معمولا اگر از هر کسی درباره لوایح مرتبط با FATF سوال کنیم، مسائل سیاسی را مطرح میکند و مخالفت وی با این لوایح جنبه سیاسی دارد و از موضع تخصصی نیست. در واقع مخالفان نمیتوانند به صورت کاملا فنی و تخصصی بگویند که چه دلایلی برای مخالفت با این لوایح دارند.
عبدالکریم حسینزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده ادوار نهم و دهم مجلس، در روزنامه اعتماد نوشت: مخالفتها با CFT و پالرمو سیاسی است و جنبه تخصصی ندارد. معمولا اگر از هر کسی درباره لوایح مرتبط با FATF سوال کنیم، مسائل سیاسی را مطرح میکند و مخالفت وی با این لوایح جنبه سیاسی دارد و از موضع تخصصی نیست. در واقع مخالفان نمیتوانند به صورت کاملا فنی و تخصصی بگویند که چه دلایلی برای مخالفت با این لوایح دارند. این در حالی است که باید کسانی که حداقل در حوزه روابط بینالملل و حقوق بینالملل تحصیل کردهاند و شناخت از معاهدات، پیمانها و قراردادهای بینالمللی دارند در تریبونهای آزاد، گفتگو و مناظره داشته باشند و در رد یا تایید صحبتهای طرف مقابل استدلال بیاورند، زیرا اینکه به صرف سیاسی شدن یا سیاسی کردن این موضوعات در مورد آنها نظر بدهیم، اقدام درستی نیست.
باید توجه داشته باشیم که نظر دادن در مورد مسائلی مانند لوایح مرتبط با CFT و پالرمو در صورتی که مباحث، تخصصی نباشد، هزینهسازی برای کشور است. بنابراین پیشنهادم به تمام جریانهای سیاسی این است که حتی به ابعاد موضوعات سیاسی و بینالمللی با نگاه تخصصی بنگرند تا برای کشور هزینهسازی نکنند. اگر دقت کنید پیامکهایی که برای نمایندگان مجلس ارسال شد و...
پیامکهایی که در حال حاضر برای برخی اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده میشود، به نوعی موضعگیریهای سیاسی است. در واقع اگر این موضعگیریها غیرسیاسی باشد، چه بسا در جریان اصلاحطلبی یا اصولگرایی هم موافق و مخالف داشته باشد، اما حالا میبینیم که یک جناح صددرصد موافق این لوایح شده و یک جناح صددرصد مخالف شده است.
فکر میکنم دلیل این موضوع آن است که ما سعی نکردهایم واقعیت موضوع را ببینیم و آن را برای جامعه تبیین کنیم و درنهایت کسانی که به عنوان مخالف این لوایح و بهخصوص لایحه CFT در مقابل مجلس و مجمع قرار میگیرند، با رویکرد و نگاه سیاسی مخالفت میکنند و این مخالفت، رویکرد تخصصی ندارد.
حالا میتوان این سوال را مطرح کرد که مگر تمام اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام توسط مقام معظم رهبری معرفی نمیشوند و این افراد مورد وثوق و اعتماد رهبری نیستند؟ پس چطور عدهای برای اعضای مجمع، پیامک تهدیدآمیز میفرستند و آیا اینهایی که پیامک میزنند، خود را عاقلتر از دیگران میدانند؟ در واقع این سیاستزدگی که در جامعه ما به وجود آمده است، کشور را به سمت قطبی شدن میبرد و نفعی برای ما ندارد. سیاستزدگی از تصمیمگیریهای عقلانی جلوگیری میکند، به این ترتیب در یک فضای سنگرکشی و تقابل و تضاد با هم قرار میگیریم و تنها چیزی که عاید ما میشود این است که منافع ملی و اعتماد ملی را از دست میدهیم. البته به نظر من نمیتوان افرادی را که پیامک میدهند یا جلوی مجلس تجمع میکنند و حتی کسانی را که علیه لوایح FATF شعار میدهند مقصر دانست.
در واقع مقصر اصلی، ما سیاسیون هستیم که سعی نمیکنیم این موضوعات را در کانال خود کانالیزه کنیم تا در فضاهای تخصصی گفتگوها شکل بگیرد. در واقع اگر این کار را انجام دهیم، هم به قوی شدن و تنومند شدن جامعه مدنی و هم به راحت شدن تصمیمگیریها کمک میکنیم.
این در حالی است که با این اعمال و کارهایی که سیاسیون انجام میدهند هم جامعه سردرگمتر میشود و هم جامعه مدنی به تصمیم درستی نمیرسد، به این ترتیب جامعه تصمیمساز و تصمیمگیر یعنی مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام، دچار یک فرآیند و فضای پوپولیستی میشوند و نمیتوانند تصمیم درستی بگیرند. برای دوری از این فضا توصیهام این است که جریانها و شخصیتهای سیاسی شهامت این را داشته باشند که موضوعات را اصطلاحا دستکاری و سیاسی نکنند تا فرآیندها به نفع کشور پیش برود.