راز قتل دختر جوانی که جسدش در بیابان پیدا شده بود پس از دو ماه با اعترافات تلخ پدر خانواده فاش شد.
به گزارش «ایران»، ۲۷ فروردین، مردی در تماس با پلیس ۱۱۰ مدعی شد جسد یک زن را در حاشیه ریل راهآهن دیده است. وی به پلیس گفت: من سوار یک قطار مسافری بودم و هنگام حرکت از پنجره بیرون را نگاه میکردم، اما وقتی قطار از کنار پل راهآهن جاده قدیم ساوه- تهران رد میشد، ناگهان چشمم به یک جسد افتاد که زیر پل افتاده بود.
پس از این تماس تلفنی پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد، این در حالی بود که فرد تماس گیرنده تلفنش را از دسترس خارج کرده بود، مأموران کلانتری و پلیس آگاهی زرندیه بلافاصله به محل مورد نظر اعزام شدند و جسد زنی را پیدا کردند که چند روزی از مرگش گذشته و صورتش متلاشی شده بود. با اعلام موضوع به بازپرس ویژه قتل تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و دستگیری عامل یا عاملان جنایت در دستور کار قرار گرفت.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مشخص شد مقتول دختری ۳۰ ساله و معتاد بوده است. با تعیین هویت این زن با اقدامات پلیسی، خانواده او در شهرستان بهارستان شناسایی شدند. مأموران آگاهی شهرستان زرندیه در ادامه تحقیقات با دریافت نیابت قضایی دو بار به خانه پدر دختر جوان رفتند، اما خانوادهاش حاضر به پاسخگویی نبودند.
بدین ترتیب با توجه به اینکه خانواده مقتول با پلیس همکاری نمیکردند و منکر گم شدن دخترشان بودند این فرضیه که قتل خانوادگی و قاتل یکی از اعضای خانواده باشد، قوت گرفت. با این سرنخ بررسیهای تخصصی از اعضای خانواده آغاز و مشخص شد پدر خانواده از زمان قتل ناپدید شده است.
اعتراف به قتل
سرهنگ «محمدرضا روشندل»، فرمانده انتظامی شهرستان زرندیه به خبرنگاران گفت: «با توجه به اینکه ارتکاب قتل از سوی پدر خانواده برای پلیس محرز شد، کارآگاهان برای دستگیری وی وارد عمل شدند و روز ۱۲ خرداد متهم را در استان قزوین شناسایی و دستگیر کردند.»
متهم درباره نحوه قتل به کارآگاهان گفت: «دخترم اعتیاد داشت و با رفتارهای غیراخلاقیاش آبروی ما را برده بود. دیگر نمیتوانستم کارهایش را تحمل کنم. تذکرهایم فایده نداشت و از دستش خسته شده بودم. روز جنایت به بهانهای او را سوار خودرویم کردم و به خارج شهر رفتیم. بین راه دخترم از من خواست جای خلوتی نگه دارم تا به دستشویی برود.
اما وقتی پیاده شد متوجه شدم میخواهد مواد مصرف کند، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم، چوبی را که همراهم بود برداشتم و به سرش کوبیدم. وقتی روی زمین افتاد و مطمئن شدم نفس نمیکشد برای اینکه شناسایی نشود صورتش را با سنگ متلاشی کردم و جسد را داخل ماشین انداختم و به سمت جاده قدیم ساوه- تهران رفتم و جسد را زیر پل راهآهن انداختم. در این چند ماه هم عذاب وجدان، لحظهای رهایم نمیکرد، اما نمیتوانستم خودم را معرفی کنم و فرار کردم.»
سروان سیف - رئیس پلیس آگاهی شهرستان زرندیه - نیز در این باره گفت: متهم پس از اعتراف به قتل دخترش، تحویل مراجع قضایی شهرستان زرندیه شد، اما از آنجا که قتل در استان تهران رخ داده، پرونده پس از تکمیل برای رسیدگی به تهران فرستاده خواهد شد.