فرارو- گاهی ناامید از ناکامیها، به عوامل و دلایل وقوع آنها میاندیشیم. انبوهی از ناراحتی را فهرست میکنیم و به دنبال راهی برای گریز از آنها و بهبود شرایطیم. این مواقع شاید مطرح کردن چند پرسش و ریشهیابی وضعیتهای پیشآمده کمککننده باشد: چگونه میتوانم فرد بهتری باشم؟ چگونه کارم کیفیت بهتری پیدا خواهد کرد؟ چگونه درصد خطایم کمتر میشود؟ چگونه آرامش بیشتری کسب میکنم؟
پس زدن این سؤالها معمولاً راهی است که بیشتر افراد انجام میدهند، ولی با بررسی و تحلیل این پرسشها و مواردی مشابه آن راهحلهایی هم میتوان پیدا کرد. برای داشتن توانایی بیشتر نیازمند راهی جدید هستیم. تقویت تمرکز و پرورش قوای ذهنی، آن چیزی است که نیازمندش هستیم.
برای رهایی از اختلال تمرکز، فراموشی، افسردگی و فشارهای کاری، به تمرینهایی نیاز داریم که ذهنمان را آرام و متعادل کند. از مزایای ورزش باخبریم، ولی این بار منظور ورزشهای فیزیکی نیست، بلکه ورزشهای ذهنی مد نظر است.
در خلال برنامههای روزانه، انجام نقشهای متفاوت خانوادگی، کاری و تحصیلی و فعالیتهای متفاوت و متنوع، افراد علاوه بر توان بدنی به تقویت ذهنی نیز نیازمندند. این کار ممکن و شدنی است. راههای برای تربیت و تقویت قوای ذهنی وجود دارد در اینجا چند روش را ذکر میکنیم.
صحبت کردن به زبان دیگر، راندن ماشین یا بازی با یک ابزار جدید که روش کار جدیدی دارد، به خاطر سپردن نشانیها و پیدا کردن مسیرهای جدید، انجام دادن ورزشهای تمرکزی مثل تنیس یا ایروبیک، و داشتن خواب راحت، همه باعث فعالیتهای ذهنی میشود.
فعال نگه داشتن مغز
برای اینکه کارایی مغز را افزایش داده یا از کاهش آن بکاهیم، نیاز است که یادگیری را متوقف نکنیم. یاد گرفتن موسیقی، زبان جدید یا ورزش میتواند کارایی مغز را افزایش دهد. اگر تصورتان این است که سنتان برای یاد گرفتن زیاد است، حتما اشتباه میکنید.
۱- زبانهای جدید بیاموزید
زبانشناسان معتقدند که برای یادگیری زبان اول سن بحرانی وجود دارد، ولی زبان دوم را میتوان در هر سنی آموخت. کودک اگر تا ۶ سالگی زبان اول را نیاموزد، شاید دیگر نتواند تکلم کند، ولی درباره یادگیری زبان دوم محدودیتی وجود ندارد.
در یادگیری زبان دوم یا سوم مغز مدام در حال فعالیت و معادلسازی خواهد بود. شما وقتی تکلم یا نوشتن خود را از زبان اول به زبان دوم تغییر میدهید، از عادت و بستر ساده زبانی خارج شده و مغز را به تکاپو میاندازید. گاهی برای یافتن کلمات اولیه و ساختن جملات ساده نیز نیاز به تمرکز خواهید داشت و نتیجه این فعالیت ایجاد راهی برای تمرکز است.
مطالعات نشان داده است که کسانی که به چند زبان صحبت میکنند، دارای عملکرد مغزی بالاتری نسبت به کسانی هستند که تنها به زبان مادری صحبت میکنند.
تردیدی نیست اگر زبان دیگری بدانید در موقعیت کاری کنونی خود نیز جایگاه بهتری خواهید داشت. توجه به این نکته در کنار تمرین ذهنی، انگیزه خوبی خواهد بود تا به سراغ یادگیری زبان بروید.
۲- یادیگری و نواختن موسیقیپژوهشهای انجامشده در زمینه تاثیر موسیقی و کارایی ذهنی نشان داده است که یادگیری موسیقی در کودکان آثاری فراتر از یادگیری یک هنر دارد. در یادیگری موسیقی تشخیص نتها و گامها از طریق قوه شنیداری انجام میشود که صرفا در یادیگری موسیقی موثر نیست و در حوزههای دیگر حتی مهارتهای فیزیکی و حرکتی هم میتواند تاثیرگذار باشد.
همچنین کودکانی که بیشتر از ۳ سال به آموزش موسیقی مشغول بودهاند، دایرهی لغات و مهارتهای منطقی غیرکلامی بهتری هم داشتهاند و در تجزیه و تحلیل متون و روابط اجتماعی و تشخیص تفاوتها و تشابهها نیز عکسالعمل بهتری نشان دادهاند.
نوازندگان باید نتهای موسیقی را به یاد بسپارند و علاوه بر مهارت نواختن باید از حافظه هم به خوبی استفاده کنند. به دلیل به کار گرفتن حافظه و مهارتهای فیزیکی، برای نواختن موسیقی چندین مرکز در مغز فعال میشود. نوازنده حین اجرا به چیزی فکر نمیکند و کاملا از محیط منفک میشود. در این فعالیتها که شخص از چندین مرکز مغزی خود استفاده میکند، تمرکز در بالاترین سطح قرار دارد. وقتی بتوانید به این مرحله برسید، ذهن را آماده خواهید کرد که در غیر زمان نوازندگی هم آمادگی تمرکز داشته باشد.
۳- تکرار و عادتهایتان را تغییر دهید
ساعتتان را به دست چپ میبستید؟ حالا چند روز آن را به دست راست ببندید. با دست راست مسواک میزدید؟ حالا با دست چپ مسواک بزنید. قاشق و چنگال را جابهجا کنید و برای کارهای روزمره که در آنها مهارت کافی داشتید نیز تلاش کنید. با این روش سمت مخالف مغزتان را فعال میکنید. به این معنی که اگر در زمان انجام عادی سمت راست فعال بود، حالا در زمان انجام خلاف عادت سمت چپ نیز فعال میشود.
روال تکراری را شناسایی و سپس تغییر دهید. منظور از این توصیه این است که ابتدا ببینید چه کارهای تکراری در زندگی انجام میدهید؛ مثلا راهی که همیشه طی میکنید، رنگی که معمولا لباس انتخاب میکنید یا اولین کاری که بعد از بیدار شدن از خواب صبح انجام میدهید، بشناسید. مرحله بعد تغییر است.
کار سختی نیست که برای رسیدن به خانه مسیر دیگری را سپری کنید یا رنگ تازهای را برای لباسهایتان گزینش کنید. صبح بعد از بیدار شدن به جای نگاه کردن به گوشی موبایل، ادکلن بزنید، با این کار برنامه جدیدی را برای شروع روز به مغز مخابره میکنید و آن را به فعالیت میاندازید تا مرکز بویایی را نیز فعال کند. همه این فعالیتها تمرینی برای فعال نگه داشتن مغز هستند.
۴- انباری از افکار مزاحمبرای خلوت کردن ذهنتان از افکار مزاحم کاغذی کنار دستتان بگذارید و وقتی نیاز به فکر آرام و خلوت دارید، هر فکر مزاحمی که به سراغتان میآید، بنویسید و سریع از آن بگذرید. با خود بگویید پس از پایان کار به سراغ آن خواهم رفت. با این کار هم نظمی به ذهنتان دادید و هم آن را تربیت کرده و روال تازهای به آن بخشیدهاید. ذهن هم مانند هر چیز دیگری در زندگی نیاز به تربیت و آموزش دارد.
۵- حس لامسه و تمرکزنابینایان حس لامسه بالایی دارند. آنها میتوانند با لمس اشیا را تشخیص دهند و جای آنها را به خاطر بسپارند. شاید حس بینایی باعث غفلت ما از این توانایی شده است. تمرینهایی در زمینه افزایش و بهکارگیری حس لامسه وجود دارند که در نهایت تمرکز ذهنی نیز ایجاد میکنند. با افزایش سن، انسان گیرندههای لمسی خود را از دست میدهد، همچنین گیرندههای درد و دما نیز با افزایش سن رو به افول میروند. برای حفظ توانایی لامسه و تقویت مرکز آن در مغز میتوان تمرینهایی را انجام داد.
با چشم بسته سعی کنید اشیا را شناسایی کنید. شاید به نظرتان دور از ذهن باشد، ولی جدی گرفتن لامسه راهی برای تمرکز و ایجاد فعالیتی تازه برای ذهن است. بازی شناخت غریبه با چشم بسته در کودکی را به یاد دارید؟ این بازی باعث فعال شدن مراکزی در مغز شده که آن را به فعالیت جدید وادار میکند. بدون نگاه کردن به شیر آب گرم و سرد با کمک حس لامسه آب را متعادل کنید.