در طی استخدام بیش از دو هزار نفر کارمند و اعضای هیات علمی تا کنون هیچ توصیهای را از هیچ دانشگاه و نهاد و فردی مسئولین استانی و حتی کشوری، دوستان، آشنایان و اقوام قبول نکرده ام و شاهد این ماجرا قاطبهی کارمندان و اعضای هیات علمی جوان و کار آزمودهای هستند
محمدعلی کینژاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با انتشار مطلبی در سایت رسمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز درباره حاشیههایی که درخصوص دخترش به وجود آمده واکنش نشان داد و عکسهای منتشر شده را فتوشاپ دانست.
متن کامل اظهارات او را رد زیر بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم محترم ایران، علی الخصوص آذربایجان و تبریز عزیز با سلام و احترام چندیست در مورد عملکرد اینجانب به عنوان فرزند شما، در طول سالهای پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در فضای مجازی شبهاتی مطرح شده است که بنا بر اعتقادات شخصی خودم مبنی بر لزوم شفاف سازی عملکرد خود را در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی به استحضار مردم ایران، خاصه تبریز عزیز برسانم.
محمد علی کی نژاد هستم. متولد سال ۱۳۲۹ محله لیل آباد تبریز، فارغ التحصیل ممتاز دانشگاه تبریز در مقطع مهندسی لیسانس در سال ۱۳۵۱ و مقطع دکتری دانشگاه سوربون پاریس ۶ (پییر و ماری کوری) در سال ۱۳۵۵ شمسی. به ترتیب عضو هیات علمی دانشگاههای صنعتی شریف (اخراج بدستور ساواک)، بوعلی سینای همدان، تبریز و صنعتی سهند از بدو ورود به کشور در اسفند سال ۱۳۵۵ بوده ام. با افتخار فراوان از اینکه تنها شغل و محل درآمد بنده از ابتدای زندگی حرفه ای، کسوت معلمی و استادی دانشگاه میباشد اعلام میدارم هم اکنون استاد تمام رتبه ۴۳ دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی سهند میباشم. از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی که ثمره هزاران شهید و سالها زندانی شدن مبارزان و افراد بی گناه در دوره طاغوت میباشد، هر مسئولیتی که به بنده حقیر محول شده در راستای خدمت به کشور در کنار وظیفه اصلی خودم که خدمت در سنگر دانشگاه بوده سر تعظیم فرود آورده و تمامی تلاش خود را در جهت ادای دین در بهترین حالت ممکن به کار بسته ام.
اولین مسئولیت اینجانب استانداری در سالهای اولیه انقلاب بوده است. سپس با شروع جنگ تحمیلی و نیاز جبهههای جنگ (به متخصصین علمی دانشگاهی) جهت پیشبرد اهداف کشور، با خودداری از قبول هر گونه مسئولیت غیر ضروری، تمام وقت در خدمت همرزمان شجاع خود در جبهههای جنگ در کسوت مشاورت قرار گاه خاتم و انتقال تجربیات علمی دانشگاه به جبهههای جنگ بوده ام.
پس از پایان جنگ و نیاز مبرم کشور به بازسازی و توسعه علمی، علی رغم پیشنهادات متعدد اجرایی به دانشگاه بازگشته و در سال ۱۳۶۸ دانشگاه صنعتی سهند را با همکاری و همیاری نخبگان جوان دانشگاهی بنیان نهاده ام که امروز با افتخار فراوان با هزاران دانشجو و صدها عضو هیات علمی و کارمند، تبدیل به یکی از قطبهای علمی و پژوهشی کشور شده است و خدمات آن به جامعه صنعتی و علمی کشور مثال زدنی است. پس از شروع و قوام یافتن مراحل اجرایی دانشگاه صنعتی سهند با توجه به نیاز کشور و نظر به موقعیت تبریز به عنوان قطب هنری منطقه و عدم وجود چنین مرکز علمی مرتبط، با بهره گیری از تجارب پیشین، اقدام به تاسیس دانشگاه هنر اسلامی تبریز نمودم. این دانشگاه به عنوان اولین مرجع آموزش رشتههای واسط مهندسی و هنر در منطقه شمالغرب کشور با هزاران دانشجو و فارغ التحصیل موفق، صدها کارمند و هیات علمی جوان مشغول فعالیت و توسعه علمی و هنری ایران اسلامی میباشد.
از مهمترین و ماندگارترین کارهایی که از قبل تاسیس این دانشگاه انجام گرفته که هم اکنون مایه مباهات اهالی محترم شهر تبریز میباشد کمک به حفظ میراث ارزشمند فرهنگی شهر است که افتخار آن برای همیشه با دانشگاه هنر اسلامی تبریز زنده خواهد ماند. در پایان این نوشته بنا دارم در خصوص شبهاتی که در برخی موارد در ذهن هموطنان عزیز ایجاد کرده اند توضیحاتی را ارائه دهم. ۱- فرزندان، بستگان و همسرم: اینجانب از سی سال قبل که مسئولیت مستقیم بنیان گذاری و اداره دو دانشگاه صنعتی سهند در گذشته و حال هنراسلامی تبریز را بر عهده داشته ام، بنای تصمیمات خود را بر عدم هر گونه پذیرش توصیه جهت استخدام گذاشته ام.
در طی استخدام بیش از دو هزار نفر کارمند و اعضای هیات علمی تا کنون هیچ توصیهای را از هیچ دانشگاه و نهاد و فردی مسئولین استانی و حتی کشوری، دوستان، آشنایان و اقوام قبول نکرده ام و شاهد این ماجرا قاطبهی کارمندان و اعضای هیات علمی جوان و کار آزمودهای هستند که اغلب از خانوادههای متوسط و زحمت کشیده میباشند. تقریبا از تمامی نواحی و نقاط کشور عزیزمان در این دو دانشگاه استخدام شده اند. داماد بنده، دو سال پیش از ارتباط سببیشان با اینجانب به استخدام دانشگاه در آمده بودند.
همسر بنده علی رغم داشتن شرایط، استخدام هیچ سازمانی نمیباشند. آقای سید هادی سید سعادتی، استاد سنتی بافت و رنگرزی فرش، با طی تمام مراحل قانونی به عنوان استاد سنتی رنگرزی در آموزشکدهی فرش هریس استخدام شده اند؛ و هیچ سمت مدیریتی ندارند. در مورد دختر اینجانب سلوى، باید اذعان نمایم که علی رغم شایعه پراکنی بدخواهان، به عنوان پدر، به لحاظ کسب مدارج علمی و موفقیتهای بسیار، به فرزند حاذق خود افتخار میکنم و از ایشان به واسطه سختیهایی که از قِبَل اسم و رسم بنده متحمل شده اند قدردانی مینمایم. ایشان فارغ التحصیل راهنمایی و دبیرستان فرزانگان (تیزهوشان)، برگزیده المپیاد کشوری کامپیوتر، علی رغم داشتن رتبه عالی در کنکور سراسری به جهت احترام به خواست خانواده، از انتخاب دانشگاههای تراز برتر کشور اجتناب و به عنوان اولین انتخاب، رشتهی معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز را برگزیدند و تنها با استناد به رتبهی خود، (برخلاف دروغ پردازیها) بدون هیچ استفادهای از حقوق قانونی که امکان استفاده از آنها برایش مقدور بود در این دانشگاه پذیرفته شد. ایشان فارغ التحصیل ممتاز هر دو دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد بوده و در رقابتی یکسان موفق به عبور از تمامی مراحل علمی و تخصصی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شده و در نهایت با کسب نمره بالا در آزمون هاى زبان انگلیسى و اخذ پذیرش از یکی از ده دانشگاه برتر دنیا (دانشگاه فدرال سوئیس، ETH زوریخ) با سپردن وثیقههای قانونی درخواست شده از سوی وزارت علوم از امکان بورس بهرهمند شده است. گ. بسیار مایهی تاسف میباشد که شایعه پراکنان با تقطیع صدر و ذیل و کتمان پاسخ یک نامه، در پی ریختن آبروی یک فرد و خانواده اش و به خطر انداختن امنیت روانی آنها باشند.
بیشتر بخوانید
رونمایی از "ژن خوب" شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ سلوی کینژاد کیست؟
در ضمن لازم به توضیح است که ایشان با توجه به شرایط خاص خود و خانواده اش امکان ادامه و استفاده کامل از بورس مزبور را نداشته است و شایسته است وزارت محترم علوم، تحقیقات و فناوری نسبت به ارائه مستندات لازم اقدام نماید. موارد منتشر شده در خصوص بورس و دریافتیهای همسر ایشان به خارج از ایران نیز کذب محض و عاری از حقیقت میباشد. ایشان برای همراهی همسرشان از امکان مرخصی بدون حقوق استفاده نموده اند و بعد از خروج از دانشگاه هیچ مبلغی از سوی دانشگاه به ایشان پرداخت نگردیده و بلافاصله حقوقشان قطع شده است.
۲- شغل و مسئولیت: همانطور که در اول نوشته اشاره کرده ام اینجانب از قبل از انقلاب اسلامی دارای کرسی استادی در دانشگاه بودم و بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی نیز تنها فقط یک شغل و یک ممر در آمد داشته ام و آن همان ادامه استادی دانشگاه بوده است. تنها مسئولیت رسمی اینجانب نیز در کنار استادی دانشگاه، ریاست دانشگاههای صنعتی سهند در گذشته و بعد از آن هنر اسلامی تبریز بوده است که علی رغم انطباق کامل با قوانین موضوعه کشوری، همواره از گرفتن حق مدیریت این مسئولیتها خودداری و در صورت پرداخت هیچگاه از آن استفاده شخصی نکرده و تماما به صندوقهای قرض الحسنهی دانشجویی و اعضای هیات علمی واریز شده است که امید قبول آن را از خداوند متعال دارم.
خداوند را شاکرم که دریافتی یک استاد تمام رتبه ۴۳ آنقدر هست که کفاف زندگی بی آلایش و سادهی ما را بکند. لازم به توضیح است که شئون دیگر مطرح شده مثل عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر شوراها طبق قوانین کشوری نه شغل محسوب شده و نه دریافتی برای آنها تعریف شده است. در پایان تاکید میکنم که تمامی انسانها در حوزه کاری خود جایزالخطا میباشند، اینجانب نیز قطعا در پروسه عظیم بنیانگذاری و تاسیس دو دانشگاه بزرگ کشوری که هر کدام با مشکلات عدیده و جانکاه و طاقت فرسا در مراحل اجرا و قوام خود همراه بوده و هستند عاری از اشتباه و خطا نبوده ام. لیکن سعی کرده ام تا آنجایی که در توان دارم حقی را ناحق نکرده باشم. بسیار خوشحالم از اینکه تمامی زحمات به بار نشست و ما شاهد حضور دو مرکز علمی قوی هستیم که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی منصفی میباشند؛ و در نهایت اذعان مینمایم که من و دیگر افراد مسئول در نظام جمهوری اسلامی باید در حوزه انجام وظایف و مسئولیتها این خطاها را به حداقل ممکن برسانیم تا مایهی خشنودی و رضایت مردم عزیز و رهبری معظم انقلاب را فراهم کرده و شرمسار همسنگران شهید خود نشویم.
با احترام دکتر محمدعلی کی نژاد
تبریز – دی ماه ۱۳۹۷
منبع: برنا
آخه این حضرات نمیدونن که دیگه حناشون رنگ نداره و مثل چوپان دروغگو شده اند و دیگه کسی حرفشان را باور نمیکند !!!