روزنامه اعتماد نوشت: شعارشان از روز اول «شفافیت» بود، همان شعاری که با استفاده از آن بارها و بارها بر نمایندگان دهمین دوره مجلس تاختند و عملا آنان را مخالف شفافیت و شفافسازی پارلمان و امورش معرفی کردند، اما پایشان که به بهارستان رسید، گویی تمام قول و قرارهای روزهای دور و نزدیکشان را به فراموشی سپردند و از تمام آن ادعاها فقط و فقط طرحی ایجاد شد که شفافیت را تنها به اهالی پارلمان و آرایشان محدود میکرد. طرحی که در آن نه خبری از لابیها برای حذف فلان بند دردسرساز جهت ورود به کمیسیونها سخن به میان میآورد و نه بهمان رایزنیها در فراکسیون اکثریت و اقلیت مجلس برای چینش مهرهها و تقسیم کرسیهای خاص پارلمان. «لابیگری از بای بسمالله» این روزها نقطه آغاز و پایان اقدامات نمایندگان مجلس است و از قرار معلوم حالا نوبت به دیوان محاسبات به عنوان بازوی نظارتی قوه مقننه و کرسی ریاست آن رسیده؛ کرسی کلیدی و حساسی که سبب شده خردهجریانهای اصولگرای حاضر در ساختمان هرمیشکل میدان بهارستان بار دیگر مقابل هم صفآرایی کنند.
کمیسیون برنامه؛ اولین هدف
در هر دوره پارلمان انتخاب رییس دیوان محاسبات پس از تعیین کمیسیونهای مجلس بهویژه کمیسیون برنامه و بودجه موکول میشود؛ چراکه اولین گام برای نیل به کرسی ریاست این دیوان، معرفی ازسوی رییس این کمیسیون به هیاترییسه مجلس در گام اول و صحن علنی در گام دوم محسوب میشود. از اینرو اصولگرایان و خرده جریانهای درون پارلمان این روزها هم و غم اصلی خود را به این کمیسیون موکول کردهاند و شنیدههای «اعتماد» حاکی از رقابت حمیدرضا حاجیبابایی، عبدالرضا مصری و الیاس نادران برای کرسی ریاست کمیسیون برنامه و بودجه است. حاجیبابایی باتوجه به پرهیزش از رقابت با قالیباف در صحن علنی و جلوگیری از شکستن آرای او و البته برخورداری از حمایت یاران احمدینژاد در پارلمان و سالها حضور در بهارستان، شانس بیشتری نسبت به مصری برای ریاست این کمیسیون دارد ولی نادران چهرهای نزدیک به قالیباف محسوب میشود و درصوت عدم انتخاب به عنوان رییس مرکز پژوهشهای مجلس، میتواند ریاست کمیسیون برنامه و بودجه را عهدهدار شود.
بذرپاش، جوان و حزباللهی
نخستین نامزد ریاست دیوان محاسبات فردی است که امروز در زمره جوانان محبوب اصولگرایان و حتی «نواصولگرایان» قرار دارد. چنان محبوب که هربار از لزوم روی کار آمدن دولتی «جوان و حزباللهی» در ایران سخنی به میان میآمد، کنشگران اصولگرا به شیوههای مختلف کوشیدند نام مهرداد بذرپاش را مترادف با این کلیدواژه قرار دهند از اینرو او همچنان جزو جدیترین گزینههای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به شمار میرود با این حال در این مسیر بذرپاش با یک معضل بزرگ مواجه است و آن هم فسادستیزی است.
کمبودی که از قرار معلوم او در پارلمان یازدهم بهدنبال رفع و رجوع آن است؛ چنانکه بنابر اخبار و پیگیریهای روزنامه اعتماد که دستکم به تایید ۲ نفر از نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم هم رسیده که نخواستند نامشان فاش شود، او این روزها مشغول برگزاری دیدارهایی با گروههای مختلف نمایندگان است تا در مرحله اول تلاش کند از میان حاجیبابایی و مصری یک نفر به عنوان رییس کمیسیون برنامه و بودجه انتخاب شود تا بتواند شانس خود را برای ریاست دیوان محاسبات افزایش دهد. رسانههای اصولگرا نظیر «صراط نیوز» هم که این روزها پس از شکست مقابل قالیباف ظاهرا از تشکیل فراکسیونی مجزا از نیروهای انقلاب را ندارند، اصلیترین حامیان او برای نیل به کرسی ریاست دیوان محاسبات شوند.
در این میان، اما اعضای جبهه پایداری نیز نیمنگاهی به بذرپاش دارند و شنیدههای خبرنگار «اعتماد» از برگزاری جلساتی میان مهرداد بذرپاش و مرتضی آقاتهرانی، نفر نخست پایداریها در مجلس یازدهم، حکایت دارد. جلساتی که میتواند باتوجه به نزدیکیهای میان علیرضا زاکانی با پایداریها، تلاشهای یاران قالیباف را برای کمیسیون برنامه و دیوان محاسبات بیاثر کند.
مانعی دردسرساز
آنچه این میان میتواند فعالیتها و برنامههای بذرپاش را برهم زند، تبصره ۲ ماده ۱۵ آییننامه داخلی مجلس است. جایی که یکی از ویژگیهای رییس دیوان محاسبات را برخورداری از ۲۰ سال سابقه کاری ذکر کرده و چنانکه «صراط نیوز» مدعی شده، بذرپاش در «بهترین حالت تنها ۱۵ سال سابقه کاری دارد.» با این حال، اما بذرپاش چندان هم ناامید نخواهد بود؛ چراکه براساس تبصره ۳ ماده ۱۵ آییننامه داخلی مجلس، آییننامه مربوط به انتخاب رییس دیوان میتواند با پیشنهاد رییس کمیسیون برنامه و بودجه و تصویب کمیسیون تدوین آییننامه تغییر کند و این یعنی تکرار روندی که اصولگرایان بر سر ورود به کمیسیونها طی کردند؛ «حذف قوانین و مقررات دردسرساز.»
آذر و چشم امید به قالیبافیها
اگر بذرپاش برای ریاست بر دیوان محاسبات نیازمند حذف قوانین و مقررات دردسرساز است، عادل آذر که هماکنون نیز ریاست این دیوان را عهدهدار است، تنها و تنها به حمایت پایداریها و البته ریاست فردی به جز حاجیبابایی بر کمیسیون برنامه و بودجه نیاز دارد. او که پیش از آغاز به کار مجلس یازدهم با حضور در نشست «مجلس مجازیِ» مرتضی آقاتهرانی و ارایه گزارش تفریغ بودجه سال ۹۷ به منتخبان عمدتا اصولگرای دوره یازدهم، آن هم پیش از نمایندگان مجلس دهم حسننیت خود را به پایداریها و اصولگرایان ثابت کرده، اما به خوبی میداند که اگر پایداریها مجبور به انتخاب میان او و بذرپاش شوند، احتمالا به سمت جوانِ حزباللهی محبوبِ این روزهایشان حرکت خواهند کرد؛ از اینرو رایزنیهایی را با الیاس نادران و نواصولگرایان از یکسو و عبدالرضا مصری ازسوی دیگر آغاز کرده تا بتواند حمایت آنان را جایگزین خلف وعده پایداریها کند؛ خلف وعدهای که هنوز بهطور تام و تمام محقق نشده و بستگی به کامیابی یا ناکامی بذرپاش در اقناع نمایندگان برای حمایت از ریاست حاجیبابایی در کمیسیون برنامه و بودجه دارد.
فروزنده؛ خاموش، اما قدرتمند
کنار بذرپاش و عادل آذر که هر کدام به نوعی مشغول لابی و رایزنی با نمایندگان و خرده جریانهای حاضر در مجلس برای نیل به کرسی ریاست دیوان محاسبات هستند، چهرهای خاموش، اما قدرتمند نیز حضور دارد؛ چهرهای که سوابق کاریاش و البته وفاداریاش به اصولگرایان آنچنان است که میتواند علاوه بر نواصولگرایان و پایداریها، سنتیهای بهارستان و البته احمدینژادیها را نیز مجاب به حمایت از خود کند. لطفالله فروزنده که از سال ۹۴ تاکنون به عنوان دستیار امور استانهای تولیت آستان قدس رضوی مشغول فعالیت است در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد روزی معاون منابع انسانی بود و روز دیگر معاون پارلمانی. شرایط و سوابق فروزنده سبب شده تا او نه ممانعتهای قانونی بذرپاش را مقابل خود داشته باشد و نه عدم مقبولیت میان طیفهای مختلف مجلس. شنیدههای «اعتماد» حاکی از آن است که برخی جریانهای سیاسی او را برای واگذاری ریاست دیوان محاسبات به حاجیبابایی پیشنهاد کردهاند، اما آنچه شاید به عنوان مانع پیشروی او قرار گیرد، رفاقتهای اصولگرایان است با یکدیگر.
نقش قالیباف
با تمام این موارد آنچه میتواند تمام این معادلات را برهم زند، تصمیم قالیباف به عنوان مالک تام و تمام قدرتمندترین کرسی مجلس است. قالیباف که بهرغم اعلام رسمی عدم حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ در نشست فراکسیون نیروهای انقلاب، همچنان جزو یکی از گزینههای ریاستجمهوری آینده ایران محسوب میشود، به خوبی میداند که درصورت حضور بذرپاش در راس دیوان محاسبات، متهم به همراهی با پایداریها خواهد شد، اما حالا باید تصمیم بگیرد با این اتهام روزگار بگذراند یا روزگار سخت و پرتنشی را در سال جاری تجربه کند. پایداریها و رفقای سنتیشان، احمدینژادیها، باید تصمیم بگیرند که میان فروزنده با سوابق تمام اصولگرایانه و بذرپاش و منع قانونیاش، یکی را انتخاب کنند؛ انتخابی که برای بذرپاش میتواند به منزله پلی برای نیل به کرسی ریاستجمهوری محسوب شود.