شاخهای مشهورتر اینستاگرامی هزینههای چند برابری و هنگفتی را برای تبلیغات خود لحاظ کردهاند تا جایی که مدیر برنامه ع. ص به عنوان یکی دیگر از شاخهای اینستاگرامی مشهور از قیمتهای نجومی برای این منظور خبر داد و گفت: " هزینه استوری ۱۵ ثانیهای از برند متقاضی، ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است که ۱۵ تا ۵۵۰ هزار بار دیده میشود. "
شاخهای اینستاگرامی به دلیل داشتن جنون پول در فضای مجازی از هر راهی کسب درآمد میکنند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، از فروردین ماه بود که صفحه شخصیاش در اینستاگرام را راهاندازی کرد. صفحهای که تنها دلیل آن، جمله معروفش بود که تیتر رسانهها و نُقل اغلب محافل شد و بسیاری از کاربران هم به آن واکنش نشان دادند.
برخی با تکرار آن خندیدند و برخی دیگر آن را جدی گرفتند و همین شوخی شوخیها آنقدر جدی شد که در مدت زمان کوتاهی توانست نظرات و دنبال کنندگان بسیاری را به سوی خود جلب کند.
نامش رضا همدانی است و در صفحه شخصیاش، هشتگ "معتادا نمیگیرن" بیش از هر چیز دیگری خودنمایی میکند. جملهای که کلیدواژه تمامی ویدیوهای منتشر شده در صفحه شخصیاش است و سعی میکند از این ترفند به عنوان راهی برای کسب درآمدش از فضای مجازی استفاده کند؛ به طوری که تکرار این کار به حدی پیش رفته که بسیاری از مخاطبان خود را خسته کرده است و این را میتوان از اغلب کامنتهای منتشر شده زیر پستهای او مشاهده کرد تا جایی که فردی نوشته بود: " الکی الکی بزرگش کردین. واقعا عقلتون کجاست، شماها فیلسوفاتون، دانشمندان بزرگتون گمنام میمردن و خیلیاشونو نمیشناسین، بعد این رو الکی معروفش کردین. "
دیگری نوشت: " شورش رو در آوردی" و کاربر دیگری هم نوشت: " این روزا همه با یه فیلم معروف میشن".
این تمام ماجرا نیست، چرا که این روزها افراد زیادی تحت عنوان شاخهای اینستاگرام با ترفندهای خاصی مثل نمایش حرکات جلف و رقصیدن و یا با انجام کارهای خطرناک و تقلید از افراد مشهور به شهرت دست یافتهاند و درآمدهای هنگفتی را کسب میکنند تا جایی که با یک بررسی و رصد ساده میتوان به حقیقت این موضوع پی برد.
محمد یکی از شاخهای اینستاگرام است که درباره تبلیغات در صفحه شخصی خود گفت: "این موضوع قانون خاصی نداره و بستگی به مدل ساخت تبلیغاتمون داره و طبق اون، هزینه در نظر میگیریم. مثلا اگر تبلیغاتمون برای برند خاصی باشه هزینه بیشتری میگیریم که حدود ۱۵-۱۰ میلیون تومن قیمتشه، اما اگر توی کلیپی که میسازیم فقط اسم محصول و برند رو بیاریم، هزینهاش کمتره و حدود ۴-۳ میلیون میگیریم. "
وی با ابراز رضایت از درآمد خود ادامه داد: "خدا روشکر درآمدمون اینقدر خوبه که از این طریق به تموم آرزوهای بچگیم رسیدم و تونستم یه خونه توی بالاشهر بخرم و ماشین موردعلاقهام زیر پام باشه. "
این شاخ اینستاگرام افزود: "برای آگهی هامون اصلا قانون خاصی وجود نداشت. به سر و وضع آگهی دهنده و ماشینش نگاه میکردیم. هر چی که تیغمون میبرید میگفتیم. بیشتر اوقات آگهی دهندهها افرادی بودند که اصلا خودشون چیزی از اینستاگرام و فضای مجازی نمیدونستند و از طریق دوستان به ما معرفی میشدند. "
علیرضا یکی دیگر از افرادی است که تا مدتی پیش با یکی از تیمهای شاخهای اینستاگرام در فضای مجازی همکاری میکرد و حرف هایش بوی رضایت میدادند، چرا که این طور گفت: " یادم میاد برای ساخت یه کلیپ، از صاحب یه مغازه طلافروشی ۲۰۰ میلیون تومن گرفتیم که بیشترین مبلغی بود که تا اون زمان از تبلیغ دهنده گرفته بودیم، اما قاطعانه میگم که الان افرادی هستند که همین رقمو برای هر کارشون میگیرند و اینقدر معروف شدهاند که حتی منشی و دفتر و حسابدار هم دارند. "
کافی است آیدیهای مختلف شاخهای این روزهای اینستاگرام که به صورت قارچ گونه در حال رشد هستند را جستجو کنی تا با انبوهی از این صفحهها روبرو شوی که اگرچه اغلب آنها بی محتوا هستند، اما به دلیل اینکه پول برای این افراد حرف اول را میزند و به قول اغلب آنها بی مایه فطیر است، از هر راهی تن به این کارها میدهند و برای این منظور هم از هیچ کوششی دریغ نمیورزند و همین موضوع باعث شده است تا دیگر افراد جامعه به خصوص نوجوانان و جوانان هم درصدد راه اندازی صفحهای برای پیمودن ره صد ساله در یک شب، آن هم به هر قیمتی شوند.
برای روشن شدن موضوع پول پارو کردن شاخهای اینستاگرام کافی است دقایقی با آنها یا مدیر برنامه هایشان مکالمه تلفنی یا مکتوب داشته باشی تا به عمق عبارت " یک شبه پولدار شدن " برسی که این روزها، به معنای واقعی کلمه برای این افراد رنگ واقعیت به خود گرفته است؛ به طوری که قیمت تبلیغ پُست در صفحه شخصی ر. ه، یکی از شاخهای اینستاگرام ۲۲۰ و هر استوری ۶۰ هزار تومان است.
این در حالی است که شاخهای مشهورتر اینستاگرامی هزینههای چند برابری و هنگفتی را برای تبلیغات خود لحاظ کردهاند تا جایی که مدیر برنامه ع. ص به عنوان یکی دیگر از شاخهای اینستاگرامی مشهور از قیمتهای نجومی برای این منظور خبر داد و گفت: " هزینه استوری ۱۵ ثانیهای از برند متقاضی، ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است که ۱۵ تا ۵۵۰ هزار بار دیده میشود. "
" پست و استوری حضور در محل و همچنین استوری که خود فرد صحبت کند هم ندارند، امّا اگر فردی مصرانه متقاضی پست باشد باید بالغ بر ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان هزینه کند. "
در این میان هستند افرادی که برای تبلیغات خود پول دادهاند، امّا تأثیر واقعی را دریافت نکردهاند که این را میتوان از صحبتهای یکی از صاحبان مشاغل دریافت به طوری که او گفت: "برای رونق بیشتر کافه تریایی که دارم به یکی از شاخهای اینستاگرام فعال در حوزه خوراکی سفارش تبلیغ دادم و فقط برای چهار آگهی توی لایوش مبلغ صد میلیون تومن پرداخت کردم. "
این تبلیغ دهنده ادامه داد: " از همین پول بی زبونی که دادم درسای زیادی گرفتم و وقتی دیدم این تبلیغ تأثیر خاصی توی جذب مشتری برامون نداشت فهمیدم هیچی بهتر از تبلیغ دهان به دهان نیست که مشتریا از کیفیت کارمون بگند. "
پر واضح است که اگرچه براساس برآوردهایی که فیسبوک داشته است حدود ۲۴ میلیون کاربر ایرانی، یعنی ۳۰ درصد جمعیت کشور در اینستاگرام فعالیت میکنند که همین موضوع باعث شده است ایران در زمره کشورهایی قرار گیرد که بیشترین کاربران فضای مجازی و استفاده از اینترنت را دارد، امّا موضوع شاخهای اینستاگرامی و کسب درآمدهای نجومی ناشی از آن صرفا به کشور ما ختم نمیشود و مصداقهای متفاوتی هم در سراسر جهان برای این منظور وجود دارد که از آن جمله میتوان به کایلی جنر به عنوان یکی از بلاگرها و مدلهای جهانی اشاره کرد که در حال حاضر ۱۷۸ میلیون دنبال کننده دارد که به ازای هر پُست، مبلغ ۱.۲۲۶.۰۰۰ دلار دریافت میکند و اگر این مبلغ را با دلار ۱۹ هزار تومانی محاسبه کنیم به رقم حدود ۲۴ میلیارد تومان میرسیم که این مبلغ برای کیم کارداشیان، مدل معروف با ۱۷۳ میلیون دنبال کننده و قیمت ۹۱۰۰۰۰ دلار برای هر پُست با لحاظ کردن همان دلار ۱۹ هزار تومانی به رقم حدود ۱۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون میرسد.
اینها تنها بخشی از واقعیتهای این روزهاست که نشان میدهد فعالیت در فضای مجازی برای شاخهای اینستاگرامی بی مایه فطیر است؛ چرا که به دلیل داشتن جنون پول و کسب هر چه بیشتر شهرت، کسب درآمد را از هر راهی امتحان میکنند حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود.کسب درآمدهایی که برخلاف مشاغل دیگر به خوبی فرار مالیاتی را معنا میکنند، چرا که بدون آن که متحمل سختی خاصی شوند جیب خود را پر پول میکنند و ریالی هم مالیات پرداخت نمیکنند.
در آبان ماه سال گذشته بود که هادی خانی، معاون پولشویی و فرار مالیاتی وقت سازمان امور مالیاتی در یکی از مصاحبههای خود اظهار کرد: اگر فعالیتی مثل درآمدزایی از طریق فضای مجازی، زیر زمینی باشد، قطعا فرار مالیاتی است و اگر شناسایی شوند، برخورد سختی خواهد شد.
وی در رابطه با دریافت نکردن مالیات از شاخهای مجازی بیان کرد: سازمان امور مالیاتی مجری قانون است و ممکن است قانون ضعف داشته باشد و این ضعف قانون تبعاتی را ایجاد کند.
امّا نکتهای که بیش از اشکها و لبخندها و ترسها و وحشتهای مجازی شاخهای اینستاگرامی، خود را نشان میدهند آسیبهای جبران ناپذیری است که به افراد و به جامعه وارد میکنند.
صابر خزایی استاد دانشگاه و روانشناس که مدتی در خصوص دلایل روی آوردن جوانان به دیده شدن در شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام تحقیق کرده، در این خصوص اظهار کرد: پول مسئله نهایی این گونه افراد نیست و بسیاری از افرادی که در این شبکهها مشغول به فعالیت هستند، بیش از هر چیز تمایل به دیده شدن دارند.
وی بیان کرد: آن طور که بررسیهای استقرایی و تحقیقهای معدود نشان میدهند بخش زیادی از این گونه افراد یا در کودکی اصلاً مورد توجه خانواده نبودهاند و یا به صورت افراطی از سمت خانواده مورد توجه قرار گرفته و در کانون نگاهها بودهاند که هر دو صورت به این نتیجه ختم میشود که این گونه افراد رفتار توجه طلبانه بسیاری از خود نشان میدهند.
این روانشناس تصریح کرد: این افراد معمولاً در افکار و احساسات خود مبالغه میکنند و هر موضوع سادهای را مهمتر از آنچه در واقع هست جلوه میدهند. اگر کانون توجه واقع نشوند و یا تحسین و تأیید نشوند تند خو شده و دیگران را ملامت میکنند و رفتارهای اغوا گرانه در آنها دیده میشود که میتوان نشانههای آن را در پُستها و تولیداتشان هم دید.
هایده صابری، روانشناس اظهار کرد: در دنیای امروز، امکان دسترسی آسان همه افراد جامعه به رسانههای اجتماعی وجود دارد، این در حالی است که در دهههای گذشته، صرفا صاحبان قدرت امکان دسترسی به تمامی رسانهها را داشتند و همین موضوع باعث شده است که کنترل محتوا بالاخص در فضای مجازی دشوار شود.
وی بیان کرد: در گذشته، صاحبان قدرت میتوانستند محتواهای منتشر شده در رسانهها را کنترل کنند، امّا امروز، تنها راه کنترل اثرات نامطلوب محتوا روی گروههای آسیب پذیر جامعه (کودکان، نوجوانان و جوانان) فراهم کردن بستر آموزشهای مفید برای خانوادهها و این گروه است، چرا که جامعه به افرادی با نظام تربیتی صحیح نیاز دارد.
این روانشناس تصریح کرد: نکته شایان ذکر این است که باید کودکانی با نظام ارزشی صحیح، مستقل، با اعتماد به نفس و متعهد به نظام اخلاقی داشته باشیم که این موضوع مستلزم داشتن یک آموزش و پرورش قوی و مبتنی بر شواهد علمی است، چرا که اگر نیاز این گروه آسیب آپذیر از سوی خانواده و جامعه به رسمیت شناخته نشده و ارضا نشود، آنها خواستههای خود را در مکانهای دیگری، چون رسانههای اجتماعی نشان میدهند و سعی میکنند از هر راهی شده خود را به نمایش بگذارند و از این راه نیز کسب درآمد کنند که این میتواند به جامعه آسیبهای زیادی نیز وارد کند.
صابری گفت: چهره شدن و کسب درآمدهای راحت و سرسام آور در فضای مجازی در این روزها باعث شده که بسیاری از نوجوانان و جوانان به راه اندازی صفحهای برای خود و کسب و کارهایی این چنینی روی آورند، اما باید توجه داشت که الگوپذیری نادرست میتواند آسیبهای جبران ناپذیری برای آنها و جامعه به همراه داشته باشد که این مستلزم نظارت دقیق خانوادهها و مسئولان است.
مصطفی اقلیما جامعه شناس، در خصوص افزایش فعالیت شاخهای اینستاگرام در فضای مجازی اظهار کرد: همان طور که تکنولوژی و وسایل ارتباطی نوپدید با ورود خود فوایدی را برای جامعه و افراد آن به همراه دارند، باعث به وجود آمدن مشکلاتی هم میشوند که اگر به صورت ریشهای به واکاوی این مشکلات بپردازیم، ردّ پای عواملی، چون فقر، بیکاری، تورم و... را مشاهده خواهیم کرد که این مشکلات در کشورهای جهان سومی بیش از کشورهای توسعه یافته محسوس است، چرا که در آن جا مردم به صورت هدفمند به فعالیتهای خود میپردازند و زمان خود را تا این حد برای چرخیدن در فضای مجازی و دیدن ویدیوها، پستها و استوریهایی با محتوای خنده، اشک، وحشت، بی مفهوم و حتی تبلیغات اختصاص نمیدهند و برای زندگی خود ارزش قائل هستند.
وی بیان کرد: تا پیش از ورود رسانههای مجازی، حضور و آگاهی افراد از اخبار و وقایع روز محدود به مطبوعات و ... بود، اما با ورود اینترنت و فضای مجازی، افراد وارد دنیای گسترده تری شده اند و در نتیجه در مقایسه با گذشته انتخابهای بیشتری دارند.
این جامعه شناس تصریح کرد: اگرچه اغلب این انتخابها و فعالیتهای مجازی افراد کوتاه مدت و گذرا است، امّا در این میان هم نباید اجازه داد که این نوع فعالیتهای آنها تبدیل به یک فرهنگ شوند و جامعه را تحت الشعاع خود قرار دهند، چرا که قطعا آسیبهای زیادی را به همراه دارند.
اقلیما گفت: افرادی که با عنوان شاخهای مجازی در جامعه معروف هستند، در دورهای از زمان، خود را یا با ویدیوهای خنده دار و وحشتناک و یا حتی با تغییر چهره از طریق جراحیهای زیبایی مداوم به نمایش میگذارند و سعی میکنند کسب درآمدهایی از طریق تبلیغات در این فضا داشته باشند، امّا نکته حائز اهمیت این است که در این سالهای اخیر که این موضوع بیش از پیش اپیدمی شده است، افراد زیادی از اقشار نوجوان و جوان ترغیب به این کار شده اند تا جایی که حتی برخی از آنها بر این تصور هستند که تحصیلات نمیتواند برای آنها آینده دار و پر درآمد باشد و راحتترین کار برای رسیدن به وضعیت اقتصادی مطلوب را ایجاد صفحههای مجازی و تولید ویدیوهای مختلف میدانند.
وی ادامه داد: بسیاری از نوجوانان و جوانان به منظور جذب دنبال کننده و تبلیغات بیشتر در صفحه شخصی خود به منظور کسب درآمد زیاد تمام تلاش خود را میکنند تا جایی که تمام تمرکز خود را برای این موضوع میگذارند و از دیگر مسائل مهم خود غافل میشوند.
این جامعه شناس در پایان افزود: عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نقش مهمی را در پیدایش پدیده شاخهای اینستاگرامی ایفا میکنند، چرا که محدودیت هر یک از این عوامل باعث ترغیب روزافزون گروه آسیب پذیر جامعه به فضای مجازی و فعالیت گسترده در آن میشوند که در این میان خانوادهها و مسئولان باید نظارت جدی داشته باشند.