ماجرای اخیر "کتابسوزی" توسط «عباس تبریزیان» معروف به پدر طب اسلامی که توسط هوادرانش "آیت الله تبریزیان" خوانده میشود و سالهای اخیر در محافل مختلف به تبلیغ طب اسلامی مشغول بوده است، واکنشهای تندی را در فضای مجازی و جامعه پزشکی کشور به همراه داشته است.
فرارو- روز گذشته فیلمی از آتش زدن کتاب «طب هاریسون» کتاب پزشکی داخلی توسط فردی به نام «عباس تبریزیان» (که طرفدارانش او را «آیت الله تبریزیان» میخوانند) و به عنوان استاد طب اسلامی مشهور است، منتشر شد. انتشار این ویدئوی کوتاه، به سرعت واکنشهای منفی گستردهای را در میان مسئولان وزارت بهداشت، حوزههای علمیه و نیز کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخت.
آتش زدن کتاب طب هاریسون توسط عباس تبریزیان
واکنشها به کتابسوزی عباس تبریزیان
رسول جعفریان، استاد تاریخ دانشگاه تهران، که پیش از این نیز یادداشتهای متعددی در نقد مدعاهای طب اسلامی نوشته است، از نخستین افرادی بود که به این رخداد واکنش نشان داد و نوشت: «متاسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافتههای خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کرده اند، استفاده میکند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران ساده لوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست.
روشن است که طب سنتی، به عنوان یک شاخه علمی، در مراکز دانشگاهی میتواند مطرح و توصیههای آن پس از بررسیهای علمی، و تأیید مراکز رسمی، مورد استفاده قرار گیرد، اما نامبرده نه از نظر تحصیلات علمی و نه حوزوی، در مقامی نیست که بخواهد چنین ادعایی را بکند. طبعا در قم یا مشهد، هیچ نوع شاخه درسی وجود ندارد که او به استناد تحصیل در آن، چنین ادعایی را داشته باشد.
محمدرضا ظفرقندی رییس کل سازمان نظام پزشکی در واکنش به آتش زدن یکی از کتب مرجع پزشکی توسط یکی از مدعیان طب اسلامی، برخورد مراجع قضایی و حوزههای علمیه دینی با این اقدام را خواستار شد و گفت: « آتش زدن کتاب اصولا پسندیده نیست و کاری غیرفرهنگی و ضد فرهنگی است و کسی که کتاب آتش میزند آن هم کتابی علمی، خود به خود به مبانی علمی و فرهنگی آسیب کلی و اخلاقی وارد میکند؛ حالا اگر آن فرد در کسوت یا لباس روحانیت باشد که طبیعتا به جایگاه روحانیت و دین هم ضربه میزند و از طرفی هم به باورهای مردم، جوانان و کسانی که سالها در دانشگاهها زحمت کشیدند، آتش میزند؛ این فقط ضرر شکلی قضیه است.»
علی رضا رییسی، معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواستار موضعگیری قاطع مراجع دینی، دانشگاهی و قضایی در برابر اقدام «سخیف و جاهلانه کتابسوزی توسط فردی به نام تبریزیان» شد. معاون وزیر بهداشت بیان کرد: «از داستان کتابسوزان اسکندر و یونانیان و اقوام جاهل و مغول تا جشنهای واقعی و مستند کتابسوزان نازیها و عید کتابسوزی کسروی در یکم دی ماه هر سال حکایتهای بسیار شنیده و خواندهایم، اما اکنون و مقارن با عید کتابسوزان پیروان کسروی در مراسمی آئینی با فیلم و تصویر فردی به نام تبریزیان که پیروانش او را آیت الله میخوانند و تحت عنوان طب اسلامی تجارتخانهای برپا کرده است به خود جرات داده و کتاب «اصول طب هاریسون» از کتب مرجع پزشکی را به آتش میکشد».
کیانوش جهانپور، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت نیز در این رابطه در توییتر خود نوشت: «جاهلی به نام عباس تبریزیان به شیوه اسلاف اموی خود، قتیبه بن سهل باهلی و امثال محمود غزنوی، قوم مغول و تاتار، احمد کسروی و دیگر قشریون و داعشیان تاریخ، درسنامه هاریسون را آتش زده است. غافل از آنکه حتی در قیاس با آن اسطورههای بلاهت نیز:ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست».
سازمان بسیج جامعه پزشکی کشور نیز با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «اینگونه تفکرات و اقدامات در اسلام ناب جایگاهی نداشته و انتسابی به دین و احکام آن ندارد، فلذا نه تنها اعلام انزجار از چنین واقعهای بلکه تلاش در جهت رشد و اعتلای هرچه بیشتر فرهنگ اسلامی و معرفی پیشرفتهای پزشکی کشور در پرتو انقلاب اسلامی در این برهه از زمان به عنوان وظیفهای همگانی مطرح میشود.»
علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه، با محکوم کردم اقدام به کتابسوزی، در پی این اقدام اینگونه واکنش نشان داد: «حوزههای علمیه و بزرگان آن تاکید بر جایگاه علم و اندیشه و نقد عالمانه، حرکت ناپسند و جاهلانه اخیر در تعرض به یکی از متون مهم علم پزشکی را که در فضای مجازی انتشار یافته است ناروا میدانند و حوزههای علمیه و بزرگان آن و شورای عالی و مدیریت حوزههای علمیه آن را محکوم مینمایند، آشکار است که این گونه تفکرات و اقدامات در حوزه علمیه جایگاهی نداشته و انتسابی به حوزه و روحانیت ندارد.»
مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نیز در واکنش به این موضوع در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «به یاری خداوند متعال و برکت انقلاب اسلامی فضای علمی کشور به سطحی از تکثر ذیل عقلانیت انقلابی رسیده است که اگر کسی ادعای علمی داشته باشد بتواند از طریق مختلف آن را محک زده و نیازی به کارهای رادیکال نداشته باشد. اقدام سخیف آتش زدن کتاب علمی مهم رشته پزشکی و انتشار آن خطای بزرگ است که ساحت علم، عقل و منطق را خدشهدار میکند. اگر این اقدام توسط فردی که ملبس به ردای روحانیت است، صورت گیرد که خطایی مضاعف است.»
علیرضا زالی، رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، نیز در واکنش به کتابسوزی اظهار کرد: بدیهی است چنین اقدامات نابخردانهای که نشات گرفته از جهل فردی که در بستری از خصلت جاهطلبانه بیمارگونه شکل گرفته است، به هیچ عنوان نمونهای از نگاه مترقی اسلامی به ترویج دین و ارج گذاشتن به عالم و علم پروری نمیباشد؛ در حالی که در آموزههای قرآنی ما جایگاهی بس رفیع برای عالمان ترسیم شده است، چنین رفتارهای ضد علمی، نمادی از قلوب مریض است که درمان ناپذیری آنها در قرآن هم مورد تاکید قرار گرفته است.
رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: در بین جامعه پزشکی کتاب ماخذ اصول طب داخلی هاریسون که از قدیمیترین ماخذهای پزشکی در حوزه طب داخلی است و مورد استفاده پرشمار دانشجویان پزشکی و دستیاران در سراسر دنیا میباشد، به عنوان یکی از منابع قابل اتکا، اصیل، جامعالاطراف و بهرهمند از یافتههای نوین علمی در مجامع علمی جهانی شناخته شده است. به آتش کشیدن چنین کتاب ماخذی که از یک جایگاه ممتاز معنوی در بین آحاد پزشکی جهان برخوردار است، ضربه مهلکی به مبانی دیپلماسی عمومی خواهد زد و میتواند چهرهای غیرواقعی از ایران در نزد دیگران ترسیم نماید.
انجمن علمی طب سنتی ایران نیز در اطلاعیهای اعلام کرد: آقای عباس تبریزیان که خود را پدر طب اسلامی معرفی میکند سال هاست با راه اندازی جریانی التقاطی و با سوء استفاده از اعتقادات و باورهای دینی مردم علاوه بر ایجاد انحراف در طب روشمند سنتی و اخلال در عملکرد نظام سلامت، اسباب بدبینی برخی مردم و فرهیختگان جامعه را نسبت به آموزههای دینی فراهم کرده است.
عباس تبریزیان فرزند فاضل، در سال ۱۳۴۳ ش، در شهر نجف به دنیا آمد. پدربزرگ او (محمدعلی) متولد تبریز بود و در دوران طفولیت به عراق هجرت کرد و بعدها از تجار بزرگ نجف شد.
تبریزیان در سال ۱۳۵۱ ش وارد حوزه علمیه نجف شده و ادبیات عرب را نزد حجتالاسلام زهیر نجف آموخت. در سن ۱۸ سالگی به اجبار به ایران بازگشت و در ابتدا مدت کوتاهی در قم ساکن شد. سپس به دعوت عموهایش که در مشهد مقدس ساکن بودند در سال ۱۳۵۹ ھ. ش. به مشهد مقدس نقل مکان کرد و در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت.
تحصیلات تبریزیان ظاهرا در فقه و اصول بوده و به صورت متفرقه به مطالعات طبی نیز میپرداخته است. او که خود را «پدر طب اسلامی ایران» میخواند، ادعاهای عجیب درباره خود مطرح کرده است.
از جمله مدعی است که خانم دکتر پروفسور تروسکه دباک، متخصص اپیدمیولوژی سرطان و رییس دپارتمان اونکولوژیکال اپیدمیلوژی دانشگاه گرونینگن، سال ۹۴ در سفرش به ایران برای شرکت در یک همایش علمی، او را دیده و خواسته که به هلند برود تا تدریس کند و به دنبال تطمیع او بوده است.
تبریزیان در این باره میگوید: «از این داستانها خیلی زیاد است. خلاصه آنها قدر این مسایل را میدانند. مدتی بعد از آن، یک ماه قبل رییس انکولوژی هلند آمد، یک خانمی است، آمد از من دعوت کرد که بروم آنجا. انکولوژی یعنی سرطان. رییس سرطان هلند از من دعوت کرد که بروم هلند. گفت: تمامی امکانات را در اختیارت تو میگذاریم، اینجا خیلی به شما اهمیت نمیدهند. ما همهی امکانات را در اختیار شما میگذاریم؛ بیا آنجا درس بده. آخر کار هم گفت که «اتفاقا من هم شوهر ندارم». اینها بالاخره تطمیع میکنند به هر وسیلهای. خلاصه قدر این مسایل را ما نمیدانیم».
او ۹۴ در همایش طب اسلامی که از سوی طرفدانش در شهر یزد برگزار شد، مدعی شده بود: «زمان برگشت به طب اسلامی فرا رسیده است و بایستی با جایگزین کردن طب اسلامی به جای پزشکی مدرن به کمک مردم بیاییم. مساله دعا درمانی باید احیا شود و لازم است اولین چیزی که در هنگام بیماری به ذهن مومن خطور میکند، دعا باشد.»
تبریزیان درباره اهمیت شفابخشی سوره حمد اظهار داشت: هربیماری که سوره حمد او را شفا ندهد هیچ درمانی ندارد؛ سوره حمد درمان کل بیماریهاست.
او همچنین حجامت را یکی از درمانهای اسلامی دانست و گفت: حجامت اولین بار در آمریکا رایج شده است و متاسفانه منتظریم ببینیم آنها چه میکنند بعد انجامش دهیم در حالی که باید پیش قدم باشیم.
تبریزیان همچنین مدعی درمان روزانه ۱۵۰ نفر مبتلای به بیماریهای صعبالعلاج با طب اسلامی در قم است. او میگوید: بیماریهای صعب العلاج را ظرف چند روز درمان میکنیم؛ اما جالب اینجاست که زمانی بیماران درمان شده برای آزمایش به بیمارستان مراجعه میکنند، میگویند که جواب آزمایشهای قبلی اشتباه بوده است.
وی با بیان اینکه دست صهیونیستها برای محتاجتر کردن بشر به دارو در کار است، میگوید: البته مشکل فقط در دارو نیست، بلکه نوع تغذیه و مسائل زندگی هم در افزایش بیماریها موثر بوده است؛ بهعنوان نمونه نانی که باید به مانند نان حضرت زهرا (س) در تنور پخته شود بر روی تنورهای آهنی میپزیم.