وقتی دولتها تلاش میکردند تا میزان زاد و ولد در کشورها را محدود کنند یا افزایش دهند اغلب ناچار به استفاده از قوهٔ قهریه و اجبار بودند. اما نمونههای قابل توجهی در کشورهای اسکاندیناوی مشاهده میشود، جایی که میزان زاد و ولد بیش از حد انتظار است، چون امکاناتی مثل مرخصی زایمان طولانی و امکان نگهداری از کودک به طور سخاوتمندانهای در اختیار والدین قرار میگیرد.
کاهش میزان باروری میتواند به معنای این باشد که بیشتر کشورها تا پایان قرن حاضر شاهد کاهش جمعیت خود خواهند بود.جهان باید خود را برای رویارویی با نتایج و عواقب جمعیتی کمتر و سالخوردهتر آماده کند.
اما تبعات آن چیست؟
۱. این میتواند خبر خوبی برای کشورهای در حال توسعه باشد
ما با شرایط گوناگونی در بخشهای مختلف جهان مواجهیم.
میزان باروری، بنا بر تعاریف رسمی یعنی تعداد فرزندان زندهای که هر زن در طول زندگی به دنیا میآورد و کاهش میزان باروری و توسعهٔ اقتصادی همپای یکدیگر پیش میروند.
امکان تحصیل و موقعیتهای شغلی بهتر برای زنان و دسترسی به وسایل جلوگیری از بارداری و سقط جنین و کاهش میزان مرگومیر نوزادان به معنای این است که هر زن به طور متوسط فرزندان کمتری به دنیا میآورد.
برای کشورهای در حال توسعه، کاهش میزان زاد و ولد میتواند باعث بهبود استانداردهای زندگی شود.
تعداد کمتر کودکان باعث میشود به هر کودک سهم بیشتری برسد، چه از نظر بهداشت و چه از نظر امکانات آموزشی.
اما در کشورهایی که میزان باروری سالهاست کاهش پیدا کرده است، کاهش بیشتر آن میتواند باعث بروز مشکلاتی شود.
این کشورها با کمتر شدن تعداد جوانهایی که به عنوان پرستار کار میکنند یا به سیستم مالیات میپردازند، باید راهی پیدا کنند تا از جمعیتی که رو به سالخوردگی میرود نگهداری کنند.
۲. فرد باید سالهای بیشتری در انتظار بازنشستگی کار کند
افراد ناچارند سالهای بیشتری کار کنند و به این ترتیب دیگر باری بر دوش سیستمهای بهداشت و درمان نخواهند بود. خیلی از نگرانیها در مورد نگهداری از جمعیت سالخورده با فرض این است که همه آنها درسالخوردگی بیمار خواهند شد.
اما در زمینهٔ امید به زندگی و میانگین متوسط عمر، جهان به دستاوردهایی برای "امید به زندگی سالم" رسیده است.
تقریباً در همهٔ کشورهای جهان، به جز مورد استثنایی سوریه، کودکانی که به دنیا میآیند نسبت به کودکانی که در سال ۲۰۰۰ به دنیا آمدهاند، سالهای بیشتری را در شرایط بهداشتی خوب میگذرانند؛ به طور متوسط یعنی ۵ سال زندگی سالم بیشتر.
با آغاز هزارهٔ جدید، در رواندا هر کودک به طور متوسط از ۲۲ سال امید به زندگی بیشتر در شرایط خوب بهداشتی برخوردار شده است.
پروفسور سارا هارپر از مؤسسهٔ سالخوردگی جمعیت آکسفورد میگوید: "باید به نگرانیها در مورد سالخوردگی جمعیت فکر کنیم و آنها را در نظر داشته باشیم. سلامتی بزرگسالان سالخوردهتر بسیار بیش از چند دههٔ گذشته است". او اشاره میکند که مفهوم فرد سالخورده میتواند فردی "فعال و سالم" باشد که برای نسبت بیشتری از زندگی خود دستمزد دریافت میکند.
دکتر هانا ریچی از گروه اووید دانشگاه آکسفورد هم اشاره میکند: "ما هیچ نمیدانیم دنیای کسبوکار ۵۰ سال دیگر چه شکلی خواهد داشت".
۳. دولتها ناچارند مرزهای خود را بگشایند
میزان باروری و امید به زندگی دو بخش معادلهای است که نتیجهٔ آن کاهش جمعیت خواهد بود. بخش دیگر مهاجرت است.
کشورهایی که جمعیت جوان کمتری دارند نیاز دارند تا نیروهای جوان را از جاهای دیگری جذب کنند. دکتر ریچی میگوید که به این ترتیب جهان از نظر قومی و فرهنگی بیشتر در هم میآمیزد.
۴. دولتها برای حمایت از والدین هزینه خواهند کرد
وقتی دولتها تلاش میکردند تا میزان زاد و ولد در کشورها را محدود کنند یا افزایش دهند اغلب ناچار به استفاده از قوهٔ قهریه و اجبار بودند.
اما نمونههای قابل توجهی در کشورهای اسکاندیناوی مشاهده میشود، جایی که میزان زاد و ولد بیش از حد انتظار است، چون امکاناتی مثل مرخصی زایمان طولانی و امکان نگهداری از کودک به طور سخاوتمندانهای در اختیار والدین قرار میگیرد.
به نظر دکتر ریچی در آینده کشورهای توسعه یافته ناچار به انتخاب سیستمهای حمایتی سخاوتمندانهتری هستند تا میزان باروری در آنها افزایش پیدا کند.
زنان در کشورهای در حال توسعه به طور معمول بیش از تعدادی که میخواهند بچه دارند و بعضی زنان و مردان در کشورهایی که مخارج زندگی در آنها بالاست، کمتر از آنچه میخواهند بچه دارند، چون توانایی تأمین هزینه بچهها را ندارند.
پروفسور هارپر پیشنهاد میکند که علاوه بر این، دولتها میتوانند سن بازنشستگی را افزایش دهند و شاید مدتی وقفه یا مرخصی کاری برای تشکیل خانواده در اختیار افراد بگذارند و سپس از آنها بخواهند تا سالهای بیشتری کار کنند.
۵. شغل پرستاران "به اندازه پزشکان اهمیت پیدا خواهد کرد"
این نظر دکتر تیزیانا لئونه از مدرسه اقتصاد لندن است.
هر چقدر هم انسان امید به زندگی بیشتر وسالمتری داشته باشد، باز هم "سالخوردهترین سالخوردگان" به احتمال زیاد همیشه تا رسیدن به پایان زندگی نیاز به مراقبت و پرستاری خواهند داشت.
دکتر لئونه به کشورهایی با سالخوردگی جمعیت هشدار میدهد که در آینده سیستمهای خدمات اجتماعی و بهداشتی آنها با بحرانهایی روبهرو میشوند.
او میگوید: "باید از هماکنون شروع کنیم، با تربیت نیروی کار مناسب، ما نیاز به پزشکان متخصص اطفال و متخصص زنان و زایمان کمتری خواهیم داشت".
۶. کاهش جمعیت به نفع محیط زیست خواهد بود
به نظر پروفسور هارپر، کاهش جمعیت "اتفاق خوبی" برای محیط زیست است. اما دکتر ریچی اشاره میکند که رشد اقتصادی تأثیر بیشتری بر تغییر اقلیم دارد تا افزایش جمعیت. بسیار دشوار است که بگوییم در طولانیمدت چه بر سر وضعیت اقتصادی خواهد آمد.
اگر جهان ثروتمندتر شود و انسانها بیشتر مصرف کنند با اینکه جمعیت کاهش پیدا میکند هیچ تضمینی وجود ندارد که نفعی عاید محیط زیست شود. هر چند میبینیم که در قرن گذشته رفاه و آلودگی پیوندی تنگاتنگ با هم داشتهاند، اما در سالهای اخیر کشورهای توسعهیافته توانستهاند با سرمایهگذاری در فناوری، میزان آلایندههای دیاکسیدکربن را کاهش دهند؛ و این الگو میتواند ادامه پیدا کند.