فلسفه لودویگ ویتگنشتاین و استدلال خصوصی او از محورهای اساسی فلسفه موسوم به تحلیلی است. ویتگنشتاین با طرح استدلال زبان خصوص در آثارش، به ویژه «پژوهشهای فلسفی»، مهمترین معرفتشناسیهای پیش از خود، همچون عقلگرایی و تجربهگرایی، را به چالش میطلبد و بنیان آن را در قالب مثالهایی ساده و انضمامی نقد و جرح میکند.
در واقع ویتگنشتاین در آثار خود در پی ابطال زبان خصوصی است؛ به بیان دیگر این برداشت را که ما معرفتی از مضامین آگاهی خودمان داریم که نزد ما ظاهراً خصوصی هستند، زیر تیغ نقادی میبرد؛ مسئلهای که نزد پیشینیان او مفروض بود.
حسینپور این اثر را در پنج بخش شامل یک درآمد، سه فصل و یک نتیجهگیری سامان داده است. در فصل درآمد این کتاب، مراد از استدلال زبان خصوصی، نقد معرفتشناسی تجربی انگلیسی و ریشههای فرگهای استدلال زبان خصوصی مورد بررسی قرار گرفته است.
اما در فصل اول که معظم مسائل این کتاب را دربرمیگیرد، به تبیین و توضیح استدلال زبان خصوصی پرداخته و به طور مبسوط بندهای ۲۴۳-۲۷۱ را مورد تحلیل و واکاوی قرار داده است.
وی در یکی از سرفصلهای این فصل با عنوان «تصور زبان خصوصی؛ بند ۲۴۳» آورده است «بندهای ۲۴۳-۳۱۵ پژوهشهای فلسفی هشتمین بخش مفروض از این کتاب بیست بخشی را تشکیل میدهند، هرجند این اثر تنها متشکل از ۶۹۳ بند یا فقره جدا از هم است، بدون هیچ فهرست، عنوان یا فصلبندی مشخصی. نقطه آغازین این سلسله بندها هم پرسشس در باب نتیجه ۲۴۲ است. به عبارت دیگر ویتگنشتاین در پژوهشهای فلسفی با طی طریقی طولانی برای توضیح مفهوم پیروی از یک قاعده(بندهای ۱۴۳-۲۴۲)، سرانجام چنین ادعا میکند که اگر قرار است زبان وسیله ارتباط باشد، باید توافق نه تنها در تعریفات، بلکه در احکام نیز وجود داشته باشد. در این نقطه است که تمایل داریم اصرار کنیم مفهوم یک زبان بدینسان مبتنی بر توافق نیست. آیا برای یک شخص ممکن نیست زبانی داشته باشد که آن را تنها برای ارتباط با خودش به کار گیرد و چیزهایی به خودش بگوید؟ ظاهرا در این جا نه توافقی است و نه حتی امکان توافق با دیگران ضروری است».
فصل دوم این اثر نیز گزارشی از قرائت شکاکانه سول کریپکی از استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین که مؤثرترین قرائت شکاکانه را از این استدلال ارائه کرده است؛ چراکه او فهم اکثر مفسران ویتگنشتاین در باب استدلال زبان خصوصی مورد نقد قرار میدهد و معتقد است استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین، در واقع واکنشی به صورت جدیدی از شکاکیت است.
نگارنده در یکی از بخشهای این فصل با نام «چالش شکاک مفروض» آورده است «شکاک مفروض کریپکی ادعا یا تظاهر به ادعا میکند که من اکنون دارم نحوه کاربرد پیشین خودم را نادرست تعبیر میکنم. او میگوید که همیشه مرادش از علامت جمع quus بود و اکنون نحوه کاربرد پیشین خود را نادرست تعبیر کرده است. کریپکی معتقد است فرضیه شکاک هر چند مهمل و موهوم است اما منطقا محال نیست. زیرا هرچند این فرضیه نامعقول است اما به نظر نمیرسد که به نحو پیشینی محال باشد».
حسینپور همچنین در این فصل به طرح بحث در زمینه معناداری فهم متعارف ما پرداخته و مینویسد «مهمترین عنصر در حرکت دیالکتیکی کریپکی تفسیر او از فهم روزمره ما درباره معناست. کریپکی ابتدا فهم متعارف ما را در باب معنا مورد بررسی قرار داده و چنین مینویسد: من مانند تقریباً بسیاری از انگلیسی زبانها عبارت «عمل جمع» و نماد «+» را به کار میبرم تا عمل مشهور جمع ریاضی را نشان دهم. این عمل برای تمام زوجهای اعداد صحیح مثبت قابل تعریف است. از طریق بازنمایی نمادین بیرونی و بازنمایی ذهنی درونیام، من این قاعده را برای عمل جمع «فراچنگ میآورم» یک نکته برای «فراچنگ آوردن» این قاعده سرنوشتساز است. هر چند من خودم فقط به صورت محدودی عملهای جمع بسیاری را در گذشته محاسبه کردهام، این قاعده پاسخ مرا برای بسیاری از عملهای جدید جمع به صورت نامحدودی تعیین میکند که من هرگز از قبل انجام ندادهام. کل نکته این مفهوم که در یادگیری جمع کردن یک قاعده فرا چنگ میآورم، این است: تصمیمات گذشته من در مورد عمل جمع پاسخ منحصر به فردی را برای بسیاری از موارد جدید در آینده تعیین میکنند».
فصل سوم این اثر متکفل نقد قرائت شکاکانه کریپکی از استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین است. «بی نیازی معنا از تفسیر» یکی از بخشهای این فصل است که نویسنده در این بخش آورده است «میتوان گفت اگر چنان که کریپکی میگوید، برای ما درک نمونهها و الگوهای کاربردی عیر ممکن باشد، پس نمیتوانیم احکام عینی را بسازیم و بنابراین در مرداب عمیق ایدهآلیسم ذهنی میافتیم که در آن هیچ راهی برای مواجهه با خودمان نداریم. نتیجه شکاکانه کریپکی مبتنی بر این اشتباه اساسی او است که فهم و معنا با تفسیر یکساناند. چالش شکاک مفروض کریپکی ما را دچار وسوسه میکند تا فکر کنیم واژههای ما تنها زمانی با معنا هستند که به صورت موقت با حالات ذهنی یا عیین محدود و مقید شوند که از پیش شرایط صدق احکام ما را هم تعیین میکنند».
نویسنده در مقام نتیجهگیری آورده است «پرسش مناسب درباره یک زبان خصوصی این نیست که آیا چنین چیزی در تنهایی و در سیاقی فرااجتماعی و فارغ از آموزش قبلی در گروهی اجتماعی میتواند به صورت منطقی وجود داشته باشد یا نه، زیرا ویتگنشتاین نشان داده است که این مسئله کاملا قابل فهم است. بلکه پرسش اصلی این است که آیا اگر به رغم حضور یک شخص در یک جامعه، قاعده شناختهشدهای که او ادعا میکند از آن پیروی کند نتواند به صورت منطقی از طریق شخص دیگری پیروی شود یا حتی به آن شخص دیگر انتقال داده شود میتواند شباهتی از پیروی از یک قاعده باشد یا نه؟
به هر تقدیر، مسئله اصلی این است که نامهای احساسات و یا به نحوی کلیتر، نامهای تجربیات، از طریق تعریف اشاری خصوصی تعریف میشدند که استدلال زبان خصوصی ابطالکننده چنین تعریفی است؛ لذا اگر چیزی شایسته عنوان استدلال زبان خصوص باشد همان بحثی است که در بندهای ۲۴۳-۳۱۵ پژوهشهای فلسفی در باب آن سخن میرود».
یادآور میشود، کتاب «استدلال زبان خصوصی: ویتگنشتاین و مفسرانش» تألیف غلامرضا حسینپور، در پاییز سال جاری در ۲۰۸ صفحه به بهای سی هزار تومان توسط نشر امید صبا منتشر شده است.