bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۰۳۴۲۴
مالک رضایی

"چه کسی پیمان شکست و بر سر پیمانه شد؟

تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ - ۰۲ تير ۱۳۹۸
مالک رضایی؛ روابط بین‌الملل، عرصه چالش و کشمکش برای تبدیل تهدید به فرصت است.
 
با تناور شدن درختی از بی اعتمادی که میان دو کشور ایران و امریکا ریشه دوانده و اربعینی از سنوات را نیز پشت سر گذاشته است، فقط یک‌بار رویکردی تعامل‌گرایانه از سوی امریکا و آنهم در زمان باراک اوباما رئیس جمهور سابق آن کشور اتخاذ و ابراز شده است. او در مراسم سخنرانی تحلیف خود، با باز کردن نمادین مشت گره کرده خود دست دوستی به سمت ایران دراز کرد که چند سال بعد اقدامی نسبی و متقابل از سوی جمهوری اسلامی ایران را نیز در پی داشت. این تعامل متقابل به امضای پیمانی بنام "برنامه جامع اقدام مشترک" (برجام ) انجامید. اما ناگهان دیوانه‌ای از قفس پرید و پیمان شکست و مست، بر سر پیمانه شد.

تصمیم دونالد ترامپ به قدری قلدر مآبانه بود که حتی هم‌پیمانان سنتی امریکا هم توجیهی بر آن نیافتند، اما بدیهی بود که با خروج امریکا از برجام یک پای آن پیمان شکست.
 
امریکا بدنبال آن، با به نمایش گذاشتن قدرت عریان خود، تحریم های غیر قانونی و ظالمانه‌ای را یکی پس از دیگری بر علیه ایران اعمال کرد تا اراده ی مردم ایران را به گونه دیگری بیازماید اما حسن عهد ملت، نگذاشت که نهند پای دگر...
 
این بار نئوکان‌های امریکا راه دیگری برگزیدند و در صدد زمینه‌سازی برای اجماع از دست رفته خود، بر آمدند.
 
همزمان با فشار حداکثری، پرچم مذاکره بر افراشتند و نمایشی مضحک از تعامل‌گرایی به راه انداختند. واضح بود که در صدد تبدیل تهدیدی به یک فرصت جدید هستند تا هوشمندی ایران را در میدان دیگری بیازمایند.
 
آن‌ها این بار قصد داشتند که با پاشیدن غبار فراموشی بر پیمان‌شکنی خود، پرچم مذاکره بر افرازند و ایران را عملا بر سر دو راهی مذاکره تحقیرآمیز و یا ستیز قرار دهند.
 
اما و صد اما، همین فرصت‌طلبی امریکا، مستلزم یک هوشمندی سیاسی و رسمی از طرف ایران است که با صدا و پیامی بلند به گوش امریکا و جهانیان برسد: "ایران نیز آماده مذاکره است، اما کشوری که میز مذاکره را ترک کرده است باید رسما به اتاق مذاکره و پیمان بر جام برگردد."
 
چنین اعلام موضع رسمی به مراتب بهتر از ستیزه‌جویی و اسیر شدن در دامی است که نئوکان‌های امریکا گسترده‌اند.
 
طبعا چنین موضعی، امریکا را به برجام و میز مذاکره بر نمی‌گرداند، چرا که آن، به منزله پایان حیات سیاسی ترامپ در امریکاست، اما حسنش برای ایران آن است که بر خلاف پروپاگاندای کاخ سفید، کشور ایران در نگاه جهانی از یک کشور "مذاکره گریز "به کشوری "مذاکره طلب" تبدیل می شود.
 
دیپلماسی ایران حتی در استراتژی عدم مذاکره با امریکا نیز نباید اجازه دهد پیمان‌شکنی آن کشور، از اذهان بین‌المللی پاک شود.