bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۹۰۴۱۲

روایت سردار قاسم سلیمانی از شهادت یک همرزم

بی سیم‌های لشکر ثارالله تا پایان جنگ دیگر صدای دلنشین و ارزشمند و پر معرفت میرحسینی را نشنیدند. آن صدایی که برای همه بچه‌ها چه کرمانی، چه رفسنجانی، چه زرندی، چه سیرجانی، چه هرمزگانی و چه بلوچستانی امیدبخش بود. دلنواز بود و دوست داشتنی. آن صدا خاموش شد.

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۱ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۷

روایت سردار قاسم سلیمانی از شهادت یک همرزم

حاج قاسم سلیمانی و شهید میر حسینی

فکر می‌کردم شهادت شهید میر حسینی تأثیر بسیار عمیقی بر عدم موفقیت ما در عملیات کربلای ۵ بگذارد. هیچ خبری مانند این خبر در لشکر ثارالله نمی‌توانست غم ایجاد کند.

به گزارش ایسنا، سردار حاج قاسم سلیمانی در رابطه با تأثیر شهادت سردار شهید حاج قاسم میر حسینی قائم مقام لشکر ۴۱ ثارالله روایت می‌کند: قبل از عملیات «کربلای ۵» شبی داخل سنگر نشسته بودیم و با هم صحبت می‌کردیم. گفت: «تیر به اینجای من خواهد خورد.» و انگشتش را روی پیشانی‌اش گذاشت و همین طور هم شد.

بی سیم‌های لشکر ثارالله تا پایان جنگ دیگر صدای دلنشین و ارزشمند و پر معرفت میرحسینی را نشنیدند. آن صدایی که برای همه بچه‌ها چه کرمانی، چه رفسنجانی، چه زرندی، چه سیرجانی، چه هرمزگانی و چه بلوچستانی امیدبخش بود. دلنواز بود و دوست داشتنی. آن صدا خاموش شد.

از خدا می‌خواستم که پایان عمر من همین مقطع باشد

البته نمی‌توانستم باور کنم. در مقطع اول هم بچه‌ها به من نگفتند و این خبر را خیلی با احتیاط به من دادند. هیچوقت خبر شهادت ایشان را از یاد نمی‌برم. من در دو سه عملیات واقعاً از خدا می‌خواستم که پایان عمر من همین مقطع باشد. یکی همین عملیات کربلای ۵ بود. خصوصاً وقتی خبر شهادت شهید میرحسینی را شنیدم. احساس کردم که واقعاً لشکر ثارالله منهدم و منحل شد.

از همه مهم‌تر فکر می‌کردم شهادت ایشان تأثیر بسیار عمیقی بر عدم موفقیت ما در عملیات کربلای ۵ بگذارد. هیچ خبری مانند این خبر در لشکر ثارالله نمی‌توانست غم ایجاد کند. تا آن مقطع هیچ حادثه‌ای به اندازه خبر شهادت حاج قاسم برای بچه‌های لشکر ثارالله سخت نبود. حتی آن کسی که در عملیات حضور داشت و برادرش را یا پسرش را از دست داده بود عزادار شهید میرحسینی بود.

معنای تهاجم فرهنگی است که بچه‌های ما چنین شخصیت‌هایی را نشناسند. جوانان باید چنین شخصیت‌هایی را برای خودشان الگو کنند. این یک الگوی ارزشمند و مجسم در عمر ماست این را باید همه بشناسند و به همه شناسانده شود که ایشان از یک خانواده محترمی بود و بعد هم برادرش شهید شد. آن شهید بزرگوار دانشجو که توی سنگر کمین ایستاد و مقاومت کرد تا به شهادت رسید. خدا را قسم می‌دهیم به محمد و آل محمد به همه ما معرفت کافی برای شناخت این شخصیت‌های ارزشمند و ادامه دادن راهشان را عطا کند.

bato-adv
bato-adv
bato-adv