شش روز پس از آنکه نمایندگان مجلس نامه مصدق را دریافت کردند، ۳۰ مهر ۱۳۳۱ حسین فاطمی، وزیر امور خارجه وقت، با ارسال نامهای به جورج میدلتون، کاردار وقت دولت انگلستان، «تصمیم دولت شاهنشاهی ایران، مبنی بر قطع روابط سیاسی با دولت علیاحضرت ملکه انگلستان» را به اطلاع او رساند. در این نامه، با اشاره به اختلاف دولت ایران با شرکت نفت، دولت انگلیس به حمایت غیرقانونی از شرکت نفت متهم شد.
سیام مهرماه سال ۳۱ بود که قطع رابطه سیاسی ایران و بریتانیا پس از تصویب هیئت وزیران در دولت دکتر محمد مصدق تسلیم کاردار سفارت انگلستان در تهران شد و حسین فاطمی، وزیر امور خارجه دولت مصدق، آن را اعلام کرد. علت قطع رابطه ایران با انگلستان، بیاعتنایی لندن به خواستهای ملت ایران در احقاق حقوق خود بهویژه در جریان ملیکردن صنعت نفت عنوان شده بود. پس از دهها سال حضور تمامقد انگلیس در عرصه سیاست ایران از دوران قاجار تا پهلوی، این نخستینبار بود که به حضور این کشور در ایران، برای مدتی پایان داده میشد.
مصدق: جنبش ملی ایران از روز اول با کارشکنیهای انگلیس مواجه شد
روزنامه شرق در ادامه مینویسد: ۲۴ مهرماه دکتر مصدق در نامهای به نمایندگان مجلس شورای ملی دلایل تصمیم دولتش مبنی بر قطع رابطه با دولت انگلیس را به اطلاع ایشان رساند و رادیو متن این نامه را پخش کرد.
نامه مصدق به نمایندگان به این شرح بود: «مجلس شورای ملی/ آقایان نمایندگان محترم مستحضرند که جنبش ملی ایران از روز اول با کارشکنیها و تحریکات عوامل شرکت سابق و دولت انگلیس در داخل و خارج کشور روبهرو گردید. این تلاشها و تشبثات زحمات فوقالعاده برای ما فراهم نمود ضمنا به آبروی خود آنها نیز لطمه زد، زیرا هریک از این تشبثات پرده تازهای از روی رفتار ظالمانه زورمندان برداشت و چهره سیاست استعماری آنان را بیشتر نمایان ساخت.
با مختصر تأملی آقایان به خاطر خواهند آورد که از روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تا امروز که قریب ۱۹ ماه از اولین تصمیم مجلس ایران میگذرد، چه مشکلاتی در راه موفقیت ما به وجود آورده و تا چه حد دامنه تحریک و آشوب و اغتشاش را فقط به خاطر منفعتطلبی و استفادهجویی توسعه دادهاند.
پس از آنکه صنعت نفت در مجلسین ملی تصویب شد و ملت ایران به این آرزوی خود رسید، دولت انگلیس برای جلوگیری از اجرای آن نخست دست به ارعاب و اخافه زد و برخلاف شرایط دوستیای که پیوسته از آن دم میزد، ملت صلحدوست ما را به سزای آنکه از یکی از حقوق اولیه خود استفاده کرده بود به کشتیهای موریشن و فلامنکو و قوای زمینی و دریایی و هوایی متمرکز در دور و نزدیک مرزهای ایران تهدید کرد.
ملت ایران که در راه رسیدن به آمال ملی خویش برای تحمل هرگونه سختی و مشقت خود را آماده کرده و در این راه تا پای جان ایستاده بود، از این تهدیدات باکی نداشت... اکنون با این توضیحات آقایان نمایندگان محترم تصدیق میفرمایند که دولت اینجانب تا آنجا که ممکن بوده سعی و مجاهدت خود را برای حل اختلاف بهکار بسته، ولی با کمال تأسف دولت انگلیس تاکنون مانع حصول توافق شده و ملت ایران را برخلاف موازین بینالمللی همچنان در فشار اقتصادی قرار داده است و اکنون نیز با ادامه مکاتبات بیحاصل میخواهد از مرور زمان به نفع خود استفاده کند و ما را از تعقیب رویه اقتصادی دیگری که باعث نجات و فلاح مردم ایران باشد، باز دارد.
هرچند درباره روش دولت نسبت به حل موضوع نفت در گزارش سابق به عرض مجلسین رسیده و در آن تصریح شده است هرگاه نتیجه آخرین پیشنهاد و گذشتهای دولت اینجانب اثر مطلوب و مترقب را نداشته باشد، ناچار باید رویه دولت انگلستان را مخالف با شرایط دوستی که همیشه از طرف دولت ایران رعایت میشده بدانیم و روابط سیاسی موجود را بیاثر بشناسیم و آقایان نمایندگان محترم نیز با آن موافقت فرمودهاند.
معذالک اکنون که متأسفانه دولت مجبور به اتخاذ تصمیم مبتنی بر قطع روابط سیاسی شده است لازم میداند مجددا مراتب را به استحضار آقایان نمایندگان محترم برساند. در پایان باید اضافه کنم که قطع روابط سیاسی با دولت انگلیس مستلزم قطع علایق دوستی بین دو ملت نمیباشد، زیرا ملت ایران همیشه به ملت انگلیس به دیده احترام نگریسته و امیدوار است که زمامداران آن دولت نیز اندکی بیشتر به حقایق اوضاع فعلی جهان و بیداری ملل توجه کنند و از روشی که تا امروز معمول داشتهاند، منصرف شوند و سیاست خود را با وضع دنیای امروز منطبق سازند تا ملتین انگلیس و ایران بتوانند به وسیله تجدید حیات مناسبات سیاسی از روابط دوستی و وداد برخوردار شوند.
اکنون بر عموم افراد ملت ایران فرض و لازم است که بیش از پیش مراقب اوضاع باشند و با بیداری و استقامت راهی را که در پیش گرفتهاند ادامه دهند و تردید ندارم که، چون این مجاهدت در راه حق انجام میشود، خداوند متعال مدد خواهد فرمود که به نتیجه مطلوب برسد. نخستوزیر/ دکتر محمد مصدق».
ارسال نامه به میدلتون از سوی فاطمی
شش روز پس از آنکه نمایندگان مجلس نامه مصدق را دریافت کردند، ۳۰ مهر ۱۳۳۱ حسین فاطمی، وزیر امور خارجه وقت، با ارسال نامهای به جورج میدلتون، کاردار وقت دولت انگلستان، «تصمیم دولت شاهنشاهی ایران، مبنی بر قطع روابط سیاسی با دولت علیاحضرت ملکه انگلستان» را به اطلاع او رساند. در این نامه، با اشاره به اختلاف دولت ایران با شرکت نفت، دولت انگلیس به حمایت غیرقانونی از شرکت نفت متهم و همچنین اعلام شد «مأموران رسمی آن دولت نیز بهواسطه تحریکات و مداخلات ناروای خود، مشکلاتی به قصد اخلال در نظم و آرامش کشور فراهم ساختند».
روزنامه اطلاعات: ملاقات افشار و میدلتون نیمساعت بیشتر طول نکشید
روزنامه اطلاعات فردای آن روز نوشت: «بعدازظهر دیروز آقای افشار، رئیس اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه، با تلفن به سفارت انگلیس اطلاع داد که برای تسلیم یادداشتی که تهیه شده است، ساعت سه بعدازظهر انتظار میدلتون کاردار سفارت و جفری دبیر اول سفارت را دارد.
ساعت سهو ۱۵ دقیقه ماشین شماره ۲ سیاسی سفارت برای آخرینبار بهطور رسمی جلوی وزارت امور خارجه توقف کرد و میدلتون و جفری از ماشین پیاده شده یکسره به اتاق آقای افشار، رئیس اداره سوم سیاسی وزارت خارجه رفتند. ملاقات افشار و میدلتون نیمساعت بیشتر طول نکشید. اگرچه از مذاکرات بین آنان اطلاع کاملی در دست نیست، ولی گفته میشود ضمن تسلیم یادداشت مربوط به قطع رابطه، مذاکراتی درمورد نحوه رسیدگی به امور سفارتخانههای ایران و انگلیس صورت گرفته است».
پاسخ اداره اطلاعات سفارت انگلیس؛ شعر حافظ
یک روز پس از دیدار افشار و میدلتون، اداره اطلاعات سفارت انگلیس در خبری در صفحه اول بولتن خود نوشت: «با کمال تأسف بعد از ۹۳ سال دیروز دولت ایران به ما اطلاع داد که روابط سیاسی خود را قطع کرده است». این بولتن با چاپ این شعر حافظ که «حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی/ در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور» بهعنوان خداحافظی، اضافه کرده بود: «امیدواریم در این ظلمت نوری پیدا شود».
اللهیار صالح: قطع روابط سیاسی نباید باعث تعجب انگلستان شود
پخش خبر قطع روابط دو کشور، واکنشهای متفاوتی را برانگیخت. همزمان اللهیار صالح، سفیر کبیر ایران در آمریکا و یکی از یاران مصدق، یک جلسه مطبوعاتی در واشنگتن تشکیل داد و گفت: «امروز دولت ایران، قطع روابط سیاسی با دولت انگلستان را اعلام نمود. این اقدام برای اعتراض نسبت به روش خصمانهای که دولت انگلستان برای تحمیل خواستههای شرکت نفت سابق به دولت ایران پیش گرفته بود، انجام شد. دکتر مصدق در ۱۸ ماه گذشته، با وجود این روش نامساعد انگلستان، از هر اقدام ممکن برای تشویق دولت انگلستان در همکاری با دولت ایران، در پیداکردن راهحل، کوتاهی ننمود.
در مقابل، دولت انگلستان، در روش خود، به این طریق پافشاری نمود: محاصره اقتصادی و مسدودنمودن اعتبارات ایران، جلوگیری از آمدن کشتیها به بنادر ایران، تهدیدنمودن خریداران احتمالی نفت ایران و سعی در مضطربنمودن دولت ایران به وسیله کشاندن ایران به شورای امنیت و دیوان دادگستری بینالمللی؛ در صورتی که هر دو این دستگاهها از طرفداری از درخواستهای انگلستان خودداری نموده و رأی دادند که اختلاف، مابین دولت ایران و یک شرکت خصوصی است نه بین دو دولت ایران و انگلستان.
این سیاست تحمیل، باعث سختیهای اقتصادی فراوانی برای ملت ایران و برهمزدن نظم سیاسی کشور شده است. قطع روابط سیاسی نمیبایست باعث تعجب دولت انگلستان شود، زیرا تنها دو راه برای ایران باقی مانده بود که یا روابط سیاسی خود را قطع نماید یا زیر فشار محاصره اقتصادی غیرقانونی انگلستان، زانو به زمین زند.
ملت ایران مصمم است استقلال سیاسی خود را حفظ نماید و با وجود سختیهای اقتصادی فراوانی که در نتیجه امپریالیسم انگلستان بر ملت تحمیل شده، بههیچوجه حاضر نیستند از استقلال سیاسی خود دست بردارند... دنیا میداند که ایران محتاج به منافع تجارت بینالمللی، بهخصوص در معامله نفت میباشد، ولی نه به قیمت تسلیمشدن به انگلستان. من صمیمانه امیدوارم که دولت انگلستان در اعمال خود تجدیدنظر نموده و سیاست جدید همکاری پیش گیرد تا بتوانیم بار دیگر روابط بین دولتین را برقرار کنیم».