bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۱۰۰۰۹

موانع حضور زنان در ورزشگاه‌‎ها؛ ضعف مدیریتی یا شرع؟

وقتی کارکرد‌های حضور زنان با حفظ شئونات شرعی در میادین مختلف تبیین نشود و بستر‌های فرهنگی و عقیدتی و زیرساخت‌های مناسب و ایمن برای حضور آنان فراهم نشود، ناخواسته به دام هنجارشکنی و تخریب فرهنگی می‌افتیم، آنگاه بدون پشتوانه معتبر شرعی، به اقتضای حکم ثانویه با نام حفظ حرمت و شأن زن مسلمان او را از حقی محروم می‌کنیم. اینجاست که سوءمدیریت در پشت شرع پنهان می‌شود

تاریخ انتشار: ۱۷:۳۴ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۸

ضعف مدیریتی که به پای «شرع» نوشته می‌شود/////////////////
 ایکنا نوشت: هرگاه که به استادیوم فوتبال فکر می‌کنیم به یاد حرارت، انرژی، غوغا و حس طرفداری می‌افتیم. البته این فضا در هر کشور و فرهنگی حال و هوای متناسب خود را دارد، ولی تصویری که در ایران داریم بیشتر مردانه، پرغوغا و گاهی نیز مسموم و با اغتشاش است؛ موضوعی که یکی از پایه‌های غیبت زنان در این ورزشگاه‌هاست.

بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها مدت‌هاست که به موضوع گفتگو و اختلاف‌نظر میان اهالی سیاست و فقه و جامعه‌شناسی بدل شده است. عوامل متعددی دست به دست هم داده تا این کشمکش در اندک زمانی از تراز مسئولان ارشد و مدیران اجرایی به سطح محافل اجتماعی و فکری راه یابد. ناگفته نماند که چاره‌اندیشی‌های مسئولان برای رفع این دغدغه اجتماعی ورزشی نیز به جای حل مسئله بیشتر معطوف بر پاک کردن صورت آن بوده است. در حالی که دولت‌های اکثر کشور‌های در حال توسعه تلاش دارند تا موانع حقوقی و زیرساختی حضور ایمن و محترمانه زنان در جامعه برطرف سازند و بار دشواری‌ها و مشکلات را بر دوش می‌کشند، مسئولان ذی‌ربط به دلیل حواشی و تبعات تصمیم‌سازی در این زمینه، بیشتر کوشیده‌اند از راهکار همه‌جانبه طفره روند.

به دلیل این نحوه مواجهه، مسئله حضور زنان در ورزشگاه‌ها در طول زمان تبدیل به معضل و تابعی چندمتغیره شده است، همچون گلوله برفی که از بالای کوه به سمت دامنه حرکت می‌کند، با موضوعات متعددی پیوند می‌خورد؛ با این وصف شرایط به گونه‌ای است که برای برون‌رفت از وضعیت موجود باید تمام ابعاد و ساحت‌های مرتبط را به شکل جامع و کامل بررسی کرد.

بدنامی جهانی و معضلات اجتماعی داخلی

این مسئله هم در سطح داخلی معضلات اجتماعی ایجاد کرده و هم در سطح جهانی اعتبار بین‌الملل ایران را خدشه‌دار کرده است. همین بس که اکنون پس از آنکه دولت عربستان از ژانویه ۲۰۱۸ ورود بانوان به استادیوم را آزاد کرد، تنها کشوری هستیم که بانوان نمی‌توانند در ورزشگاه‌ها حضور بیابند. کنفدراسیون‌های ورزشی آسیایی و جهانی این ممنوعیت را نوعی تبعیض جنسیتی محسوب کرده‌اند و فشار‌ها برای رفع آن ابعاد جدیدتری پیدا کرده تا آنجا که فیفا در نامه رسمی خواستار گزارش اقدامات ایران برای حضور زنان و خانواده‌ها برای مسابقات مقدماتی جام جهانی شده است.

در سطح داخلی نیز علاوه بر تلاش‌ها و اظهارنظر‌های فعالان حقوق زنان در مجامع خبری و اجتماعی، شاهد بودیم که برخی بانوان در اطراف ورزشگاه‌ها تجمع می‌کنند و در مواردی نیز به شکل غیرمجاز با لباس پسرانه وارد شده‌اند. امری که آفتی بسیار جدی‌تر وارد کرد و موجب شد زن ایرانی ضمن احساس تبعیض، تلاش کند حق قانونی خود را در لباس مردانه بگیرد.

دامنه این تبعیض حتی به میان زنان ایرانی و غیرایرانی نیز کشیده شده است؛ در حالی که زنان خارجی کشور‌های لهستان، کره، ژاپن، چین و سوریه در بازی‌های بین‌المللی وارد ورزشگاه آزادی شدند و زیرساخت همین ورزشگاه پذیرای آنان بود، اما زنان ایرانی تنها نظاره‌گر بودند. جالب‌تر اینکه حضور همین بانوان ایرانی در استادیوم‌های خارج از کشور نیز محدودیتی نداشت. نتایج برخی نظرسنجی‌ها نشان از رضایت بیش از ۶۰ درصدی مردم از حضور زنان در ورزشگاه‌ها دارد (ایسپا، ۲۱ شهریور، ۱۳۹۶).

حضور زنان در دایره قانون

حقوق زنان صراحتاً در دو اصل ۲۰ و ۲۱ قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته است؛ در اصل بیستم بیان شده که مردان و بانوان به شکل یکسان در حمایت قانون هستند و از تمام حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند. در اصل بیست و یکم نیز دولت موظف شده تا حقوق بانوان را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی ضمانت کند. از این رو در قانون نه تنها محدودیت و تبعیضی برای حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی وجود ندارد، بلکه دولت موظف به تأمین زیرساخت و مقدمات لازم برای رعایت همه‌جانبه حقوق آن‌ها و همچنین موازین اسلامی است.

عوامل مخالفت با حضور زنان در ورزشگاه‌ها دو جنبه شرعی و اجتماعی دارد. از نظر شرعی اصل حرمت با ادله اولیه یا احکام ثانویه قابل بررسی است، اما از نظر اجتماعی بیشتر شرایط محیطی و وضعیت ورزشگاه‌ها مطرح می‌شود.

ملاحظات اجتماعی

در این میان برخی با اشاره به درگیری‌ها و خشونت‌هایی که بین طرفداران دو تیم روی می‌دهد و توأم با شکستن شیشه، دعوا، پرتاب نارنجک، فشار جمعیت و... است و گاهی منجر به صدمه و جرح می‌شوند، معتقدند که شرایط عمومی ورزشگاه برای حضور خانواده‌ها فراهم نیست. برخی نیز به فضای نامناسب حاکم بر ورزشگاه‌ها اشاره می‌کنند که معمولاً سرشار از ناسزاگویی، الفاظ و حرکات ناشایستی است که نه تنها برای دختران بلکه برای پسران جوان نیز آسیب‌زاست. این مسائل باعث شده تا با توجه به امکان تماشای بازی از تلویزیون در فضای امن خانواده، تلاش برای کشاندن زنان به ورزشگاه و آسیب‌های متعدد بعدی برای آنان امری غیرضروری و نامفید تلقی شود.

اما موافقان معتقدند که در هر حال ورود زنان به ورزشگاه‌ها یک مطالبه و حق قانونی است که با این توضیحات قابل سلب کردن نیست. با تمام برداشت‌هایی که این مطالبه را غیرضروری می‌کند و با هر نحوه اولویت‌سنجی فرهنگی و عملیاتی، این مسئله می‌بایست پس از چهل سال مرتفع می‌شد. به هر حال اگرچه اکثریت جامعه زنان رفتن به ورزشگاه را نمی‌پسندند، ولی بسیاری (به ویژه بعد از محرومیت از این حق) این تفریح را دوست دارند و پیگیر حق خود هستند. به ویژه اینکه در بازی‌های بین‌المللی فوتبال حس میهن‌دوستی در بسیاری از ایرانیان به ویژه در بانوان به خروش می‌آید.

معرکه آرای فقهی

از نظر فقهی این مسئله معرکه آرای متعددی شده است؛ از جمله مهم‌ترین اظهارنظر‌ها در این رابطه مربوط به آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی است؛ پاسخ دفتر ایشان به استفتایی درباره ورود زنان به ورزشگاه‌ها مبتنی بر موادی، چون «جوّ حاکم در ورزشگاه‌ها برای حضور زنان مناسب نیست»، «شکی نیست که اختلاط جوانان سرچشمه مشکلات زیادی از نظر اخلاقی و اجتماعی می‌شود»، «اضافه بر این در بعضی انواع ورزش، مردان پوشش مناسبی در برابر زنان ندارند»؛ در نتیجه این مقدمات نظر این است که «لازم است از حضور در این برنامه‌ها خودداری کنند به خصوص اینکه این برنامه‌ها را از رسانه‌ها می‌توانند ببینند و حضور آن‌ها ضرورتی ندارد»؛ بنابراین این ادله اگر «فضای حاکم بر ورزشگاه‌ها سالم‌سازی و مدیریت شود»، «حضور زنانی که صرفاً تماشاچی هستند بدون اختلاط با مردان باشد» و «پوشش مردان از فاصله دور از محل استقرار بانوان نامطلوب نباشد» عدم حضور بانوان در قالب احتیاط غیرواجب مطرح می‌شود.

نقض حدود شرعی و عفاف

حجت‌الاسلام والمسلمین خالد الغفوری، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی (ص)، در گفتگو با ایکنا؛ با اذعان به اینکه به لحاظ ادله شرعی منعی برای حضور بانوان در ورزشگاه‌ها و سایر محافل عمومی وجود ندارد، می‌گوید: البته دو نکته قابل تأمل است؛ نخست بحث عناوین ثانویه است؛ زیرا معمولاً در ورزشگاه‌ها حدود شرعی رعایت نمی‌شود، از جمله اینکه دوربین‌ها بیش از مقدار لازم متوجه بانوان می‌شوند و ممکن است حرکت‌های نسنجیده و سبکی از سوی برخی رخ دهد که در شأن زن مسلمان و ایرانی نیست. نکته دوم تأکید بر مسائل اخلاقی است.

وی می‌افزاید: برای مثال در ادله چیزی با عنوان عفت نداریم، ولی عفت امری اخلاقی محسوب می‌شود که مخصوص زنان و مردان است؛ یعنی برای مردان هم لازم است و حضور زنان در ورزشگاه‌ها هم، چون باعث اختلاط و مشکلات دیگر می‌شود ضرورتی ندارد.

وی در پاسخ به این پرسش که احتمال اختلاط ممکن است در هر محیطی مانند بازار و مراسم دیگر اجتماعی هم رخ دهد پس وجه تمایز ورزشگاه چیست؟ اظهار می‌کند: حضور در محیط‌های باز مانند پارک و بازار با محیط محدود ورزشگاه که توأم با بروز هیجانات زیاد است، تفاوت دارد و ذات این نوع برنامه‌ها با هیجان همراه است و موجب آرامش و سنگینی نیست... البته اگر شرایطی ایجاد شود که عناوین ثانویه را ایجاد نکند حکم ممنوعیت هم ملغی است.

مفاسد جنبی محدود به ورزشگاه‌ها نیست

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه، نیز با تأکید بر اینکه هیچ حرمت شرعی در این زمینه نداریم، اظهار می‌کند: برخی علما به علت مفاسد جنبی حرمت آن را مطرح می‌کنند که در این صورت ورود به پارک، سینما، فروشگاه و هر مکان دیگری هم ممکن است مفاسدی به همراه داشته باشد.

وی با بیان اینکه نباید نگاه جنسیتی به همه مسائل داشته باشیم، درباره طرح این مسئله در عناوین ثانویه، می‌گوید: بار کردن عنوان ثانوی در مورد این مسئله بسیار مشکل است و در صورتی‌که چنین چیزی هم وجود داشته باشد، باید، ولی فقیه و حاکم شرع نظر بدهد.

فاضل میبدی معتقد است که تصمیم در مورد این مسائل نیازمند کار شورایی است و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم برای جلوگیری از همین مسئله ایجاد شده است تا نظریات مختلف بررسی شود و موجب اشکال نشود.

مسئله عرفی و مدیریتی یا فقهی

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی بحرالعلوم، رئیس موسسه فقه اجتماعی، نظری متفاوت در این زمینه دارد؛ وی معتقد است که اساساً این مسائل را باید خود مسئولان بررسی کنند و فقیه نمی‌تواند حکم کند که زنان به ورزشگاه بروند یا نروند و درست است یا نیست؛ زیرا بخش اعظمی از آن مسئله عرفی و مدیریتی است.

وی در گفتگو با ایکنا با تصریح به اینکه به طور کلی حضور زنان در ورزشگاه‌ها هیچ مشکلی ندارد و اگر موانعی هست که می‌تواند سبب محرمات شود باید از سوی مسئولان برطرف شود، می‌گوید: از جمله موانع شرعی که مطرح می‌شود موضوع نگاه زنان به بدن مرد نامحرم است که آیا حرام است یا نیست؟ معمولاً در ورزش‌ها (که در اینجا عمده بحث ما در مورد فوتبال است) تماشاچیان از فاصله دور بازی‌ها را می‌بینند. نگاه‌ها چنان واضح نیست پس جای این سؤال باقی است که آیا با پذیرش فرض قبلی، این مشکل برطرف می‌شود یا خیر؟

وی با بیان اینکه به فرض عدم جواز شرعی موارد فوق باز جای این سؤال باقی است که می‌توانیم مانع ورود ایشان شویم، اظهار می‌کند: آیا تکلیف داریم که اجازه ورود زنان به ورزشگاه‌ها را ندهیم، چون ممکن است بدن مرد نامحرم دیده شود؟ و اینکه آیا اصولاً ساق و دست مردان برای زنان تحریک‌کننده است؟

طباطبایی بحرالعلوم با بیان اینکه تجربه نشان داده است که هرقدر در مسائل اجتماعی منع بیشتری قائل شویم وضعیت بدتر می‌شود، بیان می‌کند: برخی برخلاف نگاه موجود که معتقد است حضور زنان در ورزشگاه‌ها سبب‌ساز و زمینه‌ساز بروز برخی گناهان، فحاشی‌ها و مشکلات خواهد شد. برخی معتقدند که حضور زنان به ویژه اگر به صورت خانوادگی باشد چه بسا باعث آرامش بیشتر فضای ورزشی و ورزشگاه‌ها شود و مؤید آن این است که در ورزشگاه‌های کشور‌های غربی اتفاقات بد کمتری در قیاس با ایران رخ می‌دهد که زنان در شرایط فعلی اجازه حضور در ورزشگاه‌ها را ندارند.

مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری نتایج یک پژوهش در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم را منتشر کرده است که نشان می‌دهد که مجاز بودن حضور زنان در ورزشگاه‌ها، یک حکم شرعی اجتماعی است.

ادله شرعی منفی

دلیل نخست آیات و روایاتی است که به ظاهر، خارج شدن زنان را از منازل به طور کلی ممنوع یا ناپسند می‌شمارد. آیات ۳۳ و ۵۳ سوره احزاب دربردارنده احکامی مختص به همسران رسول خدا (ص) هستند. روایات خانه‌نشینی زنان جدا از فحص سندی، چیزی بیش از توصیه به مراقبت از زنان را بیان نمی‌کند. البته برخی از آن روایات نیز به وضعیت اجتماعی خاص آن عصر اشاره دارد و متضمن حکم کلی نیست.

دلیل دوم ممنوعیت اختلاط زن‌ها و مرد‌هاست که برخی اختلاط را به معنایی گسترده تفسیر کرده‌اند که هرگونه حضور همزمان مرد‌ها و زن‌ها را در کنار یکدیگر دربرمی‌گیرد. این ممنوعیت علاوه بر اینکه بدون مستند قرآنی است، مقصود از آن در روایات نیز بیشتر به اختلاط توأم با تحریک شهوت است و نمی‌توان محل استنباط سیاست محدودسازی تعاملات مردان و بانوان در جامعه قرار گیرد، مگر اینکه سلایق و برداشت‌های شخصی را به آن انضمام کنیم.

عمده دلایل منفی حکم ثانویه نیز شامل برهنه بودن بدن ورزشکاران در بعضی از ورزش‌ها، خشن بودن بعضی از مسابقات ورزشی، رفتار‌های ناهنجار و زشت برخی تماشاگران مرد، فسادآمیز بودن حضور در این گونه اماکن، شئونات اسلامی زن مسلمان، مقابله با فرهنگ غربی و وارداتی و کمک به گناه است. برخی از این دلایل با اقدامات زیرساختی نظیر تفکیک مسیر تردد، مکان استقرار و نظارت بیشتر بر فضای ورزشگاه‌ها قابل پیشگیری است.

البته علاوه بر این حکم عناوین ثانویه باید با نظر حاکم شرع باشد، چند نکته قابل تأمل نیز وجود دارد؛ مثلاً نگاه به بخش‌هایی از بدن مرد حرام است که پوشاندن آن‌ها وظیفه مرد است وگرنه صرفاً نگاه جنسیتی با عنوان «غضّ بصر» ممنوع است. به بیان دیگر حاکم شرع باید نظر بدهد آیا نگاه بر ساق و دست مردان در فاصله سکوی تماشاچیان زن برای زنان تحریک‌کننده است؟ آیا با عناوین این‌چنینی می‌توان حکم به ممنوعیت ورود زنان داد؟ همچنین آیا مبنای توجه به شأن زنان مسلمان که در برخی فتاوا مورد توجه قرار گرفته، می‌تواند فراتر از مواردی باشد که پشتوانه معتبر شرعی دارد؟ آیا محرومیت مقتضای حفظ حرمت است یا رساندن حق به صاحب آن با پاسداشت و کرامت شأن زن مسلمان نزدیک است؟

ادله شرعی مثبت

نخست آنکه آزادی در حضور و رفت‌وآمد به مکان‌های مختلف از حقوق طبیعی بانوان است؛ همچنین بنابر قاعده اباحه، هنگامی که هیچ دلیل شرعی مبنی بر ممنوعیت کاری (ورود زنان در ورزشگاه) وجود ندارد، حکم اولیه شرع جواز است. سخت‌گیری در مناسبات آزادانه زن و مرد خلاف مستندات تاریخی در زمان پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) است و رفتاری مرسوم در میان متدینان می‌بایست مستند و سازگار با سنت معصومان (ع) باشد. حتی سیره متشرعه نیز برخلاف نگاه ابتدایی، مبتنی بر محدودیت حضور زنان در اجتماعات نیست و شواهدی بر خلاف این ادعا وجود دارد. با این حال سؤال اینجاست که ابهام اصلی در مسئله حضور بانوان به عنوان تماشاگر در ورزشگاه و در قسمت ویژه بانوان چیست؟

زیرساخت‌های فرهنگی و فکری

به نظر می‌رسد یکی از نخستین اقدامات زیرساختی نرم‌افزاری، بازتعریف ورزش و کارکرد‌های ورزش به ویژه ورزش بانوان در نزد افراد تصمیم‌ساز است. با توجه به جایگاه تربیتی بانوان و نقش آنان در انتقال روحیه سرزندگی و نشاط به خانواده، حضور زنان چه در میادین ورزشی و چه در مقام تماشاگر در مسابقات نه تنها با ارزش‌های اسلامی ناهمخوان نیست، بلکه بسترساز حرکت کشور در مسیر پیشرفت است؛ برای مثال برخی از رفتار‌های ناشایست همچون ناسزاگویی و پرخاشگری در ورزشگاه‎ها ناشی از آسیب‌های تک‌جنسیتی است و کنش‌های اجتماعی خشن در فضا‌های فراجنسیتی کم می‌شود. به بیان دیگر حضور زنان موجب تلطیف زیست اجتماعی مردانه ورزشگاه‌ها می‌شود.

اگر کارکرد‌های حضور زنان با حفظ شئونات شرعی در میادین متعدد از جمله ورزشی و تفریحی بیش از پیش تبیین شود، بستر‌های فرهنگی و عقیدتی فراهم می‌شود تا دریافت متناسب و به‌روزتری از حضور مطلوب بانوان در اجتماع درک شود و در این مسیر به دام هنجارشکنی، تقدس‌زدایی و تخریب فرهنگی نیفتیم. از این رو باید از تمام فرصت‌ها در مسیر گفتگو‌های مدنی، مباحثات علمی و مناظرات نرم سیاسی بهره برد تا به «انسداد راهکار‌های اصلاحی» یا «قبح‌شکنی فرهنگی» مبتلا نشویم. شاید حرکت رئیس‌جمهور وقت در دولت نهم به دلیل بی‌توجهی به همین زیرساخت‌های نرم فرهنگی و فکری به شکست انجامید.

همگامی مردم و حاکمیت

نکته دوم اینکه با توجه به مستند طبیعی و قانونی حق حضور زنان در ورزشگاه‌ها و نبود ادله شرعی اولیه، «تکلیفی حقوقی، شرعی و اجتماعی» متوجه دولت اسلامی می‌شود. به بیان ساده‌تر در ازای هر حقی از گروه‌های اجتماعی، دولت موظف است تا مقدمات نرم‌افزاری (همچون تدوین آیین‌نامه و مقررات اجرایی) و سخت‌افزاری (همچون ایجاد زیرساخت حضور ایمن و شرعی بانوان در ورزشگاه در ورزشگاه‌های قدیمی و مدرن) را تأمین کند.

البته دولت در این مسیر تنها نیست و نیازمند همگامی و همراهی تمام دستگاه‌های فکری، فرهنگی، امنیتی، انتظامی و قضایی است؛ البته علاوه بر نهاد‌های حاکمیتی، تعاملات مردمی چه از سطح خانواده‌های علاقه‌مند به فوتبال و چه در سطح سازمان‌های مردم‌نهاد، گروه‌های اجتماعی و طیف‌های فعالان مدنی باید صورت پذیرد تا هم سطح آگاهی عمومی ارتقا یابد و هم فضا برای توسعه حضور مطابق با شرع و اخلاق بانوان در جامعه فراهم شود.

به ویژه اینکه در آخرین خبر مقرر شده است تا بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ را با حضور بانوان برگزار شود. باید مواظبت داشت تا در این مسیر رفتاری خلاف شرع و شأن از سوی برخی افراد غرض‌ورز و کم‌ظرفیت رخ ندهد تا اینکه مجدداً این حق بازپس گرفته شود یا از آن کاسته شود یا به سطح محدودی از بازی‌های بین‌المللی انحصار یابد.

اما آنچه موجب تأسف است اینکه با وجود ظرفیت‌های اجتهاد پویا، ساختار‌های همفکری و مصلحت‌اندیشی در کشور و نهاد‌های حاکمیتی و مردم‌نهاد، شاه‌کلید جواز شرعی، مصلحت‌اندیشی جمعی و مطالبه‌گری حقوقی نتوانست در‌های ورزشگاه‌ها را به روی زنان باز کنند و به جای کلید از اهرم فشار فدراسیون‌های جهانی برای احقاق این حق استفاده کردیم.