در روزهای اخیر اخباری در خصوص تمدید قرارداد الهام هاشمی، سرمربی تیم تفنگ کشورمان با فدراسیون تیراندازی و همچنین شرایط ادامه همکاری وی مطرح شد.
مسئولان ورزش به این موضوع ورود کردند و ژاله فرامرزیان، معاون بانوان وزارت ورزش و جوانان نیز جلساتی را با هاشمی برگزار کرد. در همین راستا نشستی با حضور الهام هاشمی در کمیته ملی المپیک برگزار شد. صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک، نصرالله سجادی، سرپرست کاروان ایران در المپیک توکیو و طاهره طاهریان، نایب رئیس کمیته ملی المپیک این موضوع را پیگیری کردند اما با این وجود ادامه حضور وی در تیم ملی همچنان نامشخص است.
در این مدت خبرنگار ورزشی با هاشمی تماس گرفت تا در مورد مسائلی که به احتمال جدایی این سرمربی موفق دامن زده است، صحبت کند. پس از پیگیریها، الهام هاشمی امروز دلنوشتهای منتشر کرد:
«صحبتهای دیروز ریاست محترم فدراسیون پس از مسابقات آنلاین رشته تپانچه به خوبی پرده از یکی از مشکلات بزرگ من که عدم درک فنی لازم در فدراسیون است، برداشت که جا دارد از ایشان تشکر کنم. چند ماه پیش برای ایشان و همکارانشان توضیح داده بودم که قطر حلقه 10 در رشته تفنگ خفیف تنها 10.4 میلیمتر است که از فاصله 50 متری شلیک میشود در حالی که قطر حلقه 10 مرحله سرعت تپانچۀ 25 متر 100 و برای مرحله دقت، 50 میلیمتر است که از فاصله 25 متری شلیک میشود.
خواهش کرده بودم به تفاوت فاحش این دو رشته توجه کنند تا متوجه شوند چرا برای رشته تفنگ به فشنگ با کیفیت و تست شده نیاز داریم. همینطور قطر حلقه 10 در رشته تپانچه بادی 11.5 میلیمتر است که اصابت ساچمه به آن 10.0 حساب میشود که حداکثر امتیاز در تپانچه است اما در تفنگ بادی قطر حلقه 10 تنها نیم میلیمتر است که اصابت ساچمه به آن 10.0 محسوب میشود. به ایشان گفته بودم حداکثر امتیاز در تفنگ بادی 10.9 است و قطعا برای تمرین حضور در "المپیک" به ساچمه و فشنگ خوب نیاز داریم تا بتوانیم متوجه مشکلات تکنیکیمان شویم.
قطعا این توضیحات به معنای مقایسه تفنگ و تپانچه از نظر درجه سختی نیست چرا که هر رشته ویژگیهای خاص خودش را دارد و قهرمانان بزرگ تپانچه نیز مسایل خودشان را دارند. تنها قصد من مقایسه این دو رشته از نظر دقت مهمات مورد نیاز این دو رشته است. یکی از دلایلی که عزیزان رشته تپانچه میتوانند با امکانات موجود "با آرامش" (طبق فرمایش ریاست محترم فدراسیون) به تمریناتشان ادامه دهند همین است که مهمات و امکانات موجود، کفاف تمرینات با کیفیت این عزیزان را میدهد. متاسفانه هیچکس در فدراسیون ما نمیتواند درک کند که در تفنگ داستان کاملا متفاوت است.
تجهیزات مورد نیاز در رشته تفنگ نیز خود داستان مفصلی دارد. رشته سه وضعیت ما در واقع خود به سه سلاح نیاز دارد به این معنی که برای هر وضعیت همه قطعات سلاح باید تعویض شوند. لباس و بقیه ملزومات جای خود دارد؛ در حالی که تپانچه داستان کاملا متفاوتی دارد.
در تمرینات تیم ملی تپانچه تنها دو نفر المپین این رشته حضور دارند که فقط یک نفر از آنها برای تمرین تپانچه 25 متر نیاز به فشنگ دارد در حالی که در رشته تفنگ، 10 تیرانداز تمرین میکنند که 9 نفر آنها رشته سه وضعیت را هم تمرین میکنند (البته با روزی 30-20 فشنگ). حتی اگر تنها المپینهای تفنگ را در نظر بگیریم هر 4 نفر المپیکی ما به فشنگ کاملا دقیق و باکیفیت طبق توضیحاتی که داده شد، نیاز دارند و برای وضعیتهای درازکش و به زانو هر روز باید همه محیط را خودشان ضدعفونی کنند تا بتوانند در وضعیتهای مختلف تمرین کنند. مسائل بسیار زیاد است.
همچنین ریاست محترم فدراسیون دیروز قول خرید سلاح به قهرمانان المپیکی تپانچه را دادند. المپیک قرار بود امسال برگزار شود! خوشبختانه من سال گذشته با مذاکراتی که با کارخانجات سلاح داشتم برای همه المپیکیهایمان تفنگ بادی آخرین مدل را از یکی از کارخانهها به صورت رایگان و از دیگری نیم بها خریداری کرده بودم که البته همان نصف بها هم توسط خود ورزشکاران پرداخت شد. بماند که لباس و خیلی از امکانات دیگرشان را هم شخصا خریداری کردهاند.
دیدگاه ریاست محترم فدراسیون نیاز به تعمق ویژهای دارد که چه زمانی این قول را تنها به تپانچهایها میدهند و ورزشکاران این رشته را در دفترشان ملاقات میکنند و به آنها پاداش میدهند در حالی که چند هفته پیش از ملاقات قهرمانان تفنگ سرباز زدند!
من صحبتهای بسیار زیادی دارم که با تشکر ویژه از مسئولان رده بالای ورزش کشور که برای این کار وقت گذاشتند به آنها اشاراتی داشتهام، به این امید که برای عدم تمدید قراردادم به من حق بدهند.
زمانی که از درآمد چند هزار دلاری و خیلی از مزایای دیگر صرفنظر میکنی به این امید که در این شرایط سخت در کنار قهرمانان کشور خودت باشی و بعد به خاطر درخواست بدیهیاتِ امکان تمرینِ با کیفیت برای ورزشکاران المپیکی، شخص اول فدراسیون که چند ماه پیش به خاطر موفقیتهای بدست آمده توسط قهرمانان تفنگی گریه میکرد حالا موفقیتهای آنها را زیر سوال می برد و یا در حالی که من مطلقا صحبتی از دستمزدم نداشتهام، حقوق یازده تومانی من را بسیار بالاتر از بقیه سرمربیان رشتههای دیگر معرفی میکند. متاسفم برای ورزش کشوری که در آن حقوق 10 تومان خط فقر است، سرمربیان تیمهای ملی آن زیر خط فقر زندگی میکنند (طبق فرمایش ریاست محترم فدراسیون تیراندازی) که فراموش کردهاند در مورد مربی درجه A جهان که حقوقش به دلار بوده قضاوت میکنند و میدانند تنها خواستهام اقدام جدیتر و به موقع برای تامین امکانات و بهبود وضعیت ورزشکاران بوده و نه حقوق خودم!
فشنگی که از اردیبهشت تا مرداد که بحث تمدید قرارداد من پیش آمد حتی برای مجوز ورودش هم اقدام لازم انجام نشد یا خرید ساچمه که بالاخره چند هفته پیش عملی شد و خیلی مسائل دیگر که در صورت حضور افراد با دید فنی لازم در فدراسیون میتوانست به موقع انجام شود تا کار رشته تفنگ را که قرار است برای حضور موفق در "المپیک" آماده شود به اینجا نکشاند....»