bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۱۷۰۳۰

دفاع عباس عبدی از اشغال سفارت آمریکا

دفاع عباس عبدی از اشغال سفارت آمریکا

عباس عبدی: ما به «موقعیت» خود واکنش نشان می‌دهیم. هنگامی که آمریکا می‌داند که حساسیت مردم ایران نسبت به شاه چگونه است و شاه را در آنجا راه می‌دهد یا به درخواست مرحوم بازرگان که شاه استعفا دهد تا خیال مردم ایران راحت شود، وقعی نمی‌گذارد؛ بنابراین وقتی ایران می‌بیند که آمریکا این کار‌ها را می‌کند، آن هم کار دیگری انجام می‌دهد. اما اگر چنانچه ایران ببیند رفتار‌ها متناسب، مدنی و قابل قبول هستند، طبعا باید واکنشی مناسب از خود نشان دهد.

تاریخ انتشار: ۱۷:۱۴ - ۱۴ آبان ۱۳۹۸

سایت جماران بخشی از گفتگوی عباس عبدی با خبرنگار بی بی سی را منتشر کرده است. 

شب گذشته، عباس عبدی از دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا در سال ۵۸، در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی در پاسخ به این سوال مجری که بسیاری می‌گویند مبداء تحریم‌های آمریکا، اشغال سفارت این کشور در سال ۵۸ بوده است، گفت: آمریکایی‌ها تنها می‌خواهند خودشان حقیقت و اخلاق را تعریف کنند و من فکر نمی‌کنم این روند به نتیجه‌ای برسد. اشغال سفارت در خلاء و انتزاع رخ نداد؛ بلکه محصول عملکردی از ایالات متحده آمریکا بود که با ۲۸ مرداد آغاز و پس از آن نیز ادامه پیدا کرد.

وی افزود: شاید خیلی از مردم ما ندانند در سالی که انقلاب شد، بیش از ۵۵ هزار آمریکایی در ایران بودند؛ نه فقط به عنوان شهروند، بلکه به عنوان عناصری که مستشار بودند و ... که اگر بخواهیم با جمعیت فعلی حساب کنیم، شاید به رقمی حدود ۱۵۰ هزار نفر می‌رسد. آمریکایی‌ها بعد هم که شاه با آن وضع از ایران رفت، باز هم دست بر نداشتند و اقدامات خود را انجام دادند؛ لذا همه این‌ها را می‌خواهند نادیده بگیرند و بگویند که اشغال سفارت، ۱/۱/۱ تاریخ روابط ایران و آمریکاست.

این تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: من فکر می‌کنم تا وقتی این تصور در آمریکا وجود دارد، امکان ندارد که مساله به شکل عادی میان طرفین حل شود.

مجری: این سوال را بار‌ها از شما پرسیده‌اند، اما اظهارات شما مرا وادار می‌کند تا یک بار دیگر از شما بپرسم که آیا از آن اقدام دفاع می‌کنید؟

بله.

مجری: اگر یک بار دیگر به آن دوره بازگردید بازهم با آن جمع همراه می‌شوید؟

اجازه دهید؛ این مسأله مهم است. در تاریخ ایران هیچ اقدامی نبوده که تا این اندازه حامی در زمانی که اتفاق افتاد، داشته باشد. هیچ اقدامی نبوده؛ پس چرا باید تجربه یک ملت را محکوم کرد؟ چه کسی به خود چنین حقی می‌دهد؟ پشت در سفارت، از چپ چپ تا راست راست صف بسته بودند تا از این اقدام حمایت کنند.

وی ادامه داد: این ملت دیوانه نبوده که از این اقدام حمایت کند، حتما اتفاقی برایش افتاده که این واکنش را نشان داده است. امروز کجای دنیا اگر چنین اتفاقی بیفتد مردم چنین واکنشی نشان می‌دهند؟ این مساله ربطی به این ندارد که من بگویم اگر بودم یا نبودم یا همین‌طور دیگران، وضع طور دیگری می‌شد. شما می‌دانید که قبل از اشغال سفارت آمریکا در ایران، سفارت آمریکا در پاکستان آتش گرفت و چندین آمریکایی در آن کشته شدند. اما آیا یک نفر از آن اطلاع دارد؟ بهتر است بگوییم که به راحتی نادیده گرفته شد.

مجری: آقای عبدی، اشغال سفارت آمریکا در ایران چندین میلیارد دلار به ایران خسارت وارد کرد و تحریم‌ها علیه ایران دقیقا چهار روز پس از این اقدام وضع شد.

شما فکر می‌کنید اگر این تحریم‌ها هم وضع نمی‌شد، وضع کشور گل و بلبل می‌شد؟ اجازه دهید همین تجربه اخیر خود را مرور کنیم، چرا سراغ ۴۰ سال پیش برویم؟ مگر ایران برجام را نپذیرفت؟ مگر امضاء نکرد؟ مگر همه تعهدات خود را به درستی انجام نداد؟ چرا آمریکا زیر آن قرارداد زد؟ ایران چه کار کرده بود که باید تحریم می‌شد؟ متاسفانه درکی که شما از آمریکا دارید، مطابق واقع نیست. از اینجا که می‌گویید دلیل تحریم ما از سوی آن‌ها این بوده، خب اگر این اقدام هم نمی‌شد، آن‌ها بهانه دیگری برای تحریم پیدا می‌کردند.

مجری: آمریکا معتقد است ایران نظامی است که نیاز به دشمن دارد و رهبر ایران نیز می‌گوید خود این انقلاب و اساس آن حرکتی ضدآمریکایی بوده است.

به خاطر اینکه ایالات متحده در ایران حضور داشته و به نوعی همه کاره بوده است. بازگو کردم که در جمعیت ۳۰ میلیونی آن زمان ایران و دولتی که به نسبت کوچکتر بوده، ۵۵ هزار آمریکایی در ایران حضور داشتند. برای پی‌بردن به این واقعیت، بهتر است اسناد سفارت آمریکا را بخوانید. در آن اسناد آمده که حتی طبقات بالای رژیم شاه عصبانی بودند و می‌گفتند این چه رفتاری است که آمریکا با ایران می‌کند؟ شما در چنین وضعی چه کار می‌کنید؟ تسخیر سفارت آمریکا واکنشی طبیعی به رفتار آن کشور بوده و کسی چرا به این سوال پاسخ نمی‌دهد که دلیل چنین رفتاری از سوی مردم ایران چه بوده است؟ در صورتی که آن‌ها می‌توانستند حمایت نکنند و آن اقدام نیز یک ساعته تمام شود.

مجری: در این زمینه اگر بخواهیم سوال بپرسیم، خیلی ساده است. شما از یک قاتل هم می‌توانید بپرسید که چرا قتل کرده است. صرف نظر از اینکه زمینه هایش چه بوده عملکرد فرد یا جمع مورد قضاوت قرار می‌گیرد.

مردم از قاتل حمایت نمی‌کنند. کدامین مردم از قاتل حمایت می‌کنند؟ این چه حرفی است که می‌زنید؟ ایالات متحده که دولت دموکراتیکی است، چرا مسئولیت قبول نمی‌کند؟

مجری: آقای عبدی، الان پیدا کردن مقصر چه دردی را دوا می‌کند یا اینکه چه گره‌ای را باز می‌کند؟

کاملا با شما موافقم. من اولین کسی هستم که با یک گروگان آمریکایی گفتگو کردم. کاملا درست است؛ بحث من آنجا این بود که گذشته‌ها گذشته و ما ضمن اینکه نمی‌توانیم گذشته را فراموش کنیم، در عین حال نیز نمی‌توانیم دربند آن بمانیم. باید نگاه به آینده داشته باشیم و کوشش کنیم تا این دیوار بی‌اعتمادی که بین ایران و آمریکا درست شده و هر کسی رجی از آن را ایجاد کرده، برداشته شود. اقداماتی در زمان آقای خاتمی صورت گرفت و روابط ایران و آمریکا، گروگان مسائل داخلی‌شان شد تا اینکه خوشبختانه ۴ سال قبل به برجام رسیدیم. اما یک مرتبه آقای ترامپ کل این قضیه را بدون هیچ نطقی کنار زد. در صورتی که برجام می‌توانست گامی روبه جلو باشد. آمریکا با این کار همه را متحیر کرد.

مجری: درهر صورت فضا به بن بست رسیده، شما فرمودید که ابتکار عمل را به دست گرفتید و با یک آمریکایی که خود از گروگان‌ها بوده صحبت کردید بلکه بشود از گذشته عبور کرد. در این شرایط که دو کشور در آن قرار دارند چه کار می‌توان کرد؟

این سوال کاملا درستی است و من فکر می‌کنم بخشی از این موضوع به ایران و بخش دیگر به ایالات متحده مربوط است. معتقدم در آن بخش که به ایران مربوط است، ایران باید در چارچوب نظام بین‌الملل رفتار کند. اما آن طرف که به ایالات متحده مربوط می‌شود، آن کشور باید به تعهدات خود پایبند باشد و به برجام بازگردد و در چارچوب آن عمل کند. بعد از آن می‌تواند هر مساله دیگر را که در سطح بین‌الملل قابل طرح هست مطرح کند. بنابراین، باید گام به گام جلو رفت. نمی‌توان اتفاقاتی که افتاده را یکباره نادیده گرفت و کنار گذاشت. اما اگر فکر کنید که یک طرف می‌تواند روی طرف مقابل را به طور کامل کم کند، در این حالت، من چیزی جز درگیری و جنگ و خسارت برای منطقه، ایران و کل جهان نمی‌بینم.

مجری: آقای عبدی، ممکن است بعضی‌ها بپرسند این بسیار جالب است فردی که خودش در ماجرای گروگانگیری از نظر آمریکا یا تسخیر سفارت از نظر برخی دیگر یا تسخیر لانه جاسوسی از نگاه جمهوری اسلامی دست داشته، حرف از این می‌زند که ایران باید در چارچوب نظام بین الملل رفتار کند.

ما به «موقعیت» خود واکنش نشان می‌دهیم. هنگامی که آمریکا می‌داند که حساسیت مردم ایران نسبت به شاه چگونه است و شاه را در آنجا راه می‌دهد یا به درخواست مرحوم بازرگان که شاه استعفا دهد تا خیال مردم ایران راحت شود، وقعی نمی‌گذارد؛ بنابراین وقتی ایران می‌بیند که آمریکا این کار‌ها را می‌کند، آن هم کار دیگری انجام می‌دهد. اما اگر چنانچه ایران ببیند رفتار‌ها متناسب، مدنی و قابل قبول هستند، طبعا باید واکنشی مناسب از خود نشان دهد.