bato-adv
bato-adv

خاطره جالب مهران مدیری از اسب‌سواری

خاطره جالب مهران مدیری از اسب‌سواری

مهران مدیری با بیان خاطره ای از اسب سواری اش گفت: می‌دانید که من سوارکار بسیار متبحر و قابلی هستم. من تا به امروز یک بار بیشتر سوار اسب نشده ام که آن هم ماجرا‌ها داشت. من سوار اسب شدم و همان اول گفتم چرا اینقدر ارتفاع زیاد است؟! انگار در طبقه سوم بودم. شنیده بودم که با پاشنه پا خیلی آروم به اسب برنی، راه می‌افتد. خب، اسب شروع به حرکت کرد، اما من مدام از روی زین لیز می‌خوردم! یک لحظه دیدم، لیز خوردم و رفتم پایین، تا جایی که تقریبا زیر شکم اسب بودم.

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۲۶ تير ۱۳۹۹

مهران مدیری در برنامه دیشب «دورهمی» با بانوی قهرمان اتومبیلرانی کشور گفتگو کرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، مهران مدیری شب گذشته در برنامه دورهمی، میزبان لاله صدیق قهرمان اتومبیلرانی بود. در ابتدای گفتگو مدیری از سن و سال مهمانش پرسید و گفت: همین اول کار این سوال را پرسیدم؛ آزار دارم (خنده)

صدیق هم پاسخ داد: شما می‌خواهید در ابتدای برنامه، مهمانتان را خلع سلاح کنید و بعد به گفتگو بپردازید. اشکالی ندارد؛ من حدود یک دهه با شما اختلاف سن دارم. متولد بهمن ۵۵ هستم.

وی درباره اینکه کدام دهه از زندگی برای خانم‌ها خوب است، گفت: من فکر می‌کنم دهه سوم زندگی برای خانم‌ها خوب باشد؛ چون به یک تعادل عاطفی و منطقی می‌رسند. می‌توانند از لحاظ رشد در همه زمینه‌ها خوب باشند و از عمرشان بهره برداری کنند.

صدیق درباره علاقه خود به اتومبیلرانی گفت: من تقریبا ۱۳ سالم بود که پدرم در جاده‌های خارج از شهر و اتوبان‌های اصلی رانندگی را یادم داد؛ به سن گواهینامه که رسیدم کاملا راننده قابلی بودم. پدرم خودش هم به رانندگی علاقه داشت و این در انتخاب من تاثیرگذار بود. در دوران دانشگاه به پیشنهاد همکلاسی هایم به خاطر اینکه علاقه و مهارت رانندگی من را دیده بودند، مسابقات اتومبیلرانی شرکت کردم. در آن زمان خیلی عرف نبود که یک خانم در این مسابقات شرکت کند. با مشاوره پدرم خدمت یکی از مراجع تقلید رسیدیم و پدرم توضیح دادند و ایشان فتوایی صادر کردند که حضور من به عنوان یک خانم در مسابقه اتومبیلرانی آقایان بلامانع است. این فتوا گشایشی برای حرکت من در مسیر علاقه اش شد.

او تاکید کرد: کار در این رشته ورزشی نیاز به مقاومت دارد؛ سال‌های اول بیشتر از اینکه مسابقه برای من سخت باشد، هجمه روحی و روانی در مقابل آقایان برای من سخت بود. رقابت‌ها عادلانه نبود و مثل امروز خیلی از سیستم‌های ارزیابی مهارت وجود نداشت.

صدیق در ادامه درباره موفقیت‌های خود در این حرفه توضیح داد: من حدود ۷۰ عنوان دارم که آخرین عنوان قهرمانی اتومبیلرانی کشور در سال ۹۸ بود. می‌توانم به جرات بگویم جز دو یا سه نفر اتومبیلران برتر ایران هستم.

وی افزود: سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ در مسابقات فرمول سه مسابقات بحرین حضور داشتم و توانستم به جز مسابقه اول، بقیه مسابقات را روی سکو باشم. پنج کاپ گرفتم. من به عنوان تنها خانم مسلمان در این مسابقات شرکت کردم.

صدیق در پاسخ به اینکه چرا خانم‌ها همه در پارک دوبل مشکل دارند، گفت: من جمله شما را اصلاح کنم و بگویم که برخی از خانم‌ها در پارک دوبل مشکل دارند. (خنده) احساس می‌کنم افرادی که در پارک دوبل مشکل دارند، یک مقدار از منطق ریاضی و انطباق آن با حافظه تصویری کمتر استفاده می‌کنند.

صدیق درباره ازدواج هم گفت: فعلا ازدواج نکرده ام؛ شاید به قول مادربزرگ‌ها قسمت نشده. البته دلایل ریز دیگری هم دارد؛ مثلا اینکه کسی که اتومبیلران می‌شود، یک مقدار نکته بین می‌شود و انتخاب برایش سخت می‌شود.

صدیق درباره بالاترین سرعتی که رانندگی کرده، گفت: سرعت ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت آن هم در پیست اتومبیلرانی.

او درباره ساخت فیلم زندگی اش اظهار کرد: اسم فیلم لاله و قصه آن برگرفته از زندگی من است. البته تغییراتی در قصه آن ایجاد شده تا جذابیت سینمایی بیشتری داشته باشد. آخرین خبری که من دارم این است که جزو پنج فیلمی بود که باید در نوروز اکران می‌شد؛ اما با توجه به شیوع کرونا و تعطیلی‌ها فعلا محقق نشده است.

صدیق درباره اینکه تا حالا در مسابقات علیه او کارشکنی و خرابکاری کردند، عنوان کرد: بله؛ ایران میزبان یکی از مسابقات اتومبیلرانی بود که در شیراز برگزار شد. از ایران من به همراه یک آقا در این مسابقه حضور داشتیم. مسابقه دو روزه بود و روز اول خیلی خوب بودیم. اگر روز دوم هم خوب عمل می‌کردیم، می‌توانستیم روی سکو باشیم، اما زمانی که برای مسابقه دوم رفتیم، متوجه شدیم ترمز ماشین (ترمز پایی و دستی) کاملاً دستکاری شده و از کار افتاده است. به دلیل این اتفاق، ما قهرمانی در آن مسابقه را از دست دادیم. خدا رحم کرد که توانستیم از آن مسابقه جان سالم به در ببریم.

صدیق درباره سایر فعالیت‌های ورزشی خود اظهار کرد: ورزش حرفه‌ای من قبل از اتومبیلرانی سوارکاری بود. خیلی حس خوبی داشتم؛ گاهی اوقات در مسابقات حس می‌کردم اسبم خیلی بیشتر از توانش با من همراهی می‌کند و می‌خواهد که برنده شوم. زمانی که اسبم مُرد، من دیگر آن رشته ورزشی را کنار گذاشتم.

مدیری هم گفت: درباره من اسب یک جور دیگر فهمید! می‌دانید که من سوارکار بسیار متبحر و قابلی هستم. من تا به امروز یک بار بیشتر سوار اسب نشده ام که آن هم ماجرا‌ها داشت. من سوار اسب شدم و همان اول گفتم چرا اینقدر ارتفاع زیاد است؟! انگار در طبقه سوم بودم. شنیده بودم که با پاشنه پا خیلی آروم به اسب برنی، راه می‌افتد. خب، اسب شروع به حرکت کرد، اما من مدام از روی زین لیز می‌خوردم! یک لحظه دیدم، لیز خوردم و رفتم پایین، تا جایی که تقریبا زیر شکم اسب بودم. آنجا فهمیدم اگر اسب بداند که ترسیدی، یک جور دیگر با تو رفتار می‌کند. من حتی با اسب حرف زدم و گفتم عزیزم وایسا، اما نشد. بعد از یک ربع من را پایین آوردند (خنده)

در دقایق پایانی این گفتگو صدیق از مدیری پرسید: من سال هاست کار‌های شما را دنبال می‌کنم و یک سوال از شما دارم؛ اینکه چرا با وجود این میزان شادی که به بقیه انتقال می‌دهید، خودتان در درون شاد نیستید و چگونه این اتفاق را مدیریت می‌کنید؟

مدیری با تایید این مطلب، گفت: سوال پیچیده است و جوابی طولانی دارد. اما سعی می‌کنم مختصر پاسخ دهم؛ من آدم شادی نیستم و همیشه آدم درونگرایی بودم؛ اما از درون حالم خوب است. وقتی شما حال درونی ات خوب باشد، انرژی این حال خوب به دیگران منتقل می‌شود و آن‌ها هم حالشان خوب می‌شود. برعکس این هم وجود دارد؛ آدم‌های شاری هستند که نمی‌توانند شادی را به دیگران بدهند، چون از درون غمگین هستند.

در پایان این برنامه لاله صدیق اولین کلاه کاسکت مسابقات خود را به موزه دورهمی تقدیم کرد. مدیری هم گفت: در دو برنامه آینده به این موضوع می‌پردازیم که تکلیف موزه دورهمی چه می‌شود.