مجتبی نادری سورکی؛ در شرایطی که از مدتها قبل اعلام شده بود که فصل ششام سریال پایتخت در ۱۵ قسمت برای پخش در نوروز امسال ساخته شده است، در روزهای اخیر، اما سیروس مقدم کارگردان پایتخت، در اقدامی عجیب خبر از ساخت دو قسمت پایانی دیگر داده و اعلام کرده است که پرونده این فصل از این سریال پر مخاطب، با اتمام قسمت ۱۵ ام بسته نخواهد شد و دو قسمت پایانی دیگر نیز با رفع معضل کرونا ساخته و به آن اضافه خواهد شد.
این اظهار نظر در شرایطی مطرح میشود که با نزدیک شدن به قسمتهای پایانی، موج سنگین انتقادات کوچک و بزرگ دامنگیر سازندگان پایتخت و بیش از همه محسن تنابندهای شده است که به عنوان طراح اصلی سریال شناخته میشود و این نکته به ذهن متبادر میشود که زوج مقدم-تنابنده با ساخت دو قسمت دیگر، به دنبال راه حلی برای احیای محبوبیت این سریال پر مخاطب و جبران مافات هستند.
آیا تنابنده مقصر است؟
واقعیت این است که این فصل از سریال پایتخت علی رغم موفقیت قابل پیش بینی در جذب مخاطب، دچار افت شدیدی از نظر محتوی، روایت داستان، دیالوگها و ایجاد موقعیتهای طنز در فیلم نامه است که به هر یک میتوان با جزئیات در جای دیگری پرداخت. اما سوال این است که ضعفهای موجود در این فصل از سریال را میتوان به گردن چه کسی انداخت؟
نام پایتخت همواره با محسن تنابنده به عنوان تنها ایده پرداز، طراح، مشاور کارگردان، نویسنده و سرپرست نویسندگان و در نهایت بازیگر نقش اول، گره خورده است و سریال پایتخت را همه با نقی معمولی میشناسند. سایر بازیگران تنابنده را به عنوان بازیگردانی که با جدیت موقعیتها و شخصیتها را در هر سکانس مدیریت میکند معرفی میکنند. او سرپرست نویسندگان و مسئول دیالوگهای ادا شده است. خود او نیز در تمامی مصاحبههایی که بعد از پخش هر فصل صورت میگیرد، گویی در مسند خالق پایتخت از تمامیت سریال با جدیت دفاع میکند.
در سال ۹۵ بود که خبری با عنوان "دزدی ایده سریال پایتخت" دنبال کنندگان اخبار سریالهای تلویزیونی را به تعجب وا داشت. خبری که البته خیلی زود توسط محسن تنابنده تکذیب شد، اما به صراحت عنوان شد که طرح اصلی سریال پایتخت و حقوق مادی و معنوی ایده آن در قالب یک قرارداد به قیمت ۶ میلیون تومان از تورج اصلانی خریداری شده بود؛ لذا معلوم شد که ایده اولیه سریال پایتخت را نه محسن تنابنده که تورج اصلانی فیلمبردار طرحریزی کرده است.
با این حال باید پذیرفت که آنچه بیش از پیش محوریت محسن تنابنده در سریال پایتخت را کمرنگ میکند، فصل ۶ پایتخت است. جایی که با نبود خشایار الوند به عنوان نویسنده اصلی پایتخت، روایت قصه در سریال به شدت افت کرده است، دیالوگها جذابیت و تازگی خود را از دست داده اند، خط داستانی مشخصی در پایتخت دنبال نمیشود، فیلم نامه دچار خلاءهای بزرگ شده است، و شخصیتهایی که با دقت و وسواس در این ۱۰ سال توسط نویسنده ساخته و پرداخته شدهاند به افرادی عصبی، خسته و بیمنطق تبدیل شده اند و با آنچه در ذهن مخاطب از آنها شکل گرفته، فاصله گرفته اند. بعلاوه، همدلی، خانواده دوستی و صمیمیتی هم که فصلهای قبلی سریال با آنها جمعبندی میشد نیز هیچ کدام در این فصل از پایتخت، جایی ندارند. این مهم بیش از پیش نشان داد که درِ پایتخت بر پاشنه نویسنده سریال است که میچرخد و فقدان خشایار الوند در این فصل از سریال پایتخت، به روشنی ثابت کرد که آنچه پایتخت را اینگونه تا ۱۰ سال محبوب بینندگان سخت گیر ایرانی ساخته، نه سیروس مقدم یا محسن تنابنده، که نویسنده زبر دست و باهوش سریال بوده است.
نقش سانسور چیست؟
این فصل از سریال پایتخت بیش از تمامی فصول قبل در معرض تیغ سانسور قرار گرفته است. جدا از اینکه سانسور درست است یا نه، باید گفت: خطای نابخشودنی نویسندگان این فصل از پایتخت، مشکلات محاسباتی ایشان بود که تصور میکردند مردمی که هر روز خود در گیر مشکلات مختلف اقتصادی بوده و بیش از پیش منتقد سیاستهای دولت شده اند، قرار است به متلکها سانسور شدهای که در دیالوگها گنجانده شده بود بخندند! این گونه طعنهها، با شدت و قوت بیشتر در بستر فضای مجازی شنیده شده اند و برای بیننده تازگی ندارند و صرف انتقال نمونه تعدیل شده از آنها از شبکههای مجازی به قاب تلویزیون و بیان شدن از طرف شخصیتهای محبوب این سریال، باعث خنده مخاطب پایتخت نمیشود!
گروه نویسندگان این فصل از پایتخت گویی مرز سانسور و خطوط قرمز را در سینما و تلویزیون نمیشناسند. نه محسن تنابنده به عنوان سرپرست نویسندگان و نه سیروس مقدم کهنهکار (که اخیرا ادعا کرده است آن قدر مسلط به خطوط قرمز است که بعد از بازنشستگی حاضر است با صدا و سیما در بخش نظارت و بازبینی برای سانسور همکاری کند) نیز به این معضل کمکی نکرده و راه حلی که مخاطب را راضی کند برای آن نیاندیشیدند.
راه حل چیست؟
در این شرایط، اگر محسن تنابنده و احمد مهران فر بر ادعای خود مبنی بر عدم همکاری دوباره با صدا و سیما پایبند بمانند و این فصل از سریال، آخرین فصل پایتخت باشد؛ تنها راه احیای خاطره خوب مردم از سریال پایتخت، استفاده از این فرصت و تمرکز بر دو قسمت پایانی فصل ۶ است.
درخواست همکاری از یکی از نویسندگان کهنه کار و امتحان پس داده در حوزه طنز تلویزیونی برای نگارش یک جمعبندی همه پسند برای این فصل، دقت دو چندان بر فیلم نامه و دیالوگها و پرهیز از ورود به متلکها سیاسی اخیر و در نهایت خلق دو قسمت ماندگار به عنوان دو قسمت آخر، تنها راه نجات پایتخت است. این دو قسمت میتوانند آخرین برگ برنده سازندگان سریال باشند تا حتی اگر قرار نباشد پایتخت دیگری در میان باشد، مردم با خاطره خوب خود از همان شخصیتهای محبوب، با پایتخت وداعی شکوهمند داشته باشند.