فرارو- حنیف براری؛ قسمت ششم از سریال احضار چهارشنبه ۱ اسفند ماه ۱۳۹۷ وارد شبکهی نمایش خانگی شد. این قسمت با تاخیری یک هفتهای توزیع شد که طبق اعلام صفحهی رسمی این سریال علت آن تعطیلات ابتدای هفتهی گذشته و عدم صدور پروانه نمایش این سریال در زمان لازم بوده است.
قسمت ششم با انتقال یک دختر زخمی به بیمارستان و دست و پا زدنها و پیچ و تابهای او شروع میشود و در طول این قسمت بارها اتاق و تخت او در بیمارستان نمایش داده میشود و چهرهی خون آلود و دهان کف کرده و خندههای ترسناک او را میبینیم. تا جایی که پریا که همراه سینا به بیمارستان میرود وارد اتاق او میشود و آن جا را پر از مار میبیند و احساس میکند که آن زن میخواهد چیزی به او بگوید و از هوش میرود.
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت ششم سریال احضار اینجا کلیک کنید"
در این قسمت باز هم گیسو از تجربه اش پای میز احضار میگوید. از این که سرنوشت امیر و پروا و بچه شان را دیده است. گیسو و پریا همچنان در اتاقهای عمارت قدم میزنند و دربارهی گذشتهی گیسو حرف میزنند. گیسو کمی هم از سرگذشت ساغر میگوید و از این که او هم مانند گیسو درگیر رابطهای خیانت آمیز بوده است و او هم مانند گیسو میخواست از شر بچه اش خلاص شود.
گیسو داستانش را تا وقتی که کارت عروسی امیر و پروا را اتفاقی در وسایل سینا پیدا میکند ادامه میدهد و از تصمیمی میگوید که بالاخره توانست عملی اش کند. او خود را در مقابل چشمان سینا از بین میبرد.
در این قسمت با عشق سینا به گیسو هم بیشتر آشنا میشویم و صحنههایی از گذشته میبینیم که دکتر بهت زده خبر مراسم ازدواج امیر و گیسو را از گیسو میشنود و او را میبینیم که از دور با حسرت گیسو را در لباس عروس تماشا میکند و پا در عروسی آنها نمیگذارد.
در زمان حال نیز دکتر که با تماسهای مکرر امیر روبرو است، بالاخره با اکراه راهی بیمارستان میشود و پروا را میبیند. پروایی که از پا گذاشتن در زندگی امیر و گیسو پشیمان است و عامل از دست رفتن بچه اش را گیسو میداند. او هنوز هم وحشت زده است و همه جا گیسو را میبیند. امیر هم که بعد از آن اتفاقات دیگر رمقی برایش نمانده، سر خاک گیسو میرود و آن جا کسی را میبیند که ...
درست یا غلط، سازندگان احضار تصمیم گرفته اند که با تدوین پیچ در پیچ زمان و مکان و رفتن از زمان حال به گذشته و از گذشته به گذشتهای دورتر و از آن جا به عالم خیال و بازگشت دوباره به حال گذشته و حتی آینده، مخاطب را گیج کنند و در دلش ترس و دلهره به وجود آورند (که قهری است که ناموفقند).
اما آنها در این روش تا جایی پیش رفته اند که وقتی میخواهند زمان خطی را نشان دهند هم نمیتوانند. مگر میشود در سریالی با این حد از سرمایه گذاری و این وسعت پخش، راکورد گریم بازیگران رعایت نشود؟! یعنی واقعا یک نفر در گروه سازندهی احضار نیست که حواسش به آرایش مو و کوتاه و بلند شدن ریش دکتر سینا باشد؟! یا شاید هم ما خیلی سخت گیریم.
یا چه لزومی دارد که ماسکی با آن ضخامت روی صورت بازیگر کار گذاشته شود تا نشان دهندهی سوختگی باشد؟ لبههای ماسک با حرکات گردن بازیگر پیدا میشود. از این غیر طبیعیتر هم میشود؟! کاراکتر رسما تبدیل به عروسک شده است.
دیالوگهای نا امید کننده احضار هم کماکان ادامه دارند. این حد از سهل انگاری در دیالوگ نویسی در سریالی با این حجم از ادعا تعجب برانگیز است. دیالوگهای احضار در بهترین صورت خود چیزی به جز شرح آن چه خودمان در حال مشاهدهی آن هستیم نیست. حال دیگر از تکرار مکرر این نکته نیز بگذریم که همین دیالوگها هم از دهان بازیگرانی بیرون میآید که اندک احساسی در بازیشان نیست و در بد بودن با هم رقابت میکنند.
حرفها و سکانسهای تکراری هم از دیگر آفتهای موجود در احضار است. مشخص نیست تکرار برخی حرفها به منظور تاکید است (تاکید روی چه چیزی؟) یا مرور آن چه گذشت! اتفاقات و حرفهای میز احضار را بارها از زوایای مختلف دوربین دیده ایم، اما هیچ زاویهی جدیدی از داستان را برای ما روشن نکرده است همینطور قربانی شدن بچهی پروا به خاطر اعمالشان در گذشته.
احضار با وجود گذشت ۶ قسمت همچنان در فضاسازی مناسب این ژانر با مشکل روبرو است و کماکان ترسی نمیانگیزد. این در حالی است که گویی تمام تلاش خود را میکند که با کاتهای ناگهانی فراوان و پیچ در پیچ کردن داستان و نمایش پی در پی تصاویری از موجودات عجیب الخلقه با رگهای خون فشان چشم و خزیدن مارهای زهرآگین کف اتاق و روی تخت بیمارستان، ترس را القا کند.
اما فراموش کرده است که این موارد سالها در همه جا از فیلم و تئاتر تا کتاب و نقاشی، جزء المانهای ترس آور بوده است و اکنون استفادهی مجدد آنها به خودی خود دیگر هیچ جذابیتی برای هیچ کس ندارد و آن چه مهم است ساخت فضایی با استفاده از این المانها است و یا حتی بدون آن ها. در زیرزمینهای خانههای قدیمی ما نه خبری از دود بود و نه صدای خرناس جن و اسکلت و مار، اما آن فضا برای اکثر ما از کودکی تا حتی بزرگسالی فضایی رعب آور است.
رامین عباسی زاده چندی پیش در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «امیدوارم پخش این سریال باعث شود دیگر کارگردانها نیز به ساخت چنین آثاری تمایل نشان بدهند تا شبکه نمایش خانگی فضاهای جدید دیگری را هم به جز آثار طنز و ملودرام تجربه کند. البته ساخت این آثار چالش بزرگی است.
میتوان به قصه گویی بصری در سینما مسلط نبود و فیلم متوسط ساخت، ولی غیر ممکن است که به قصه گویی بصری مسلط نبود و فیلم ترسناک ساخت. فیلم ترسناک متوسط وجود ندارد. یا ترسناک است یا افتضاح و شاید این همان دلیلی است که فیلمسازان ایرانی کمتر ریسک ژانر وحشت را قبول میکنند.»
شاید حالا بعد و از گذشت ۶ قسمت وقت پاسخ به این سوال باشد که احضار ترسناک است یا افتضاح؟ ما هفته آینده به این پرسش پاسخ خواهیم داد و شما نیز میتوانید نظر خود را در خصوص این سریال برای ما بنویسید.