bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۰۰۹۲۱
در پنجمین جلسه محاکمه هادی رضوی و تعدادی دیگر از متهمان بانک سرمایه مطرح شد

سود فروش شاهگوش تبدیل به پورشه شد!

او خطاب به متهم دلاویز گفت: در حساب ملی خود فراوان و نجومی از حساب آقای امامی به حساب شما واریز شده است، در‌این‌باره توضیح بدهید. متهم دلاویز گفت: این خودرو را خودم و با پول خودم خریداری کرده‌ام که مستندات آن را جلسه بعد می‌آورم. من قرارداد‌های آگهی‌ها را دارم، آن زمان اوج فروش فیلم شاهگوش بوده که سود داشت.

تاریخ انتشار: ۰۱:۰۲ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۸

سود فروش شاهگوش تبدیل به پورشه شد!

در پنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان بانک سرمایه، نماینده دادستان به پورشه‌ای اشاره کرد که امامی به دلاویز هدیه می‌دهد. نماینده دادستان بر این موضوع تأکید کرد که با گرداندن چهار مجله چگونه پول یک پورشه فراهم می‌شود؟ اما دلاویز در پاسخ گفت: این خودرو با پول خودم و از سوی من خریداری شده که مستندات آن را جلسه بعد می‌آورم. من قرارداد‌های آگهی‌ها را دارم، آن زمان اوج فروش فیلم شاهگوش بوده که سود داشت.

به گزارش میزان، پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات سیدهادی رضوی و تعدادی دیگر از متهمان بانک سرمایه، صبح روز گذشته در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به مفاسد و جرائم اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی‌مقام و به صورت علنی برگزار شد. قاضی مسعودی‌مقام در ابتدای جلسه ماده ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت و تفهیم کرد و سپس جعفرزاده، وکیل‌مدافع متهم دلاویز، برای بیان ادامه دفاعیات در جایگاه حاضر شد.

او اظهار کرد: از مواردی که خارج از کیفرخواست مطرح شد، مانند موضوع نفت، گاز و قیر حرفی نخواهم زد؛ چون این موضوع در ۱۹ جلد پرونده هیچ انعکاسی نداشته و بنده از آن اطلاع ندارم؛ بنابراین مطالبی درباره دریافت تسهیلات و تهاتر ملک اندرزگو بیان خواهم کرد.

وی به اظهارات رضوی در صفحه ۳۶۷ جلد سوم پرونده اشاره کرد و گفت: رضوی بیان کرده این مبلغ در دو فقره چک صادر شده است؛ این در حالی است که در صفحه دیگر اظهار کرده دلاویز سمتی در بانک سرمایه نداشته و چک‌ها به آقای قادری تحویل داده شده‌اند. همچنین آقای امامی اظهار کرده این چک‌ها به درخواست رضوی و صرفا برای تبلیغات در شاهگوش پرداخت شده است.

در ادامه، وکیل متهم دلاویز گفت: طبق اظهارات موکل من، او در پاسخ به اینکه چگونه چک‌ها از بانک سرمایه اخذ شده‌اند، گفته است بنده خاطرم نیست این چک‌ها را آقای رضوی به آقای امامی داده‌اند، از اساس کذب است. من آورنده تبلیغات برای شاهگوش بوده‌ام. این عین اظهارت موکل من در پرونده است و به‌عنوان دلیل علیه موکل در کیفرخواست قید شده که قضاوت با رئیس دادگاه و مستشاران خواهد بود.

پس از پایان دفاعیات جعفرزاده، وکیل‌مدافع متهم دلاویز، قاضی مسعودی‌مقام خطاب به نماینده دادستان گفت: متهم منکر سمت در بانک سرمایه است و درباره رفت‌وآمدهایش به این بانک عنوان نمی‌کند از سوی آقای بخشایش منصوب شده‌اند، در این رابطه توضیح بدهید.

قهرمانی، نماینده دادستان گفت: وکیل‌مدافع متهم اظهار کرد مطالب خارج از کیفرخواست بوده است. در اینجا باید گفت: نمای کلی از نقش آقای دلاویز باید برای دادگاه تشریح می‌شد.

او ادامه داد: اگرچه نام دلاویز آویزان بر محموله‌های نفتی در خارج از کشور شده است، اما او در جلسه گذشته اعلام کرد هیچ سمتی در بانک سرمایه نداشته و نزد آقای بخشایش برای نوشتن خاطرات می‌رفته که آن خاطرات را کتاب کند. آقای دلاویز، بروید پالم امارات وی را منتشر کنید که رسانه‌ها و مردم مطالعه کنند.

قهرمانی به حکم آقای بخشایش برای دلاویز اشاره کرد و گفت: آقای بخشایش شما را در تاریخ ۱۳/۳/۹۱ به‌عنوان مشاور و مدیر روابط بین‌الملل بانک سرمایه منصوب کردند. نماینده دادستان از متهم دلاویز خواست سند حکم را رؤیت کند. قاضی مسعودی‌مقام خطاب به متهم گفت: شما اظهار بی‌اطلاعی می‌کنید، در‌حالی‌که بحث‌های کارت ویزیت و عبور و مرور شما به بانک مطرح شده است؛ درباره این موارد باید توضیح بدهید.

نماینده دادستان ادامه داد: بخشایش در خرداد سال ۹۱ دلاویز را به بانک سرمایه می‌آورد و از مهر تسهیلات رضوی شروع می‌شود. یک ماه بعد از حضور دلاویز در بانک، تیمی به بانک می‌آید و اعضای این تیم احمد شاهرودی، محمد امامی، آرمان اولیایی، آقای اکبری، میثم دهقان (همکار آقای امامی) و مجتبی زهرابی بودند. زهرابی کسی است که در تیم امامی اسناد را امحا کرده و در‌حال‌حاضر متواری است. اسنادی از خروج پول به خارج وجود دارد که در جای خود توضیح می‌دهم.

قهرمانی افزود: امامی و دلاویز به اتفاق احمد شاهرودی و چند نفر دیگر برای توسعه بانک کمیته بازاریابی ایجاد کردند، بخشایش اظهار کرده با دلاویز از سال‌های قبل و در دفتر صادق. م. آشنا شده است.

او افزود: در بانک سرمایه در چندین مرحله اسناد امحا شده است که یک بخش آن در دوره خانی به صورت سیستمی امحا شده است؛ ولی هنوز اسنادی وجود دارد که امحا نشده است. در ادامه نماینده دادستان گفت: ارتباطات این‌ها گسترده بوده و مواردی است که انکار‌کردنی نیست. آقای دلاویز می‌گوید چک‌ها را من وصول نکردم.

نماینده دادستان ادامه داد: این چک‌ها را آقای شیرخان وصول کرده که از بستگان آقای امامی است.

برخی از پول‌ها به حساب حمید حاجیان و بخشی وارد شرکت آقای امامی شده است و آقای امامی پذیرفته که ۵۰ درصد برای تبلیغات به آقای دلاویز داده است.

خرید پورشه با اداره ۴ مجله
او افزود: این پرونده که برای جابه‌جایی مبالغ آن ۱۳ دست چرخیده، قطعا به حساب شما واریز نمی‌شود. شما درباره پورشه و پول‌های نجومی توضیح بدهید. آیا با اداره چهار مجله این‌قدر پول به دست می‌آید؟ من می‌خواهم شما درباره این موارد به دادگاه توضیح بدهید.

قاضی مسعودی‌مقام گفت: شما بفرمایید سند این ماشین به نام چه کسی است؟ ماشین قبلی شما چیست؟ این موارد بحث ردیابی است و درباره ماشین‌های قبلی و بعدی خود توضیح بدهید. متهم دلاویز گفت: این چک‌های شخصی خودم بوده. قرارداد دارد با فروشنده ماشین آقای محمدی و سه فقره چک به حساب او ریخته‌ام. نماینده دادستان گفت: بله سه فقره صوری در مبالغ ۵۰، صد و ۲۶۰ میلیون به حساب آقای محمدی که چک این ماشین پورشه ۶۶۰ میلیون تومان است که از طرف مهدی محمدی بوده است.

او افزود: حال محمدی کیست؟ او واردکننده خودرو بود و همه هدایا و ماشین‌هایی که آقای امامی به دیگران حق حساب می‌داد، از سوی مهدی محمدی انتقال آن انجام می‌شد و پول آن را از امامی دریافت می‌کردند و تمام واسطه‌ها یا به اصطلاح رشوه از طرف محمدی بود.

پورشه‌ای که امامی به دلاویز هدیه می‌دهد
نماینده دادستان بخشی از اظهارات مهدی محمدی را قرائت کرد؛ مبنی بر اینکه او گفته درباره پورشه که آقای امامی از من خریده و کپی شناسنامه دلاویز را به من دادند، برای انتقال سند اقدام کردیم که دلاویز آن را بابت دلالی از طریق بستگانی که صاحب منصب سیاسی بوده، خودرو را به صورت کادو آقای امامی به دلاویز داده است. نماینده دادستان افزود: نکته مهم اینکه همه خودرو‌هایی که آقای امامی به اشخاص می‌دادند، چک از شخصی به نام فرشاد صادقی بوده که وسیله پول‌شویی آقای امامی بوده است.

او بیان کرد: مهدی امامی اعلام کرده از شما پول نگرفته. او می‌گوید ما به همراه آقای دلاویز و آقای امامی به دوبی رفتیم و در یک رستوران آقای دلاویز، آقای امیر فرزان، آقای هادی رضوی و آقای امامی بودند که بر سر معامله کارخانه بهروز و خرید این کارخانه به آقای رضوی دعوا بر سر کمیسیون معامله انجام شد که معامله آن شکل نگرفت.

نماینده دادستان گفت: قضیه این بود که کارخانه سس بهروز قرار بود مثل اندرزگو برای تهاتر استفاده شود که انجام نشده است. حال باید بدانیم پورشه چه زمانی خریداری شده است. آقای امامی به حساب آقای مهدی محمدی در تاریخ ۳/۸ پول واریز کرده‌اند که ردیابی انجام می‌شود.

سود فروش شاهگوش تبدیل به پورشه شد
او خطاب به متهم دلاویز گفت: در حساب ملی خود فراوان و نجومی از حساب آقای امامی به حساب شما واریز شده است، در‌این‌باره توضیح بدهید. متهم دلاویز گفت: این خودرو را خودم و با پول خودم خریداری کرده‌ام که مستندات آن را جلسه بعد می‌آورم. من قرارداد‌های آگهی‌ها را دارم، آن زمان اوج فروش فیلم شاهگوش بوده که سود داشت.

قاضی مسعودی مقام پرسید: شما باید پول خودرو را به فروشنده می‌دادید. چرا در وجه آقای قادری پرداخت کردید؟

متهم پاسخ داد: او همه امورات درباره آقای امامی را انجام می‌داده. من با آقای محمدی قبل از فروش پورشه دیداری نداشته‌ام. هر سه فقره چک از حساب بانکی خودم است که تقریبا می‌شود حدود ۴۴۰ میلیون تومان که پول خودم بوده است.

نماینده دادستان گفت: متن قرارداد بین آقای دلاویز و محمدی ثمن چک در بانک ملی است که چک فرشاد صادقی است.

قاضی پرسید: چک آقای دلاویز در وجه چه کسی صادر شده؟

متهم گفت: در آن مقطع دو پورشه خریداری شده است که یکی از آن‌ها را آقای بهشتی خریداری کرده که احتمالا بخشی از چک‌ها مربوط به آن بود.

متهم دلاویز ادامه داد: شما چرا اصرار دارید این پازل‌ها را بچینید؟

نماینده دادستان گفت: پازل نیست، متن قرارداد می‌گوید. نماینده دادستان از متهم دلاویز خواست درباره حکم بانک سرمایه توضیح دهد.

متهم دلاویز گفت: بار‌ها شده که حکم‌های مختلفی صادر شده که من از آن روحم خبر نداشت.

قاضی مسعودی‌مقام تذکر داد: در‌این‌باره احکام صادر شده است. شما هم مکاتبه داشتید. این موضوع را افراد متعدد تأیید کرده‌اند.

متهم دلاویز گفت: درباره آقای بخشایش من گفتم او خاطراتش را برایم تعریف می‌کرد و من می‌خواستم برایش کاری انجام بدهم. این عین مبنای آشنایی ما است.

قاضی مسعودی‌مقام پرسید: آیا حکم صادر شده است و این مکاتبات را قبول دارید؟ جواب بدهید و حاشیه نروید.

متهم افزود: مکاتبات مال من نیست، می‌پذیریم.