bato-adv
کد خبر: ۳۹۷۲۳۶
یادبودی برای بهمن کشاورز که در ۷۵ سالگی از دنیا رفت

همه‌چیز درباره نوه وکیل‌التجار یزدی و خاندانش

بهمن کشاورز درباره اینکه چه شد وکیل دادگستری شد، گفته بود: «یکی از عواملی که در این انتخاب تأثیرگذار بود، کتابی است که هنوز هم دارم. «جنایاتی که آمریکا را تکان داد»، مرحوم «مدحت امیدواری» (که قبلا قاضی دادگستری بودند) به یکی از اقوام داده بودند. کتاب مجموعه پرونده‌های یک وکیل مشهور نیویورکی است «ساموئل لی بووتیز» که همکار بسیار دانشمند ما، مرحوم «آلبرت برناردی»، آن را ترجمه کرده بود. خواندن این کتاب، به‌شدت بر من تأثیر گذاشت و همان موقع تصمیم گرفتم وارد این حرفه شوم.
تاریخ انتشار: ۰۱:۳۴ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۸
حقوق‌دانی درگذشت که همه با دادگاه غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران او را به یاد می‌آورند. وکیل مشهوری که بر مسائل حقوقی مسلط بود، سابقه ریاست بر کانون وکلای دادگستری مرکز و اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) را داشت و رابطه خوبی هم با رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران داشت.
 
همه‌چیز درباره نوه وکیل‌التجار یزدی و خاندانش
 
یادداشت‌ها و اظهارنظر‌های حقوقی او درباره مسائل مختلف همواره گره‌گشا بود. اما بهمن کشاورز گذشته‌ای دارد که او را فراتر از همه این‌ها می‌برد. او که کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از دانشگاه شهید بهشتی داشت، از خاندانی سیاسی می‌آمد که نخستین حقوق‌دانان ایران را پرورش داد.
 
تبار پدری
بهمن کشاورز، متولد ۱۳۲۳، نوه محمد وکیل‌التجار‌یزدی، نماینده رشت در دوره‌های یکم و دوم مجلس شورای ملی بود. عمویش فریدون کشاورز، از مؤسسین و سران حزب توده و تبعیدی بود که ۱۳۸۵ در سوئیس درگذشت. کتاب مهمی از عموی او به یادگار مانده در نقد عملکرد حزب توده با عنوان «من متهم می‌کنم کمیته مرکزی حزب توده ایران را». فریدون کشاورز، سال ۲۲ به نمایندگی مردم بندرانزلی در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی برگزیده شد و در کنگره اول حزب توده ایران به عضویت کمیته مرکزی، هیئت سیاسی و هیئت اجرائیه درآمد.
 
در ۱۳۲۵ به مدت ۷۵ روز وزیر فرهنگ کابینه احمد قوام بود. فریدون کشاورز در سال ۱۳۲۷ پس از واقعه سوءقصد به محمدرضا پهلوی و متهم‌شدن اعضای کمیته مرکزی حزب توده به دست‌داشتن در آن، در تهران مخفی شد و در ۱۳۲۸ همراه با رضا رادمنش به دستور هیئت اجرائیه حزب توده به شوروی مهاجرت کرد. او سال ۵۷ قصد بازگشت به ایران را داشت که به دلیل بیماری بستری شد و در لوزان تحت عمل آپاندیس قرار گرفت و، چون بیماری و نقاهت مانع از حرکت او بود، در سوئیس و در اروپای غربی تا ۲۸ سال بعد به زندگی خود ادامه داد.
 
همسر عموی او خدیجه کشاورز هم حقوق‌دان بود. او نخستین زن ایرانی بود که موفق به گرفتن پروانه وکالت شد. بهمن کشاورز در گفت‌وگویی گفته است: «برخی از همکاران وکیل و مردم عادی، زمان اخذ پروانه وکالت از سوی خانم کشاورز او را همراهی نکرده و نمی‌توانستند این مسئله را قبول کنند که یک زن وکیل شود». شوهرخاله بهمن کشاورز هم وکیل بود. خودش گفته بود: «ضمنا شوهرخاله‌ام «فریدون منو» که بعد‌ها هم شد وکیل سرپرست از وکلای برجسته زمان خودش و یکی از ٥٣ نفر بود».
 
کریم کشاورز، پدر بهمن کشاورز هم از اعضای حزب کمونیست بود که سال ۳۲ به جزیره خارگ تبعید شد و در ۱۴ ماه موفق به نگارش خاطرات روزانه خود در کتابی تحت عنوان «چهارده ماه در خارگ» شد. کشاورز پس از رفع تبعید، دیگر حق کار دولتی نداشت. او مترجم و داستان‌نویس بود و از او هم آثاری چند به یادگار مانده است. کریم کشاورز در ۱۳۴۵ برنده جایزه بهترین کتاب سال شد. در بیشتر ترجمه‌هایش از استفاده زیاد کلمه‌های عربی و گاه اصطلاحات قدیمی واهمه‌ای نداشت. خود نیز این ایراد را در کارهایش وارد دانسته و در مجلسی گفته است که «اگر عمری باقی باشد و باز به ترجمه تازه‌ای بپردازد، سعی می‌کند به‌جای کلمات عربی، معادل‌های فارسی آن‌ها را به کار ببرد».
 
کشاورز به روایت خودش
بهمن کشاورز درباره اینکه چه شد وکیل دادگستری شد، گفته بود: «یکی از عواملی که در این انتخاب تأثیرگذار بود، کتابی است که هنوز هم دارم. «جنایاتی که آمریکا را تکان داد»، مرحوم «مدحت امیدواری» (که قبلا قاضی دادگستری بودند) به یکی از اقوام داده بودند. کتاب مجموعه پرونده‌های یک وکیل مشهور نیویورکی است «ساموئل لی بووتیز» که همکار بسیار دانشمند ما، مرحوم «آلبرت برناردی»، آن را ترجمه کرده بود. خواندن این کتاب، به‌شدت بر من تأثیر گذاشت و همان موقع تصمیم گرفتم وارد این حرفه شوم.
 
او درباره حرفه وکالت هم گفته بود: «اگر قرار باشد وکیل در مقابل جهت‌گیری افکار عمومی تسلیم شود و بترسد، بهتر است اصلا وکیل نشود؛ اما این مسئله بار‌ها برای من پیش آمده است و به همکارانم هم می‌گویم در یک مورد حتما باید از پذیرش دعوا خودداری کنید و آن زمانی است که نسبت به آن مورد یا شخص متهم یا کاری که انجام داده است، موضع منفی داشته باشید و موضع‌گیری شخصی پیدا کرده و از قبل قضاوت کرده‌اید. مثلا گفته‌اید عجب اختلاسی کرده است و...».
 
آیا بهمن کشاورز هیچ وقت در شغلش به استیصال رسید؟ خودش جوابش مثبت است. «خیلی از موارد به‌ویژه در وضعیت موجود!»، اما در یک مورد یعنی در ماجرای پرونده عبدالفتاح سلطانی به طور مشخص گفته بود: «اما یک موردی که واقعا احساس استیصال کردم، درباره پرونده دوست و همکار ارجمندم آقای عبدالفتاح سلطانی است. تقاضای ملاقات‌هایی کردم و به‌زحمت وقت گرفتم و رفتم و مذاکراتی انجام دادم و البته هیچ‌کدام از این اقدامات به نتیجه نرسید. همواره معتقد بودم و هستم جای ایشان در زندان نبود. استنباط من با استنباط دادگاه عالی و تجدیدنظر متفاوت و البته متأثر از تفاوت دیدگاه‌های علمی است. در نامه‌ای تمام اقدامات را به کانون وکلا اعلام کردم و دقیقا از کلمه استیصال استفاده کردم».
 
او درباره مشهورترین پرونده وکالتی خودش یعنی پرونده دادگاه کرباسچی هم گفته بود: «واقعا پرونده آقای کرباسچی مشهورترین پرونده من بود؛ بعد از آن و به اعتبار آن پرونده موارد متعددی به من مراجعه شد که با همان قاعده‌ای که بیان کردم، چون هنگام وقوعش ذهنیت پیدا کرده و حتی گاهی اظهارنظر کرده بودم یا در مواردی مقاله نوشته بودم، پرونده را قبول نکردم. به مراجعه‌کنندگان اعلام می‌کردم که ذهنیت دارم و نوشته‌ام و...، معذور هستم».
 
کشاورز به روایت کرباسچی
اما روایت غلامحسین کرباسچی، مشهورترین موکل بهمن کشاورز، هم درباره آن دادگاه معروف شنیدنی است. او گفته است: «وکالت مرحوم کشاورز طبق روال خود و در ازای پرداخت حق‌الوکاله انجام شد، با این وجود احساس می‌کردند هیچ وقت در جهت دفاع از موکل حاضر به بیان یک امر خلاف عقیده، واقع یا ضوابط حقوقی نبود بلکه مسائل را خیلی دقیق مطرح و بررسی می‌کرد. می‌توانم ادعا کنم وی در آن جریان دادرسی گاهی اوقات مطالبی را به صورت دقیق‌تر و روشن‌تر بیان می‌کرد که در ظاهر به ضرر موکل و در جهت تأیید دادگاه بود. طبیعتا من هم به ایشان اعتماد داشتم. آن دادگاه، دادگاهی بود که یک طرفش یک شخص و طرف دیگرش یک نهاد عمومی بود. مرحوم کشاورز خیلی دقیق رسیدگی می‌کرد. توقع ما هم از ایشان این بود که بررسی واقع‌گرایانه‌ای داشته باشند و از موکل جانبداری نکنند. بعد از آن دادگاه بسیاری از وکلا تاکنون نسخه‌های مکتوب یا نوار‌های آن دادگاه را درخواست کرده‌اند تا مطالب و استدلال‌های مرحوم کشاورز را به عنوان یک منبع بررسی کنند. این مطالب برای بسیاری از کسانی که به من رجوع کردند قابل استفاده بود. خود ایشان هم مطرح کرده‌اند که ما بسیاری از آن حرف‌ها و استدلال‌ها را توانسته‌ایم در دادگاه‌های مختلف استفاده کنیم. مرحوم کشاورز شخصیت مرجعی بود. در مسائل مربوط به حقوق عمومی و قضائی که در این سال‌ها در رسانه‌ها مطرح می‌کرد بسیار دقیق و منضبط بود. با وجود آنکه جهت‌گیری سیاسی او مشخص بود، اما حرفش برای همه حجت بود و سعی می‌کرد از شاقول عدالت خارج نشود.

تألیفات و ترجمه‌های بهمن کشاورز
آیین تنظیم قراردادها: به انضمام نمونه قرارداد‌ها و شرایط عمومی پیمان، آیین نگارش حقوقی و کلیات عملی علم حقوق (جلد اول و دوم)، سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق ایران و فقه اسلام، بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۷۶، متن محشای قانون و آیین‌نامه «اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب» معروف به: قانون احیاء دادسرا، کریم کشاورز، تدوین بهمن کشاورز، هنر دفاع در دادگاه‌ها استراتژی و تاکتیک: جلد اول: هنر دفاع در دادگاه جنایی، جلد دوم: هنر دفاع در دادگاه حقوقی (مدنی)، مجموعه محشای قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵، با توضیح و تفسیر مواد بر مبنای آراء وحدت رویه و شعب دیوان، یادداشت‌های محکمه، بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۷۶، فرهنگ حقوقی، اعتراض شخص ثالث در دادرسی‌های مدنی، تحلیل حقوقی قتل عمد با تأکید بر رویه قضائی و دکترین.
bato-adv
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۴
روحش شاد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۴
خدا او را رحمت کند در این روزگار کمتر کسی پیدا میشود که علی رغم نظر سیاسی خودش تنها اجرای عدالت برایش مهم باشد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۴
وکالت و قضاوت دو لبه یک تیغ تیزاند که نباید مدی شوند و با پول حدودشان مشخص شود. متاسفانه امروز بخصوص در وکالت میزان پراختی حرف اول را میزند. اما مرحوم کشاورز به حق از این قائده تبعیت نکرد هرچند حق خود را مطالبه می کرد.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۲/۰۴
خدا رحمتش کند
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴