bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۰۳۹۰۲

همسرکشیِ مرد معتاد به‌دلیل تحقیر

متهم گفت: من چیزی برای ازدست‌دادن ندارم، همه زندگی‌ام نابود شده است. وقتی که همسرم را کشتم، تصمیم به خودکشی هم داشتم، اما وقتی دیدم کسی متوجه نشد زنم را کشته‌ام و همه فکر کردند به‌خاطر گازگرفتگی است پشیمان شدم و خودکشی نکردم.

تاریخ انتشار: ۰۱:۲۴ - ۰۶ تير ۱۳۹۸

مردی که به‌خاطر تحقیر‌های همسرش او را به قتل رسانده است، با شکایت اولیای‌دم به زودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود.

به گزارش شرق، همسایه‌های زنی میان‌سال شهریور سال گذشته به مأموران خبر دادند این زن در خانه‌اش فوت شده است.

وقتی مأموران به محل رسیدند، تکنیسین‌های اورژانس نیز حضور داشتند. به دستور بازپرس جسد به پزشکی‌قانونی انتقال یافت. مأموران در تحقیقات متوجه شدند زن میان‌سال بر اثر مرگ طبیعی جان خود را از دست نداده و به قتل رسیده است. بررسی‌های اولیه نشان داد این زن با شوهرش درگیری داشته.

در اولین بازجویی از مرد میان‌سال او به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: چندسال بود که با ملیحه ازدواج کرده بودم و دو فرزند داشتیم. در تمام این سال‌ها ما با هم درگیری داشتیم. همسرم من را دوست نداشت. او خیلی تحقیرم می‌کرد. کار‌هایی که همسرم می‌کرد من را خیلی اذیت می‌کرد، اما من او را دوست داشتم و دلم نمی‌خواست طلاقش بدهم. پسرم بزرگ شده بود و کار‌های مادرش روی او اثر می‌گذاشت. پسرم هم دیگر به حرف من گوش نمی‌داد. او طرف مادرش را می‌گرفت و هربار که من و ملیحه دعوا می‌کردیم، او هم من را تحقیر می‌کرد. هرچه سن من بالاتر می‌رفت، زنم بیشتر روی من مسلط می‌شد. او از هرچیزی بهانه می‌گرفت. به او می‌گفتم اگر من را دوست ندارد چرا جدا نمی‌شود، جواب می‌داد طلاق نمی‌خواهد، اما برای همیشه من را اذیت می‌کند. من هم چاره‌ای نداشتم، همه زندگی من زن و فرزندانم بودند.

متهم در پاسخ به این سؤال که دلیل این رفتار‌های همسرش چه بوده، توضیح داد: او من را به‌خاطر اعتیادم تحقیر می‌کرد. می‌گفت: تو نه شوهر خوبی هستی و نه پدر خوبی. می‌گفت: تو یک معتاد هستی که به درد هیچ چیز نمی‌خوری. این حرف‌ها من را بیشتر به سمت اعتیاد می‌برد. او از من می‌خواست خانه‌ام را به نام بچه‌ها کنم و می‌گفت: همین خانه را هم به باد می‌دهی و آن را خرج مواد مخدر می‌کنی. من قبول نکردم، چون می‌دانستم اگر من خانه را به نام بچه‌ها کنم، آن‌ها من را از خانه بیرون می‌کنند.

متهم ادامه داد: شب قبل از حادثه دوباره بین من و زنم جروبحث پیش آمد. پسر بزرگم دخالت کرد و من را هل داد. روی زمین افتادم و سرم به میز تلویزیون برخورد کرد. خیلی ناراحت شدم، همان‌جا نشستم و گریه کردم. زنم با اینکه دید چقدر ناراحت هستم طرف پسرم را گرفت. او دوباره مرا تحقیر کرد و گفت: تو پدر خوبی نیستی و به هیچ دردی نمی‌خوری. همسرم قبلا هم این کار را کرده بود. دفعه قبل او مرا از خانه بیرون کرده بود. چون خانه به نام خودم بود، توانستم دوباره برگردم. اگر خانه را به نام بچه‌ها می‌کردم دیگر هیچ چیز نداشتم.

این مرد در ادامه اعترافاتش گفت: شب حادثه وقتی پسرم من را هل داد و همسرم از او حمایت کرد، من دیگر به هیچ چیز جز انتقام‌گیری از همسرم فکر نمی‌کردم. صبح روز حادثه بیدار شدم. پسرم سر کار رفته بود و من و همسرم در خانه بودیم. پسر دیگرم هم به مدرسه رفته بود. من شیر گاز را باز کردم و خودم به پارک رفتم، دوساعتی در پارک قدم زدم. راه می‌رفتم، فکر می‌کردم در آن دوساعت همه چیز تمام می‌شود. من پر از نفرت شده بودم. زنم را عامل همه این اتفاقات می‌دانستم. او باعث شده بود هیچ احترامی بین مردم نداشته باشم. بچه‌هایم هم حرمتم را نگه نمی‌داشتند. بعد از دو ساعت که به خانه رفتم، متوجه شدم او دچار گازگرفتگی شده، اما هنوز نمرده است. دستم را روی گلویش گذاشتم و فشار دادم، وقتی مطمئن شدم جانش را از دست داده است، بلافاصله به زن همسایه که پرستار بود زنگ زدم. وقتی آمد، گفت: کاری از دستش برنمی‌آید و از من خواست اورژانس را خبر کنم. به اورژانس هم خبر دادم، آن‌ها گفتند ملیحه فوت شده است. وقتی جسد را منتقل کردند، حدس اولیه گازگرفتگی بود به همین خاطر هم من چیزی به کسی نگفتم، اما وقتی مأموران احضارم کردند فهمیدم آن‌ها همه چیز را می‌دانند، به همین خاطر دیگر چیزی را پنهان نکردم.

متهم گفت: من چیزی برای ازدست‌دادن ندارم، همه زندگی‌ام نابود شده است. وقتی که همسرم را کشتم، تصمیم به خودکشی هم داشتم، اما وقتی دیدم کسی متوجه نشد زنم را کشته‌ام و همه فکر کردند به‌خاطر گازگرفتگی است پشیمان شدم و خودکشی نکردم.

سپس پسر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: پدر و مادرم خیلی با هم درگیر می‌شدند. مادرم به‌خاطر اعتیاد پدرم خیلی ناراحت بود. پدرم همه درآمدش را هزینه مواد می‌کرد و درگیری مادر و پدرم بیشتر به همین خاطر بود. آن‌ها چندین‌بار درگیر شدند و همدیگر را حتی کتک هم زدند. شب قبل از حادثه هم وقتی پدرم داشت مواد می‌کشید، من با او درگیر شدم. از اینکه در خانه مواد می‌کشید ناراحت بودیم.

بعد از پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم، با شکایت پدر و مادر و فرزندان زن جوان از متهم، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی پای میز محاکمه می‌رود.