bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۲۸۴۷۲
در حاشیه مجوز اکران «دیدن این فیلم جرم است»

دیدن این فیلم جُرم نبود!

دیدن این فیلم جُرم نبود!

اجازه اکران به «دیدن این فیلم جرم است» مشخص کرد سازندگان این فیلم در مسیر طولانی ایده تا اجرا و از اجرا تا پخش حتی در صورت صحت گفته‌های سازندگان فیلم برای سنگ‌اندازی‌های حین کار، اما زیاد نیز در نوبت نماندند و شاید در فرایند دو ساله فیلم ساخته و اجازه اکران گرفته است.در حالی‌که پیش از این مجوز فیلمنامه‌هایی از نام‌های مطرح سینمای ایران همچون بهرام بیضایی تأیید نشده و در همان مرحله ایده متوقف مانده است.حتی پخش فیلم‌های خانه پدری و کاناپه کیانوش عیاری، آشغال‌های دوست داشتنی محسن امیر یوسفی و دیگرانی چون آن‌ها یا میسر نشده است یا سال‌ها آن هم در موردی، چون خانه پدری در یک بداعت بی‌نظیر چندبار بر پرده رفته و از پرده پایین آمده است.

تاریخ انتشار: ۱۶:۴۳ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۸
فرارو- دوشنبه ۱۴ بهمن ماه «دیدن این فیلم جرم است» به کارگردانی رضا زهتابچیان و محمدرضا شفاه پس از گذشت یک سال از جشنواره فیلم فجر سی و هفتم، مجوز اکران گرفت تا علیرغم عنوان این فیلم معلوم شود دیدن این فیلم، جرم نیست.

به گزارش فرارو، این در حالی بود که تا پیش از این گمانه‌زنی‌های مختلفی برای مجوز و زمان اکران این فیلم از سوی عوامل فیلم مطرح شد.

در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود که برای نخستین نام این فیلم که در طی مدت ۷ ماه و با سکوت خبری ساخته شده بود، توجه اهالی رسانه را برانگیخت که چنین فیلمی با این عنوانی باید تماشایی و جنجالی باشد.

محصول حوزه هنری که نویسنده و کارگردانش رضا زهتابچیان پس از ساخت چند فیلم کوتاه و تیزر، تجربه خود را در ساخت فیلم داستانی بلند با آن، آغاز کرده بود و محمدرضا شفاه تهیه کننده آن نیز آن قدر‌ها در سینما وزنه سنگینی محسوب نمی‌شد.

در این فیلم، بازیگرانی همچون مهدی زمین‌پرداز، امیر آقایی، لیندا کیانی، حسین پاکدل، حمیدرضا پگاه، محمود پاک‌نیت، احسان امانی، حمید ابراهیمی و حسن زارعی ایفای نقش کردند و سازندگان در خلاصه داستان آن آوردند: «فقط یک فیلم پنج دقیقه‌ای می‌خواستم تا بعداً بتونم از زنم و دخترم دفاع کنم، ولی امونم ندادند... صدای آژیراشون داره نزدیک‌تر می‌شه... الان مثل مور و ملخ می‌ریزن اینجا...»

اکران اولیه این فیلم، اما در جشنواره سی و هفتم با استقبال گرم منتقدین و اهالی رسانه مواجه نشد و حتی از نوشتن نقد بر آن نیز خودداری کردند.

اما گروهی دیگر که گاهی نیز به ضعف فنی و ساختاری، فیلمنامه و اجرای آن نقد داشتند، اما مضمون آن را پسندیدند. این گروه که بیشتر شامل منتقدین دولت می‌شدند مضمون اصلی فیلم یعنی اعتراض را برجسته کردند و با توجه به شناخت فضای حاکم بر کشور، «امیر» قهرمان اصلی فیلم را که مهدی زمین‌پرداز ایفاگر آن بود کنار مردم و در مقابل دولت، قرار دادند.
 
//////

این در حالی است که داستان اعتراض در این فیلم که مضمون اصلی فیملنامه بر آن بنا شده است از تناقض میان غیرت و تعصب یک بسیجی با منافع ملی سخن می‌گوید.

شاید این امر تداعی‌کننده آژانس شیشه‌ای برای مخاطب باشد و حتی شباهت‌هایی در این باره نیز دیده شود. آنچه البته زهتابچیان کارگردان چهل و یک ساله این فیلم در ویژه برنامه هفت در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر رد کرد.

او گفت: تنها شباهت‌ها به گروگانگیری موضوع مشترک دو فیلم بر می‌گردد و این ایده از خیلی وقت پیش در ذهن او بوده است و ربطی هم به هیچ آژانسی آن هم از نوع شیشه‌ای‌اش ندارد.

هر چند شواهد موجود در کمترین سطح، تأثیرپذیری زهتابچیان را از آژانس شیشه‌ای نشان می‌دهد و گروهی آن را تقلیدی ضعیف از این اثر سینمایی می‌دانند، ولی برخی همچون محمد قوچانی نیز این فیلم را گرفتار آنارشیسمی می‌داند که در آژانس شیشه‌ای ابراهیم حاتمی‌کیا دیده نمی‌شد.

هر چه که بود پس از استقبال سرد از این فیلم، حاشیه‌های آن آغاز شد. سازندگان این فیلم پس از بی‌توجهی منتقدان و مخاطبان حرفه‌ای سینما به عدم صدور مجوز این فیلم اشاره کردند.

این در حالی بود که علی سرتیپی سخنگوی شورای عالی اکران در روز ۱۴ اسفند سال گذشته هنگام اشاره به فهرست فیلم‌های در نوبت اکران نوروز ۹۸ از فیلم زهتابچیان به عنوان پیشنهاد شورای اکران نام برد، اما برای نمایش فیلم‌ها در ایام نوروز سه شرط برشمرد که اولین آن این بود که فیلم‌هایی که هنوز پروانه نمایش قطعی ندارند در صورتی‌که بخواهند در نوروز روی پرده بروند باید پروانه نمایش‌شان از نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأیید شود.

اما تهیه کننده این فیلم در برنامه «هفت» اظهار کرد اخذ پروانه نمایش «دیدن این فیلم جرم است» منوط به انصرافش از اکران در این بازه زمانی شده است. او همچنین از درخواست خود برای اکران نوروزی خبر داد و گفت: ما وادار به انصراف از اکران نوروزی شدیم.
 
//////

او همچنین اظهار کرد ما معترض این وضعیت بودیم، اما گمان می‌کردیم که بعد از این تصمیم، پروانه نمایش فیلم صادر خواهد شد.

امری که به تعویق افتاد و در زمان تصدی‌گری ابراهیم داروغه‌زاده در معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی مسئله این فیلم حل نشد تا نوبت به محمدمهدی طباطبایی‌نژاد معاون جدید ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی برسد.

در این مقطع تهیه‌کننده «دیدن این فیلم جرم است» بار دیگر اعتراض خود را در نامه‌ای خطاب به طباطبایی‌نژاد اعلام کرد و خواستار تعیین تکلیف این فیلم سینمایی شد که: «معاون پیشین که با آن وعده رفت؛ امروز از شما به‌عنوان معاون جدید خواستاریم در زمانی که سازمان سینمایی شعار شفافیت سر می‌دهد، موضع رسمی و شفاف خود را نسبت به اکران این فیلم به مردم و رسانه‌ها اعلام نمایید. امید که دیدن این فیلم جرم نشود …»

پس از مدتی با پخش سریال گاندو و حاشیه‌های آن، شفاه تهیه کننده این فیلم ادعا کرد مسئولین دولتی گفته‌اند: «اگر ما جلوی پخش گاندو را نمی‌توانستیم بگیریم، اما مانع اکران «دیدن این فیلم جرم است» که می‌توان شد، بنابراین فعلاً اجازه اکران این فیلم را نمی‌دهیم».

بدین‌ترتیب شفاه، سرنوشت «دیدن این فیلم جرم است» را به گاندو گره زد. ادعایی که از سوی مهدی طباطبایی‌نژاد معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی تکذیب شد.

حتی در هفتمین جشنواره فیلم شهر و در شب اکران این فیلم، تهیه‌کننده این فیلم خطاب به تماشاگران حاضر در سالن گفت: اگر ما موفق نشویم مجوز نمایش این فیلم را بگیریم، شاید این تنها فرصتی باشد که شما بتوانید فیلم را ببینید. دعا کنید که موفق شویم و دوستان به نتیجه‌ای برسند که عموم مردم بازهم بتوانند این فیلم را ببینند.

این در حالی بود که پیش از این در گفتگو با محمدحسین لطیفی در برنامه تلویزیونی هفت با اشاره به وضعیت بلاتکلیف موجود گفته بود: وقتی پی‌گیر مجوز اکران این فیلم می‌شویم ما را به مذاکراتی در سطح وزیر ارشاد ارجاع می‌دهند. مذاکرات هم انجام می‌شود، اما در پی‌گیری‌های بعدی، پاسخی نمی‌گیریم. این یک چرخه باطل است.
 
//////

زهتابچیان کارگردان این فیلم نیز که دو روز پیش از اکران این فیلم در جشنواره فیلم شهر با انتشار سکانس کوتاهی از فیلم در صفحه شخصی اینستاگرام خود تنها به یک جمله بسنده کرده و نوشته بود: «وقتی یک فیلم، امنیت ملّی را به خطر می‌اندازد!»
 
فیلمی که زهتابچیان در اینستاگرام منتشر کرد
در شب نمایش «دیدن این فیلم جرم است» در جشنواره فیلم شهر گفت: همچنان بر سر حرف و ادعای‌مان هستیم که این فیلم را به‌ تنهایی ساختیم. تنها نهاد حمایت‌کننده از ما حوزه هنری بود، اما نهاد‌های بازدارنده زیاد بودند!

ادعایی که بار دیگر در گفتگو با ماهنامه سینمایی فیلم ویژه جشنوراه فیلم فجر هم مطرح کرده بود.

زهتابچیان در این جشنواره باز هم بر طبل مظلومیت کوبید که «دیدن این فیلم جرم است» دچار مظلومیت شده است و گفت که عامدانه «واژه مظلومیت» را به کار می‌برد «چون در حق آن ظلم شده است.»

او این را نه «مظلوم نمایی و تبلیغات» و نه «جنگ زرگری» دانست که از نظر او هر آنچه عوامل فیلم می‌گفتند «از سر صدق بود، چون به پاکیزگی این فیلم و قاب سینما اعتقاد داشته» و دارند.

کارگردان فیلم «دیدن این فیلم جرم است» نداشتن یک «پایگاه مشخص رسمی» را مشکل عدم اکران این فیلم مطرح کرد که «برخلاف بسیاری از آثار سینمایی، مورد قبول و حمایت یک طیف فکری خاص نیست که بخواهند از آن دفاع کنند یا بالعکس با آن مخالفت کنند.» و این فیلم از «تمام طیف‌ها» موافقان و مخالفانی خاص خودش را داراست.

اما زهتابچیان خدا را شکر کرد که «به‌رغم مدعیانی که منع عشق کنند» این فیلم ساخته شده است.

این در حالی است که ۱۴ بهمن ماه «دیدن این فیلم جرم است» مجوز اکران گرفت تا به گفته خود شفاه که قبلا عدم مجوز اکران آن را به جرم بودن دیدن این فیلم، تعبیر کرده بود این مجوز تأییدی بر این گزاره شود که اتفاقاً تماشای این فیلم جرم نیست.

مقایسه سرانجام خوش اجازه اکران این فیلم برخلاف سرنوشت تلخ و تکه پاره برخی فیلم‌ها و توقیف چندین ساله آن‌ها نشان می‌دهد این فیلم چندان هم که گفته شده مظلوم نیست. به خصوص وقتی نام حوزه هنری که خود یکی از تحریم کنندگان خیلی از آثار سینمایی است به عنوان حامی مالی و مالک این فیلم کنارش بنشیند.

در این فیلم در برخی سکانس‌ها دیالوگ‌هایی رد و بدل می‌شود که انتقاداتی تند را به ویژه خطاب به سطوح بالای حاکمیت مطرح می‌کند. آنچه این پرسش را تداعی می‌کند این فیلمنامه چگونه مجوز گرفته است.در حالی که شاید اگر هر فیلمنامه نویس، نمایشنامه نویس و حتی نویسنده‌ای آن را می‌نوشت تحمل نمی‌شد که شواهد نشان داده است که پیش از این نقد‌هایی کمتر از این‌ها هم تحمل نشده‌اند.
//////
به نظر می‌رسد آنچه صدور مجوز این دیالوگ‌ها را باعث شده است حمله به دولتی است که این روز‌ها انتقاد از آن نه تنها هیچ هزینه‌ای ندارد بلکه امتیاز هم محسوب میشود.

انتقاد از مذاکره و تعامل با کشور‌های خارجی که خوشایند برخی گروه‌های سیاسی نیست و تقابل میان خارجی‌ها با نشانه‌های مذهبی، چون حجاب و حمله به حریم یک بسیجی در آغاز یک قصه خودش می‌تواند گویای خیلی چیز‌ها باشد.

البته حضور در شب اکران این فیلم در جشنواره فیلم شهر شواهدی را نشان داد از استقبال تماشاگران در سالن، که حتی با پوشش‌های متفاوت از دیالوگ‌های تند فیلم راضی بودند و حتی در میانه پخش با دست، سوت و استفاده از کلماتی همچون ایولا به تشویق شخصیت‌هایی می‌پرداختند که این دیالوگ‌های اعتراضی را بیان می‌کردند.

برای آن‌ها این مهم نبود که «امیر» قصه، بسیجی و فرزند شهید در داخل ایست بازرسی است که برخی از همین مخاطبان شاید بار‌ها خود به نقد آن‌ها پرداختند بلکه این اهمیت داشت که امیر قهرمان داستانی بود که در مقابل سیستم ایستاده بود. انگار حالا یک نفر پیدا شده بود که در فیلمش حرف‌هایی را بزند که تاکنون کمتر در فیلم‌ها اجازه گفتن و شنیدن داشتند.

برای این مخاطبان مهم نبود که منطق اصلی این داستان جور در نمی‌آید. این‌که یک خارجی در پایتخت ایران آن هم پس از سال‌ها که همسرش در ابتدای انقلاب کشته شده و او عده‌ای محجبه را قاتل او می‌داند یکدفعه به همسر باردار امیر حمله کند، حجاب از سرش بکشد و او را بزند. حتی تعقیبش کند تا داخل ایست بازرسی که به نام پدر شهید امیر است و تازه داستان فیلم آغاز شود.

سؤال این بود مگر طی این سال‌ها او محجبه دیگری ندیده بود؟ چرا یک دفعه میل به تعرض به یک محجبه در او بیدار می‌شود.

با همه این‌ها، اجازه اکران به این فیلم مشخص کرد سازندگان این فیلم در مسیر طولانی ایده تا اجرا و از اجرا تا پخش حتی در صورت صحت گفته‌های سازندگان فیلم برای سنگ‌اندازی‌های حین کار، اما زیاد نیز در نوبت نماندند و شاید در فرایند دو ساله فیلم ساخته و اجازه اکران گرفته است.

در حالی‌که پیش از این مجوز فیلمنامه‌هایی از نام‌های مطرح سینمای ایران همچون بهرام بیضایی تأیید نشده و در همان مرحله ایده متوقف مانده است.

حتی پخش فیلم‌های خانه پدری و کاناپه کیانوش عیاری، آشغال‌های دوست داشتنی محسن امیر یوسفی و دیگرانی چون آن‌ها یا میسر نشده است یا سال‌ها آن هم در موردی، چون خانه پدری در یک اقدام عجیب چندبار بر پرده رفته و از پرده پایین آمده است.

آنچه ادعای مظلومیت «دیدن این فیلم جرم است» را به چالش می‌کشد که یک سال در نوبت اکران و بلاتکلیفی در سینمای ایران چندان نیز طولانی نیست؛ که پیش از این فیلم، خیلی بیشتر از این‌ها در صف بودند و می‌مانند. آن‌هایی که اغلب هم حوزه هنری همین حامی «دیدن این فیلم جرم است» گاهی با حربه تحریم می‌نوازدشان.