فرارو- نخبگان حاکم عرب، که برای تامین امنیت خود به کشورهای بیگانه اتکا میکنند، در یک راه پرخطری گام نهادهاند که در همه حالتها برای آنها تبعات سنگینی خواهد داشت.
به گزارش فرارو، کنفرانس ورشو، با وجود اینکه به طور غیر رسمی بر ایران متمرکز بود، اما بازتاب گستردهای میان محافل رسانهای و روشنفکری جهان عرب داشت. نشستن وزرای خارجه عرب در کنار بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، یک بار دیگر این پرسش را نزد روشنفکران مطرح کرد که دشمن اصلی کشورهای عربی کیست؟ آیا همراهی کشورهای عربی با آمریکا و اسرائیل منافع ملی عربی را تامین میکند؟
پاسخهای متعددی به این پرسشها داده شده است. برخی ناظران نزدیک به دولت عربستان و متحدانش، ضمن بزرگنمایی تهدید ایران برای کشورهای عربی، نزدیکی به اسرائیل را توجیه میکنند. در مقابل، برخی تحلیلگران معتقدند که کشورهای عربی با همراهی با آمریکا و اسرائیل علیه ایران، مرتکب خطای مهلکی شدهاند و در همه حالتها بازنده خواهند بود. برهان غلیون، استاد جامعهشناسی سیاسی دانشگاه سوربن فرانسه، از جمله این تحلیلگران است که طی یادداشتی در وبگاه العربی الجدید تصریح کرد آمریکاییها و اسرائیلیها به هیچ وجه دنبال تنشزدایی و آرامش در خاورمیانه نیستند بلکه برای شعلهور کردن تنشها تلاش میکنند.
از دیدگاه غلیون، بهار عربی یک مرحله از سیاستورزی عربی را به پایان رساند. مرحلهای که در آن، نظامهای عربی پس از دستیابی به استقلال، برای استمرار بقایشان، به جای تلاش برای کسب مشروعیت از مردم از طریق بهبود زندگیشان، بر ارائه خدمات به کشورهای بزرگ شرطبندی کردند. از بطن این تبعیت نخبگانی ظهور کردند که به جای تمرکز بر آزادسازی توانمندی ملتها، بر مقید کردن تحرک آنها تمرکز کردند. در نتیجه، موجودیت این نخبگان به طور روزافزون با بهبودی شرایط زندگی مردم دچار تعارض شد. پس از تبدیل نخبگان سیاسی به طبقهای سرکوبگر، ملتها به رعایایی تبدیل شدند که هر لحظه امکان انفجار و شورش آنها وجود دارد. رویاروییهای فراگیر در جریان بهار عربی پایان این دوره بود. انقلاباتی که در دهه دوم قرن بیست و یکم اتفاق افتاد، نخبگان حاکم را از اعتماد به نفس و اطمینان به تواناییشان در فلج کردن اراده مردمی محروم کرد. همین امر موجب شد که محدودیتها بر جوامع بیشتر شود و بار دیگر نخبگان حاکم را برای محافظت از خود به دامان کشورهای بزرگ انداخت تا حمایت را از آنان بخرند. نخبگان حاکم به جای اینکه از تظاهرات بزرگ درس بگیرند و حکمرانی خود را برای جلب رضایت مردم تعدیل کنند، دو گزینه را در پیش گرفتند که یکی از دیگری بدتر است: گزینه نخست این است که فضا را مسدود و آزادیها را محدود کنند. گزینه دوم، این است که بیش از هر زمان دیگری برای محافظت از خود به کشورهای بیگانه بچسبند.
غلیون این مقدمه را برای واکاوی دلایل مشارکت کشورهای عربی در کنفرانس ورشو آورد. کنفرانسی که به گفته او، هدف اصلی آن مقابله با ایران و سیاستهای منطقهای ایران است. اما این مقابله یک شرط دارد و آن این است که کشورهای عربی ضمن عادیسازی روابط با اسرائیل، آن را رسما وارد معادله قدرت منطقهای کنند. غلیون در رابطه با مشارکت عربها در کنفرانس ورشو نوشت: «عربها در این مشارکتشان، تبعیت میکنند و از طرحهای واشنگتن و استراتژیهای آن، که یک بار هم کشورهای منطقه را به تفاهم و منطقه را به ثبات تشویق نکرد، دنبالهروی میکنند. به عکس، همه آنچه (واشنگتن) و بزرگترین کشورهای اروپایی، انجام دادند، به ضرر امنیت و صلح در خاورمیانه بود و آن (امنیت و صلح) را نیستونابود کرد.»
از دیدگاه این استاد، اشتباه کشورهای عربی این است که گمان میکنند آمریکا و اسرائیل به خاطر چشم و ابروی این کشورها با تهدیدات ایران مقابله و ثبات منطقهای و بین المللی را تضمین خواهند کرد. به عکس، اسرائیل و آمریکا تلاش میکنند روابط عربی-ایرانی را بیشتر از این تنشآلود کنند و شکاف میان دو همسایه متخاصم را عمیقتر کنند تا اهداف خاص خودشان را به ضرر کشورهای عربی محقق کنند. به عبارت دیگر، کشورهای عربی، بدون اینکه هیچ امتیازی بگیرند، هزینه مقابله با ایران و محدود کردن نفوذ آن را پرداخت خواهند کرد. در نهایت عربها چیزی جز وارد کردن یک بازیگر دشمن (اسرائیل) در منظومه عربی، آن هم بدون هیچ سودی، بدست نخواهند آورد. امری که شکافها و اختلافات میان خود عربها را بیشتر و عمیقتر خواهد کرد. به گفته غلیون، آمریکا از کشورهای منطقه به عنوان ابزاری علیه یکدیگر استفاده میکند. از نظام صدام حسین، علیه انقلاب اسلامی ایران سود جست و الآن هم از منابع مالی و سیاسی عربی برای مهار ایران و مجبور کردن آن به تسلیم شدن به اهداف سیاسی آمریکا و اسرائیل استفاده میکند. در این فرآیند، عربها حتی یک وجب هم پیشرفت نخواهند کرد. اگر ایران با مذاکرات بر سر فعالیت منطقهای خود موافقت کند، این مذاکرات با عربها نخواهد بود. بلکه با واشنگتن خواهد بود؛ و اگر ایران تصمیم بگیرد مقابله را ادامه دهد، این بدین معناست که حوزه جنگ تا سرزمینهای عربی گسترش خواهد یافت و هزینههای آن بالا خواهد رفت که آن را هم کسی جز عربها پرداخت نخواهد کرد.
به نوشته غلیون، خریدن تایید کشورهای دیگر و دادن امتیازهایی که عربها را تضعیف میکند و بین آنها تفرقه میاندازد، مشکل عربها را حل نمیکند. آنها با این کار، امید به حفظ اعتبار و استقلال و شاید بقای کشورهای خود را بر باد میدهند. اگر واقعا واشنگتن به دنبال کمک به عربها بود، تلآویو را به تعدیل موضعش در قبال مسئله فلسطین وادار میکرد. اگر این تعدیل از طریق به رسمیت شناختن کشور فلسطین در کنار اسرائیل نباشد، حداقل، شهرکسازی را متوقف میکرد. اگر آمریکا واقعا به دنبال نجات خاورمیانه بود، سیاست و گزینههای کاملا متفاوتی دنبال میکرد که جنگ تقریبا سی ساله میان ایرانیان و عربها را خاتمه میداد و زمینه همکاری بین آنها را فراهم میساخت.
غلیون افزود: «اما متوقف کردن جنگ در منطقه و تنشزدایی میان کشورهای آن، هرگز جزو اهداف سیاست آمریکا یا اسرائیل نبوده است. بلکه به عکس، هدف، آن است که این جنگ شعلهور شود تا میوه آن از دو طرف چیده شود و در آتش آن دمیده شود تا دو طرف به زانو زدن در برابر اراده آمریکا و اسرائیل مجبور شوند.»
غلیون هر دو طرف، ایرانیان و عربها، را در بوجود آمدن این وضعیت مقصر میداند. با این حال، مسئولیت عربها در پدید آمدن وضعیت یادشده را بزرگتر میداند. چرا که آنها از طرحهای آمریکا تبعیت میکنند. طرحهایی که به گفته این استاد، بیش از آنکه ایران را هدف بگیرد، عربها را هدف گرفته است. پناه بردن به آمریکا یا اروپا یا چین در آینده، جز تضعیف موضع عربها، نتیجه دیگری برای آنها ندارد. چرا که هیچ کشوری برای تامین منافع کشور دیگر کار نمیکند. همه کشورها از ضعف سایر کشورها، حتی اگر آن کشورها متحدانشان باشند، استفاده میکنند و حتی در صورت امکان این ضعف را بیشتر میکنند.
به ادعای غلیون، غرب مایل نیست خودش با ایران وارد رویارویی شود، بلکه میخواهد که عربها بار دیگر مسئولیت و هزینههای این رویارویی را بپردازند. غلیون با بیان اینکه مقابله با ایران چالش بزرگی برای عربها است، در پایان خاطر نشان کرد که کشورهای عربی فقط زمانی میتوانند با ایران مقابله کنند که به خودشان اتکا کنند و شکاف درونی دولت - ملت را حل کنند. پاشنه آشیل کشورهای عربی این است که نخبگان حاکم نمیخواهند قدرت را میان مردم توزیع کنند و به مردم خود امتیاز بدهند.