکی از خیابانهای محله خاک سفید. با فاصله چند مغازه از هم قرار گرفتهاند، هردوسوی خیابان هستند و بیشترشان تقریباً مقابل هم.
از ابتدای خیابان شروع به شمردن میکنم. ۲۳ عطاری آن هم تنها در یک خیابان نه چندان بلند. به نظر عجیب میرسد. کسب و کار در کنار این تعداد رقیب. مگر اهالی یک محله چقدر از عطاری خرید میکنند؟!
به گزارش ایران، «زیاد»؛ این را یکی از عطاریهای محل میگوید. احسان قره باغی ۸ سالی میشود در محل، عطاری دارد. بیرون مغازه ایستاده و مشغول وارسی یک کیسه عناب خشک است که میگوید از بیرجند رسیده. هر محصول عطاری از یک جا میآید. ۳۰ درصدش تولید داخل است و بقیه وارداتی. واردات هم بیشتر از هند و چین و پاکستان است.
قره باغی در کنار دیگر هم صنفانش در این خیابان کاسبی میکند و راضی است. دیگر مغازههای محل شامل خوار بارفروشی و لباس فروشیهای کوچک و محلی است. میگوید: «مردم زیاد سراغ ما میآیند. بعضیها همیشه به طب سنتی اعتقاد داشته اند، اما الآن تعدادشان بیشتر شده.
مردم از داروهای شیمیایی دلسرد شدهاند؛ از آنها نتیجه نمیگیرند و کلی هم عوارض دارد، برای همین هم میآیند سراغ طب سنتی. طب سنتی ممکن است سریع جواب ندهد، اما اثرش تا مدتها در بدن باقی میمانَد.»
همان موقع مشتری که به نظر اهل همان محل است با عطار سلام و علیک میکند و پنیرک میخواهد که گویا برای گلودرد خوب است.
بیشتر مشتریها دنبال چه محصولی هستند؟ این را از یکی دیگر از صاحبان ۲۳ عطاری محل میپرسم و او درحالی که دارد برای مشتری زردچوبه وزن میکند، اینطور میگوید: «بیشترش همین ادویهجات است. دمنوشهای سرماخوردگی هم زیاد میبرند. خصوصاً در این فصل.»
مردم برای درمان چه بیماریهایی سراغ شما میآیند؟ خودتان برایشان تجویز میکنید؟ میگوید: «بله خب ما مجوز تأسیس عطاری داریم و خواص گیاهان دارویی را هم میشناسیم. در این حد میتوانیم تجویز کنیم، اما اگر مشکل پیچیدهتر باشد، میگوییم حتماً به پزشک طب سنتی مراجعه کنند، اینکه فکر کنیم گیاه دارویی، چون گیاه است هیچ عوارضی ندارد، خیلی اشتباه است.
خصوصاً برای کسانی که داروهای شیمیایی مصرف میکنند ممکن است باعث تداخل شود. همانطور که گفتم مردم برای سرماخوردگی و گلودرد خیلی مراجعه میکنند و همینطور برای دردهایی مثل روماتیسم. برای بیماریهای زنان هم خیلی میآیند و دارو میگیرند و بیشترین فروش برای مشکلات قاعدگی زنان هم رازیانه و پنج انگشت است. برای لاغری هم مراجعه زیاد داریم، بیشتر خانمها.»
چرا اینجا تعداد عطاریها اینقدر زیاد است؟ میگوید: «در بعضی محلهها اینطور است خب. هم فرهنگ مردم طب سنتی را بیشتر قبول دارد و هم اینکه بعضی جاها که درآمد مردم کمتر است، برای بعضی امراض به عطاریها مراجعه میکنند. میتوانم بهتان بگویم که اینجا خیلی از مردم برای سرماخوردگی اصلاً دکتر نمیروند و با همین دمنوشها و داروهای گیاهی خودشان را درمان میکنند.»
متادون نداریم، سؤال نکنید! این را پشت شیشه یکی از عطاریها زدهاند. مگر عطاری اصلاً مجاز است متادون بفروشد؟ مرد که پشت سرش شیشههای برچسب زده از انواع داروهای گیاهی دیده میشود، اینجور جواب میدهد: «بعضی عطاریها یک مدت متادون میفروختند، اما ممنوع شد و گفتند برخورد میشود، ما که هیچوقت نفروختیم. برای ترک اعتیاد میخواهند، اما به خودش معتاد میشوند. طرف نمیخواهد کمپ برود، میخواهد خودش ترک کند.
در ضمن آنهایی هم که از کمپ درمیآیند دوباره دنبال مواد میروند. یک مدت در عطاریهایی که اکثرشان غیرمجاز بودند میفروختند، اما اماکن برخورد کرد و فروشش محدود شد.
خیلیها باز مراجعه میکنند و دنبال متادون هستند. داروهای دیگری هم هست برای ترک اعتیاد که ما نمیفروشیم، همینطور برای سقط جنین. به مردم هم توصیه میکنم دنبال چنین داروهایی در عطاریها نباشند.»
«خیلی از عطاریها جای داروی گیاهی، داروهای شیمیایی میفروشند.» این را علی احمدی یکی دیگر از عطارها میگوید. خودش در مغازه انواع شامپو و صابون و لوازم آرایشی- بهداشتی هم میفروشد که میگوید اشکالی ندارد، اما عطاریها برای فروش داروی شیمیایی مجوز ندارند: «اینکه میبینید تعداد عطاریها زیاد است برای این است که خیلی از نیازهای مردم را تأمین میکنند.
از حبوبات و ادویه تا انواع دمنوشها و داروهای گیاهی که هرکدام خواص خودشان را دارند. الآن شما هرچه طرف مرکز و جنوب شهر بروید، تعداد عطاریها بیشتر است شاید، چون مردم اعتمادشان به طب سنتی بیشتر میشود.
آنقدر آدم دیدهام... طرف سالها دکتر رفته و دارو مصرف کرده و نتیجه نگرفته، اما با طب سنتی درمان شده. مردم همینها را از زبان هم میشنوند و بیشتر سراغ داروهای گیاهی میروند، بحث مالیاش هم هست خب. درست است که داروی گیاهی هم ارزان نیست، اما باز به صرفهتر از مراجعه مکرر به دکتر است.»
ساعت نزدیک یک ظهر است و خیابان شلوغ. مدرسهها تعطیل شده و مادران دست بچههای دبستانی را گرفتهاند و سمت خانه میروند. از یکیشان که با بچهاش برای خرید به عطاری آمده، میپرسم معمولاً داروهای مورد نیاز خانواده را از عطاری تهیه میکند یا نه؟ زن اینجور جواب میدهد: «برای همه مشکلات که نه، اما برای سرفه و گلودرد چرا.
الآن یک دکتر بخواهیم برویم با پول ویزیت کلی میشود. من خودم میدانم به بچهام آویشن و چهارتخمه بدهم، خوب میشود، دیگر چرا دکتر ببرم؟!»
عطاریهای شمال شهر معمولاً بزرگتر هستند از شکل دکانهای کوچک درآمدهاند و محصولاتشان هم تنوع بیشتری دارد و در بین آنها کالاهای خارجی وارداتی هم همچون روغن آرگان مراکشی و روغن ماکادمیای استرالیایی زیادی دیده میشود که قیمتشان هم بالاست.
این عطاریهای با شکل مدرن هم البته مشتریهای خودشان را دارند، اما فاصلهشان از هم آنقدر کم نیست که بشود نشانهای بر پرتعداد بودنشان دانست. اما چرا در بعضی مناطق همچون خیابانی که از آن برایتان گفتیم، تعداد عطاریها به این شکل رشد داشته است؟
علیرضا رضایی قهرودی، رئیس اتحادیه عطاران، سقط فروشان، مواد شوینده و کالای دخانی تهران به این سؤال پاسخ میدهد: «تعداد زیاد عطاریها در یک محل و حالا هر صنف دیگری برای این است که مجلس قانون نظام صنفی را مصوب کرد که بر اساس آن حدود صنفی برداشته شده که البته برای همه رستههاست.
در مورد عطاریها هم اینکه در بعضی محلهها تعدادشان زیاد است به خاطر این است که مردم آنجا به طب سنتی بیشتر اعتقاد دارند و بیشتر خرید میکنند پس برای کاسب هم صرفه دارد. فقط هم گیاهان دارویی نیست.
ادویه جات هم بخش عمدهای از خرید مردم از عطاریها را تشکیل میدهند. اما اینکه عطاریها داروی شیمیایی اعم از داروی ترک اعتیاد و لاغری و امثال آن بفروشند، مجاز نیست و برخورد میشود.
خیلیها خصوصاً خانمها برای داروهای لاغری مراجعه میکنند عطاریها هم برای اینکه پاسخگوی مشتری باشند این داروها را میآورند و در عطاری عرضه میکنند. ما میگوییم اگر گیاهی باشد، اشکالی ندارد، اما غیر آن اصلاً مجاز نیست.»
مشتری عطاریها از هر صنفی هستند، حتی پزشک متخصص! این البته ادعایی است که از یک عطار شنیدهام، اما آنطور که دریافتهام، پزشکان معمولاً رابطه خوبی با طب سنتی ندارند و آن را بیفایده و حتی به ضرر بیمار میدانند چراکه او را از روند درمان منطقی دور میکند. آن طرف ماجرا هم هست؛ اینکه خیلیها دیگر به خاطر برخی بیماریها دکتر نمیروند.