bato-adv
کد خبر: ۴۱۸۱۲۴
متهم به زودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود

اسیدپاشی تحت‌تأثیر فیلم سینمایی

اسیدپاشی تحت‌تأثیر فیلم سینمایی
متهم گفت: روز حادثه به سینما رفتم و فیلم مغز‌های کوچک زنگ‌زده را دیدم. با خودم گفتم من هم می‌توانم از پدر پدرام انتقام بگیرم. از یک مغازه اسید خریدم و پدرام و پدرش را تعقیب کردم. وقتی آن‌ها داشتند با هم می‌رفتند، رویشان اسید پاشیدم.
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۷ - ۲۵ آبان ۱۳۹۸

پسری که تحت‌تأثیر یک فیلم سینمایی روی دوستش و پدر او اسیدپاشی کرده است، به‌زودی در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه می‌رود.

به گزارش شرق، چندی قبل گزارش یک اسیدپاشی در غرب تهران به مأموران پلیس داده شد. آن‌ها در تحقیقات خود متوجه شدند جوانی به نام امیر به صورت پدر و پسری که با آن‌ها آشنایی داشت اسید پاشیده است. با انتقال پدر و پسر مجروح به بیمارستان، پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد. پسر نسبت به پدرش آسیب کمتری دیده بود، زیرا امیر بعد از اسیدپاشی به پدر دوستش او را با ضربات چاقو نیز مجروح کرده بود. مرد میان‌سال بعد از بهبود نسبی گفت: پسرم، پدرام، با امیر دوست بود. امیر رفتار‌های غیرعادی داشت و کار‌های عجیبی می‌کرد. این اواخر بدتر هم شده بود. من از پسرم خواستم ارتباطش را با امیر قطع کند. با اینکه پدرام ارتباطش را قطع نکرد و فقط این رابطه را کم کرد، اما امیر روی ما اسید پاشید.

او گفت: من و پسرم داشتیم در خیابان راه می‌رفتیم که امیر به ما نزدیک شد و با سطلی که پر از اسید بود به ما حمله کرد و ما را سوزاند. او بعد از اسیدپاشی با چاقو به سمت من برگشت و درحالی‌که داشتم از شدت سوزش به خودم می‌پیچیدم، چندین ضربه چاقو بر بدن من وارد کرد. من دیگر چیزی متوجه نشدم و فقط وقتی در بیمارستان به‌هوش آمدم، پزشکان گفتند به طور معجزه‌آسایی نجات پیدا کرده‌ام. پدرام که کمتر از پدرش آسیب دیده بود در تحقیقات گفت: من و امیر دوست بودیم و اختلافی با هم نداشتیم، نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که او به ما حمله کرد، چون امیر کار‌های عجیب زیادی می‌کرد. پدرم از من خواسته بود با او ارتباطی نداشته باشم، امیر هم این را می‌دانست و من هم برای پدرم ارزش زیادی قائل بودم و نمی‌خواستم او اذیت شود. وقتی امیر متوجه شد من به‌خاطر پدرم دیگر ارتباطم را با او ادامه نمی‌دهم چنین واکنشی نشان داد. او بعد از اینکه روی ما اسید پاشید و درحالی‌که ما داشتیم به خودمان می‌پیچیدیم به سمت ما حمله کرد و پدرم را با ضربات چاقو زد.

هرچند امیر سکوت اختیار کرده بود و حرفی نمی‌زد، اما بعد از نزدیک به یک ماه سکوتش را شکست و گفت: من با پدرام دوست بودم. ما دوستانی صمیمی بودیم و من خیلی به پدرام وابسته بودم، اما پدرام به من گفت: نمی‌خواهد با من زیاد ارتباط داشته باشد. هربار که به او زنگ می‌زدم تا با هم بیرون برویم بهانه‌ای می‌آورد و می‌گفت: نمی‌تواند. من حرفش را باور نمی‌کردم، می‌دانستم دروغ می‌گوید. این اواخر حتی تلفنم را هم جواب نمی‌داد.

متهم گفت: روز حادثه به سینما رفتم و فیلم مغز‌های کوچک زنگ‌زده را دیدم. با خودم گفتم من هم می‌توانم از پدر پدرام انتقام بگیرم. از یک مغازه اسید خریدم و پدرام و پدرش را تعقیب کردم. وقتی آن‌ها داشتند با هم می‌رفتند، رویشان اسید پاشیدم. پدر پدرام عصبانی شد و حرفی به من زد، من هم دوباره با چاقو به او حمله کردم و چند ضربه زدم. داشتم فرار می‌کردم که مردم من را دستگیر کردند. بعد از اعتراف این جوان به اسیدپاشی و مجروح‌کردن پدر پدرام با اسید، خانواده‌اش مدعی شدند او دچار بیماری روانی است. آن‌ها اسنادی به دادسرا ارائه دادند که نشان می‌داد پسر جوان هفت‌بار در بیمارستان بستری شده است که علت بستری‌شدن‌ها سوختگی، اقدام به خودکشی و حادشدن بیماری اعصاب و روان او بوده است.

به‌این‌ترتیب پزشکی‌قانونی موظف به بررسی سلامت روان این جوان شد. متخصصان بعد از بررسی دقیق اعلام کردند متهم به بیماری‌ای که از او سلب مسئولیت کند، مبتلا نیست و مسئول اعمال خودش است.

پرونده با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی پای میز محاکمه می‌رود.

bato-adv
مجله خواندنی ها