این نوازنده سنتور دغدغه خود را برای موسیقی اینگونه بیان میکند: من بیشتر نگران جوانها هستم. میبینم با چه علاقه و توانمندی به سمت موسیقی آمدند اما نمیتوانند کار خود را در ایران عرضه کنند و دست به مهاجرت میزنند؛ این در حالی است که اگر فضا برای ارائه هنرشان در ایران وجود داشته باشد به مراتب نسبت به خارج از کشور مخاطبان بیشتری خواهند داشت.
مینا افتاده یکی از بانوان موسیقی ایران است که بیشتر به واسطه معلم بودنش شناخته میشود؛ به رسم و ذات همین معلم بودن هم بزرگترین دغدغهاش در موسیقی به جوانها برمیگردد و میگوید: من بیشتر از هرچیز نگران جوانها هستم که میبینیم با چه علاقهای به این سمت میآیند اما نمیتوانند کار خود را عرضه کنند.
به گزارش ایسنا، این مدرس موسیقی از نگرانیهایش درباره تأمین شغل هنرجویان موسیقی سخن میگوید و اظهار میکند: دانشجویان موسیقی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بیکار هستند؛ در حالی که همه آنها باید روی صحنه اجرا داشته باشند اما امکانش نیست و مجبورند برای تأمین معاش به تدریس در آموزشگاههای خصوصی روی بیاورند.
او ادامه میدهد: به نظرم فرهنگسراهای متعلق به شهرداری میتواند برای تدریس کلاسهای موسیقی از دانشجویان استفاده کنند اما به دلیل اینکه میخواهند هزینه کمتری برای معلم بپردازند از افرادی استفاده میکنند که سه، چهار سال سابقه نواختن ساز دارند و اینگونه آموزش آنها از حالت آکادمیک بیرون میآید. چندی پیش با شورای شهر تهران جلسهای بود که در آن جلسه از اضافه کردن بخش سرود به مدارس صحبت شد؛ اینگونه بازهم آموزش و پرورش میتواند از فارغالتحصیلان موسیقی برای این بخشها استفاده کند.
این نوازنده سنتور دغدغه خود را برای موسیقی اینگونه بیان میکند: من بیشتر نگران جوانها هستم. میبینم با چه علاقه و توانمندی به سمت موسیقی آمدند اما نمیتوانند کار خود را در ایران عرضه کنند و دست به مهاجرت میزنند؛ این در حالی است که اگر فضا برای ارائه هنرشان در ایران وجود داشته باشد به مراتب نسبت به خارج از کشور مخاطبان بیشتری خواهند داشت.
افتاده اضافه میکند: درباره آموزشگاههای خصوصی هم باید بگویم دستشان رسیده و به هرکسی مجوز دادند. از طرفی هیچ نظارتی از نظر کیفی بر آموزش این آموزشگاهها نیست. این مراکز هم سعی در جذب شاگرد دارند بنابراین رویکرد خود را به سمت موسیقی عامهپسند میبرند که از حالت آکادمیک خارج میشود.
او درباره گرایش به سمت موسیقی پاپ در جوانها اظهار میکند: در همه جای دنیا هنر عامهپسند و پاپ مخاطب بیشتری دارد. اما تربیت فرهنگی باید از رادیو و تلویزیون شروع شود. وقتی تلویزیون آن برنامههای سطحی را پخش میکند چه انتظاری داریم؟ هنرجو رویش نمیشود در خانواده شوپن بنوازد چون خاله و عمو خوششان نمیآید. در هنرهای دیگر هم همینطور است. هدایت درست این موارد، فرهنگسازی میخواهد. این فرهنگسازی باید با کمک جامعه، رسانه و ارگانهای مرتبط ایجاد شود.
این مدرس موسیقی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره نوازندگی در خیابان بیان میکند: ساز زدن در خیابان کار بدی نیست؛ در همه جای دنیا موسیقی خیابانی اجرا میشود. در ایران هم من افرادی را میبینم که با کیفیت خیلی بالا در خیابان ساز میزنند؛ در بین این نوازندهها افراد تحصیلکرده هم زیاد است. کار موزیسین ارائه کردن است؛ هنرجویان دوست دارند هنر خود را عرضه کنند و تشویق شوند؛ باید زمینه برای آنها فراهم شود. چرا آنها نباید دوست داشته باشند که فستیوال موسیقی خیابانی داشته باشیم؟
او همچنین به محدودیتهای موسیقی برای خانمها اشاره میکند و میگوید: چه تفاوتی میان نوازندگی یک خانم و یک آقا روی صحنه وجود دارد؟ در بخشهایی از ایران با وجود مجوز ارشاد و اماکن، خانمها اجازه نوازندگی روی صحنه را پیدا نمیکنند. انجام هر کاری برای خانمها مشکلتر از آقایان است به ویژه فعالیت در حوزه موسیقی. امیدوارم به نقطهای برسیم که این قضایا به راحتی حل شود.