نویسنده سریال «مانکن» اظهار داشت: اصل بر این است که نویسنده یک کاراکتری را به وجود میآورد، دامنههای رفتاری، گفتاری، اندیشهای آن را لحاظ میکند و بازیگر هم با درک درست باید کاراکتر را پیدا کند و به آن بپردازد. در این میان کارگردان باید با توجه به قصه و توانمندی بازیگر، جلوی دوربین را هدایت کند و به نظم برساند.
بابک کایدان نویسنده آثاری، چون «دلدادگان»، «مانکن»، «رحمان ۱۴۰۰» درمورد تاثیر شخصیت پردازی در فیلمنامه و تاثیر آن بر بازی بازیگر گفت: شخصیت اگر در اجرا، دچار تغییر و تحول شود ریشه آن در فیلمنامه است. به نظر میرسد بازی استاد ارجمند در «ستایش» ناشی از عدم کنترل کارگردان بر بازی او است.
به گزارش برنا، بابک کایدان، نویسنده سینما و تلویزیون، درمورد تاثیر ادبیات و نحوه نگارش فیلمنامه بر بازی بازیگر گفت: نویسنده معمولا کاراکتری را براساس دایرهای از لغات پیش میبرد و در ذهنش شخصیتی را میپروراند، اما پیش میآید در اجرا، بازیگر و کارگردان به کاراکتر اضافه میکنند و براساس سلیقه شخصی خود ترجیح میدهند بازی اضافه تری انجام گیرد. تجربه شخصی من میگوید شخصیت اگر در اجرا، دچار تغییر و تحول شود ریشه آن در فیلمنامه است.
وی ادامه داد: بارها ما نویسندگان تجربه کردیم، شخصیت با کاراکتری که ما خلق کردیم فاصله دارد. این فاصله داشتن به این معنی نیست که هیچ نشانهای از کاراکتر در شخصیت وجود ندارد بلکه به این شکل است که بازیگر یا فراتر میرود یا به سلیقه خود تغییراتی اعمال میکند.
نویسنده سریال «دلدادگان» با اشاره به بازی داریوش ارجمند در سریال ستایش گفت: حتما استاد ارجمند نقش «حشمت فردوس» را آنطور که در فیلمنامه نوشته شده بازی کرده است، اما به نظر میرسد بازی درشت و به اصطلاح غلو شده استاد به سلیقه خودشان برمی گردد. البته این نوع ادبیات، لحن و شیوه بیان در شخصیت خودشان هم وجود دارد، اما میزان بازی باید توسط کارگردان و نویسنده کنترل میشد.
کایدان تصریح کرد: خداروشکر من در تمام سالهایی که کار کردم خوش شانس بودم و بازیگرانی که قصه هایم را بازی کردند با درک درستشان از کاراکتر، به شخصیت اضافه هم کردند، مثل مریلا زارعی، آرش مجیدی، پانته آ. بهرام و... البته بازیگرانی هم بودند که خوانش صحیح از فیلمنامه نداشتند و فقط با تکیه بر استعدادشان جلوی دوربین آمدند، طبیعی است در چنین حالتی بازیگران به دلیل عدم درک درست، نمیتواند کاراکتر را پَر و بال دهد.
نویسنده سریال «مانکن» اظهار داشت: اصل بر این است که نویسنده یک کاراکتری را به وجود میآورد، دامنههای رفتاری، گفتاری، اندیشهای آن را لحاظ میکند و بازیگر هم با درک درست باید کاراکتر را پیدا کند و به آن بپردازد. در این میان کارگردان باید با توجه به قصه و توانمندی بازیگر، جلوی دوربین را هدایت کند و به نظم برساند.
وی افزود: در صورتی که این مثلث سه گانه به درستی عمل کنند خروجی حرفهای به دست میآید. تمام تلاش عوامل پشت صحنه در بازیگر تجلی میشود. متاسفانه به دلایل مختلف اعم از کمبود بودجه، کمبود زمان و... بین نویسنده، کارگردان و بازیگر تعامل درست ایجاد نمیشود و در نتیجه ما کارهایی را در تلویزیون و سینما میبینیم که دچار ضعف هستند.