انیو موریکونه، آهنگساز ایتالیایی که به قول روزنامه گاردین «موتزارت سینما» نامیده میشد، در ٩١ سالگی در رم درگذشت. آژانس خبری آنسای ایتالیا در خبر درگذشت این آهنگساز بزرگ اشاره کرده است که او چند وقتی بود به دلیل شکستگی استخوان ران در بیمارستان بستری بود.
موریکونه که یکی از چند بزرگ تاریخ موسیقی فیلم شناخته میشود، در بیش از هفت دهه فعالیت سینمایی موسیقی بیش از ٥٠٠ اثر را ساخت. او که در دنیای سینما با نام «مایسترو» شناخته میشد، خالق موسیقی فیلمهای مهمی، چون «خوب بد زشت»، «به خاطر چند دلار بیشتر»، «صحرای تاتارها»، «دسته سیسیلیها»، «پیش از انقلاب»، «افسانه ۱۹۰۰»، «مالنا»، «سینما پارادیزو»، «زن یکشنبه» و بیشمار فیلم و سریال دیگر بوده و در کارنامهاش انواع و اقسام جایزههای سینمایی به یادگار مانده است.
یکی از مهمترین یادگارهای او برای تاریخ سینما «وسترنهای اسپاگتی» است که مثلث سرجیو لئونه کارگردان، کلینت ایستوود بازیگر و انیو موریکونه آهنگساز را به حافظه تاریخی سینما اضافه کرده اند. همکاری بلندمدت با فیلمسازانی، چون کوئنتین تارانتینو، جوزپه تورناتوره و شماری از بزرگترین فیلمسازان تاریخ از دیگر یادگاریهای موریکونه برای تاریخ سینماست. موریکونه سال٢٠٠٧ جایزه اسکار افتخاری و سال ٢٠١٦ نیز این جایزه را برای فیلم «هشت نفرتانگیز» کوئنتین تارانتینو دریافت کرده بود. اولین شخصی که خبر مرگ انیو موریکونه را منتشر کرد، وزیر بهداشت ایتالیا روبرتو اسپرانزا بود که در توییتر نوشت: «آدیو مایسترو!»
دقایقی بعد از انتشار خبر درگذشت انیو موریکونه روزنامه گاردین نوشت: «انیو موریکونه، آهنگساز ایتالیایی که کارنامه موسیقاییاش تنوع بینظیری دارد و تمام ژانرها را از وسترن اسپاگتی گرفته تا فیلمهای عاشقانه، ترسناک و علمی-تخیلی را شامل است؛ به تأیید وکیلش درگذشت. به گفته وکیل موریکونه او پیش از مرگ با همسر و فرزندانش خداحافظی کرد و خاطرهای دلنشین از خود ساخت.»
در بقیه سطور مقاله گاردین درباره موریکونه البته از این اغراق آشکار خبری نیست: «موریکونه که سال ١٩٢٨ به دنیا آمده بود، از شش سالگی ترومپت به دست گرفت و تقریبا در همان حوالی هم اولین آهنگش را ساخت. انیو بعد از تحصیل در رشته موسیقی کلاسیک شروع به ساخت موسیقی برای تئاتر و رادیو کرد و همزمان برای خوانندگان پاپ هم ملودیهای موفقی ساخت. اما شهرت او بیشتر مدیون موسیقیهایی بود که در سینما ساخت.
موریکونه که تقریبا از اواسط دهه ١٩٥٠ وارد سینما شده بود، تقریبا در تمام ژانرها فعالیت کرده و نکته جالب این است که بعضی از ملودیهای او در گذر زمان معروفتر از فیلمهایی شدند که او موسیقیشان را نوشته بود. مثلا این روزها کمتر کسی فیلم «مریم مجدلیه» جرج کاوالروویچز را که سال ١٩٧١ ساخته شده است، به یاد میآورد، اما دو قطعه موریکونه برای آن فیلم از محبوبترین آثار او هستند و حتی یکی از آنها همین سال گذشته پس از استفاده مجدد از آن در یکی از سریالهای بی. بی. سی دومین آهنگ پرفروش در بریتانیا شد.
آثار دهه ١٩٦٠ موریکونه برای فیلمهای وسترن سرجیو لئونه شاید موفقترین موسیقیهای موریکونه قلمداد شوند. ملودیهایی که با سوت نواخته میشوند و در کلیتشان شاهد ترکیب عناصر سمفونیک با صداهای شلیک و گیتار هستیم؛ خیلی زود تبدیل به نمادی برای ژانر وسترن میشوند. سرجیو لئونه میگوید که «فیلمهای من عملا فیلمهای صامت هستند و دیالوگهای کمی دارند، بنابراین موسیقی موریکونه در آنها ضروری است و بر اعمال و احساسات تأکید میکند.»
این فیلمها و موسیقیهایشان چنان تأثیر روشنی در تاریخ سینما گذاشتند که فیلمسازی، چون کوئنتین تارانتینو، نیم قرن بعد از ساختهشدن آن فیلمها خواستار تکرار چنین همکاری پرثمری در فیلمش شد و در «هشت نفرتانگیز»، «بیل را بکش»، «حرامزادههای بیآبرو» و «جانگوی از بند رهیده» با موریکونه همکاری کرد. همکاری جذابی که برای موریکونه هم خوب شد و او را به اولین جایزه اسکار زندگیاش رساند (البته اگر اسکار افتخاری او را به شمار نیاوریم).
دیگر فیلمهای مهم کارنامه موریکونه عبارتند از «چیز» به کارگردانی جان کارپنتر، سینما پارادیزو ساخته جوزپه تورناتوره، نبرد الجزیره ساخته جیلو پونتهکوروو، روزهای بهشت ساخته ترنس مالیک، فیلم تسخیرناپذیران ساخته برایان دیپالما و...
انیو موریکونه تا همین اواخر به کار ادامه میداد و به گفته گاردین در سال ٢٠١٩ هنوز ارکستر خود را داشت و با آنها بهطور مرتب اجرا میکرد. تاکنون بیش از ٧٠میلیون نسخه از آلبومهای موریکونه به فروش رسیده است. او علاوه بر دو جایزه آکادمی اسکار موفق به کسب چهار جایزه گرمی و ٦ بفتا شده است. او پارسال در گفتوگویی تلویزیونی آخرین صحبتهایش را با دوستدارانش انجام داده بود: «من با فیلمسازان درجه یکی کار کردهام. اما امروزیها کمتر به سراغم میآیند و معمولا با آهنگسازان جدید کار میکنند. با این سنوسال دیگر آرزوی کارکردن تحت شرایط خاص را ندارم، بنابراین پیشنهادها را ردمیکنم، چون اصلا دلم نمیخواهد درحالیکه قلم در دستهایم است، بمیرم!»
یک همکاری پرثمر
انیو موریکونه برای بیش از ٥٠٠ فیلم، موسیقی ساخته است، اما بیراه نیست اگر بگوییم بیشتر مخاطبان سینما او را با ملودیهای دلهرهآوری که در دهه ١٩٦٠ برای سهگانه وسترن اسپاگتی سرجیو لئونه ساخته است، میشناسند. فیلمهایی، چون «به خاطر یک مشت دلار»، «برای چند دلار بیشتر» و البته «خوب بد زشت» که در تمام آنها کاراکتر کلینت ایستوود با آن شمایل همیشگی «مرد بیحرف و بینام» داستان را پیش میبرد.
سرجیو لئونه، کارگردان این سه فیلم (و بیشمار همکاری دیگر با موریکونه، ازجمله روزی روزگاری در غرب، روزی روزگاری در آمریکا و...) گفته که مشارکت موریکونه در روند فیلمهایش «بیجانشین و ضروری» بوده و نوع خاصی از همکاری در میان این دو رواج داشته است که دنیای سینما شبیه آن را به یاد ندارد. درواقع موریکونه با آشنایی به حالوهوا و احساس و سلیقه لئونه موسیقی فیلمهای او را قبل از فیلمبرداری مینوشت، بنابراین او میتوانست دکوپاژ خود را براساس موسیقی و نقطه تقطیع موسیقی موریکونه انجام دهد. در حقیقت سرجیو لئونه گفته که موریکونه به نوعی همکار او در کارگردانی فیلمهایش بوده است.
روابط لئونه و موریکونه چنان نزدیک بود که زمانی که کلینت ایستوود خود به دنیای کارگردانی وارد شد و فیلم وسترن نابخشوده را ساخت، موریکونه به خاطر وفاداری به لئونه ساخت موسیقی این فیلم را نپذیرفت. موریکونه سال ٢٠١٤ در گفتوگویی با بی. بی. سی گفت از این تصمیم پشیمان است و حس میکند «یک فرصت بزرگ» را از دست داده است. موریکونه پیش از اینکه برای ساخت موسیقی فیلم «هشت نفرتانگیز» برنده جایزه اسکار شود، برای فیلمهایی مانند «روزهای بهشت»، «مأموریت»، «تسخیرناپذیران»، «بوگی» و «مالنا» نامزد دریافت اسکار شده بود. او بارها و بارها گفته که به نظر خودش موسیقی فیلم «روزی روزگاری در آمریکا» ساخته سرجیو لئونه بهترین اثر کارنامهاش است.
مایسترو از زبان دیگران
ای. آر رحمان، آهنگساز برنده اسکار فیلم میلیونر زاغهنشین در اولین دقایق بعد از انتشار خبر درگذشت موریکونه توییت کرد: «تنها آهنگسازی، چون انیو موریکونه میتواند زیبایی، فرهنگ و عاشقانههای دیرپای ایتالیا در دوران پیش از واقعیت مجازی و حتی پیش از اینترنت را به احساس شما هدیه دهد. تنها کاری هم که ما برای مایسترو میتوانیم انجام دهیم این است که آثارش را قدر بدانیم، لذت ببریم و یاد بگیریم.»
رحمان تنها آهنگسازی نبود که با درگذشت موریکونه یاد هدایا و میراث این بزرگ افتاد. هانس زیمر، آهنگساز بزرگ سینما در گفتوگوی بی. بی. سی گفت: «موریکونه به نوعی «یک نماد» بود و میدانیم که نمادها از بین نمیروند و همیشه ماندگار خواهند بود.» او افزود: «موسیقی او همیشه برجسته بود و با قوت عاطفی و تفکر عالی ساخته و اجرا میشد.»
درگذشت موریکونه در میان دیگر سینماگران نیز با واکنش مواجه شد. ادگار رایت، کارگردان سرشناس سینما گفت که «موریکونه میتوانست یک فیلم متوسط را به فیلمی که باید دید، تبدیل کند. او میتوانست یک فیلم خوب را به هنر و یک فیلم عالی را به افسانه بدل کند. او استاد ساخت جواهرات سینمایی بود.»
آنتونیو باندراس هم نوشت: «با غمی بزرگ با استاد بزرگ سینما وداعمیکنیم. استادی که با موسیقیهایش در خاطراتمان زنده خواهد ماند.» از نگاه دیو لنکستر، سینماگر مستقل آمریکایی هم «موریکونه موسیقی فیلم را با هر اثری که ساخت، چه با وسترنهای کمهزینه اسپاگتی، چه با درامهای احساسی و چه حتی با حماسههای عظیم هالیوودی، غنیتر کرد.»