راز قتل نگهبان خوابگاه دخترانه در جنوب تهران پس از یک ماه با اعترافات همسر خیانتکارش فاش شد.
بهگزارش ایران، ساعت ۱۲ شب شنبه ۲۹ تیر مرد رهگذری در نزدیکی کوره پز خانههای جنوب تهران بدن نیمه جان و خونین مرد جوانی را پیدا کرد. او بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفت و بهدنبال این تماس بود که امدادگران به همراه مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی آباد نو راهی محل شدند. اما مدتی بعد مرد جوان بر اثر شدت خونریزی جان باخت. بدین ترتیب موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.
شناسایی هویت مقتول
تیم جنایی در محل حادثه موتورسیکلتی پیدا کردند که یک کارت عابربانک هم کنارش افتاده بود بدین ترتیب هویت مقتول فاش شد. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ خانواده شاهین - مقتول- رفتند. همسرش در تحقیقات گفت: شاهین نگهبان خوابگاه دخترانه خصوصی است و بهعنوان پیک موتوری هم کار میکند. امشب به خانه آمد و بعد هم گفت: با کسی قرار دارد و از خانه خارج شد. در بررسی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت تصویر دو مرد جوان بهدست آمد که با مقتول درگیر شده و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده بودند.
در ادامه بررسیها کارآگاهان دریافتند که همسر شاهین مدتی است که با پسر جوانی بهنام پدرام ارتباط پنهانی دارد. با شناسایی پدرام، کارآگاهان تصویری را که توسط دوربینهای مداربسته از قاتلان بهدست آمده بود با تصویر پدرام تطبیق داده و مشخص شد که او به همراه دوستش شب حادثه نگهبان خوابگاه را به قتل رساندهاند. بدین ترتیب به دستور بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای جنایی تهران، پدرام و دوستش بازداشت شدند. با دستگیری متهمان آنها زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفتند به قتل مرد نگهبان اعتراف کردند.
گفتگو با متهم
با فرزانه - همسر مقتول- چطور آشنا شدی؟
یک سال و نیم قبل در یک کانال تلگرامی با او آشنا شدم.
میدانستی که فرزانه متأهل است؟
اوایل نمیدانستم. زمانی به این ماجرا پی بردم که دیگر عاشقش شده بودم. او برایم تعریف کرد که شوهرش معتاد است. حتی میگفت: او را به کارهای غیر اخلاقی وادار میکند. از این موضوع خیلی ناراحت شدم و به او گفتم از همسرش جدا شود.
چه شد که به نقشه قتل رسیدید؟
یک روز فرزانه گفت: میخواهد کسی را اجیر کند تا با تصادف ساختگی شاهین را به قتل برساند. به او گفتم نمیخواهد تو کسی را اجیر کنی، خودم برایت فکری میکنم، اما از من خواست که شاهین را به قتل برسانم. من نمیخواستم او را بکشم فقط میخواستم ادبش کنم، اما وی کشته شد.
چطور شاهین را به محل قرار کشاندید؟
با شاهین تماس گرفتم و از او خواستم بستهای را برایم انتقال دهد. با دوستم به محل قرار رفتیم. نیم ساعت قبل از درگیری من و دوستم گل مصرف کرده بودیم. شاهین به محل قرار آمد. با چاقو سه ضربه به او زدم و ضربات دیگر را هم دوستم به شاهین زد.
کی متوجه شدید که شاهین کشته شده است؟
بعد از درگیری سوار موتور شده و به خانهمان رفتیم. بعد با فرزانه تماس گرفتیم و ماجرا را برای او تعریف کردیم. سه روز بعد هم متوجه شدیم که شاهین کشته شده است.