bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۳۵۳۵۸
محمد ماکویی

کرونا و تغییر ارزش‌های حرفه پزشکی!

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۳ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۹
محمد ماکویی؛ رشته پزشکی در تمام دنیا شان و اعتبار ویژه‌ای داشته و دارد. با این حال نوع گزینش دانشجویان پزشکی و دسته گل‌های چند ساله اخیر شماری از پزشکان باعث شده بود که دیدگاه شمار قابل توجهی از مردم ایران در باره دکتر‌ها با دیدگاه اکثر جهانیان یکسان نباشد.
 
همه ما می‌دانیم که در کنکور سراسری، اغلب قریب به اتفاق شرکت کنندگان گروه آزمایشی علوم تجربی برای پزشک شدن رقابت می‌کنند. نتیجه چنین آزمونی، ما را با شمار اندکی از پذیرفته شدگان پزشکی و تعداد قابل توجهی از حسرت به دل‌های پزشکی، که به اجبار، خلوت نرفته، باید کار دیگری بکنند، مواجه می‌نماید.
 
این نوع امتحان گرفتن در گروه آزمایشی علوم تجربی دو قطبی کهتر و مهتر را بوجود آورده و ضمن آنکه پزشکان آینده این مملکت را در گمان "ما از بقیه برتریم"، که با روح طبابت منافات درست و حسابی دارد، فرو می‌برد، گروه کهتر را به مبارزه و جنگ و جدال مستمر و همیشگی با گروه نخست و با بن مایه "تفاوتمان اینقدر‌ها هم که می‌گویید نیست" می‌کشاند.
 
دستمزد بالای پزشکان و این که خاک، اشتباهات برخی از ایشان را بی تحمل هیچ (یا تقریبا هیچ) هزینه‌ای می‌پوشاند، همانند آنچه در قضیه مرحوم کیارستمی اتفاق افتاد، موجب شده بود که نوع دیدگاه مردم عادی در باره دکتر‌ها چندان خوب نبوده و تعداد قابل ملاحظه‌ای از آن‌ها در باره پزشکان به جز "فقط بلدند پول پارو کنند" را بر زبان نیاورند.
 
خوشبختانه، به میمنت ورود و شیوع ویروس کرونا؟! دیدگاه بسیاری از مردم عادی در باره پزشکان دچار تغییر و تحول اساسی شده و رشته خوش آتیه پزشکی، که تا قبل از این پولساز و دارای پرستیژ درست و حسابی معرفی می‌شد، امروزه حاوی احترام و اعتبار واقعی (با صوری فرق دارد!) هم محسوب می‌گردد.
 
موارد بالا ممکن است خود را در کنکور سراسری پیش رو (که معلوم نیست کی برگزار می‌شود؟! اصلا برگزار می‌شود؟!) نشان داده و بنا بر دلایل ذیل خیل مشتاقان پزشک شدن را بیشتر یا کمتر از سابق نماید:
 
الف- همچنان که بیان گردید احترام و اعتبار بازیابی شده‌ای که نگاه خیلی از مردم را تغییر داده و باعث شده که پزشکان جز به چشم "قهرمانان ملی" نگاه نشوند، بسیاری از علاقمندان پزشکی که دید عموم مردم را هم مهم می‌بینند را راغب‌تر و مشتاق‌تر به ادامه تحصیل در رشته طبابت کرده و آن‌ها را در اعتقاد به "فقط پزشکی! " راسخ‌تر خواهد نمود.
 
ب- متاسفانه در حال حاضر بسیاری از پزشکان سرزمین عزیز ما جان شیرین را در مبارزه با کرونا از دست داده اند. شوربختانه باید تصدیق کرد که این موضوع کماکان ادامه دارد و پس از بحران، ما با مصیبت نبود و کمبود دکتر‌های حاذقی که جایشان به این سادگی‌ها پر شدنی نیست، روبرو خواهیم بود.
 
"بازار"، عاطفه ندارد و علی‌رغم غم و ناراحتی حاصل از مرگ و نیستی پزشکان عزیز، باید بپذیریم که بازار دچار کمبود شده، متقاضیانی که به دلیل هراس حاص از زیاد بودن تعداد پزشکان و بیکاری نشات گرفته از این امر، ترجیح می‌دادند برای ادامه تحصیل سراغ رشته‌های دارای بازار کار بیشتر بروند را درتصمیم گیری "مردد" خواهد نمود.
 
روی این حساب، اصلا بعید نیست که کسانی که قبلا تصمیم گرفته بودند به هیچ عنوان سراغ پزشکی نروند، تغییر نظر داده و مشتاق این‌که از شاغلین آینده این حرفه باشند، گردند.
 
ج- با کمال تاسف، آنقدر در باره رشته پزشکی "پول خوبی تویش خوابیده است" گفته شده بود که جمع کثیری از مردم موضوع خدمت رسانی مستتر در پزشکی را پاک به بوته فراموشی سپرده بودند.
 
اینک که کرونا گرد و غبار‌های نشسته بر رشته پزشکی را زدوده و آن را آنچنان که هست در معرض نمایش عمومی گذاشته است، قطعا شمار بیشتری از مردم علاقمند به خدمت، که شاهد ایثار‌ها و از جان گذشتگی‌های گروه‌های مختلف درمانی هستند، فضا را مناسب ورود به عرصه پزشکی خواهند دید.
 
د- خانواده‌هایی که موقع به دنیا آمدن طفل، از ته دل "پسر و دختریش مهم نیست. فقط سالم باشد" می‌گفتند، این روز‌ها که نوزاد نیازمند حمایت دیروز را در قامت پزشک رعنای حامی مبتلایان به کرونا ملاحظه می‌کنند، ضمن بالیدن و افتخار به خود و فرزند دلبند، به شدت نگران جان آقا یا خانم دکتر هستند.
 
این خانواده‌ها بی آن‌که مطابق معمول نگران چه می‌خورد و چقدر می‌خورد و اصلا می‌خورد و کجا می‌خوابد و چقدر می‌خوابد و اصلا می‌خوابد باشند، هم و غم خود را مصروف دعا‌هایی که بوی "فقط سالم باشد" می‌دهند می‌کنند.
 
این‌گونه ماجراها، بسیاری از خانواده‌هایی که تا به حال به پزشکی به چشم رشته‌ای کم خطر نگریسته و اغلب قریب به اتفاق دکتر‌ها را کسانی که به دلیل زندگی خوب و راحت "شیرین، هشتاد سال عمر می‌کنند" به حساب می‌آوردند را متاثر از خود نموده و به نتیجه "از این خبر‌ها هم نیست" رسانیده است.
 
با این حساب است که بعضی از ایشان، با چرتکه اندازی دوباره سعی دارند جواب "ارزشش را دارد؟ " و "می‌صرفد؟" را بگیرند. سوالی که تا دیروز جوابش واضح و آسان بود، اما امروز پاسخش را به آن آسانی که فکر می‌شود نمی‌توان داد!